گزارش: کارگران در حرم امام خمینی هنوز مشغول کارند
فهیمه فریدونی، خبرنگار انصاف نیوز: جایی در جنوب تهران، کنار گلزار شهدای بهشت زهرا، آخرهای تهران وقتی که وارد اتوبان خلیج فارس میشوم، گنبدی طلایی و بزرگ نظرم را به خودش جلب میکند. چندین سال پیش به آنجا رفته بودم، می دانم آن گنبد متعلق به حرم آیت الله خمینی است. تعاریف و انتقادات زیادی که در چند سال اخیر درمورد حرم امام خمینی شنیدهام کنجکاوم میکند برای بار دیگر این مکان را از نزدیک ببینم. از درب اصلی وارد صحن حرم میشوم. حیاط پر است از داربست؛ کارگران مشغول کارند. در محوطهی بیرون حرم در فضای باز و زیر آلاچیقها مسافران اتراق کردهاند. از درب ورودی خواهران داخل آرامگاه میروم. کفشهایم را به کفشداری تحویل میدهم و از خادمی دیگر چادر میگیرم. چند متر جلوتر هم بازرسی بدنی میشوم. بالاخره پایم را داخل صحن اصلی حرم میگذارم. مات و مبهوت کاشیکاری و معماری این مکان شدهام بطوریکه با هر قدمی که برمیدارم به جای اینکه جلوی پایم را نگاه کنم خیره به سقف راه میروم. بهتر است بگویم مرعوب این معماری شدهام. ضریحی که میبینم با آن ضریحی که هفت هشت سال پیش دیده بودم به کلی فرق میکند. آن ضریحی که سالها پیش بر قبر امام خمینی دیده بودم آلومینیومی بود. اما این یکی ضریحی بود با تاجی از طلا!
به غیر از امام خمینی در داخل ضریح، قبر سید احمد خمینی و آیت الله رفسنجانی قرار دارد. یک تکه سنگ هم با هندسهی خاصی و در ابعادی بسیار بزرگ برروی مزار آیت الله خمینی قرار دارد.
حرم خلوت است و این خلوتی در تناقض با تصوراتم درمورد حرم امام خمینی است.
کنار ضریح خادمی پیر با موهای سفید روی صندلی نشسته است کنارش میروم و از او میپرسم: «حرم همیشه همینقدر خلوت است؟» میگوید: «نه. این خلوتی به خاطر ماه رمضان است. وگرنه روزهای دیگر اینجا از حضور مردم غلغله میشود.» میگوید: «مسافرین به اینجا میآیند. زائران به اینجا میآیند. حتی توریست و گردشگران زیادی هم از کشورهای خارجی برای دیدن مرقد امام به این مکان میآیند.»
در همین حین با دست زائران خارجی را به من نشان میدهد که از پوششان مشخص است مسلمانند. با چهار گوشهی ضریح عکس میگرفتند و حتی دیدم یکی از خانمهای کاروانشان لباسی را از کیفش بیرون آورد و متبرک کرد به ضریح. دوست داشتم میتوانستم با آنها صحبت کنم. اما چیزی از صحبتهایشان متوجه نمیشدم، از چهرهشان حدس میزدم هندی یا پاکستانی باشند.
پیرمرد خادم میگفت: «توریستها تحت تأثیر معماری قرار میگیرند و این بین هم سوالاتی درمورد زندگی، شخصیت امام خمینی، رژیم گذشته و انقلاب و مبارزات امام میپرسند. توریستها و گردشگران از شکوه اینجا متعجب میشوند، مخصوصاً اگر جماران را هم دیده باشند.»
نام جماران را آورد و من یاد خاطرهای از امام که در سایت موسسه تنظیم و نشر امام خمینی خوانده بودم افتادم ««زمانی که حضرت امام به جماران تشریف فرما شدند، آقای جمارانی علاقه داشتند که حسینیه از لحاظ ساختمانی و فرم عمومیاش تغییر یافته و به اصطلاح، محلی تمیز و مدرن شود. یک روز حضرت امام (س) از طریق حاج سید احمد آقا پیغام دادند که از انجام این کار (تعمیر و تغییر ساختمان حسینیه) امتناع کنید، آقای جمارانی احساس کردند حاج احمد آقا در ادای پیغام حضرت امام (س) چندان مصِر نیست؛ و وقتی آقای جمارانی به کار تعمیر حسینیه ادامه داد، امام عصبانی شدند و پیغام دادند اگر میخواهید اینجا را تعمیر کنید، بگذارید برای وقتی که من از دنیا رفتم.»
