خرید تور تابستان

ماجرای گریه و پشیمانی قاضی‌های تندروی اول انقلاب قبل از مرگ

حجت‌الاسلام سیدمهدی طباطبایی،‌ استاد مشهور اخلاق خاطره جالبی از ماجرای عذرخواهی 6 قاضی تندرو اول انقلاب را نقل کرده است.
به گزارش انصاف نیوز، گزیده‌ای از گفت‌وگوی این استاد اخلاق با روزنامه جمهوری اسلامی را در ادامه می‌خوانید:
* پدر و مادرهائی متدین می‌آیند و گله می‌کنند و از من راه و چاره می‌خواهند تا فرزندشان دین‌دار و دین‌باور تربیت شود. چرا این جور شد؟ چرا به اینجا رسیدیم؟ شما عکس یک آدم را بردارید و کاریکاتور کنید. کاریکاتور همان عکس است. بزرگ و کوچک کردن عکس و آن را از تناسب انداختن می‌شود کاریکاتور. دشمن هم دارد یک کاریکاتور از اسلام را به عنوان اسلام نشان می‌دهد. افراط و تفریط می‌شود کاریکاتوری از اسلام. هر کس که به دین لطمه می‌زند، دشمن اسلام است. من اسم نمی‌خواهم ببرم، خود مردم بروند پیدا کنند. کسانی که افراط و تفریط می‌کنند دشمن اسلام و انقلاب هستند. تندروهای افراطی دشمن اسلام و انقلاب هستند. اسلام دین عطوفت و عقلانیت است. مردم را نمی‌توان با زور به عبادت و تقوا دعوت کرد، مردم را باید با عمل صالح و ساده‌زیستی و دوری از افرطی‌گری و تندروی به اسلام خواند.
* مسئله بعد من اقتصاد است. ما در دوران جنگ و انقلاب، این مملکت را با نفت بشکه‌ای 7 دلار اداره کردیم. چه شد در دولت قبلی نفت با 150 تا 200 دلار فروخته شد، و مشکلات ما حل نشد و اضافه هم شد؟ از امام جعفر صادق(ع) روایت داریم که می‌فرمایند هرگاه اجناس گران شوند و مردم بی‌پول شوند، راستگویان، دروغگو می‌شوند. فشار اقتصادی به ‌مردم، به دین آنها لطمه می‌زند.
* مسئله بعدی علما هستند. علما باید ساده‌زیست باشند. باید زندگی ساده داشته باشند. من با هیچ کس تعارف ندارم. بیش از ده مورد همین اخیراً به من گزارش از بی‌توجهی برخی علما نسبت به ساده‌زیستی داده‌اند. ساده‌زیستی چرا از علما رخت بربسته است؟ همین اخیراً یک خانم دکتر و آقای مهندس آمدند برای حساب خمس سال خود. آنها اعتراف می‌کردند که حاضر نیستند خمسشان را به جایی غیر از اینجا بدهند و گلایه‌شان از عدم ساده‌زیستی بود. می‌گفتند حرف و عمل برخی از علما و روحانیون یکی نیست. تناقض وجود دارد. فکر نکنید چون رئیس شده‌اید می‌توانید هر هزینه‌ای را انجام دهید. من از همه آقایان که با برخی از آنها هم دوست و رفیق هستم گله می‌کنم. وقتی اخلاق نباشد و ساده‌زیستی نباشد و تندخویی باشد و درد دل گوش نکردن باشد، آیا به مقصد می‌رسیم؟ هی می‌گویند من… امام خمینی می‌فرمایند «من» شیطان است. خیلی از حرف‌ها در مملکت گفته می‌شود و می‌گویند به نظر من. تو کی هستی نظر می‌دهی؟ نظر دین باید در مملکت جاری باشد. هی نظر من، نظر من، می‌کنند.
* بپذیریم که برخی از کارها انجام می‌شود، اما دیر انجام می‌شود. به برخی از اشتباهات و خطاها اعتراف می‌کنند، ولی دیر اعتراف می‌کنند. بعد از روز عاشورا،‌ در کربلا، خیلی‌ها پشیمان شدند. ولی چرا فقط اسم حربن یزید ریاحی زنده است؟ برای اینکه حر زود پشیمان شد. همه ما قبل از مردن باید پشیمان بشویم. دم مردن همه پشیمان می‌شوند. من 6 تا قاضی سراغ دارم که در اول انقلاب خیلی تند بودند و قبل از بیماری‌شان پیش من آمدند و یا من رفتم عیادتشان. بعضی از آنها از من خواهش کردند و من رفتم دیدنشان. آنها اظهار عجز از گذشته و عذرخواهی از نصیحت‌های من می‌کردند. من قابل این حرف‌ها نیستم، ولی اخلاقاً، در گذشته، خیلی به این آقایان تذکر می‌دادم. دقیقاً نامه به آنها می‌دادم. آبرویشان را نمی‌بردم. می‌رفتم پیش خودشان و می‌گفتم نوکرتم، چاکرتم، این کارها را نکن. حتی تلفنی هم نمی‌گفتم. می‌گفتم دقت کنید، تا بی‌عدالتی نشود. از آقایانی که فوت شده‌اند، شش تایشان من را خواسته‌اندو اظهار پشیمانی کرده‌اند. گریه کرده‌اند. ولی چه فایده. کار از کار گذشته است. به قضات عالی رتبه عرض می‌کنم که نکنند کاری که وقت مردن پشیمان شوند. فکر نکنند همیشه زور دارند. زور هم از دست آدم می‌رود.
انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا