آیا رفتار ترنسها اغراق آمیز است؟
/ موسوی چلک و کاوه قادری در گفتوگو با انصاف نیوز پاسخ دادند /
نسترن فرخه، خبرنگار انصاف نیوز: روی یکی از صندلیهای پارک دانشجو منتظر مشتری نشسته است، صورتش کمی ته ریش مردانه دارد اما گوشهی هر دو چشمش را با خط چشم سیاه کرده و رژ صورتی به لب دارد. از نامش که پرسیدم با لبخندی میگوید:«الهام، عاطفه، نفیسه… هرکسی یک اسم صدا میزند، هرکدام را که خواستی صدا کن.»
الهام را تا دوازده سالگی علیرضا صدا میکردند اما بعد از آن شرایط آنقدر تغییر میکند که به طرد شدن او از خانه منجر میشود، حالا طبق گفتهی خودش برای تهیهی خرج عمل جراحی، خودفروشی میکند. هنگام صحبت به حرکات دستان مردانهاش خیره میشوم که زنانه آنها را به حرکت درمیآورد و سعی دارد با ظرافت بیشتری کلمات را ادا کند.
از او میپرسم، چرا سرکار نمیروی؟
میگوید:«هر جا برای کار رفتم، تا متوجه شدند که ترنس هستم اخراجم کردند، ولی چند روز پیش برای کار به یک رستوران رفتم که گفتند ماه آینده پیگیری کنم، منتظر هستم تا ببینیم این یکی چطور میشود، خرج عمل حدود 30 میلیون میشود که به هر طریق باید تهیه کنم. نه بهزیستی و نه دولت به ما کمک نمیکنند.»
به گزارش انصاف نیوز الهام یکی از همان ترنسهایی است که برخی از مردم روی آنها لقب ترنسنما میگذارند و گاهی این افراد را جزو گروه ترنسها به شمار نمیآورند و بر این باورند که این افراد فقط نمایشی از آن گروه را اجرا میکنند. خبرنگار انصاف نیوز به دنبال آمار دقیق از تعداد ترنسها و ترنسنماها بود که سیدحسن موسوی چلک رییس انجمن مددکاران اجتماعی گفت: «هیچ آمار دقیقی از تعداد ترنسها وجود ندارد چه برسد که تعداد ترنسنماها موجود باشد.» کاوه قادری روانشناس بالینی بر این باور است که گاهی افراد ترنس درگیر اختلال شخصیت نمایشی میشوند که رفتارهای اغراق آمیز انجام میدهند و به همین دلیل بسیاری فکر میکنند شخص ادای ترنس بودن را در میآورد، این روانشناس همچنین میگوید که بعید میداند که فرد بدون هیچ اختلال جنسی و جنسیتی خود را به عنوان یک ترنس نشان دهد.
گفتو گوی سیدحسن موسوی چلک و کاوه قادری با انصاف نیوز را در ادامه میخوانید:
موسوی چلک: آمار دقیقی از تعداد ترنسها نداریم
سید حسن موسوی چلک در مورد تعداد افراد ترنس و ترنسنما به خبرنگار انصاف نیوز گفت: «هیچ آماری حتی در مورد ترنسها وجود ندارد، چه برسد به افرادی که ادای ترنسها را در میآوردند. چون جایی ثبت نمیشود که چه کسی ترنس و چه کسی ترنسنما است، اصلا ما سیستم شناسایی دقیقی نداریم تا آمار درستی از این گروه داشته باشیم.
یکی از گروههای هدفی که ما در حوزهی اجتماعی، بهداشت و درمان داریم افرادی با اختلال هویت جنسی و یا ترنسکشوال هستند که از گذشته تا به امروز در کشور ما هم چون کشورهای دیگر وجود داشته است و خدماتی هم در سیستم بهداشت، درمان، قضایی و بهزیستی دریافت میکنند، تقریبا از سال 83 کورسویی شروع شد ولی سال 86، 87، 88 شدت بیشتری پیدا کرد تا امروز که این حمایتها داده میشود ولی تشخیص اینکه چه کسی ترنس هست و چه کسی ترنس نیست یک پروسهی پیچیده و سخت دارد.»
گاهی ترنسی را میبینیم که در ابراز جنسیتی خود رفتارهایی اغراقآمیز دارد و گاهی شبهه را در اذهان مردم کوچه و خیابان ایجاد میکند که عطش دیده شدن علت اصلی اینگونه رفتارها است، موسوی چلک در مورد این موضوع گفت: «یک بخشی از این کارها برای ابراز وجود است و من موافق این نظر هستم و یک بخشی هم امکان دارد برای سواستفاده از موقعیت باشد. برای ابراز وجود شکلهای مختلفی وجود دارد و این هم یکی از آن نوع است، برخی از افراد که ادای ترنسها را درمیآورند ممکن است افراد جوان و نوجوان باشند، گرچه خیلی هم در این حالت دوام نمیآورند چون کسانی که با این افراد در ارتباط و ترنس هستند متوجه رفتار آنها میشوند.»
