امام زمان (عج) با پیام میآید نه شمشیر
دکتر ناصر مهدوی در سخنانی با عنوان «کرامت انسان و مساله انتظار» در مسجد میرنشانه کاشان گفت تا چند سال قبل، اگر کسی سخنی در نقد بعضی از آموزههای دینی میگفت، بحرانزا بود، اما این روزها تحمل ما بیشتر شده و ظرفیتها بالاتر رفته است. حالا ما بهجای پنجه افکندن بر چهره مخالف، با او گفتگو میکنیم. هیچکس – چه روحانی و چه روشنفکر دینی- نمیتواند ادعا کند که تمام حقیقت در صحبتهای اوست. همه باید فروتنانه سخن بگویند و بشنوند و دادوستد معرفتی بین ما به وجود بیاید.
به گزارش دریافتی انصاف نیوز، این استاد دانشگاه از مورد غفلت قرار گرفتن حقیقت قرآن بعد از پیامبر و بهخصوص بعد از دوران زندگی حضرت علی (ع) اظهار تأسف کرد و گفت: افسوس که بحثهایی که درباره خداوند، هستی و انسان وجود دارد، ذرهذره مورد فراموشی و جفا واقع شد و مسلمانان بهجای آنکه معنویت دینی و گوهر دین را دریابند و آموزههای اخلاقی قرآن را زنده کنند، تنها به فراگرفتن قواعد و احکام شرعی مشغول شدند.
وی ادامه داد: ما نمیگوییم احکام، حقیر یا بیارزش است، اما عدهای جنبههای قانونی و حقوقی اسلام را بزرگتر کردهاند و در این میان جنبههای عرفانی، انسانی و اخلاقی قرآن، متأسفانه مورد غفلت واقع شده است.
بحران عقل، بحران اخلاق
مهدوی با اشاره به اینکه امروز تمام مسلمانان عراق، افغانستان، عربستان و ایران نماز میخوانند، اما در کنار پایبندی به نماز و عبادت، شاهدیم که چه اندازه میان ما بیاخلاقی، بدعهدی، بیوفایی و… رایج است، تصریح کرد:
متأسفانه در کشور ما، دروغ گفتن، تخلف، تقلب و چپاول کردن حقوق مردم آن هم بهصورت علنی یک کار کاملاً عادی شده است. حالا چه میشود که این مسلمانان در عین عبادت کردن ، مناسبات اخلاقی قوی و اندیشههای سازنده
نیرومند ندارند؟ چرا بیشتر سرزمینهای مسلمانان سرتاپا وابسته شدهاند؟ این درد بزرگی است که کشورهای مسلمانی که ثروتمندند، بیشترین وابستگی را به تکنولوژی غرب دارند و در آنها اندیشههای بارور، فکرهای نیرومند، مناسبات عالی اخلاقی و فرآوردههای معرفتی در حد بسیار ضعیف دیده میشود.
دلیل این امر آن است که ما نکات اصلی آموزههای دینی خودمان را فراموش کردهایم. صورت بیشتر از محتوا در ذهن و روح و روان ما قرار گرفته و بسته بندی مهمتر از خود محتوا شده است.
علی (ع) بهعنوان یک رهبر شیعه، در نهجالبلاغه طوری سخن میگوید، که گویی یک مار تلخی او را بهسختی گزیده و دارد مینالد از زمانه و مردم.
علی (ع) در نهجالبلاغه از دو بحران میان مسلمانان سخن میگوید؛ یکی بحران عقل و دیگری بحران اخلاق.
او از مردمی گله میکند که آنقدر سرگرم هیاهوی زندگی و جاذبههای ظاهری شدهاند و چنان خلافت خواهی، قدرتطلبی، شهرتپرستی چشم اینها را پرکرده که دیگر در پی افزون کردن قدرت اندیشهشان نیستند، از طرفی گله بعدی از مردمی است که زندگی شرمگنانه ندارند و شقاوت گناه در نظرشان ساده است.
