چند سوال از علم الهدی دربارهی اتهام مطرب بازی
مهدی نیکجو، کارشناس ارشد فقه و حقوق اسلامی و پژوهشگر موسیقی در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز گذاشت، نوشت:
بحران های به وجود آمده در هنر موسیقی و چالشهای رخداده در این هنر شریف و اظهارنظرهای ربط و بی ربط در این زمینه برای بسیاری مایهی شگفتی بوده است. ولی واقعیت امر این است که مسایل و مشکلاتی از این دست، حداقل برای نویسندهی این سطور موجبات تعجب را فراهم نکرده و باعث حیرت نشده است. شاید ابتدایی ترین دلیل آن پاسخ به این پرسش باشد که بایستی از چه متعجب و شگفت زده از چه پدیدهای باشم؟ مگر تعطیلی کنسرتها، بی ارزش بودن موسیقی، بی اهمیت بودن هنرمندان بزرگ موسیقی، بی هویتی هنر در این کشور، رخداد تازهای است؟
باری، متاسفم که عرض کنم این مسایل، بهتر بگویم، این مصائب، برای بنده مایهی شگفتی نبوده ولی صد البته که هر روز به نحوی از انحاء، آه بر دل مینشاند.
اما آنچه موجب نگاشتن این سطور شد، نه آن شگفتی و حیرت بود و نه آه تاسف، که درخواست و سوالات بسیاری از اهالی موسیقی و غیرموسیقی از این حقیر بود که اظهارات و بیانات جناب حجت الاسلام والمسلمین علم الهدی (حفظه الله) در خطبههای نمازجمعهی گذشته تا چه حد واجد وجه علمی بوده و از صحت برخوردار است؟
آنگونه که همگان مستحضرید امام جمعه محترم مشهد مقدس، در خطبهی دوم نماز جمعهی 8 اسفند 93، دلایل تعطیلی موسیقی در مشهد و غیر آن را بیان کرده و بیاناتی داشته که چشمان تعجب این قلم هنوز بسته نشده است. معظم له بیان داشتهاند که: «تمام این شهر ملک امام هشتم است، مال امام رضاعلیهالسلاماست، همهاش حرم امام رضاست، کنسرت در حرم امام رضا، مطرب بازی در حرم امام رضاست، حرف ما این است نه اینکه وقتی ما با یک ناهنجاری چنینی مقابله میکنیم، آنوقت ببینید در حمایت از این ناهنجاری چه کسانی حرکت و قیام میکنند.» (برگرفته از وب سایت رسمی امام جمعه مشهد). ایشان در ادامهی فرمایشاتشان بیان داشتهاند که: «این آزادی هنری نیست، این بیبندوباری، ولنگاری و مطرب بازی است.» (همان).
واقع مطلب آن است که نمیدانم از کجا شروع کنم و این همه تعابیر و ادعاها را از چه زاویهای مورد بحث قرار دهم؟
حقیقت آنکه به نظرم رسید، این اظهارات را به شیوهی مرسوم نگارنده، با پرسشهایی مورد مداقه قرار داده و از ایشان و تابعین نظراتشان درخواست پاسخ کنم.
آنگونه که بنده در وب سایت رسمی ایشان خطبههای نماز جمعه را خواندم و شنیدم، جناب حجت الاسلام والمسلمین علم الهدی، علت تعطیلی موسیقی در مشهد و توابع آن را با چند مقدمه شروع کرده و به نتیجهای در این باره رسیدهاند.
اولا: ایشان معتقدند روضهی منورهی امام هشتم سلطان علی بن موسی الرضا (روحی و ارواح العالمین له الفدا) همهی مشهد و توابع آن را در بر میگیرد. لذا بایستی در بارگاه و حرم مطهر امام رضا از هر آنچه مطرب بازی نام میگیرد جلوگیری شود. به عبارت دیگر هر مطرب بازی در حرم امام رضا(ع)، که شامل همهی مشهد میشود ممنوع است.
ثانیا: کنسرت موسیقی از مصادیق مطرب بازی است.
نتیجه: بنابراین بایستی مانع برگزاری کنسرت موسیقی در این شهر مقدس شد.
