خرید تور تابستان

هشدار پورنجاتی به اعضای ندا: به طناب 7رنگ آویزان نشوید

احمد پورنجاتی، رییس کمیسیون فرهنگی مجلس ششم در یادداشت فیسبوکی خود، به وضعیت اعضای حزب تازه تاسیس ندا هشدار داد.
به گزارش انصاف نیوز، احمد پورنجاتی نوشت:
«
دوستان جوان و اصلاح طلب بارگاه شریف “حزب ندای ایرانیان”!
موفق باشید،عزیزان من؛
اما پیشنهاد می کنم:
1- هر شب پیش از خواب، چند برگ از سرگذشت “حزب زحمتکشان” و مظفر بقایی و نقش رذیلانه اش در نهضت ملی و ارتباط با دربار و ساواک را تلاوت کنید، برای مصونیت از ویروس زکام سیاسی و ابتلا به “سیاستمداری دو نبش”!
2- ششدانگ حواستان را متوجه زیر پاها و زیر بغل هاتان کنید که مبادا دچار “پوست خربزه و پیزر و هندوانه “ی اهدایی از سوی از ما بهتران شوید. نعوذ بالله!
3- یا از رفتن به چاه به کلی منصرف شوید، یا دستکم از آویزان شدن به طناب هفت رنگ اما شیت و پیت شده ی برخی خالی بندان سیاسی، بپرهیزید.
»
بهروز شجاعی، عضو موسس حزب ندا که ساعتی پیش از یادداشت پورنجاتی، جدا شدن خود از این حزب را اعلام کرده بود، در کامنتی خطاب به پورنجاتی نوشت:
«
جناب آقای پورنجاتی عزیز، حال که عضو حزب ندای ایرانیان نیستم، می‌توانم از شما انتقاد کنم و انتقادم را انشالله به پای مسائل دیگر نمی‌نویسید. برادر بزرگوار، بنده از ارادتمندان شما بوده و هستم اما با عرض معذرت «کینه» بیش از «دلسوزی» در مطالب شما درباره ی حزب ندای ایرانیان موج می‌زند. اتفاقا معتقدم همین رفتارها و سخنان بزرگانی چون شما بود و هست که می‌تواند حزب ندا را از مسیر خود خارج کند، این سخنان به مثابه تلاشی است برای خروج حزب ندا از ریل اصلاحات، اصلاحات نه ملک شخصی شماست، نه بنده و باید تلاش کنیم تا می‌توانیم به جای دفع، جذب کنیم و این سخنان و این نوشته‌ها اثری جز دلزدگی از اصلاحات و اصلاح‌طلبان در پی ندارد.
»
پورنجاتی هم در پاسخ به او نوشت:
«
نمی دانم از کجای نوشته ی من،”کینه” استخراج می شود ؟! بسیاری از دست اندرکاران این حزب از دوستان من اند؛ با آقاصادق خرازی هم دستکم از سال شصت و چهار تا کنون، از آن زمان که جوان دیپلمه ی نوخاسته ای بود، در ستاد تبلیغات جنگ و به عموی بزرگوارش، آقا کمال، کمک می کرد، آشنا و دوست بوده ام و به خوبی از کم یا بیش قابلیت و ظرفیت و ره توشه ی وی آگاهم. رابطه ی شخصی ام با هیچ یک از این دوستان، به ویژه شناخته شده ترهاشان جز سرشار از صفا و احترام و دوستداری نبوده است. البته لحن نوشته های من، به ویژه در این فضا، مطایبه آمیز و اندکی گزنده است. از آنچه هم که پیش تر و اکنون نوشته ام نه قصد “تطبیق و مقایسه و تخطئه”ی تاریخی دارم و نه ابراز مخالفت با جوانه زدن پاجوش های تازه در کنار درخت تناور جریان اصلاحات. اما، این قدرها هم ساده لوح نیستم که برخی “نشانه های گل انداختن روی پوست” مرا نگران احتمال ابتلا به یک بیماری ناخواسته ی عفونی نکند! من، فقط هشدار داده ام. همین!
انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا