«عاملان انفجار نفتکشها میخواهند مذاکره بعد از برخورد نظامی انجام شود»
یک تحلیلگر مسائل سیاست خارجی گفت: کسانی که این نفتکشها را منفجر کردهاند، به این امید این اقدام را انجام دادهاند که مذاکره بین ایران و آمریکا بعد از برخورد نظامی انجام پذیرد. در واقع، میتوان پیشبینی کرد که این نیروها که احتمالاً توسط اسرائیل و عربستان سعودی هدایت میشوند با مشاهده هرگونه احتمال گشایش سیاسی برای فرونشاندن تنشها دست به اقدامات تنشافزای مشابهی بزنند. شاید مدیریت هوشمندانه این صحنه مهمترین کاری باشد که دستگاه حاکم در ایران در مقطع کنونی لازم است انجام دهد.
گفت و گوی شفقنا با رضا نصری، حقوقدان بینالملل را میخوانید:
*با توجه به تحولات اخیر خاورمیانه و خروج یک جانبه آمریکا از برجام و سپس تهدیدات این کشور علیه ایران و تحرکات نظامی در منطقه، فکر می کنید چه اندازه این تهدیدات جدی است و چرا ترامپ یک بار ایران را تهدید و یک بار به مذاکراه فرا می خواند؟ و هر از گاهی تحریم های یک جانبه علیه ایران به راه می اندازد؟ فی الواقع رفتار آمریکا و به خصوص ترامپ در برابر ایران چیست و چه هدفی را دنبال می کند؟
آقای ترامپ یک روند فشار تصاعدی را علیه ایران شروع کرده که تصور میکند به گفتوگو با مقامات تهران منتهی خواهد شد. حال که تقریباً تمام اهرمهای اقتصادی خود را بکار برده و علامت مثبتی هم از جانب ایران دریافت نکرده است، تصور میکند لازم دارد وارد فاز تهدید تلویحی نظامی شود تا دولتمردان ایران و افکار عمومی کشور را تحت فشار روانی بگذارد و به مذاکره ترغیب کند. هدف شخص او «مذاکره» است چرا که میداند با آغاز کارزار انتخاباتی در واشنگتن، کارنامه سیاست خارجه او به صورت روزانه زیر ذرهبین رقبا و رسانهها و افکار عمومی قرار میگیرد و چنانچه نتواند به موقع یک دستاورد ملموس در پرونده هستهای از خود نشان دهد، ممکن است موضوع «ایران» به پاشنه آشیل او تبدیل شود. اما خطر اینجاست که در فرایند تشدید تصاعدی فشار، ممکن است نیروهایی در درون دولت او مانند جان بولتون یا نیروهای خارجی مانند اسرائیل و عربستان سعودی به نحوی در ماجرا برنامهریزی و مداخله کنند که این فرایند بجای «مذاکره» به تقابل نظامی منتهی شود. در واقع، اشتباه محاسباتی ترامپ این است که تصور میکند در فرایند تشدید فشار، واکنشها و تحولات قابل پیشبینی است. حال اینکه حقیقت این است که یک حادثه، یک برخورد غیر مترقبه یا یک تصمیم نامتعارف از جانب هر یک از بازیگران صحنه ممکن است بر خروجی این فرایند تاثیر قابل ملاحظهای بگذارد.