نگارندهی این سطور به هیچ وجه با کبرای قضیه (مقدمهی اول) کاری نداشته و محطّ بحث حقیر، صغرای قضیه (مقدمهی دوم) است. به بیان دیگر نگارندهی این سطور استناد ایشان به حدیث شریف «بین الجبلین روضة من ریاض الجنه» را به چشمانش گذاشته و اظهارات جناب علم الهدی را در مباحث صغروی دنبال میکند.
پس آنچنان که بیان شد ایشان کنسرت را مطرب بازی دانسته و هر آنچه مطرب بازی نام بگیرد را در مشهد مقدس غیرقابل قبول میدانند.
پرسش اول: حضرت حجت الاسلام والمسلمین علم الهدی مطرب و مطرب بازی را چه معنا کرده، حد و مرز آن را چه میدانند؟
آنگونه که بنده اطلاع دارم ایشان دارای رسالهی توضیح المسائلی نیستند که بتوانم تعریف مطرب را از آن استخراج کنم. لاجرم از فتوای مقام معظم رهبری (مدظله) در این باره استفاده می کنم. معظم له در سوال 1130 اجوبه الاستفتائات بیان داشتهاند:
س 1130: منظور از موسیقی مطرب ولهوی چیست؟ و راه تشخیص موسیقی مطرب و لهوی از غیر آن چیست؟
ج: موسیقی لهوی مضل عن سبیل الله آن است که به سبب ویژگیهایی که دارد انسان را از خداوند متعال و فضائل اخلاقی دور نموده و به سمت بیبندوباری و گناه سوق دهد و مرجع تشخیص موضوع عُرف است.
بر این اساس موسیقی بماهو موسیقی محکوم به حرمت نبوده و در صورتی که شروط ذیل را داشته باشد مطرب بوده و عوامل آن، «مطرب باز» نام میگیرند: 1- انسان را از خدا دور میکند. 2- به سمت بی بندباری و گناه سوق میدهد.
فکر نمی کنم هیچ هنرمند اصیل و صاحب فن و هنری با آن موسیقی که انسان را از خدا دور کند و به بی بندوباری سوق دهد موافق باشد. پس اجمالا همگان (چه اهالی موسیقی، چه نگارنده و چه حضرت آقای علم الهدی) با موسیقی مطرب و مطرب بازی مخالفیم. میماند قسمت دوم قضیه و آن اینکه هر آنچه این عنوان را بگیرد نبایست نه در مشهد و حتی نه در توابع آن برگزار شود و رونق بگیرد. به عبارت دیگر، آن موسیقی که انسان را از خدا دور میکند، موسیقی مروج بی بندباری، موسیقی سخیف، موسیقی کثیف، موسیقی پست، موسیقی اهالی حیوانیت و… نه در مشهد که در هیچ جای ایران حق ندارد اجازهی ظهور و بروز داشته باشد.
پرسش دوم: آنگونه که اشاره شد، محطّ بحث، سوال اول نبوده و محل اصلی اختلاف این پرسش است که هنرمند فرهیخته و بزرگوار، جناب آقای «علی رضا قربانی» تصمیم به اجرای چه برنامهای داشته که امام جمعهی محترم مشهد این چنین برآشفته شده و فریاد وااسلاما سر دادهاند و آن را ولنگاری و بند و باری و مطرب بازی نام نهادهاند؟
یا اینکه،(با عرض معذرت از این هنرمند فرهیخته) جناب علی رضا قربانی تاکنون چند اثر و آلبوم که موجبات ولنگاری و بی بند و باری و در یک کلام مطربی (به لحاظ فقهی) تولید کردهاند که حضرت حجت الاسلام والمسلمین علم الهدی نگران بودند که کنسرت ایشان در شهرستان «گلبهار» نیز ادامهی همان راه سابق این هنرمند گرامی خواهد بود؟
جناب آقای علم الهدی به چه نحو توانستهاند تشخیص دهند محتوای موسیقی گروه «اشتیاق» از چه محتوایی تشکیل شده است؟ به چند اثر هنرمند عزیز جناب آقای قربانی گوش فرا دادهاند؟ آیا تا به حال وزانت موسیقیایی آثار آقای قربانی را بررسی کرده اند؟