خادم در ادامه شکل معماری حرم را برایم توضیح داد و گفت: «اینجا 5 گنبد دارد که به نشانهی 5 تن آل عباست. ارتفاع گنید طلایی هم 68 متر است که برابر است با سال فوت امام. چهار منارهی اطراف آرامگاه هم 91 متر ارتفاع دارند که اندازهی عمر امام خمینی است. ارتفاع ستونهای داخلی آرامگاه هم به 42 متر میرسد که برابر با سال شروع نهضت آیت الله خمینی است.» گویی هر عددی که در این بارگاه به کار رفته است پیشینهای سیاسی یا دینی دارد.
میگفت: «این مکان خیلی باشکوه است. خارجیها میان میبینند کیف میکنند. ما این حرم را باید میساختیم تا شکوه و عظمت امام خمینی حفظ شود. این حرم تا قرنها پابرجا میماند. ولی اگر خودشان زنده بودند اجازه نمیدادند یک چنین چیزی برایش بسازند.»
نقل قولی در مذمت کاخ نشینی و خوی اشرافیگری از امام شنیده بودم که ایشان میگفتند: ««آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحه دولت و ملت را بخوانیم. آن روزی که رییس جمهور ما خدای نخواسته از آن خوی کوخنشینی بیرون برود و به کاخنشینی توجه بکند، آن روز است که انحطاط برای خود و برای کسانی که با او تماس دارند پیدا میشود. آن روزی که مجلسیان خوی کاخنشینی پیدا کنند- خدای نخواسته- و از این خوی ارزنده کوخنشینی بیرون بروند، آن روز است که برای این کشور باید فاتحه بخوانیم… ما از این کاخنشینها خیلی صدمه خوردهایم…»
کمی دورتر از ضریح افرادی را میبینم که داخل حرم دراز کشیدهاند. خادم میگوید: «مسافرانند. قبلاً به کارتن خوابها هم اجازهی استراحت و حتی شب ماندن در حرم را میدادیم، اما بعد از چند فقره دزدی از مسافران دیگر اجازهی شب خوابیدن در حرم را به کارتن خوابها نمیدهیم.»
میگفت: «مشخص است چه کسی مسافر است و چه کسی کارتن خواب.» بعد هم کمی از مبارزاتش در زمان شاه و حضورش در راهپیماییهای آن زمان گفت و بعد هم افتخار کرد به اینکه «قطرهای در دریای مبارزهی آیت الله خمینی بوده است.» حرفهایم با این پیرمرد خوش صحبت تمام شد؛ از او خداحافظی کردم و او هم برایم دعای عاقبت به خیری کرد.
هنوز هم همان خانوادهی خارجی مسلمان در اطراف ضریح بودند و همچنان داشتند با وجب به وجب ضریح عکس یادگاری میگرفتند. بر سر مزار خدیجه ثقفی همسر آیت الله خمینی رفتم و فاتحهای برایش فرستادم. مزار خانم ثقفی و اقای محمود بروجردی، داماد آیت الله خمینی بیرون ضریح قرار داشت.
کارگران و سربازان داشتند حرم را برای مراسم ارتحال آماده میکردند.
از صحن اصلی بیرون آمدم. دو عمارت با معماری شبیه به هم در چپ و راست عمارت اصلی قرار داشتند. عمارت کناری چندین مغازه با محصولات مذهبی، هایپر مارکت، اغذیه فروشی و نانوایی داشت.
در زیرزمین ساختمان دست شویی و گرمابهی حرم قرار داشت. تعریف این قسمت را زیاد شنیده بودم. یادم آمد تابستان سال قبل مستندی با عنوان «کاخهای حرم» در سایت راسخون، زیرمجموعهی سازمان اوقاف و امور خیریه دیده بودم [لینک] که مربوط به هزینهی نظافت دستشوییهای حرم امام خمینی بود. (تهیه شده در سازمان فضای مجازی سراج، مجری طرح تلویزیون اینترنتی نصر)
در مسیر گرمابه به دستشویی فرد معتادی را دیدم که معلوم بود تازه مواد مخدر مصرف کرده است. از خدماتیهای داخل دستشویی پرسیدم: «معتادها همیشه اینجا رفت و آمد میکنند؟» دو نیروی خدماتی آنجا بودند. یکیشان گفت: «بله. میآیند داخل دستشوییها مواد میزنند و میروند. تعدادشان کم نیست. زیادند. خیلی زیاد.» پرسیدم شما وقتی این افراد را میبینید چه کاری انجام میدهید؟ گفت: «زنگ میزنیم حراست و نگهبانی بیایند ببرندشان. اما زورمان بهشان نمیرسد. زیادند. خیلی زیاد.»
