چهار برش درسآموز از پرونده «نجفی» و «استاد»
نگار فیضآبادی، کارشناسارشد روانشناسی بالینی در روزنامهی خراسان نوشت: وقتی بیوگرافی «محمدعلی نجفی» را میخوانیم، عنوانهای رشکبرانگیزی مثل تحصیل در دانشگاه صنعتی شریف، دریافت مدرک کارشناسی ارشد ریاضی از دانشگاه MIT آمریکا و وزیر شدن و … خودنمایی میکند. حالا این سیاستمدار به قتل همسرش «میترا استاد»، اعتراف کرده است؛ اعترافی که خیلیها را متعجب کرد. با این حال، بررسی ابعاد این پرونده به عهده کارشناسان است؛ به ویژه که به رغم میزان زیاد اطلاعات در این خصوص، هنوز زوایای بسیاری از ماجرا در زمینه علل و انگیزه ها مشخص نیست. اما ما میتوانیم زاویه دیدمان را طوری تنظیم کنیم که درسهای پنهان و آشکار این سوژه مهم را درک کنیم.
1- مهارتآموزی، خط اول مقابله با مشکلات زندگی
بسیاری از ما معتقد هستیم که دیگران باید درست زندگی کردن را یاد بگیرند و ما احتیاجی به یادگیری و تغییر نداریم اما «مهارتآموزی» بین اولویتهای ما چه جایگاهی دارد؟ وقتی مهارتهای 10گانه زندگی را مرور میکنیم، به پنج مورد از کارآمدترین
آن ها میرسیم که عبارتاند از: «خودآگاهی، حل مسئله، کنترل هیجانهای منفی (خشم، غم و…) حل تعارض، مدیریت استرس». به کمک مهارتهای زندگی، میتوانیم وقتی به بنبست میخوریم، برای حل مسئله و مدیریت فشارهای زندگیمان، اقدام کنیم.
2- مراجعه به روان شناس برای مداخله در بحران
واقعیتر از خود زندگی، رنجها و مشکلاتی هستند که سر راه همه ما قرار میگیرند. اختلالات روانی، دقیقاً از جایی شروع میشوند که روان ما، ظرفیت مواجهه و پذیرش واقعیتهای زندگی را نداشته باشد. گاهی همان مهارتهای کاربردی هم، راه را برایمان هموار نمیکنند چون عمق مشکل بیشتر است. بنابراین خط دوم حل مشکلات، مراجعه به روان شناس و مشاور است. ما در کنار تمام توانمندیهایمان، آسیبپذیریهایی هم داریم. این آسیبپذیریها الزاماً با تحصیلات، شغل بهتر و پول بیشتر کم نمیشوند. زمانی که استرسهای ما بیشتر میشوند، دو راه پیش رو داریم؛ اول اینکه با تاثیر گذاشتن روی محیط، استرسها را کم کنیم و راه دوم این است که با کمک روان شناسان، منابع درونی یا ظرفیتهایمان را افزایش دهیم.
3- همه چیز را به شوخی نگیریم
بعد از این اتفاق غافلگیر کننده، بعضیها به «شوخی» روی آوردند. عادت شوخی کردن با اخبار حساس جامعه، بهعنوان یک عادت مخرب، بیش از آن که خندهدار باشد، خطرناک است. این شوخیها، واکنش دفاعی ما در مقابل اضطراب است اما به این معنی نیست که مفید است. اتفاقاً برعکس، با ساز و کار دفاعی شوخی، حواس خود را پرت میکنیم و اجازه درک درست موقعیت را از خودمان میگیریم. از طرف دیگر، موضوع مهمی مثل «قتل» در جامعه، کوچک شمرده میشود. پس اتفاق کارآمد این است که خشممان را حس کنیم اما رفتار پرخاشگرانهای در فضای مجازی یا واقعی از خودمان نشان ندهیم.
4- مهارت کنترل خشم را یاد بگیریم
از خودمان بپرسیم این سوژه مهم روز، چه درسهایی برای ما دارد؟ چهکارهایی میتوانیم انجام دهیم تا خشممان را بهتر مدیریت کنیم؟ اصلا چرا اهمیت یاد گرفتن مهارت کنترل خشم را درک نمیکنیم؟ اگر با مشکل و بحرانی روبه رو شدیم، سراغ چه راهحلهایی میرویم تا بهجای تخریب خودمان و دیگران، نجات پیدا کنیم؟
انتهای پیام