تداوم تنش در مناطق مرزی، لزوم تقویت رویهی فرهنگی
نسار نعلینی، کارشناس ارشد مطالعات خاورمیانه، در یادداشتی دربارهی مسایل سیستان و بلوچستان که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:
کشور ایران، با ملاحظه به واقع شدن در منطقهی پرآشوبِ خاورمیانه که در چندین دههی گذشته همواره با مخاطرات و چالشهای عمدهای در محیط امنیتی خود رو به رو بوده، تحت تأثیر تنشهای مرزیِ منطقه قرار گرفته است. از جملهی این مسائل، حملهی اخیر تروریستی در استان سیستان و بلوچستان است.
امروزه، مناطق مرزی کشورهای خاورمیانه، از جمله ایران، با توجه به مرزبندیهای متفاوت جغرافیایی، اجتماعی، قومی و سیاسی کشورها، یکی از نقاط حساس به شمار میروند. شناخت تأثیر عوامل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بر امنیت این مناطق از اساسیترین قدمها در درک آسیب پذیریهای امنیتی به منظور جلوگیری از هرگونه تنش و کنشهای ضدامنیتی به شمار میرود. نابرابریهای منطقهای از لحاظ اقتصادی-اجتماعی و توسعهای میان مناطق مرزی و مرکزی در اکثر کشورهای جهان سوم امری اجتناب ناپذیر شده است، که البته خود فاکتور بالقوهی مهمی در بروز اختلافات طبقاتی شهروندان در نقاط مختلف کشور و در نتیجه نارضایتی ساکنان مناطق مرزی هستند.
در ایران، استان سیستان و بلوچستان از استراتژیکترین استانهای کشور از حیث امنیتی-مرزی است، که با چالشهای عدیدهای در خصوص مسائل امنیتی، سیاسی و مرزی نیز مواجه بوده است. این استان، در مرزهای جنوب شرقی کشور، در دههی اخیر به یکی از مناطق پرچالش کشور تبدیل شده است. در تحقیقی که «چالشهای مرزی سیستان و بلوچستان» را بررسی کرده، هادی اعظمی و تعدادی از محققین (1391)، چند فاکتور را مورد تاکید قرار دادهاند. توسعه نیافتگی، حاشیهای و دور بودن از مرکز، آمیخته بودن جمعیت شیعه و سنی، فعالیت گروههای مسلح بلوچ، مرزهای طولانی با کشورهای پاکستان و افغانستان، رواج قاچاق سودآور مواد مخدر، نارضایتی اهالی از مسوولان و سیاستهای محلی و حکومت مرکزی، و دسترسی آسان به سلاحهای غیرمجاز، همگی از عواملی معرفی شدهاند که در تضعیف امنیت این استان مؤثرند. البته از نظر نگارنده، مسألهی قاچاق سوخت نیز از جمله عوامل چالش زا در امنیت این استان قابل بررسی است.
یکی از عوامل مهم ناامنی در این مناطق ظهور و فعالیت گروههای جدایی طلب است. مورد اخیرِ این حوزه نیز حملهی تروریستی گروه «جیش العدل» است. با نگاهی اجمالی به وب سایت این گروه میتوان به نکات قابل توجهی در جهت جذب افراد به این گروه پی برد. از جملهی مهمترین زمینهها در جذب، توجه به قومیت یا همان بلوچ بودن و مذهب یا همان اهل تسنن بودن افراد در این استان است. این دو فاکتور میتواند زمینه را برای تحرکات این گروه و گروههای مشابه در جهت جذب افراد آماده کند. البته با توجه به شرایط استان، حجم بحران اقتصادی به قدری زیاد است که نهادهای حمایتی از پس مشکلات مردم این منطقه برنمیآیند. جمعیت جوان و کمبود شغل نیز خود میتواند عامل مهم دیگری در جهت جذب جوانان به این گروههای خشونت طلب و اندیشههای افراطی باشد.
سؤال اینجاست که چرا در طی این سالها اقدام قابل توجه و موثری در جهت حل این مشکلات صورت نگرفته و صرفاً با برخوردهای خشونت آمیز از جانب گروههای مذکور، و در برابر، پاسخ توسط نیروهای امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی ایران، روند پر تنش و قهرآمیز کنونی در این منطقه ادامه پیدا کرده است؟
در این راستا با توجه به شرایط دشوار اقتصادی و مشکلات روزافزون مردم در همهی شهرها، حجم فشار بر شهروندان این مناطق به مراتب افزایش خواهد یافت و متعاقب آن این فشارها میتواند روند و زمینهی عضوگیری و تبلیغ بیشتر را برای گروههای افراطی و خشونت طلب در منطقه مساعد سازد. بنابراین، مقابله با چنین گروههایی در اولویت برقراری امنیت توسط نهادهای مربوطه قرار خواهد گرفت، تا از پیوستن افراد به آنها با تکیه بر تشدید رویهها و فضای امنیتی جلوگیری کنند.