پرسیدم میدانید چقدر برای نظافت دستشوییهای حرم هزینه میشود؟. گفتند: «نه. ولی فکر میکنیم زیاد خرج میکنند.»
گفتم «سال گذشته شهرداری یک فیشی منتشر کرد که هزینهی نظافت دستشوییهای حرم را برای یک سال یک میلیارد و پانصد میلیون تومان اعلام کرده است.» آن دو زن نگاهی متعجب بهم انداختند و گفتند: «یک و نیم میلیارد تومن!!!»
آخر سر هم از دستمزدهای خودشان سؤال کردم که سری تکان دادند و با لبخندی کنایه آمیز گفتند: «خوب است. خداروشکر. کفاف زندگیمان را میدهد.»
آمدم بیرون تمام مسیر بازگشت از حرم تا خانه حرفهای آن آقای گلفروش در «مستند کاخهای حرم» در ذهنم مرورمی شد. «دستشویی نگو بگو کاخ!» میگفت: «زیرزمین حرم دست شویی هاش شده پاتوقی برای مواد کشا. اینا دارن ظاهرشو درست می کنن برا توریستا. همین الان فیلمبرداری کنی صحن حرمو نشون ندی دوربین رو بگیری پایین میگی اینجا شیره کش خونهی شاه عباسه. اینجا کارتن خوابیه. ببری بالا میبینی حرم امامه!»
به خانه میرسم تمام شب تا صبح ذهنم درگیر چیزهایی بود که دیده و شنیده بودم. تصویر قبلی که از مرقد آیت الله خمینی در ذهنم داشتم با تصویری که از جماران و حتی بیت امام در خمین یادم بود فکرم را به خود مشغول کرده بود. گیج شده بودم. اما تنها چیزی که میدانستم این بود که این تصاویر با چیزی که تازه دیده بودم هیچ سنخیتی نداشتند.
بیت امام خمینی در خمین
از آن طرف هم حرفهای خادم و نیرویهای خدماتی حرم با آن آقای گلفروش مستند «کاخهای حرم» در ذهنم رژه میرفتند.
یعنی آنانی که این بارگاه را ساختهاند خبر دارند زیر این بارگاه با این همه شکوه و عظمت چه خبر است؟
سال 1369، دو سال بعد از اتمام جنگ، روزنامهی نیویورک تایمز در مقالهای ادعا کرد که برخی از مقامات از برنامهریزی ساخت آرامگاهی با هزینهی دو میلیارد دلار جهت احداث و مراکز فرهنگی و زیارتی کنار مقبرهی بنیانگذار جمهوری اسلامی خبر دادهاند و مأموریت این پروژه را برعهدهی جهاد سازندگی وقت و سپاه پاسداران اعلام کردند.
روزنامهی اطلاعات در سال 1371 نوشت: «مرقد و مصلای امام خمینی در بهشت زهرا بنایی شامل ۶۰۰ هزار متر مربع بنای سر پوشیده، مساحت مسقفی بطول یک کیلومتر و عرض بیش از نیم کیلومتر است که نظیر آن در هیچ یک از دیگر بناهای مذهبی جهان چه اسلامی چه مسیحی چه یهودی و چه مذاهب غیر توحیدی نمیتوان یافت.»
در سال 94 هم دویچه وله در گزارشی تصویری به ساخت و توسعه حرم آیت الله خمینی پرداخته است و مدعی شده است که «حرم بنیانگذار جمهوری اسلامی گران قیمتترین مقبرهی جهان است.» در این گزارش آمده است که: «امام خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی وقتی وارد ایران شد گفت که “طلبهای بیش نیستم”، اما به او لقب امام داده شد. او بر سادهزیستی اصرار داشت و میگفت “یک موی کوخ نشینان” را به “همه کاخ نشینان” ترجیح میدهد.»
در میان جستوجو درمورد تاریخچهی ساخت و توسعه حرم به انتقادات از هزینهها میرسم.