*با توجه به سفر نخست وزیر ژاپن به ایران و عدم توافقی در این خصوص و همزمان انفجار دو نفت کش در دریای عمان، این تحولات چه تاثیری بر افزایش تنش ها در خلیج فارس خواهد داشت؟
معتقدم وقتی دو دولت در حالت مناقشه با یکدیگر قرار دارند، هر حرکت یا هر اقدام از جانب هریک از آنها ناگزیر یک مقدمهچینی یا یک اقدام «مذاکراتی» تلقی میشود. به بیان دیگر، هر اقدام از جانب هریک از طرفین از ارسال پیام دیپلماتیک گرفته تا ارسال ناو جنگی اقدامی برای تقویت موضع خود یا تضعیف موضع طرف مقابل است برای روزی که احیاناً پشت میز «گفتوگو» بنشینند. ایران و آمریکا هم به زعم خیلی از دولتها و تحلیلگران در همین وضعیت قرار دارند. حال، اقدامات مشکوکی مانند انفجار دو نفتکش به این منظور احتمالاً توسط نیروهای ثالث صورت میگیرد که مولفه «برخورد نظامی» را نیز به این فرایند اضافه کنند! به عبارت دیگر، کسانی که این نفتکشها را منفجر کردهاند، به این امید این اقدام را انجام دادهاند که مذاکره بین ایران و آمریکا بعد از برخورد نظامی انجام پذیرد. در واقع، میتوان پیشبینی کرد که این نیروها که احتمالاً توسط اسرائیل و عربستان سعودی هدایت میشوند با مشاهده هرگونه احتمال گشایش سیاسی برای فرونشاندن تنشها دست به اقدامات تنشافزای مشابهی بزنند. شاید مدیریت هوشمندانه این صحنه مهمترین کاری باشد که دستگاه حاکم در ایران در مقطع کنونی لازم است انجام دهد.
*اگر بخواهید ترامپ را رفتار شناسی کنید فکر می کنید این گونه رفتارهای متناقض ترامپ سیاستی از پیش تعیین شده است یا بیشتر جنبه شخصی دارد؟ تیم ب در تاثیرگذاری بر تصمیمات ترامپ چه اندازه موفق بوده اند؟
معتقدم آقای ترامپ یک برنامه مشخص دارد و آن هم آغاز گفتوگو با تهران است. اما تصور میکند برای رسیدن به این مقطع لازم است همزمان خود را فردی قاطع، بی ملاحظه، بی رحم، بی نیاز و در عین حال با «حُسن نیت» و «اهل مسامحه» نشان دهد. در واقع، از آنجا که میخواهد همزمان جنبههای مختلف و متناقضی از شخصیت و سیاست خود را به نمایش بگذارد، همواره اظهارات و رفتارهای متناقضی نیز از خود نشان میدهد. میگوید رسیدن به توافق با ایران «عالی» خواهد بود اما بلافاصله اضافه میکند «نرسیدن به توافق هم عالی خواهد بود»! میگوید حاضر به مذاکره است اما با اولین واکنش منفی از طرف ایران فوراً توئیت میزد که «فعلاً برای مذاکره آمادگی نداریم»! در واقع، معتقدم زمانی که به یک تصویر کُلی از شخصیت و برنامه کلان او رسیده باشیم، دیگر تحلیل و موشکافی هریک از بیانات و اظهارات او دیگر ضرورت چندانی ندارد. او یک سیاستمدار متعارف نیست که بتوان با شیوهها مختص به سیاستمداران متعارف او را تجزیه و تحلیل کرد.
*رویکرد کشورهای عرب منطقه نسبت به ایران چیست؟ اساسا عربستان و امارات بیشتر به دنبال کسب موقعیت بهتر برای خودشان هستند یا با ایجاد تنش در خاورمیانه به دنبال مقاصد نظامی و قدرت بیشتر می گردند؟
کشورهای متخاصم حاشیه جنوبی خلیج فارس دوره ترامپ را یک فرصت استثنایی میدانند که باید از آن برای تعیین تکلیف با ایران استفاده کنند. آنها تصور میکنند از این فرصت باید برای تضعیف حداکثری ایران بهرهبرداری کرد تا در صورت روی کار آمدن یک دولت دیگر در واشنگتن، سالها خیالشان بابت بر تفوق با ایران در منطقه راحت باشد. این کشورها میخواهند ایران را بدست ترامپ از مدار رقابت منطقهای خارج کنند تا سپس از طریق قرار گرفتن زیر چتر امنیتی آمریکا استیلا و تفوق خود را به کُرسی بنشانند. به همین خاطر هم هست که دستگاه دیپلماسی ایران مدام تلاش میکند به این کشورها این پیام را مخابره کند که تصور آنها از انگیزههای هژمونیک ایران تصور غلطی است و خطری از جانب ایران آنها را تهدید نمیکند. پیشنهاد دکتر ظریف مبنی بر انعقاد یک پیمان عدم تعرض منطقهای هم در همین راستا صورت گرفته است.