امام علی (ع) به یارانش میگوید: من از شما هیاهو، تیغه شمشیر، قتل و ویرانی و سیاهیلشکر نمیخواهم، من میخواهم شما در قلب من بنشینید و وجود من را تصرف کنید. آنها سؤال میکنند چگونه؟ و علی(ع) پاسخ میدهد: بامعرفت و اخلاق.
نماز باید بستر تحولات بزرگ را آماده کند
مهدوی با بیان اینکه بعد از امام علی(ع) این حرفها تقریباً فراموش میشود و دیگر آدمها، مسلمانان را به میزان عقل و نرمی دلشان نمیسنجند افزود: قرنهاست که مسلمانان را با همین قواعد و احکام ظاهری میسنجند.
غافل از اینکه نماز، رفتن به مناسک، عزاداری، حج و حتی جهاد بهتنهایی کافی نیست، بلکه نماز باید بستر تحولات مهمی را فراهم کرده و عبادت باید موجب تغییر شخصیت انسان باشد.
پشت تمام این آداب و مناسک راز بزرگی است و آن این است که آدمی را متحول کرده و قیمت عقل و نفس آدم را بالا ببرد.
وی اضافه کرد: بهترین آیات خداوند در توصیف دو گروه است؛ اول خردمندان و دوم کسانیکه سینههای پرمهر و محبت دارند.
این استاد عرفان ضمن اشاره به بدعهدیها، نترسیدن از زندگی پس از مرگ، تخلف، دروغ و سایر عیبهای مسلمانان، دلیل این ویژگیها را در آموزههای نادرست و اشتباه دانست و گفت:
خوب است که برای یکبار هم که شده، خودمان را نقد کنیم. همیشه گفته میشود که همه این عالم کافر و فاسق و پر از خطا هستند، و تنها ما به بهشت میرویم؛ اما در قرآن داریم که جهنمیان میگویند: برای اینکه عقل و فهم ما مرده بود به جهنم آمدیم. برای اینکه گوش ما کر شده بود و چشم ما حقیقت را نمیدید.
در کلام حضرت علی (ع) داریم که کسی وارد بهشت میشود که عقل اش را به کار ببندد و اخلاقی زندگی کند، اما ما رفتهرفته این نکات را تحریف کرده و تصویری از دین ارائه دادیم که به ما فرصت داد که تخلف کنیم. میشود گفت خود دینداران و خود معلمان دینی اجازه دادند که ما بتوانیم راحت تخلف کنیم.
وی با بیان اینکه طی زمان، بسیاری از آموزههای غلط، مثل شفاعت با مفهوم نادرست به وجود آمدند، گفت:
نهتنها بنده بهعنوان مسلمان بحث شفاعت را قبول دارم، بلکه حتی در تاریخ بشریت، حکیمان و فیلسوفانی مانند ارسطو معتقد بودند شما اگر میخواهید انسانی اخلاقی باشید، باید با یک روحی درآمیخته شوید و از او مدد بگیرید، آنها اسمش را میگذاشتند Roal model.
بله شفاعت چارهساز است ولی در این دنیا و اینسوی عالم. اگر فردی در این دنیا گناه یا تخلف کرده و توبه نکند به این نیت که من فردا میروم عزاداری میکنم و آن دنیا مورد شفاعت قرار میگیرم، این خیال باطل است و مجوز غیراخلاقی رفتار کردن ما را صادر میکند.
اگر قرار است واقعاً شفاعت بگیریم، باید اینجا شفاعت بگیریم. باید از امام علی بصیرت و بینایی و توفیق توبه طلب کنیم.
متأسفانه ما نمونههای بسیاری از این آموزهها داریم که از ما یک موجودات بیمسئولیت ساخته و قدرت خلاقیت را از ما گرفته است.