این رویکرد صرفاً مختص مناطق شرقی کشور نخواهد بود و شاهد برخوردهای صریحتر مقامات امنیتی و قضایی با گروههای جدایی طلب و اغتشاشگر مرزی در مناطق مختلف نیز خواهیم بود. البته به صورت طبیعی اقدامات مسلحانه و خشونت آمیز از جانب گروههای مذکور در منطقه موجب واکنش قهرآمیز بیش از پیش توسط نیروهای امنیتی نیز خواهد شد.
بارها شاهد تقاضای نمایندگان مردم و سایر مسوولین این منطقه در راستای برخورد قاطع امنیتی-قضایی با این افراد و گروهها بودهایم؛ اما به راستی برخوردهای این چنینی یک مسکن موقتی است یا درمانگر و آیا زمان آن فرا نرسیده که با رویکردی ریشهای، با شناسایی و از بین بردن علل عضوگیری این گروهها از میان جمعیت بومی، آنها را ضعیف و منزوی نماییم؟
به نظر میآید که باید با توجه به موارد فوق الذکر، شیوهی مقابله و برخورد با گروههای افراطی و خشونت طلب را کمی تغییر داد و بیشتر به سمت افشای هویت واقعی آنها و آموزش و اطلاع رسانی برای جوانان محلی و گروههای هدف پرداخت. بعلاوه، در این حوزه، تحقیقهای دانشگاهی از جمله محمد شهیکی تاش (1396)، در بررسی «ضریب تمرکز و نابرابری فضایی در توسعهی کارخانهها»، به اهمیت اقتصاد اشاره میکند که بایستی تمرکز فعالیتهای صنعتی در چند نقطه خاص کشور و توزیع نامتوازن آنها توسط سیاستگذاران متوقف گردد و در این راستا گسترش فعالیتهای صنعتی در فضای جغرافیایی و تخصص یابی منطقهای با تمرکز بر نیروی کار بومی به شیوهی جدیتری در دستور کار قرار گیرد.
انتهای پیام
بسمه تعالی
ضرورت تقسیم استان سیستان و بلوچستان به سه استان
زریر عباسی
با توجه به پهناوری بسیار استان سیستان و بلوچستان بهتر است این استان به سه استان تقسیم شود : استان سیستان در شمال به مرکزیت زاهدان ، استان بلوچستان در وسط به مرکزیت ایرانشهر و استان مکران در جنوب به مرکزیت چابهار . اگر اینکار شود چه بسا دیگر شاهد حوادث خونین و دهشت آفرین که متاسفانه هر از چندگاهی مرتب تکرار می شود و موجبات ترس مردم و وهن کشور می شود نباشیم و یا حداقل کمتر باشیم چرا که سه استان شدن این استان بزرگ موجب می شود اداره و کنترل آن بهتر میسر شود و البته توسعه و پیشرفت اقتصادی و تجاری آن نیز بهتر ممکن می شود .
موافقم
اگر قرار به تقسیم باشد باید آذربایجان شرقی هم دو استان شود یکی استان فعلی و یکی هم استان سهند به مرکزیت مراغه . استان آذربایجان غربی هم باید دو استان شود . در شمال استان خوزستان هم باید استان شوش به مرکزیت دزفول تشکیل شود و قس علی هذا
اما با این شرایط اقتصادی این پیشنهادات میسر نیست .
آقای مهدیار
موضوع نظر داده شده، اولویت بسیار بالای امنیتی، اقتصادی و اقیانوسی(بینالمللی) این استان برای کشور می باشد و از این منظر با استانهای ذکر شده شما که سالهاست در حال بررسی هستند قابل قیاس نیست!
به زبان ساده تر، قراری به تقسیم نیست.
کشور ما به ایجاد استانهای بیشتری نیاز دارد در درجه اول برای پیشرفت و توسعه و آسایش و در درجه بعدی برای امنیت و آرامش علاوه بر سه استان شدن سیستان و بلوچستان بهتر است : استان کوروش به مرکزیت جهرم . استان جیرفت به مرکزیت جیرفت . استان زاگرس به مرکزیت بروجرد . استان سیلک به مرکزیت کاشان . استان خرداد به مرکزیت ورامین . استان طبرستان به مرکزیت تنکابن . استان آذر گشسب به مرکزیت مهاباد . استان سهند به مرکزیت مراغه . تاسیس شود . باید توجه داشته باشیم که ترکیه که حدود نصف ایران وسعت دارد دارای 81 استان است .
بلوچستان توسعه همه جانبه و پایدار می خواهد و بس .