در اوایل انقلاب امام خمینی برای عمل افراد ترنس فتوایی صادر کردند که بعد از آن ترنسها مجاز به انجام عمل تغییر جنسیت شدند، رییس انجمن مددکاری ایران در مورد تاثیر این اتفاق بر جامعهی ترنسها گفت: «در یک مقطع زمانی چون این گروه را با همجنسگرا و هموسکشوالها یکی میگرفتند، معمولا سیستم خدماتی و حمایتی ما حامی این افراد نبودند، تا زمانی که یک نفر به فتوای امام که روح بر جسم مترتب است، توانست تغییر جنسیت دهد و بعد از آن فضا تسهیل شد.
مراجع دیگر هم عموما همین نظر را دادند، بعد از آن یک مقدار قبح جراحی این گروهها کمتر شد، البته مقاومتهایی وجود داشت، یعنی افراد ذینفوذ در مورد عمل جراحی ترنسها مقاومت میکردند و میگفتند این عمل دخالت در کار خدا است ولی کم کم این موضوع در ایران جا افتاد. به یاد دارم که در زمان دانشجویی خودم، با این افراد معمولا برخوردهای قهری میشد تا اواخر سال 83 که جلسهای در وزارت کشور تشکیل شد و در مورد مواردی صحبت شد که مثلا فرد سربازی رفته اما حالا دختر است و مدارک پزشکی هم دارد.
سالهای 86 تا 88 که من مدیرکل دفتر آسیبهای اجتماعی بهزیستی کشور بودم از این گروه حمایتهای زیادی کردیم تا شناخته شوند و حقشان به عنوان یک شهروند لحاظ شود که خوشبختانه سیستم قضایی همکاری خوبی با ما داشت و حتی برای تغییر نام در ثبت احوال هم همکاری کردند. تنها مشکلی که آن زمان وجود داشت و هنوز هم وجود دارد موضوع بهداشت و درمان بود؛ یادم است که در سال 83 که این موضوع مطرح شده بود من در سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور بودم، ادعای وزارت بهداشت این بود که چون تعداد این افراد کم است مسوولیت جراحی این گروه را به عهده نمیگیرند، حتی قرار بود در سال 83 یک کمیتهای در وزارت بهداشت تشکیل شود که یک بار هم این اتفاق نیافتاد. اواخر 83 بود که بهزیستی به دستور وزارت کشور ورود جدیتری به این مساله پیدا کرد تا سال 86 که حمایتها و تعامل با سایر سازمانها جدیتر شد.
در قانون قبلی سازمان نظام وظیفه، ترنسکشوال را جزو مفسدین اخلاقی محسوب میکردند. به یاد دارم که همان سالها «سرهنگ سلطانی» و چند نفر دیگر در جلسهی اورژانس اجتماعی حضور داشتند، من هم آنجا بودم، آن زمان قرار شد که دیگر این افراد بیمار روانی و مفسد اخلاقی محسوب نشوند بلکه در میان بیماری غدد و هورمونی دستهبندی شوند، زیرا اگر بخواهند جای مشغول به کار شوند مشکلی پیش نیاید.
آنجا دیدند کسی وجود دارد که لباس مردانه داشت اما عکس مدارک پزشکیاش با روسری بوده و کسی هم با مانتو بود ولی کارت پایان خدمت داشت، آن جلسه خیلی کمک کرد و یک مقدار فضا را تسهیل کرد.
در حال حاضر با توجه به بیمهی همگانی نگاه بیمهها و سازمانهای مرتبط به این حوزه خیلی تغییر کرده است، قبلا عمل این افراد را جزو عملهای زیبایی محسوب میکردند که بیمه قبول نمیکرد، البته آن زمان هم سلیقهای بود چون به یاد دارم بیمارستان امام آن زمان هم قبول میکرد یعنی یک جا قبول میکرد و یک جا قبول نمیکرد.»
بعضی منابع آمار خودکشی این افراد در دنیا را ده برابر افراد عادی اعلام میکنند، اما در ایران اینطور نیست، بهزیستی هم در چند سال گذشته و حتی حالا حمایتهایی را داشته، گرچه به شدت گذشته نیست.
حتی چند سال پیش در دانشگاه آزاد روته پژوهشی در مورد همین موضوع انجام شد که نشان میداد کسانی که برای درمان اقدام میکنند موضوع خودکشی در آنها جدی نبوده است.»