*با توجه به اینکه ایران بارها اعلام کرده است امکان مذاکره مجدد درباره فعالیت های هسته ای اش نیست و اینکه اخیرا برخی سران اروپا اعلام داشته اند ایران به میز مذاکره باز گردد امکان مذاکره مجدد در آینده وجود دارد یا خیر؟
ایران مخالف مذاکره نیست. مقامات ارشد دولت و نظام همواره تاکید کردهاند که تحت فشار مذاکره نمیکنند؛ و این یک رویکرد درست و اصولی است. در واقع، دولت ایران به صراحت اعلام کرده که «تحریم» را «تروریسم اقتصادی» میداند. این نامگذاری بدون پیامد نیست. معنی آن این است که همان ملاحظاتی را که دولتها نسبت به «مذاکره با تروریسم» دارند در مورد مذاکره با دولت ترامپ هم صادق است. یعنی دولت ترامپ باید بفهمد که دولت ایران با افرادی که عامدانه در پی آسیب زدن به شهروندانش هستند تا سیاست دولت را تغییر دهند بر سر میز مذاکره نخواهد نشست چرا که پذیرش چنین مذاکراتی بدعت و الگوی خطرناکی را پایهگذاری خواهد کرد. معتقدم اگر دولت ترامپ به هر دلیل سیاست فشار حداکثری را کنار بگذارد، راه برای آغاز گفتوگوی مستقیم باز خواهد شد.
*با توجه به اتمام یک ماه از فرصت دو ماهه ایران به اروپا برای تحقق مفاد برجام و همان طور که رییس جمهور ایران گفته است که گشایش چندانی ایجاد نشده چه پیش بینی از این موضوع دارید؟ فکر می کنید اروپا در این فرصت یک ماهه به تعهداتش عمل کند؟ وضعیت اینستکس در حال حاضر چگونه است؟
اقدامات ایران فعلاً در چارچوب برجام صورت میگیرد. در واکنش به آن هم اروپا دو گزینه بیشتر ندارد: یا اینکه تمام تلاش و اراده خود را بکار گیرد و به وظایف خود عمل کند تا روند کاهش تعهدات ایران را متوقف سازد و از این طریق راه را برای مصالحه هموار کند؛ یا اینکه موضعاش را به موضع واشنگتن نزدیک کند و از طریق اهرمهایی که تصور میکند در اختیار دارد مانند سازوکار «ماشه» تنشها را بیشتر نماید، احتمال برخورد را افزایش دهد، پیمان ان.پی.تی و رژیم بینالمللی عدم اشاعه را به مخاطره اندازد و یک رسوایی عجیب برای خود در تاریخ به ثبت برساند. اروپا فرصت جبران مافات دارد. منفعت و امنیت آن هم در گرو اقدام در جهت تعهداتی است که به ایران سپرده است. اما اینکه چه تصمیمی خواهد گرفت در هفتههای آینده مشخص خواهد شد.
*نقش روسیه در وضعیت کنونی ایران و تهدیدات آمریکا علیه کشور ما به نظر منفعل می رسد. نگاه شما چیست؟ آیا روسیه نقشه دیگری در آینده دارد؟
روسیه از نظر سیاسی و حقوقی در کنار ایران خواهد ایستاد. به این مفهوم که دستکم اجازه نخواهد داد سازوکارهای بینالمللی مانند شورای امنیت برای تشدید اقدامات قهریه علیه ایران بکار گرفته شود. منفعت روسیه هم در این است که تنش میان ایران و آمریکا بیش از این افزایش نیابد. اما توصیه روسیه به ایران همواره مبتنی بر خویشتنداری و پایبند ماندن به برجام بوده است.
انتهای پیام