جايگاه آخوند خراسانی در نهضت مشروطه
روزنامهی اعتماد نوشت: آخوند خراسانی يكي از شخصيتهاي ديني بود كه در مقابل مخالفين مشروطيت ايستاد و عنوان كرد «قانون مشروطه همان قانون شرع اسلام است» و به تبيين اهميت اين موضوع پرداخت.
اين جنبههاي شخصيتي آخوند خراساني و حضور گسترده او در محافل علمي و نقشي كه در سياست داخلي و خارجي ايران داشته است ما را بر آن داشت تا با حوريه سعيدي استاد تاريخ دانشگاه و پژوهشگر تاريخ معاصر گفتوگو كنيم. متن منقح شده اين گفتوگو كه به شكل مكتوب انجام شده است را ميتوانيد در ادامه بخوانيد.
*عمده فعاليتهاي سياسي آخوند خراساني قبل از اتفاقات مشروطه چه بود؟
تلاش آخوند خراساني و برخي از علماي نجف در حوادث قبل از وقوع نهضت و بيانيهها و هشدارهاي ايشان نسبت به موضوعات اتفاقيه در مملكت در ميان تلگرافات كه درباره اوضاع مملكت از طرف ايشان صادر شده، تلگرافي است با امضاي محمدحسن ممقاني، محمد شرابياني، نجل ميرزا خليل و آخوند خراساني كه در سال 1320ق صادر شده و در آن مورد وضعيت مملكت و فساد روزافزون و استقراض خارجه … به شاه و وليعهد هشدار داده است.
شيخ ابراهيم زنجاني از طلابي كه مدتي در نجف بوده و در درس آخوند حاضر ميشده، او را به عنوان يكي از عالمترين و سالمترين فضلا و علماي نجف معرفي ميكند. اين در حالتي است كه شيخ ابراهيم يكي از كساني بوده است كه نظر بسيار منفي و بدبينانهاي نسبت به حوزههاي علمي و علما داشته و ابراز ميكرده است. وي در خاطرات خود نقل ميكند: «به درس اصول آخوند ملا كاظم خراساني حاضر ميشدم. جوانتر از ديگران بود، بسيار باهوش و با فطانت بود و بيانش خوب بود، ليكن قدري مغلق بود، فكري عميق داشت و رويه تحقيق و مذاق عرفاني داشت و خودش را من امين ميدانستم … حريص مال نبود، حسد به كسي نداشت…»، شاگردان وي را بيش از هزار نفر ذكر كردهاند و شيخ آقابزرگ، تعداد ايشان را تا دو هزار و دويست نفر آورده. آقانجفي قوچاني كه يكي از مبرزين طلاب درس آخوند بوده، درباره شاگردان وي چنين اظهار ميدارد: « … طلاب و فضلا و بيعلاقههاي به دنيا و زيركان و باذوقها و صاحب بواطن صافيه، مشروطهخواه بودند و بهدورآخوند، طواف ميكردند.
*نقش آخوند خراساني در انقلاب مشروطه چقدر جدي بود؟
در آستانه پيروزي مشروطهخواهان، تلگرافهايي را از طرف علماي نجف مبني بر پايمردي و استقامت تحت عنوان عمل به تكليف و نشاندادن تكدر ايشان از اوضاع و احوال در مملكت شاهد هستيم، از همين دست تلگرافي است كه آخوند خراساني به سيد عبدالله بهبهاني و به هنگام هجرت علماي تهران به حضرت عبدالعظيم نوشته است و در آن ضمن اميد به رفع حادثه (هجرت)، اعلام ميدارد كه در هنگام ضرورت «لدي الاقتضاء و الضروره»آنچه تكليف شرعي است، البته مسامحهبردار نيست.