کاوه قادری: به جای ترنسنما بگوییم فرد اختلال شخصیت نمایشی دارد
کاوه قادری در مورد واژهی ترنسنما به خبرنگار انصاف نیوز گفت:« تعریفی که راجع به ترنسکشوال شده به نام اختلال ملال جنسیتی است، افرادی که هویت جنسیشان با جنسیت فیزیکالشان همراه نیست، یعنی ممکن است جنس مردانه داشته باشند با جنسیت زنانه و یا بلعکس، سالها این افراد را به عنوان یک مبتلا اختلال جنسی میدیدند.
ترنسکشوال یعنی کسانی که خواهان تغییر جنسیت هستند ولی اخیرا انجمن روانپزشکی آمریکا به اینها دیگر ترنسکشوال نمیگویند، چون همهی اینها عمل نمیخواهند و آنقدر شدید نیست که نیاز به عمل جراحی داشته باشند.
در روانپزشکی و روانشناسی چیزی داریم به نام همبودگی؛ یعنی وجود همزمان چند اختلال در یک فرد. مثلا ممکن است یک نفر افسردگی داشته باشد و در کنارش اضطراب هم داشته باشد.
ترنسکشوالها به لحاظ سابقهی رشدی و بحث ژنتیکی و محیطی که در آن هستند، نسبت به یک جامعهی عادی اختلالهای بیشتری دارند. یکی از آن اختلالهایی که جنبهی هیجانی و نمایشی دارد، اختلال شخصیت نمایشی است که از نوجوانی شروع میشود و در افراد اینچنینی بیشتر دیده میشود.
در افراد نمایشی، هیجانات خیلی متعادل نیست و چیزی که راجع به به خودشان به دنیا عرضه میکنند بر پایهی «شوآف» است، یعنی چیزی را میخواهند نشان دهند که واقعا وجود ندارد. هیجاناتشان بسیار سطحی است، در روابط بسیار ناپایدارند و بیشتر دنبال دیده شدن هستند چون در قبال دیده شدن هویت پیدا میکنند.
این یک اختلال شخصیتی است که باید تحت نظر درمانگر و روانشناس درمان شود اما درمان قطعی که همهی این مسایل را از بین ببرد وجود ندارد. من نمیدانم اصطلاح ترنسنما چقدر درست است ولی بهتر است بجای آنکه از این واژه استفاده کنیم، بگوییم بعضی ترنسها اختلال شخصیت نمایشی دارند. ممکن است گروهی هم اختلال جنسیتی نداشته باشد اما ظاهر خود طور دیگر نشان دهند، اما دادهای نداریم که چقدر اینها واقعا ترنس هستند و چقدر نمایش بازی میکنند.
ممکن است این افراد همجنسگرا باشند ولی چون جامعه تا حدی ترنس را میپذیرد ولی همجنسگرا را نمیپذیرد در این قالب در فضای عمومی حضور پیدا کنند تا راحتتر پارتنرهای خود را پیدا کنند. اما به نظر من بعید میرسد فردی که هیچ اختلال جنسی و جنسیتی ندارد، خود را به عنوان یک ترنس نشان دهد.
اختلال دیگری که در ترنسها بیشتر است، اختلال شخصیت مرزی نام دارد؛ از ویژگیهای آن دمدمیمزاج بودن، هیجانات ناپایدار، حس نامنسجم از شخصیت خود شخص و رفتارهایی مثل خودزنی دیده میشود، مثلا به سرعت عاشق یک نفر میشوند و به سرعت از او متنفر میشوند.
طیف دیگری که احتمال دارد در ترنسها بیشتر باشد اختلال شخصیت خودشیفته است، که در آن فرد خود را خیلی سطح بالا و توانمند میگیرد در حالی که دادههای خارجی این طور نیست. حس برتری زنندهای دارد که دیگران را تحقیر میکند و وقتی به این برتری نقدی وارد میشود به شدت گارد میگیرد و پرخاش میکند. پس ممکن است این سه اختلال در ترنسها در کنار افسردگی، اختلالات اضطرابی و اقدام به خودکشی بالاتر باشد، حتی وجود روابط ناپایدار و مهارتهای ارتباطی ضعیفتر در این افراد بیشتر است.
امروزه ارائهی خدمات به این افراد در هر جامعهای متفاوت است، در جامعهای به این افراد خدمات تخصصی میدهند تا از مقدار این آسیبها کم شوند و در جامعهای مثل جامعهی ما خدمات تخصصی کافی وجود ندارد. به نظر من این یک نمایش خیابانی اختلالات است که فرد راه دیگری برای نمایش آن ندارد، مثل اینکه به فرد سرطانی بگوییم چرا داد میزنی و او بگوید چون درد دارم.»
انتهای پیام
با سلام و تشکر از تحلیل علمانه در این فضای هوچیگری برای مظلوم نمایی ترنس نما ها در قالب ترنس ها.
همینن که گفتی. البته مردم به این آدمای نمایشی یه چیز دیگه میگن که بی راه هم نیست.!!