اولین انتقاد رسمی که میبینم یادداشتی از حجت الاسلام مسیح مهاجری، مدیر مسوول روزنامهی جمهوری اسلامی است، با عنوان «فاصلهی حرم تا فرهنگ امام خمینی» که در اردیبهشت 94 منتشر شده است. در این یادداشت مسیح مهاجری میگوید: «در مسیر رفت، به هتل، تالارها، پاساژها، فروشگاهها، گلدستهها، گنبدهای کوچک و بزرگ و سایر ساخت و سازهای پرزرق و برق که در مجموعهای با عنوان حرم امام خمینی ساخته شدهاند خیره شده بودم و بدون آنکه ذرهای تردید کنم آنها را وصلههای ناچسبی برای حرم امام خمینی یافته بودم، اما هنگامی که آن تونل و آن فضای وسیع و پرهزینه زیرزمین را دیدم، غربتی وصفناشدنی برای امام خمینی احساس کردم که تا آن روز، احساس نکرده بودم. در مسیر بازگشت، تا زمانی که به خانه رسیدم، نتوانستم خود را از سؤالی که با آن درگیر شده بودم رها کنم. فردای آن روز، آنچه دیده بودم را با یکی از دوستان مطرح کردم. او گفت طبقه بالای حرم را اگر دیده بودی چه میکردی؟ برای آنجا هزینههایی کردهاند که نگو و نپرس!»
در ادامه هم اشارهای به پاسخ امام به نامهی حضرات آیات خامنهای و هاشمی رفسنجانی که در سال ۱۳۶۷ در مورد زمین مصلای تهران خواستههایی را مطرح کرده بودند، میکند: «بسمه تعالی با حفظ جهات شرعی در مورد زمین مذکور با پیشنهاد حجت الاسلام، آقایان خامنهای و هاشمی موافقت میشود. انشاءالله در کنار ساختن مصلای تهران در ساختن بینش کفرستیزی مسلمانان موفق باشید. ضمناً سادگی مصلا باید یادآور سادگی محل عبادت مسلمانان صدر اسلام باشد و شدیداً از زرق و برق ساختمانهای مساجد اسلام آمریکائی جلوگیری شود. خداوند تمامی دستاندرکاران برپا کننده مساجدالله را تأیید فرماید. ۲۳/۷/۱۳۶۷ روحالله الموسوی الخمینی.»
چند روز بعد محمدعلی انصاری، سرپرست آستان حضرت امام خمینی، در یادداشتی مبسوط به انتقادهای مسیح مهاجری دربارهی هزینههای حرم پاسخ میدهد. او در این یادداشت میگوید: «مراحل مختلف تکمیل این پروژه بزرگ که از ابتدا تا کنون در معرض دید میلیونها انسان در جریان برگزاری بیست و پنج مراسم سالگرد و دهها مراسم در مناسبتهای مختلف سالانه قرار داشته است محصول تصمیمی خلق الساعه از سوی اینجانب و یا افرادی معدود نبوده است بلکه پیشرفت و تکمیل مراحل مختلف این پروژه عظیم ملی نتیجه همراهی و حمایت چهار رئیس جمهور و اعضای کابینه چهار دولت و هیات رئیسه و نمایندگان مردم در شش دوره مجلس شورای اسلامی و روسای قوا و دستگاههای مختلف نظام بوده است که بواسطه تغییرات مختلف و جابجاییهایی که در قوای حاکمیت در دوران بعد از رحلت امام تا به امروز اتفاق افتاده است با قاطعیت میتوان گفت تمامی جریانات سیاسی درون نظام از رهگذر تصویب بودجه و نظارتهای مستمر قانونی و بازدیدهای مکرر هر یک از روسای قوا و مسوولین دولت و مجلس و نهادها و اعضای ادوار شورای اسلامی شهر تهران و شهرداران و اعضای شوراهای بالادستی نظام همچون شورای عالی شهرسازی و… در جریان طرحهای شهر آفتاب و حرم حضرت امام و در جریان مراحل مختلف اجرا و تکمیل مجموعه حرم مطهر و اماکن و فضاهای خدماتی اطراف آن بوده و به فراخور مسوولیتهای هریک از این نهادها در تصمیات آن مشارکت داشته و از آن حمایت کردهاند. بنا براین تصمیمات و اقداماتی که به اجرای این طرح بزرگ ملی منتهی شده است که بحمد الله اکنون در آستانه افتتاح آن قرار داریم از یک عقبه قابل دفاع همه جانبه برخوردار است و مطمئناً هیچ پروژهای در کشور به اندازه پروژه حرم امام در معرض دید مردم و بازدیدهای طولانی مدت و مستمر دستگاههای ذیربط و اظهار نظر و نظارت و حمایت همه جانبه دولت و مجلس و ارکان و قوای نظام [نبوده] و به همین سبب نیز همگان در این افتخار شریکند و مسئولیت پاسخگویی و دفاع از آنرا برعهده دارند.»
