چرا “گوزن ها” هنوز محبوب است؟
ایرنا نوشت: فیلم گوزن ها که امسال و در چهارمین رای گیری ده سالانه ماهنامه سینمایی فیلم جایگاه اول را کسب کرده، یکی از فیلم های قبل از انقلاب اسلامی در ایران است.
طبق سنت چهار دهه گذشته، ماهنامه سینمایی فیلم دست به انتخاب و گزینش فیلمهای برتر در دهه گذشته (یعنی از سال ۸۸ تا ۹۸) زده است. این سنت که از سال ۱۳۶۷ و از شصت و هشتمین شماره این ماهنامه شکل گرفت، در چهار دهه گذشته (۷۸، ۸۸ و ۹۸) همواره برگزار شده و همچنان به قوت خود باقی مانده است. بر این اساس، منتخب اولین رأی گیری داوران در این ماهنامه در سال ۶۷ با ۴۶ رأی، فیلم گاو به کارگردانی «داریوش مهرجویی» بوده است. اتفاقی که در دهه بعدی یعنی سال ۷۸ با ۴۷ رأی دوباره تکرار شده و فیلم گاو پس از یک دهه همچنان رأی مثبت داوران منتقد این مجله را به دست آورده است. در یک تغییر رویکرد در دهه بعد و در سال ۸۸ فیلم گوزنها ساخته «مسعود کیمیایی» توسط ۹۲ منتقد، انتخاب میشود تا فیلم کیمیایی منتخب داوران این ماهنامه در دهه هشتاد باشد. نکته جالب اینجاست که امسال و در چهارمین دوره از این نظرسنجی برحسب آرای منتقدان، فیلم گوزن با رأی ۵۴ نفر دوباره به عنوان فیلم منتخب برگزیده شده است تا گوزنها هم مانند گاو فیلمی ماندگار برای دو دهه در آرا باشد. فیلمی که چیزی حدود ۵۰ سال از ساخت آن میگذرد اما هنوز هم در نظر منتقدان برجسته است.
فیلم درباره یک سارق تحت تعقیب بانک است که در جستجوی یک پناهگاه، به سراغ دوست قدیمی اش میرود. دوستی که دیگر شبیه گذشته نیست و حالا اعتیاد او را از پای انداخته است. مواجهه این دو و صحبت از گذشته که نوعی تداعی ارزشهای از دست رفته است، باعث زنده شدن غیرت مرد معتاد میشود و او دست به تغییراتی در زندگی و نوع مواجهه بیرونی اش با برخی آدمها میزند. البته در انتهای داستان هردو در محاصره پلیس کشته میشوند.
این فیلم که در ظاهر یک روایت ساده از مواجهه امروز دو دوست است که دیروز همدیگر را می شناختهاند؛ در دل خود حرفهای بسیاری برای گفتن دارد. فقر و وضعیت معیشتی نابسامان مردم، عدم آزادی بیان گسترده و خفقان عمومی، اعتراضاتی که به صورت زیرزمینی در مقابله با ظلم شروع شده است، مردانگی و انسانیت از یاد رفته و… از جمله مفاهیمی اند که فیلم قصد انتقال آنان را دارد.
سعید مروتی (منتقد سینما) در این باره میگوید: گوزنها در روزهایی که مبارزات مسلحانه علیه رژیم شاه زبانزد محافل روشنفکری بود از یک طرف قهرمان خود را یک چریک قرار میدهد و از طرف دیگر جدا افتادگی وی را از مردمی که مدعی دفاعشان بود، به تصویر میکشد و بنبستی که علاوه بر زندگی آنها، مبارزه وی را نیز شامل میگردد.
**تناقض آرا
در چهارمین رأی گیری ماهنامه سینمایی فیلم، فیلم گوزنها (مسعود کیمیایی ۱۳۵۳) در حالی در رده اول قرار گرفته که ناخدا خورشید (ناصر تقوایی ۱۳۶۵) و باشو غریبه کوچک (بهرام بیضایی ۱۳۶۴) در ردههای دوم و سوم قرار دارند. گوزنها ملودرامی اجتماعی با پس زمینهای اعتراضی است که در خفقان سالهای دهه ۵۰ در ایران ساخته شده. ملودرامی که اگرچه برای نسل پیش از انقلاب حاوی درون مایهها و مضامینی به یادماندنی است، اما شاید کمتر محلی از اعراب برای نسل پس از انقلاب داشته باشد.
