حامی احمدی نژاد: مطهری تکرار کند، باز کتک میزنیم
مهدی موسوینژاد از نخستین نمایندگانی بود که برای اعتراض به علی مطهری خودش را به او رساند. از نخستین نمایندگانی که صدای اعتراضش در صحن دیروز مجلس پیچید. او بعد از جلسه دیروز در گفتوگویی به روزنامه ی اعتماد گفت که اگر باز همچنین حرفهایی زده شود چنین واکنشهایی در پی خواهد داشت. حرفهایی که معتقد است مطهری برای «شهرت» روی آنها تاکید میکند. حالا این شهرت با این همه دردسر به چه درد مطهری میخورد را فقط خدا میداند. مهدیموسوینژاد میگوید خودش و همفکرانش نمیتوانند برای پاسخ به مطهری منتظر تذکر باشند و وقت بگذرانند. او حتی گاهی در سخنانش نماینده تهران و همکارش در مجلس را با منافقین هم مقایسه میکند.
شما به عنوان یکی از نمایندگان معترض به نطق آقای مطهری، چرا اجازه ندادید صحبتهای ایشان تمام شود و بعد از آن پاسخ او را به زعم خودتان بدهید؟
یک نفر و چند نفر معترض نبودند. تقریبا همه نمایندگان معترض بودند.
به هر حال شما یکی از آن جمع بودید. در جریان نطق ایشان اختلال ایجاد شد و حالا برخی از شکایت از آقای مطهری سخن میگویند.
شکایت را باید دستگاههای نظارتی و قضایی انجام دهند. این کار مجلس نیست. به هر حال مجلس مکانی است که برای آن خون زیادی ریخته شده است تا نخبگان و نمایندگان مردم بتوانند بیایند اینجا و تصمیمگیری کنند. برخورد قضایی به عمده ما نیست. اعتراض ما به آقای مطهری هم بر این است که به هر حال وقتی ایشان میخواستند نماینده شوند آنجا تعهد دادند که به قانون اساسی کشور و ولایت فقیه التزام عملی دارند.
خب همین قانون اساسی تصریح دارد که نماینده در اظهارنظر خود آزاد است.
این باید مبتنی بر قانون است، نه مخالفت با نظام و قانون.
چرا نمایندگان معترض به آقای مطهری اجازه ندادند آقای مطهری حرفش را بزند و بعد از آن در فضایی آرام آنها هم اعتراض کنند و تذکر بدهند؟
ایشان حرفش را زد.
اما با مشکل فراوان و قطع مکرر سخنانش. اگر هم ایستادگی نمیکرد که معترضان نطقش را نیمهتمام میگذاشتند.
اتفاقا آنجا یکی از مسائلی که بود این بود که هیات رییسه بیش از نمایندگان معترض به ایشان وقت داد.
آن زمان نطق، حق آقای مطهری بود.
الان هم هر نمایندهیی که نطق میکند، اگر کسی معترض یا مخالف آن باشد، حرفشان را میزنند. طبیعی است اگر ایشان حق نطق داشته باشد، ما هم آزاد هستیم که اعتراض کنیم.
اما اعتراضها برای پایان دادن به نطق بود، یعنی گرفتن همین حق قانونی از آقای مطهری.
نمایندگان اعتراض داشتند. ایشان حرفشان را زد و نمایندگان هم حق اعتراض دارند. کجا گفته شده وقتی کسی حرفی زد، نماینده حق اعتراض ندارد؟
بر سر این است که کمکم اعتراضات داشت به برخورد فیزیکی کشیده میشد.
نه. کسی با ایشان کاری نداشت. اصلا چنین چیزی نبود. اتفاقا یک بار آقای اکبریان رفت که ایشان را آرام کند و نصیحت کند که این نطق به مصلحت نیست، ایشان اتفاقا با آقای اکبریان برخورد فیزیکی کرد. یا با آقای فتحالله حسینی برخورد فیزیکی کرد. اتفاقا این بندگان خدا سکوت کردند و چیزی نگفتند.
شما که بالا رفتید میخواستید چه چیزی به آقای مطهری بگویید؟ میخواستید جلوی نطق را بگیرید؟
میخواستم جلوی این نوع موضعگیری را بگیرم. آقای مطهری فکر میکند که صحبتهایش صحبتهای درستی است. در صورتی که اشتباه میکند.