شرق در شماره ۱۲ خردادماه ۱۳۹۴ در صفحه ۲، به نقل خبری از سایت سپاهنیوز با عنوان « واکنش سخنگوی سپاه به فضاسازی در باره بازسازی حرم امام (ره)» پرداخته و نوشته است: «سردار رمضان شریف، سخنگوی سپاه، با اشاره به فضاسازیهای رسانهای پیرامون بازسازی حرم مطهر حضرت امام (ره) گفت: هرچند پیشنهادات و انتقادات مطرحشده پیرامون این موضوع از سر دلسوزی است، اما اینکه شبکه منفور و فاسد «بیبیسی» بهعنوان بوق رسوای استعمار پیر انگلیس با سوءاستفاده از نظرات مطرحشده در شبکههای اجتماعی رندانه و با خباثت بخواهد سادهزیستی امام(ره) را مطرح کرده و ساختوساز حرم باشکوه امام(ره) را مغایر با سادهزیستی امام (ره) جا بزند، بسیار مضحک و خندهدار است.»
شرق همچنین در صفحه آخر این شماره نیز در گزارش «۲۶ سال پس از آن ۱۴ خرداد؛ امیدوار: برای امام آدمها اهمیت داشتند نه معماری» مصاحبهای با عطالله امیدوار، معمار مرقد داشته است: «26 سال بعد از رحلت جانسوز بنیانگذار انقلاب، در شبکههای مجازی حرفوحدیث در مورد حرم امام راحل بالا گرفته و برخی رسانهها نسبت به این موضوع واکنش نشان دادهاند، اما با توجه به دسترسی نداشتن به «دکتر محمد تهرانی» که طراح و معمار اولیه این بنا بوده، بسیاری از این اظهارنظرها غیرکارشناسی است. این در حالی است که دکتر عطاالله امیدوار، معماری که خود طراح پاویون مرقد امام است، در گفتوگو با «شرق» تأکید میکند طرح اولیه اکنون با تغییرات فراوانی در حال ساختوساز است. در مرور تاریخچه ساخت مرقد مطهر امام راحل، حرفوحدیث بسیار است؛ اما به گفته امیدوار، ایده اولیه این طرح همزمان با رحلت آن بزرگوار، کاملاً سریع طراحی شده: «همزمان با چهاردهم خرداد سال ۶۸ یعنی تاریخ رحلت امام (ره)، ابتدا در جوار بهشت زهرا، کانکسهایی را کنار هم قرار دادند تا مقبره آن بزرگوار را احاطه کند. نکته جالبی در چینش این کانکسها بود، بهطوریکه ترکیب آنها از بالا شبیه معماری مکه شده بود». اما قدم بعدی پیداکردن معماری بوده که بتواند کار طراحی چنین پروژهای را بر عهده بگیرد: «پلان اولیه این طرح از آنِ دکتر تهرانی بود اما کمکم فعالیتهایی که توسط ارگانهای مختلف در آن دوره انجام شد، از این طرح فاصله گرفت و باعث شد پروژه با تغییرات و الحاقات فراوان ساخته شود. حتی در برخی موارد مشتاقان و عاشقانی بودند که طرحهایشان را برای افزودن به این پروژه به مسئولان ارائه میکردند.»
بریده روزنامه ها از ارشیو سایت دین پژوه است.
در ادامهی انتقادات روزنامهی کیهان، در شماره 12 خرداد 1394، در صفحه 10 به بازتاب نامهی دانشجویان دانشگاه شاهد خطاب به سید حسن خمینی با عنوان «پاسخ کوخ نشینان را چه کسی خواهد داد؟» پرداخته است در بخشی از این نامه آمده است: «۱۴ خرداد قرار است بار دیگر مردم از دور و نزدیک در حرم امام راحل جمع شوند. مردمی که اوج سختیهای اقتصادی و فشارهای خارجی تحریمها را در سایه حرفهای تاریخی و همیشه زنده خمینی عزیز طی میکنند و گرچه فشار غول تورم را بر دوش خود احساس میکنند اما خم بر آبرو نمیآورند و شاهد مثال این تحمل پذیری مردم حضور گسترده در راهپیمایی ۲۲ بهمن است. حال آن کوخنشینی که از دور افتادهترین نقاط سیستان و بلوچستان به عشق دیدار و تجدید عهد با آرمان امام خمینی به حرم میآید و با این کاخ روبرو میشود با خود چه فکر میکند؟ مطمئناً پیش از همه این اتفاق را به شما نسبت میدهند که چرا مانع این اسراف و تجملگرایی نشدید.