رویکردی هم که امروز نسبت به این فیلم وجود دارد البته نوعی از تناقض و تفاوت است؛ به صورتی که این فیلم به طور خاص و سینمای کیمیایی به صورت عام برای عدهای نمونهای جذاب و ایده آل از سینما به شمار میرود که در بردارنده روحیه جمعی و نوستالژیهای لذت بخشی از گذشته است؛ این در حالی است که در نظر بخشی دیگر سینمای کیمیایی چیزی بیش از تکرار نوستالژی و بازنمایی نوعی سینمای داخلی نیست.
شیوه بازنمایی این نظرات در جامعه هم در نوع خود جالب است. مبحثی که در سینما به دلیل عامه پسند بودن و دسترسی، شاید به یکی از پرشمارترین حوزهها برای ارائه نظر و همزمان سکوت برخی دیگر بدل گشته است. در چنین شرایطی همچنان که برخی نظرها در بوته نقد برچیده میشوند، صاحب نظرانی که سکوت نمیکنند، مورد تشویق قرار میگیرند. بر همین اساس این ماهنامه سینمایی در مقدمه مجلد رأی گیری ده سالانه خود ضمن احترام به ۲۰ منتقدی که حاضر به همکاری در این شماره نشدهاند و در این کار شرکت نکردهاند، موکدا از ۱۴۰ منتقد حاضر در این نظرسنجی تشکر کرده و آن را این گونه تعبیر میکند؛ «این نتیجه بهترین فیلمهای زندگی این ۱۴۰ منتقد و نویسنده سینمایی در این دوران است که از افشای دنیای خود نترسیده اند». ضمن اینکه در جایی دیگر ترس از اظهارنظر عدهای دیگر را به این شکل نشان میدهد: برخی که از رأی دادن پرهیز کردند، صادقانه گفتند از افشای دنیای خود می ترسند».
این بی تمایلی گریزناپذیر به پاسخ دادن البته وجود دارد و همچنان که نمیتوان آن را انکار کرد، نمیتوان آن را لزوماً نشانهی ترس از افشاگری درونی دانست؛ چنانچه «فریدون جیرانی» که در دورههای قبل در این نظر سنجی شرکت کرده بود (در سال ۸۸) و به ترتیب فیلمهای پنجره، سوته دلان و فرار از تله را به عنوان فیلمهای اول تا سوم خود انتخاب کرده بود، حاضر به گفت وگو با پژوهشگر ایرنا درباره این فیلم و این انتخاب نشد.
از طرف دیگر «شهرام جعفری نژاد» که خود یکی از ۱۴۰ منتقد و دبیر رأی گیری این دوره از ماهنامه سینمایی فیلم بوده است نیز با غیرقابل پاسخ خواندن سوال از چرایی انتخاب گوزنها به عنوان فیلم اول در گفت وگو با پژوهشگر ایرنا بیان داشت: جواب این سوال را باید همان ۱۴۰ نفر بدهند که فیلم را انتخاب کردهاند. در همه زمانها و در همه کشورها در باب فیلمها نظر سنجی میشود و تعداد زیادی هم شرکت میکنند و در هر دوره هم یک فیلم اول میشود و فیلمهای دیگری هم پس از آن قرار میگیرند. این مسألهای طبیعی است و در جهان سینما مولفههایی برای فیلم خوب هست. در نتیجه سوال از مؤلفههای خوب ربطی به فیلم گوزنها و این دوره و نظرخواهی ندارد».
**ماندگار از پس دههها
«هوشنگ گلمکانی» (متولد ۱۳۳۳) از منتقدان قدیمی سینمای ایران که خود نیز یکی از ۱۴۰ منتقد این دوره بوده و در همکاری با گروه انتخاب منتقدان چهارمین رأی گیری ده سالانه ماهنامه سینمایی فیلم، حضور داشته است، در گفت وگو با پژوهشگر ایرنا ضمن توضیح این مطلب که مبنای انتخاب منتقدان لیست عمومی فیلمهای موجود در تاریخ سینمای ایران بوده و بدین گونه نبوده که لیستی منتخب در اختیار آنان قرار گیرد، توضیح داد: این انتخاب سلیقه یک یا دو نفر نیست و انتخاب تعداد زیادی آدم از سن و طیفهای مختلف است که در این نظرخواهی شرکت داشتهاند. شما اگر نگاهی به آرا منتقدان در این دوره بیاندازید طیف وسیعی از تنوع آرا و تفاوت نگرش را خواهید دید. زندگی طبیعی هم همین است؛ تعددها و تنوعهای گوناگون.