خب همه فکر میکنند که صحبتهایشان درست است. شما خودتان وقتی حرفی میزنید فکر میکنید اشتباه میگویید؟
به هر حال وقتی که جایی دارد نسبت به نظام جمهوری اسلامی، نسبت به ولایت، نسبت به چارچوب قانونی کشور تعرض میشود و گفتههای بیبیسی و رسانههای بیگانه و منافقین و اسراییل در یک مجلسی که با بیتالمال اداره میشود، مطرح میشود، معلوم است که ما برنمیتابیم. ما باید از حقوق ملت دفاع کنیم. تریبون مجلس برای دفاع از حقوق ملت است نه برای دفاع از موضعگیریها و مواضع سیاسی امریکا و اسراییل و منافقین. ما این صحبتها را داریم از زبان آنها میشنویم. قطعا مجلس جای این صحبتها نیست. شما میپسندید مواضع کسانی که دستشان به خون جوانان ما آغشته است از زبان یک نماینده مجلس طرح شود؟
اما آقای مطهری داشت فقط یک ایراد قانونی را که به نظر خودش آمده بود مطرح میکرد. این چه ربطی به مواضع اسراییل دارد؟
کجایش ایراد قانونی بود؟ اینکه درباره روز ٩ دی تلویحا به عنوان یومالشیطان یاد کنید ایراد قانونی است؟ اینکه بیایند تفرقهافکنی کنند، اینکه بیایند و بر تصمیم نظام که بارها راجع به آن توضیح داده شده و نامه دادهاند، شک ایجاد کنند آیا مصلحت نظام است؟
اما سوال اصلی چیز دیگری است.
نه شما جواب من را ندادهاید.
به هر حال هر ایثاری هم برای شکلگیری مجلس انجام شده برای این بوده که مجلسی آزاد شکل بگیرد. برای این بوده نه تنها نماینده، بلکه شهروند عادی هم بتواند آزادانه حرف بزند. من کاری به درستی یا نادرستی حرف آقای مطهری ندارم. آقای مطهری وقتی در مقام نماینده نمیتوانند حرف بزنند چه توقعی برای وضعیت دیگران است. به هر حال ایشان میخواهد استنباط خود را عنوان کند. آیا قسمتی از این خون شهدا برای آزادی مردم فدا نشده است؟
آقای مطهری که با بیانیهها و نامهها و سخنرانی در دانشگاهها به راحتی حرف خود را میزنند. این آزادی بیان نیست؟ این چه چیزی است؟ پس آقای مطهری آزادی بیان داشته است. ما در نظام جمهوری اسلامی قاعدهیی داریم به عنوان ولایت فقیه. بعد ایشان درباره یک موضوعی حکمی میدهند یا قاعدهیی تعریف میفرمایند. این دیگر کفایت میکند. آیا اگر در تضاد با آن عمل کنیم این مبتنی بر ولایت فقیه است؟ این سوال من از شمایی است که در جمهوری اسلامی با آرامش و آزادی کامل زندگی میکنید. آقای مطهری تمام حرفهایش را زده و دستگاههای متولی جوابهایشان را دادهاند و خود مقام معظم رهبری در دیدار با فرزندان شهدا جواب ایشان را داده است. اما وقتی ایشان با ولی فقیه و مسوولان نظام لجاجت میکند، به این چه میگویید؟ به این باید گفت عناد یا آزادی بیان؟
حالا یک سوال پیش میآید. منتقدین و مخالفان توافق ژنو و مذاکرات هستهیی بارها و بارها آمدند برنامه برگزار کردند و بارها از تریبون مجلس مواضعی تکرار کردند و حتی دولت را به خیانت و وطن فروشی متهم کردند.
انتقاد کردند دیگر. اشکالی ندارد.
رهبری بارها تاکید کردهاند که تیم مذاکرهکننده مورد اعتماد است و خطوط قرمز نظام در مذاکرات حفظ میشود. حالا با این تاکیدات اگر کسی بیاید و مثلا در نطق آقای کریمی قدوسی چنین رفتارهایی انجام دهد شما چه قضاوتی خواهید کرد؟
اتفاقا در بحث مذاکرات خود حضرت آقا فرمودند که خوشبین نیستند و اعتمادی به طرف مقابل ندارند.
بحث خوشبینی نیست، بحث متهم کردن دولت به عقبنشینی است.
ما چنین نمیگوییم که دولت دارد خیانت میکند و اگر کسی بگوید غلط است. من هم نباید پاسخ دیگران را بدهم، خودشان پاسخ دهند. ما نقد بر شیوه مذاکره داریم و میگوییم چرا در مذاکرات رعایت حقوق هستهیی ما نمیشود. اما معنای اعتماد به تیم هستهیی این نیست که آنها اشتباه نمیکنند. ما این همه مسوول داریم، معنایش این است که آنها اشتباه نمیکنند؟ این انتقاد در سلایق است. همه در اصول توافق دارند و آن را قبول دارند. آقا فرمودهاند که مذاکرات را قبول دارند و ما هم میگوییم قبول داریم. اما وقتی حضرت آقا چیزی میفرمایند ما نمیتوانیم بگوییم نه. حضرت آقا درباره سران فتنه گفتهاند که به اینها ترحم شده و اگر مجازات شوند شما حکم آنها را تحمل نمیکنید. بعد آقای مطهری میگوید که من حرف رهبری را قبول ندارم و این لجاجت است. اگر حضرت آقا این جواب را به هر کس دیگری هم داده بودند طبیعتا ما همین رفتار را میکردیم. ولایت از اصول ماست. وقتی ولی فقیه حکمی دادهاند دیگر روی آن حرفی نیست. مثل پذیرفتن قطعنامه، وقتی حضرت امام(ره) قطعنامه را پذیرفتند دیگر حکم بود و همه باید میپذیرفتند.