در پایان این نامه دانشجویان دانشگاه شاهد تاکید کردهاند: امام ما همان امامی است که یک موی کوخنشینان را به کاخنشینان ترجیح میداد و خوی کاخنشینی و تجمل را منافی آداب انقلابیگری میدانستند. امامی که عکسهای سادهاش با سید علی خمینی در منزل ساده جماران نه در حافظه ما بلکه در قلب ما ثبت شده است. امامی که خاطرات حاج عیسی برای ما اثبات میکند که حاکم اسلامی هم باید مانند بقیه مردم در شرایط ساده زندگی کند و حتی در حداقلیهای جامعه هم از مستضعفین جامعهاش پیشی نگیرد. امام ما دانشجویان همان امامی است که منشأ تحول را خانه و کوخ ساده حضرت صدیقه سلام الله علیها و امیرالمؤمنین علیه السلام میداند امام شما چطور آقای سید حسن خمینی؟»
بریده روزنامه ها از آرشیو سایت دین پژوه است.
در آخرین روزهای کاری پیش از تعطیلات 14 و 15 خرداد، حمید انصاری، قائم مقام موسسه حفظ و نشر آثار امام خمینی (ره) در گفتوگو با شبکه اطلاع رسانی راه دانا در پاسخ به انتقادات مطرح شده نسبت به ساخت و سازهای حرم امام (ره) میگوید: «تا به امروز هیچ اعتراضی نسبت به این مساله نشده و فقط صحبتهایی مطرح شد و برخی نیز با انگیزههای خاص به این مساله دامن زدند. بحث از سازهای است که قرار است قرنها باقی بماند و تا ۵۰۰ یا ۱۰۰۰ سال آینده استوار باشد و انشاءالله بقای این نظام نیز همزمان با آن جاری باشد. امیدوار هستیم این مکان محلی برای تجلی عظمت نام امام خمینی (ره) و تجمع مردم باشد. وی در ادامه یادآور شد: متاسفانه یک مقایسه معالفارق و بیربط انجام شده که ساده زیستی امام (ره) را با حرم ایشان مورد مقایسه قرار میدهد. مگر امام (ره) زنده هستند که بخواهند از این حرم استفاده کنند. برخی آن را با کاخ مقایسه کردهاند، آیا این ظلم به امامان نیست که ما حرم آنها را با کاخ سلاطین مقایسه کنیم. اینها تجلی عشق و ارادت مردم و کسانی است که میخواهند به بزرگداشت امام (ره) بپردازند. بنابراین این حرم هرچه مجللتر باشد نشانه عشق به امام (ره) است. قائممقام موسسه حفظ و نشر آثار امام خمینی (ره) همچنین اظهار داشت: امام خمینی (ره) فردی است که بیش از ۳۰۰ هزار شهید جان خود را تقدیم ایشان کردند و جا دارد نام و یاد ایشان در بالاترین سطح باشد. هر کس هم که نمیتواند این مسایل را تحمل کند یا از حسادت اوست یا از نادانی.»
بریده روزنامه ها از آرشیو سایت دین پژوه است.
حمید انصاری در تاریخ 23 اسفند 1393 در مصاحبهای با خبرگزاری دانشگاه آزاد اسلامی هم گفته بود: «جوسازی علیه پروژهی حرم امام سیاسی است. برای برخی سخت است که امام تداوم داشته باشد. شاید روزی ناگفتنیها را بگویم.»
روزنامه قانون دوازده خردادماه با اختصاص عکس صفحه یک خود به مراحل تکمیل سازه جدید حرم، عنوان «کمپین حمله به بنای حرم!» را برای آن برگزیده و همچنین از قول حمید انصاری نیز نوشته است «توهین کنندگان یا حسودند یا نادان». قانون در این گزارش از تحت تأثیر بودن جو حرم امام از فضاسازیهای رسانهای ناشی از شیطنتها و انتقامگیریهای سیاسی خبر داده و آورده است.
آذر منصوری فعال سیاسی اصلاح طلب نیز نظری مشابه با حمید انصاری دارد. وی با بیان اینکه رهبران کشورهای مختلف، بهخصوص رهبران انقلابها و افرادی که نظامهای سیاسی جدیدی را ایجاد کردهاند دارای شأن و جایگاه بلندمرتبهای در آن کشور هستند، گفت: «با تاثیرگذاری امام خمینی (ره) در جهان و میان ملتهای مسلمان طبیعی است که پس از پایان حیات ایشان تدابیری اندیشیده شود تا مقبرهای در شأن و منزلت ایشان ساخته شود و این مهم خوشبختانه صورت گرفته است.»