با شروع حركات مشروطهخواهي، آخوند يكي از بزرگترين حاميان و هدايتگران آن قلمداد شد و در تمامي لحظات آن تا بههنگام مرگ حضوري فعال و موثر داشت. برخي از محققين افكار آزاديخواهانه وي را تحت تأثير شاگرد و محرر خود ناييني دانستهاند، ولي در وجهي ديگر بهتر است اينطور گفته شود كه اثر متقابل اين دو عالم در يكديگر نبايد ناديده گرفته شود؛ از طرفي استاد به شاگرد خويش راه درست انديشيدن و از مقدمات صحيح بهرهگرفتن تا به حصول نتيجه را ميآموزد و از جهتي ديگر هم، شاگرد با تيزهوشي و اطلاع از اوضاع و احوال، استاد را در جريان صحيح وقايع (براي موضعگيري مناسب) قرار ميدهد. با همكاري و حمايت آخوند از مشروطهخواهان، سيل تهمتها و نسبتهاي ناروا به طرف وي سرازير شد، تا جاييكه او را به ارتداد و بابيگري متهم نموده و اطرافيانش را به زحمت و اذيت ميانداختند.
*نقش آخوند خراساني در ترويج افكار نوين چقدر بود؟
درباره روش علمي وي آنطور كه نقل شده با براهين و دلايل همراه بوده و همين روش، عقايد نويي را باعث ميشده است. وي شاگردان خود را وادار ميساخت كه اگر حرف جديدي همراه با دليل و برهان عرضه شده و مخالف حرف پيشينيان است و با حداقل آن تفاوت دارد، حرف نو را بپذيرند كه نتيجه آن به رشد انديشه طلاب و باروري افكار ايشان منتهي ميشد. با همين افكار نو است كه آخوند به انتشار مجلات: اخوّت، درّهالنّجف، العلم و نجف اشرف، اقدام و كمك كرد. وي همچنين به لزوم وجود معلمين لايق پي برده و عقبماندگي مسلمانان را نتيجه نداشتن معلمين كافي و لايق ذكر ميكند.
*آخوند خراساني با چه هدفي اعلاميه اقتصادي صادر كرد؟
از مهمترين احكام و فتاوايي كه آخوند صادر كرده بود درباره حكم وجوب كفايي مشق نظام، تاسيس مكاتيب و احداث بانك ملي بود. درباره تامين بانك ملي كه يكي از اولين مصوبات مجلس بوده و به عنوان فوريترين عمل در جهت تامين پول از داخل مطرح شده بود. براي استحكام و قوت اين عمل از علماي نجف درخواست حكم در اين باره كردند تا مخالفت مخالفين را درهم شكنند. ايشان نيز حمايت خود را از اين عمل اعلام و ضرورت انجام آن را در قالب «توقف» آن به «حفظ بيضه اسلام» نشان دادند. چنانچه در تلگرافي مينويسد: «… جواز و رجحان امور مزبور بر نهج مذكور و به حفظ از ربا محرم و مراقبت در حفظ عقايد و اصول محل شك و شبهه نيست، بلكه نظريه توقف بيضه اسلام و سد ابواب مداخله اجانب از اهم تكاليف لازمه بر نوع مسلمين است…» برخي از اين استفتائات گذشته از در نظر گرفتن مسائل سياسي، مجلس و اتفاقاتي كه حولوحوش آن بهوقوع ميپيوست، ناظر به وضعيت اقتصاد در حال نابودي ايران نيز بود. آنگاه كه از ايشان درباره تكليف استعمال امتعه و اقمشه خارجي سوال ميكنند، ايشان خريد و استفاده از آن را بهدليل آنكه تضعيفكننده اقتصاد مسلمين و تقويت غيرمسلمانات است، غيرجايز و بلكه حرام، اعلام ميكنند؛ «بسمالله الرحمنالرحيم ـ بيع و شرا با كفار كه موجب تقويت كفار است و سبب تضعيف مسلمين جايز نيست و همچنين ساير امور از معاشرت با ايشان والله العالم» با امضاي خراساني.