از این فراتر، اصلا در مقامی به لحاظ تخصص و علم موسیقیایی هستند که بتوانند در این زمینه راستی و کژی آثار اجرا شده و یا در حال اجرای جناب قربانی نظر دهند؟ از این بالاتر (که می توانم آن را اول الکلام نام بنهم) این مساله در علم فقاهت، موضوع شناسی نام میگیرد، آیا به لحاظ فقهی، یک فقیه میتواند در این زمینه ورود کرده و نظر داده و موضوع شناسی کند؟
باری، واقعا متاسفم که امام جمعهی محترم مشهد (حفظه الله) جناب قربانی و گروه موسیقی اشتیاق را مطرب خوانده و کنسرت ایشان را با عبارت سخیف «مطرب بازی» مزیّن کردهاند. من نمیدانم حضرت آقای علم الهدی (ایّدهم الله) به معنای مطرب و اینکه این واژه از دوران قاجاریه به این سمت به چه کسانی اطلاق میشد اطلاع دارند؟ مطلع هستند که در دوران قاجار بسیاری از اساتید فن موسیقی و هنرمندان بزرگ این هنر، از اینکه «مطرب» نام بگیرند ابا داشته و هنر خود را از هرگونه «مطرب بازی» عاری میدانستند. بهتر است در این زمینه اندکی تتبع صورت بگیرید تا مشخص شود، به امثال هنرمند عزیز، علی رضا قربانی و امثال ایشان چه توهینی صورت گرفته است. البته که این سوالات و نکات، صرفا مربوط به آقای قربانی نمیشود و نسبت به همهی هنرمندان عزیز موسیقی مطرح میشود.
حقیقتا از یک فقیه انتظار میرود عبارات و گزارههای علمی مورد نظرشان را به نحوی انتخاب کنند که اسباب دست بیگانگان و دشمنان اسلام نشود و از این طریق نتوانند ارزشهای اسلامی و مذهبی ما را زیر سوال برند. از یک فقیه با سابقهی دیرینهی علمی، در مجامع حوزوی و دانشگاهی، انتظار میرود با دقت نظر بیشتری به مباحث نظر انداخته و گزارههای صحیحتری برگزینند.
معظم له در بخش دیگری از بیاناتشان فرمودهاند: «این که بنده عرض میکنم در مشهد کنسرت موسیقی اجرا نشود، این اعمال قدرت، اعمال حکومت، زور و دستور نیست، اینیک حرف طلبگی است که من میزنم».
نکتهی قابل توجه در اینجا این است که ایشان بر این باورند که نظراتشان در این باره اعمال زور و جبر و قدرت نبوده و صرفا یک نظر طلبگی است. جالب است که فرماندار شهرستان، رییس ادارهی فرهنگ و ارشاد، وزارت ارشاد و صدها نهاد ربط و بی ربط به این کنسرت مجوز میدهند ولی صرفا با یک نظر طلبگی امام جمعه محترم مشهد، که نه اعمال زور است و نه جبر و نه قهر و نه غلبه و… این کنسرت تعطیل میشود! عجبا لحلم الله، لا حول و لا قوه الا بالله…
بگذریم، در این مجال مرا بس…
فقط اشاره ای کوتاه به بخش اول بیانات ایشان در مورد «فراریان از مالیات».
معظم له بیان داشتهاند که: «کسی که فرار مالیات میکند یک راهزن است در این مملکت، یک قطاع الطریق است، یک دزد است.»
در محکومیت «فراریان از مالیات» بحثی نیست، ولی نگارندهی این سطور نمیداند براساس چه موازین حقوقی و فقهی فراری از مالیات، در زمرهی قطاع الطریق و دزد و راه زن قرار میگیرد. شاید دیگران تشخیص دهند. به نظر میرسد امام جمعهی محترم مشهد به طور کلی در به کار بردن گزارهها، از تسامح در عبارات بسیار بهره میبرند.
عرضی نیست جز اینکه، اگر «مطرب» آن است که عرفای بزرگی همچون حافظ گفتهاند که:
«مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد / نقش هر پرده که زد راه به جایی دارد»،
علی رضا قربانی مطرب است و همه به آن میبالیم.
انتهای پیام