آذر منصوری در مصاحبهای با روزنامه فرهیختگان با اشاره به فضای فرهنگی که این آرامگاه در کشور ایجاد میکند، اظهار کرد: «آرامگاه امام (ره) نهتنها بهعنوان نماد یک رهبر انقلابی در کشور و جهان، بلکه با وجود امکاناتی که این آرامگاه دارد تبدیل به یک نماد فرهنگی و آموزشی میشود که بیانگر عظمت و بزرگی شخص امام و خاندان او است.»
همچنین آذر منصوری در بخش دیگری از صحبتهایش با فرهیختگان با اشاره به اینکه آرامگاه امام تبدیل به یک نماد ایرانی – هنری در تاریخ میشود، افزود: «این یادمان در تاریخ ایران ماندگار میشود و حتی حضور نمایندگان و بازدیدکنندگان در بخشهای مختلف این آرامگاه منجر به تاثیرگذاری و نشر اندیشهها و آرای امام و همچنین فرهنگ ایرانی – اسلامی در ذهن و تفکر بازدیدکنندگان میشود.»
آذر منصوری، فعال سیاسی اصلاحطلب در مقابل طرح دغدغه منتقدان بیان کرد: «افرادی که دغدغه هزینههای صورت گرفته برای ایجاد بنایی درخور شأن و منزلت امام (ره) که بنیانگذار جمهوری اسلامی بوده دارند و به این دغدغه مالی دامن میزنند، کافی است نگاهی به آنچه در هشت سال دولتهای نهم و دهم اتفاق افتاد داشته باشند و بگویند چرا آن روزها به این روند انتقاد نکردند.»
حجتالاسلام محمد زائری، مدیرمسئول موسسه سرچشمه و از کارشناسان فرهنگی کشور در مطلبی در صفحه شخصیاش در اینستاگرام ضمن انتقاد از ساخت این بنا، پاسخی به اظهارات محمدعلی انصاری، مسئول ساخت حرم جدید امام راحل و سرپرست مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی داده است که آن را در ادامه میخوانید:
همشهری عزیز و بزرگوار ما جناب آقای انصاری در پاسخ اعتراضات به ساخت فضای جدید مرقد امام دو نکته مطرح فرمودهاند که متأسفانه مشکل را بیشتر کرده است.
نخست این که گفتهاند ما خواستهایم کاری در حد و شأن امام انجام شود! کاش این حرف را کسی دیگر زده بود، آن وقت انتظار داشتیم جناب انصاری برآشوبد و به عنوان کسی که سالها توفیق خدمت به آن بزرگمرد الهی را داشته به جوش آید و فریاد بزند: “آیا میفهمید چه گفتهاید؟ آیا شأن روح الهی انقلاب را قیمت سنگ ایتالیایی و طراح دکور خارجی و مشاور ناظر عربستانی تعیین میکند؟” اما متاسفانه ایشان خودشان صراحتاً چنین پاسخی دادهاند و به معنای فرمایش خود دقت نداشتهاند.
ثانیاً فرمودهاند که: میخواستهایم تناسب و شباهت با مراقد ائمه اطهار و بقاع متبرکه حفظ شود که این هم متاسفانه عذر بدتر از گناه است. اتفاقاً اشکال از تفکری است که مرقد امام را کنار بقاع متبرکه معصومین علیهم السلام قرار میدهد در حالی که حتی از نظر ظاهر باید این تفاوت کاملاً محسوس و برجسته باشد. پیشوایان دین ما خط و مسیر را با تعابیری چون فرمایش امیر مؤمنان روشن کردهاند که “أنا عبد من عبید محمد” و تأکید کردهاند که “لا یقاس بآل محمد من هذه الأمة أحد” و عالمان دینی و بزرگان ما در طول تاریخ شیعه آن قدر نسبت به این موضوع حساسیت و وسواس داشتهاند که امثال خواجه طوسی رضوان الله علیه با آن عظمت وصیت کرد که او را پایین پای کاظمین علیهمالسلام دفن کنند و بر قبرش این آیه شریفه را بنویسند که: “و کلبهم باسط ذراعیه …”. حتی اگر کسی با سیره علمای سلف و شیوه مراجع تقلید شیعه هم آشنا نباشد مرور سخنان امام راحل درباره نسبت و اعتقادشان در فاصله با خاندان رسول الله کاملاً روشنگر و تکان دهنده است.