*مهمترين فتواي آخوند خراساني كدام بود؟
آخوند خراساني كه از بيدارترين و موثرترين علماي نجف در جريان نهضت مشروطيت بود در تلگرافي كه قسمتي از آن در ذيل ميآيد ضمن حمايت از مجلس و مجلسيان، مجلس را نخستين مرحله ترقي ذكر كرده و رهنمودهايي براي وكلا دارد: «مجلس محترم شوراي ملي شيدا… اركانه بعد از اهداء ثناء و تحيه و اداي مراسم تبريك و تهنيت… پاينده باد قلب مبارك همايوني كه بين اصبعيالرحمن است، به عقد اين مجلس خجسته كه نخستين مرحله ترقي است، منعطف فرمودهاند … محض مزيد تذكر معروض ميدارد كه اين امانت بزرگ كه بعداللّتيا و اللتي به عهده كفايت آن ديندارهاي با ديانت و دولتخواهان با غيرت سپرده شده، مفتاح سربلندي دين و دولت و مايه قوت و شركت و استغناء از اجانب و آباداني مملكت است. البته ملل و دول عالم در اين موقع نگران حال و ناظر مقال ما هستند تا از اين اتفاق ملي و مجلس شورايي كه آخرين علاج امراض مزمنه مملكت است، چه نتيجه خواهيم گرفت و چنانچه بعون ا… تعالي و حسن تأييده در اين مرحله به طوريكه بايد و شايد قدمبرداريم. اميد است كه انشاءالله تعالي از مهالك نجات… حالا كه براي اصلاح مفاسد و تكميل نواقص آزادي مرحمت فرموده انشاءالله هيچ دقيقه را فروگذار نفرموده قوانين محكمه دين مبين را كه ناموس اكبر و اعظم اسباب ترقي و نفوذ و فقط اسمي از آن باقي است، صميما بهموقع اجرا و مصالح دولت و انتظامات مملكت را بر وجه احسن و نظام اتقن ترتيب و ابواب استبدادات و تعديات و حيف و ميل و خياناتي كه خانه ملت را چنين ويران و روزگار دولت ابد آيت را كه حارس دين و مايه شرف و شأن دنياي ملت است به اين درجه منتهي و زير بار مبلغ خطيري قرض از اجانب نموده، بهكلي مسدود و اسباب تخليص از ذلت اين قرض و صرف دخل دولت در مصالح لازمه و استعدادات موجبه بر قوت و شوكت كه اول قدم ترقي است، ترتيبات صحيحه فراهم و مقدمات استغناء از اجانب كه با ثروت و مكنت و تخلص از فقر و ذلت و به مزيد مونه و همدستي متمكنين از ابناي وطن با اطمينان آنها به عدم تلف و خسران اموال متوقف است، به افكار ثابت و تدابير حكيمانه تدريجا مهيا …».
يكي از مهمترين فتاواي آخوند را خطاب به عموم آحاد ملت و بهويژه عشاير و ايلات ذكر كردهاند. چنانكه علاوه بر ايجاد حس اميد در بين سرخوردگان و فراريان مجلس و مشروطه، به تحرك و جوشوخروش در ميان ايلات و عشاير كه همواره در تاريخ ايران نقشآفرين و موثر بودهاند ميپردازد و از طريق تطابق مباني مشروطه با باورهاي اعتقادي و ديني ايشان – كه خود نيز بدان معتقد بودند – آنها را در مرحله اول بهسمت ترديد و واكنش در مقابل استبداد سلطنتي و بعد عزم بر مخالفت با آن، هدايت ميكردند و بجا خواهد بود، اگر گفته شود كه اتحاد خوانين و عشاير بختياري و تصميم بر مخالفت با محمدعليشاه، ضمن در نظر گرفتن عوامل ديگر، بهتوسط و راهنمايي تلگرافات مراجع نجف، پيريزي شده و بهتوسط سردار اسعد بختياري به منصه ظهور رسيده است. «تلگراف به اصفهان و شيراز بهتوسط حجتالاسلام آقا نجفي دامت بركاته، روسا و امرا و خوانين بختياري دام مجدهم، شيراز بهتوسط حجتالاسلام آقاميرزا ابراهيم دامت بركاته، روسا و خوانين قشقايي و غيرهم و البته همه شماها كه حافظ و حارس و بهمنزله روح مملكت هستيد، ميدانيد كه اهتمامات اين خدام شريعت مطهره در تشييد مشروطيت براي حفظ مذهب اثنيعشريه و جلوگيري از دشمنان دين اسلام و تمام دلگرمي به غيرت ديني آن برادران گرامي داشته و داريم و صريحا به همه اعلام ميداريم كه مساعدت در تشييد اساس مشروطيت چون موجب حفظ دين است، بهمنزله جهاد در ركاب امام عليهالسلام و همراهي با مخالفين مشروطيت و اطاعت حكمشان در تعرض به احدي از هواخواهان آن اساس در حكم اطاعت يزيدبن معاويه و منافي با مسلماني است.
