اگر 9دی جناحی شود چه اتفاقی می افتد؟
حسن فاتحی در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز نوشت: یکی از نکات مهم نطق علی مطهری در مجلس شورای اسلامی، تاکید بر جنبه ی وحدت زا بودن راهپیماییهای 9 دی ماه بود که ایشان به صراحت بیان داشتند اگر مراد وحدت نباشد 9 دی ماه دیگر یوم الله نخواهد بود و …
سایت تابناک یادداشتی به قلم جناب محمدصادق عرب با عنوان ” اگر مردم ۹ دی به خیابان نمیآمدند، چه اتفاقی میافتاد؟ ” منعکس کرده است که در اذهان مخاطبان چنین خطور می کند که انگار دکتر علی مطهری با راهپیمایی 9 دی ماه مشکلی داشته! که این دوستمان در بیان چرایی و اهمیت 9 دی مطالبی بیان کرده است و …
متاسفانه نه تنها قبیله گرایی و قوم گراییهای افراطی باعث شده است تا اهم را فدای جزئیات کرده باشیم، بلکه در مواقعی همین تعصبات قبیله ای قلم بدستان جامعه ی ما را نیز خواسته و ناخواسته به سمتی سوق داده که به جای دفاع از مظلوم و جمهوریت و اسلامیت نظام، در جهت موجه سازی اقدام ناشایست افراطیون قدم برداشته باشند.
مشکل این جاست که متاسفانه در جامعه ی ما افراد و جریاناتی در روز روشن و آن هم با ریای آشکار که عوام نیز متوجه این تظاهرسازیها شده است، در صدد بهره برداری از ایام و مناسبتهای ملی اسلامی به نفع تیم و جریان خودشان هستند، انگار مردم از نظر آنها سیاه لشگری بیش نبوده و این دوستان هستند که می بایست تصمیم سازی کرده باشند و …
سوال این است که اگر از یوم الله ها همچنان سوء استفاده ی سیاسی و جناحی شود، آن وقت با چه آسیب ها و چالشهایی روبرو خواهیم بود؟
الف- چالش جدی سوء استفاده از مراسمات و راهپیماییها به نفع جریانی و علیه جریانی دیگر این خواهد بود که افکار عمومی جامعه به سمت دو قطبی خطرناک جهت گیری خواهند کرد، یک طرف جریان های فرصت طلبی که با هزینه از نظام و رهبر معظم انقلاب، مدام سوء مدیریتها و فسادهای خود را به پای نظام خواهند گذاشت و با ماهی گیری از آب گل آلودی که خود گل آلوده اش کرده اند، همچنان بیت المال را در چنگ خواهند گرفت و از طرفی دیگر جریان دیگری با پشتوانه ی غالبا” مردمی خلع ید شده، روز به روز و رفته رفته به سمت نا امیدی و انشقاق پیش خواهند رفت، سوء مدیریت خطرناکی که در برخی کشورهای منطقه حاکمانشان در چندین دهه مدیریت انباشت کردند و حالا تاوانش را پس می دهند و…
ب- اگر شرکت مردم در حماسه ها و یوم الله ها به سمت اهداف جناحی پیش رود، خطر جدی این خواهد بود که فرصت طلبانی نان به نرخ روز خور با موج سواری مدیریت ها را در اختیار خواهند گرفت و چون دلشان به اسلام و انقلاب نمی سوزد و بلکه اسیر جناح و گروه شده اند، منافع و مصالح ملت را به راحتی فدای تیم اقلیت خود خواهند کرد و این آسیبی است که در سیر نزولی حاکمان غیرمردمی شاهدش بوده ایم، در حالی که نظام اسلامی با پشتوانه ی مردم سالاری دینی پا به عرصه ی وجود گذاشته و همچنان به خاطر اعتقاد بدین اصل نیز توانسته با چالشهای پیش رو مواجه شود.
ج- برخی تصور می کنند اگر به سان برخی دول غربی و یا شرقی لائیسم، بر منطق دروغ تکرار داشته باشیم، تکرار انبوه دروغ با راست مشتبه خواهد شد، در حالی که در فرهنگ عاشورایی جامعه ی ما، به دلایل زیر دروغ همیشه دروغ خواهد ماند و هیچ قدرت و پروپاگاندایی نیز توان بازسازی فکری مردم را نخواهد داشت:
دلیل اول اینکه الگوهایی معصوم داشته ایم که حاضر نشده اند خورشید را در دست راستشان و ماه را در دست چپشان گذاشته باشند (کنایه از مال و منال تمام و کمال)، تا حاضر به عقب نشینی از بیان اعتقادات و باورهایشان شده باشند، بنابراین در جامعه ای که الگوهایی همچون نبی مکرم اسلام (ص) و امام حسین (ع) داشته باشد، پروپاندای دروغ و تکرار آن تا قیامت هم شده! جواب نخواهد داد، شاید عوام الناسی از سر بی خبری و نیاز به روی خود نیاورده باشند، ولی غالب وجدان های آگاه با استفاده از کوچکترین فرصت ها در جهت آگاه سازی عمل خواهند کرد و این مانع بزرگی خواهد بود تا برخی تئوری پردازان مشکل مدار به اهداف تیمی خود رسیده باشند.
دلیل دوم اینکه هر چه قدر سوء استفاده ی جریانی از نظام و هزینه از رهبر معظم انقلاب بیشتر بوده باشد، به همان اندازه افکار عمومی اکثریت کنجکاو شده و مقاومت خواهند کرد تا از مظلوم حمایت کرده باشند.
آقای علی مطهری فرزند شهید بزرگواری است که خود تئوریسین بزرگ انقلاب اسلامی بوده است و از چنین پدر دانشمند و دین شناسی چنین فرزند شجاع و اسلام شناسی نیز انتظار می رود، بنابراین دوستانی که در قالب اوقات از تفکر و اندیشه ی شهید مطهری در جهت باوراندن افکار خود در این سالهای بعد انقلاب استفاده کرده و می کنند، شایسته است از فرزند دانشمند وی نیز حداقل در جایگاه نمایندگی مردم، دیدگاهی را شنیده باشند ولو با افکار و نظر خود آنها متفاوت بوده باشد.
به راستی اگر نماینده ی مردم در مجلس شورای اسلامی نتواند دیدگاه خویش را و آنهم با آن زبان منطق و استدلال دلسوزانه که در نطق های فرزند شهید مطهری سراغ داریم بیان کند، در آن صورت من شهروند چگونه خواهم توانست در حد خود برمسوولین نظارت داشته باشم؟ همان وظیفه ی خطیری که اسلامیت نظام بر آحاد شهروندی تکلیف کرده است تا با امر به معروف و نهی از منکر از خشم الهی مصون مانده باشم.
به راستی چرا در مورد تذکر دادن به چند دختر و پسر جوان در مورد حجابشان باید فی الفور به یاد امر به معروف و نهی از منکر افتاده باشیم ولی زمانی که برخی از مسوولین با سوء مدیریت و خطاهای شبه تعمدی خود، مردم را به اسلام و انقلاب بدبین می کنند، نهی از منکر نکرده باشیم؟
انتهای پیام