اما همین الان خیلیها همان قطعنامه را به چیزهای دیگری نسبت میدهند.
آن موضوع دیگری است. ولایتمداری یعنی تمکین رای رهبری. باید تبعیت باشد و تبعیت این نیست که هر جایی من خواستم و این خواسته مطابق فرمان رهبری بود به آن عمل کنم و جایی که نبود آنجا دیگر هیچ. این دیگر ولایتمداری نیست.
اصولگرایان همواره از بازتاب منفی برخی اخبار به عنوان سیاهنمایی و خوراک تهیه کردن برای بیگانگان یاد میکنند. آیا فکر نمیکنید که اتفاق امروز و واکنش تند نمایندگان به آقای مطهری هم مصداق همین باشد؟
من از آقای مطهری سوال کردم که فکر میکنید اینجوری شما مشهور میشوید؟ یا باعث میشود که قهرمان شوید؟ ایشان گفت بله، اتفاقا آدم از همین راه بهتر مشهور میشود. منطق آقای علی مطهری این است. اصلا با فردی که چنین منطقی دارد میشود حرف زد؟
یعنی فکر میکنید فردی مثل علی مطهری دنبال شهرت باشد؟ آخر شهرت به چه درد علی مطهری میخورد؟
این چیزی بود که خودش گفت. بیاید و تکذیب کند. گفتم اگر کسی شهرتش زیاد شود، خداوند از راه صداقت این کار را میکند. گفتم اتفاقا از این مسیر آدم ذلیل میشود. اما ایشان گفت نه، اتفاقا راه شهرت همین است.
بحث بر سر این است که اگر گذاشته بودید آقای مطهری حرفش را بزند، آیا بازتاب بهتری نداشت؟ چون به هر حال این مواضعی است که ایشان بارها تکرار کرده است و چیز جدیدی نیست. حمله به ایشان وقتی در رسانهها برجسته میشود آیا به زعم خود شما خوراک تهیه کردن برای رسانهها و سیاهنمایی نمیشود؟
حملهیی در کار نبوده، اعتراض بوده که خیلی هم طبیعی است. نمیتوان گفت کسانی که درد دین و نظام و انقلاب دارند، وقتی جایی بر آنها تکلیف میشود و علیه نظام و ولایت حرفی زده شد، اینها ساکت باشند و چیزی نگویند. حالا من یک سوال از شما دارم. شما متاهل هستید یا مجرد؟
متاهل.
شما فرض کنید با خانمتان در خیابان میروید یک کسی هم میآید جلوی شما را میگیرد و به گوش خانمتان سیلی میزند. شما میگویید که صبر کن تا بعدا من تذکر بدهم یا همانجا میزنید توی گوش طرف مقابل؟
من طبق قانون میروم از آن فرد شکایت میکنم و از راه قانون مساله را پیگیری میکنم.
یعنی هیچ کاری نمیکنید؟
نه. شاید آن فرد دیوانه باشد. بعد هم قانون برای این است که هر کس هر طور خواست رفتار نکند و نظم حفظ شود. غیر از این باشد که سنگ روی سنگ نمیماند.
آهان. حالا شما یک مقدار بیخیال هستید من نمیدانم. اما ما اینطور نیستیم. من اگر در خیابان کسی کوچکترین تعرضی به خانمم بکند، صبر نمیکنم. من همانجا دفاع میکنم. در قانون هم دفاع مشروع داریم. حالا شما یک چیز دیگری هستید من نمیدانم. رفتار در برابر این موضوع هم برای ما همینطور است. وقتی به اعتقادات و آرمانهای من تعرضی صورت میگیرد باید سریع اعتراض کنم. من آنجا نیستم که بنشینم و تماشا کنم. این سیلی زدن به صورت نظام و انقلاب است. مثل این است که شما بگویید چرا با منافقین مشکل داریم؟ چرا با سلطنتطلبان مشکل داریم؟
آقای مطهری را شما آیا با این جریانها یکی میدانید؟ فکر نمیکنید قیاس درستی نیست؟
وقتی کسی با مبانی نظام مقابله کرد و راه لجاجت در پیش گرفت، این دیگر قابل تحمل نیست. حالا علی مطهری یا هر کس دیگر. ما منتظر ننشستهایم که دیگران چه میگویند. قطعا اگر باز همچنین موقعیتی پیش بیاید همینطور انتقاد میکنیم و همین واکنش را نشان خواهیم داد.
انتهای پیام