گیرم اصلاً این امام پیشوای مستضعفین و محرومین نبود و فقط باید سالی یکبار و در مناسبات خاص برخی مسوولان در مسیر سفرهای خارجی و سر راهشان از شمال تهران به فرودگاه امام استراحت کوتاهی هم در کنار این مرقد منور داشته باشند، آیا فهم ما از نسبت امام با خاندان رسول اکرم صلوات الله علیهم این است که باید بدون توجه به عناصر بصری و شناختی فرهنگ آیینی مرقد ایشان را شبیه حرم مطهر معصومین بسازیم و ذهن و درک مخاطب عمومی را نسبت به مبانی اعتقادی ویران کنیم؟»
روزنامه سیاست روز در خرداد 1394 در یادداشت صفحه نخست با عنوان «امام یک تار موی کوخنشینان را…» به قلم سیاوش کاویانی نوشته است: «امام (ره) هنگامی که آمد به جایی رفت که اکنون با دلی آرام و قلبی مطمئن آرام گرفته است و روزی را در انتظار است تا موعود، خورشید پنهان در پس ابرها سربرآرد و عالمیان را از شر ظلم رهایی دهد.
روحالله اما، همچون نیاکانش سادهزیستی را پیشهی خود کرد، در خانهای سکنی گزید که عاری از هر تجملی بود، به دور از هرچه بوی مرفهی میداد. رمز ماندگاری حضرت امام (ره) در بیتکلفی ایشان در برابر کوخنشینان بود، کاخنشینان هم او را احترام میگذاشتند. احترامی که از سر بیآلایشی و سادگی او را زیستن در این دنیا بود.
اصلاً آمده بود تا کاخنشینی را برچیند و طومار مرفهان بیدرد را در هم پیچید. امامی که یک موی کوخنشینان و پا برهنگان را به کاخنشینان و بندگان زر و زور تزویر نمیداد، اینگونه بود.
برادران، دوستان، دوستداران بتشکن قرن، امام (ره) را آنگونه که بود، به عاشقانش نشان دهیم. فخر امام و عزت ایشان، همان شهدایی هستند که به دور او در بهشت زهرا (س) حلقه زدهاند. دلاوران بیآلایش، از همه تبار در میان آن یاران نازنین هست. روستایی و روستاییزاده گرفته تا همان پولداری که فخرش، عزتش، شوکتش، ثروتی است که اندوخته، اما فرزند همان مرفه، از همه آنها دل کند و رفت، تا به خمینی لبیک بگوید. لبیکگویان روحالله، هماره تاریخ، تا ظهور مهدی موعود خواهند بود.
سخن کوتاه، قلم قاصر از وصف آن مرد مردستانی که هیبت و هیمنه دیوسیرتان و شیطانصفتان عالم را به لرزه درآورد و رو به ویرانی است. زیبایی و شکوه پدری مهربان، رهبری زبانزد، عارفی سالک، در منش و روش او بود و اکنون بارگاه او هم میباید، به دور از اشرافیت و تجمل باشد، نگذاریم اندیشه زیبای مردم عاشق او، ترک بردارد. حال که ساخت و سازهای مقبره ایشان، شده است، در توجیه آن لب به سخن نگشایید که، هم دل امام را میرنجاند و هم دوستدارانش را.
در خانقه نگنجد اسرار عشقبازی
جام میمغانه هم با مغان توان زد
درویش را نباشد برگ سرای سلطان
ماییم و کهنه دلقی کآتش در آن توان زد»
فارغ از تمامی تعاریف، انتقادات و حواشی مربوط به ساخت و توسعهی مرقد و بارگاه آیت الله خمینی، چیزی که در این میان جلب توجه میکند؛ این است که عطش نظرات در ارتباط با حرم محدود به سال 94 بوده است و در سالهای بعد از تب و تاب انتقادات به طور محسوسی کاسته شده است و دیگر انتقادی نسبت به این مجموعه به طور رسمی و جدی دیده نمیشود؛ با اینکه بعد از گذشت سه دهه از شروع عملیات ساخت بارگاه، هنوز هم کارگران مشغول کارند و معلوم نیست این پروژه چه زمانی به اتمام میرسد.
انتهای پیام
ممنون از گزارش خوبتون
ایوان مداین را آئینه عبرت دان !