*نقش آخوند خراساني در تصويب و تبيين قوانين چه بود؟
زماني هم كه مجتهدين بهنام و علماي مطرح در نجف (آخوند خراساني -عبداله مازندراني ـ ميرزا حسين نجل- ميرزا خليل) علم مشروطهخواهي و حمايت از اصول آن را برميدارند، از اصل اجتهاد و قوّت مجتهد در امور اجتماعي و سياسي، دفاع ميكنند و زمانيكه مخالفين مشروطه آنها را به آوردن قانوني در مقابل قانون الهي و بدعت متهم ميكنند. ايشان در رد اين ادعا توضيح ميدهند: «قانون مشروطه همان قانون شرع اسلام است25» و تنها براي رفاه حال جامعه و بيانكننده حدود و حقوق و وظايف هر يك از آحاد افراد ملت و سياسيات و نظامات مملكتي است، نه خلاف قانون الهي و يا جانشين و منتفي آن.
*مرگ آخوند هم ظاهرا مشكوك بوده است. درست است؟
آخوند پس از يك سلسله تلاش در جهت برقراري و تثبيت مشروطه، به هنگامي كه در پي اولتيماتوم روسيه به ايران، به قصد دفاع در تهيه مهاجرت به ايران بود در سحر روز حركت، 20 ذيحجه 1329، با مرگي مرموز جهان را وداع گفت.
شيخ ابراهيم زنجاني از طلابي كه مدتي در نجف بوده و در درس آخوند حاضر ميشده در خاطرات خود از درس آخوند مينويسد: «به درس اصول آخوند ملا كاظم خراساني حاضر ميشدم. جوانتر از ديگران بود، بسيار باهوش و با فطانت بود و بيانش خوب بود، ليكن قدري مغلق بود، فكري عميق داشت و رويه تحقيق و مذاق عرفاني داشت و خودش را من امين ميدانستم، … حريص مال نبود، حسد به كسي نداشت.»
برخي از محققين افكار آزاديخواهانه وي را تحت تأثير شاگرد و محرر خود ناييني دانستهاند، ولي در وجهي ديگر بهتر است اينطور گفته شود كه اثر متقابل اين دو عالم در يكديگر نبايد ناديده گرفته شود؛ از طرفي استاد به شاگرد خويش راه درست انديشيدن و از مقدمات صحيح بهرهگرفتن تا به حصول نتيجه را ميآموزد و از جهتي ديگر هم، شاگرد با تيزهوشي و اطلاع از اوضاع و احوال، استاد را در جريان صحيح وقايع (براي موضعگيري مناسب) قرار ميدهد.
با همكاري و حمايت آخوند از مشروطهخواهان، سيل تهمتها و نسبتهاي ناروا به طرف وي سرازير شد تا جاييكه او و اطرافيانش را به زحمت و اذيت ميانداختند.
يكي از مهمترين فتاواي آخوند را خطاب به عموم آحاد ملت و بهويژه عشاير و ايلات ذكر كردهاند. چنانكه علاوه بر ايجاد حس اميد در بين سرخوردگان و فراريان مجلس و مشروطه، به تحرك و جوشوخروش در ميان ايلات و عشاير كه همواره در تاريخ ايران نقشآفرين و موثر بودهاند ميپردازد و از طريق تطابق مباني مشروطه با باورهاي اعتقادي و ديني ايشان – كه خود نيز بدان معتقد بودند) – آنها را در مرحله اول بهسمت ترديد و واكنش در مقابل استبداد سلطنتي و بعد عزم بر مخالفت با آن، هدايت ميكردند.
انتهای پیام