امام زمان را بد معرفی کردهایم
مهدوی ضمن انتقاد از برخی آموزه های نادرست بیان داشت: کجا از کلام حضرت علی میتوان چنین برداشت کرد که مردم در خواب غفلت باشند تا امامی بیاید، شمشیر بردارد، متخلفان و مجرمان را گردن بزند و بعد عدالت برقرار شود؟
خب اگر قرار است امام زمان (عج) سرها را ببرد، خون بریزد و بعد عدالت برقرار شود، چرا من باید عقلم را به کار بیندازم؟
این آموزههای نادرست به انسان اجازه میدهد با همه ظلمها کنار بیاید، با خود بگوید من کسی نیستم که جامعه را بسازم. همانطور که بارها گفتهایم از دست ما کاری برنمیآید و بگذاریم امام زمان خودش بیاید!
متأسفانه ما تبدیلشدهایم به انسانهای دنبالهرو و تابع، مثل آدمهایی که رام هستند و سرنوشتشان را به دست اینوآن دادهاند.
این تبلیغات آنقدر گسترده بوده که حتی بسیاری از روحانیان و روشنفکران ما میگویند ما مینشینیم در خانه و کار فرهنگی میکنیم، به ما ربطی ندارد در حوزه سیاست وارد شویم.
ما کار فرهنگی کنیم، جامعه خودبهخود درست میشود!
این تفکر که انسان در خلوت و به فکر خودش باشد، از او یک موجود تکیده، ضعیف، بیرمق و دنبالرو میسازد که همیشه سربهزیر و گوشبهفرمان است و هرگز خلاق نمیشود.
زمانی که در مساجد و دانشگاهها به مردم القا کنند که یک موجود دیگر میآید و برای انسان عدالت برقرار میکند،
او نمیتواند زندگیاش را بسازد، آن انسان هرگز خلاق نمیشود و اینگونه میشود که مسلمان به اسم شفاعت، تمرین بداخلاقی و به اسم انتظار تمرین بیخردی و خمودگی میکند. درنتیجه جوامع دینی عقب میمانند.
این استاد دانشگاه ضمن اظهار تاسف از اینکه ما از امام زمان چهرهای ساختیم که نه در دانشگاه میتوانیم از او دفاع کنیم نه در محافل علمی و بینالمللی، بیان کرد:
امام زمان را بد معرفی کردهایم! او واجد حکمت، دانش و معرفت است و با پیام میآید نه شمشیر. امام زمان (عج) طبیب است، باغبان جانهاست، امام روی فکر و جان ما تأثیر میگذارد و آن را نوتر میکند، او برای زنده کردن میآید.
او دقیقاً همان کاری را میکند که حضرت علی دنبال آن بوده است، او هرگز نمیآید شمشیر به دست بگیرد، کار امام شمشیر به دست گرفتن نیست، کار او نفوذ در قلبها، اثر بر ارواح و دلربایی کردن است.
وی ادامه داد: حضرت علی میگوید امام مهدی اگر بیاید به انسانها انگیزه اخلاقی میدهد، مردم با رغبت، اشتیاق و معرفت تمام، به زندگی اخلاقی رو میآورند.
جامعه را جان درست میکند. عدالت را فکر و روحهای بزرگ میسازد.
امام زمان با پیام، قلم و چراغ میآید، از صلح میگوید و از شفقت، زیبایی، صبر، سخاوت و عشق.
ناصر مهدوی در پایان با خواندن شعری از حافظ گفت:
چو غنچه گرچه فروبستگیست کار جهان
تو همچو باد بهاری گرهگشا می باش
هرچقدر قلبهای ما مهربانتر و افکار ما درخشانتر شود، هر میزان که دستمان بخشندهتر شود، امکان آمدن و ظهور امام زمان بیشتر فراهم میشود. امام زمان به انسانهای بزرگ، والا، دوراندیش،اخلاقی، مهربان و یاریگر تکیه میکند.
انتهای پیام