«گوزن ها انتخاب ۱۴۰ نفر منتقد است که با ۵۴ رأی اول شده است. این فیلم یکی از فیلمهای انتخابی خود من هم هست و فیلم خوبی است که ۴۵ سال پیش ساخته و ماندگار شده است. این فیلم ۱۰ سال پیش هم، منتخب منتقدان بود؛ در نتیجه به نظر میرسد که ارزشهایی دارد که همچنان انتخاب می شود».
گلمکانی در پاسخ به این سوال که چه چیزی باعث اولویت این فیلم میشود در حالی که برای نسل جدید لزوماً در اولویت نیست تصریح کرد: در اینجا تفاوت نسل و سلیقه هست؛ شما در آن دوران زندگی نکردهاید و فیلم را در زمان خودش ندیدهاند در نتیجه برای شما معنای دیگری دارد همچنان که دنیاهای آدمها با هم فرق دارد.
این داور بین المللی فیلم در ادامه افزود: به نظرم این فیلم، فیلمی اثرگذار به جهت حسی و عاطفی و فیلمی مهم از حیث جایگاه است. جایگاه اجتماعی این فیلم در دوران خودش حائز اهمیت است؛ یعنی دورانی که خفقان بر جامعه حاکم بوده و در چنین شرایطی فیلمی با سویه هایی سمبلیک ساخته شده که نمایشگر نوعی اعتراض به زمانه خودش است. شخصیتهای دلپذیر و آشنایی در این فیلم هست، در نتیجه تبدیل به فیلمی برجسته شده است که خیلیها جزئیاتش را به یاد میآورند و برای همدیگر مثال میزنند.
«بسیاری از جملات فیلم گوزنها تبدیل در کلام مردم محوریت یافت و اینها مؤلفههای ماندگاری این فیلم است. ضمن اینکه ارزشهای هنری این فیلم هم در این مسائل دخیل بوده اما به نظرم تأثیرگذاری حسی و روانی این فیلم، از مؤلفه مهم ماندگاری آن بوده است».
این منتقد و مترجم با سابقه سینمایی که تجربه تماشای فیلم گوزنها را در همان اولین اکرانش در سومین جشنواره جهانی فیلم تهران در سال ۱۳۵۳ دارد، در توضیح شرایط اکران این فیلم در روزگار خود بیان داشت: فیلم جنجالی و اثرگذاری بود، به رغم اینکه انتهای فیلم را عوض کردند و انتهای دیگری را دوباره برای آن ساختند ولی باز هم کیمیایی توانست تا با یک نمای موجز حرف خودش را بزند.
«فیلم اولین بار در جشنواره جهانی فیلم تهران در سال ۱۳۵۳ با پایان بندی اولیه اش به نمایش درآمد؛ پایان بندی که در آن مأموران ساواک برای شکستن مقاومت دو نقش اول فیلم، خانه آنها را منفجر میکنند؛ بعد از اینکه این پایان بندی مورد ممیزی قرار گرفت، پایان بندی آن به صورت تسلیم شدن دو فرد در آخر داستان به نمایش درآمد. بعد از انقلاب البته همان نسخه اصلی اش پخش شد و در اختیار مردم قرار گرفت».
انتهای پیام
چرا نسل جدید بپذیرد؟؟؟؟؟نسلی که عینا مشاهده میکند….چه چیز را باورکنند؟؟ماهم که ان روایت را میپذیریم فقط نوستالژی عواطف واحساسات ان سالها را بیاد می اوریم دلمان خوش است …..تراژدی نجفی پایانی بر ……..
سلام-ابتذال را کنار بگذاریم در مجموع فیلمهای آندوره یک سر وگردن از فیلمهای بعد انقلاب مردم پسند تر وبا واقعیات جامعه بهتر نشان می دادند در فیلمهای بعد انقلاب یک تظاهر معنویتی که در جامعه ما بروز ندارد شاهد هستیم معنویتی که هست ولی اینگونه کتابی نیست