نظر رهبری در مورد حمله به مطهری چیست؟
بخش تحلیلی انصاف نیوز: شاید نظر رهبری به عنوان عالی ترین مقام کشور درباره ی ماجرای حمله ی اخیر به علی مطهری در شیراز به مسوولین ابلاغ شده باشد، اما سخنان گذشته ی ایشان درباره ی موراد مشابه کاملا واضح است و تکلیف مسوولین را علاوه بر صراحت قانون، دوچندان می کند: «بارها به مسوولین و کسانى که می توانند جلوى این چیزها را بگیرند، تذکر دادهام. آن کسانى که این کارها را می کنند، اگر واقعاً حزباللّهى و مؤمنند، خب نکنند».
به گزارش انصاف نیوز، حتی در تاکیدات رهبری به موارد مشخصی در سالهای اخیر اشاره شده اما در همان موارد نیز از جمله غائله ی 22 بهمن سال 91 علیه علی لاریجانی رییس مجلس در قم هنوز به نتیجه ی ملموس نرسیده است؛ که اگر می رسید موارد مشابه ادامه پیدا نمی کرد در حالی که در مورد اتفاق شیراز با گذشت چند روز هنوز هیچ اقدام قاطع و برخوردی با جمعی که در روز روشن به نماینده ی مردم تهران حمله کرده و حتی کلانتری را محاصره کرده بودند، نشده است.
در روزهای اخیر استاندار و تعدادی از مسوولین دیگر با پاس کاری مسوولیت این اتفاق، کوتاهی تامین امنیت علی مطهری را به گردن دیگری انداخته اند در حالی که طبق خبرهای منتشر شده، همه ی مسوولین استان از اقدام جمعی تندرو که از امکانات عجیبی برخوردارند اطلاع داشته اند.
نکته ی جالب در این بین، توجیه برخی برای برخورد با مطهری است که سخنرانی های گذشته ی او را زمینه ساز برخورد با او خوانده و از پیش نیز کسانی به برخوردهایی با سخنرانی هایی از این دست تهدید کرده اند؛ تهدید به برهم زدن و مقاومت در برابر برگزاری جلساتی با مجوز و از جمله سخنرانی کسی مانند علی مطهری که نماینده ی مجلس است.
این بخشی از تاکید صریح رهبری است: «اینکه شما یک نفر را به عنوان ضد ولایت، ضد بصیرت، ضد چه، مشخص کنید، بعد یک عدهاى راه بیفتند علیه او شعار بدهند، مجلس را به هم بزنند، بنده با این کارها هم مخالفم؛ این را من صریح بگویم. این کارهایى که در قم اتفاق افتاد، بنده با اینجور کارها مخالفم. آن کارهایى که در مرقد امام اتفاق افتاد، بنده با اینجور کارها مخالفم».
در زیر به بخشی از چند سخنرانی رهبری در سالهای اخیر اشاره می شود که مخاطب آن بیشتر از هر کسی، خود بصیر پندارها و مدعیات حزب الهی بودن و از سوی دیگر مسوولین تامین امنیت است که باید با برهم زنندگان فضای سیاسی کشور با قاطعیت وارد می شدند اما کوتاهی های واضحی در این موارد مشاهده می شود.
1 – من یک توصیه هم در زمینهى سیاسى بکنم. عزیزان من! برادران! خواهران! در سرتاسر کشور، امروز ما احتیاج داریم به اتحاد و یکپارچگى. بهانههاى اختلاف زیاد است. گاهى در یک قضیهاى سلیقهى یک نفر، دو نفر با هم یکسان نیست؛ این نباید بهانهى اختلاف بشود. گاهى در کسى یک گرایشى هست، در دیگرى نیست؛ این نباید مایهى اختلاف بشود. آراء، نظرات، همه محترمند. اختلاف در درون، منازعهى در درون، موجب فشل می شود. قرآن به ما تعلیم می دهد: «و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم».(۱) اگر منازعه کنیم، سر مسایل گوناگون – مسایل سیاسى، مسایل اقتصادى، مسایل شخصیتى – دستبهیقه شویم، دشمن ما جرى می شود. یک مقدار از جرأتى که دشمن در سالهاى گذشته پیدا کرد، به خاطر اختلافات بود.
سخنان در حرم رضوی در آغاز سال ۹۱
2 – ممکن است ما با یکى مخالف باشیم، دشمن باشیم؛ دربارهى او چگونه قضاوت می کنید؟ اگر قضاوت شما دربارهى آن کسى که با او مخالفید و با او دشمنید، غیر از آن چیزى باشد که در واقع وجود دارد، این تعدى از جادهى تقواست. آیهى شریفهاى که اول عرض کردم، تکرار می کنم: «یا ایّها الّذین امنوا اتّقوا اللَّه و قولوا قولا سدیدا»(۲). قول سدید، یعنى استوار و درست؛ اینجورى حرف بزنیم. من می خواهم عرض بکنم به جوانان عزیزمان، جوانهاى انقلابى و مؤمن و عاشق امام، که حرف میزنند، می نویسند، اقدام می کنند؛ کاملاً رعایت کنید. اینجور نباشد که مخالفت با یک کسى، ما را وادار کند که نسبت به آن کس از جادهى حق تعدى کنیم، تجاوز کنیم، ظلم کنیم؛ نه، ظلم نباید کرد. به هیچ کس نباید ظلم کرد.
خطبههاى نماز جمعهى تهران در حرم امام خمینى (ره) – ۱۳۸۹/۰۳/۱۴
3 – زیادتر نگویید از آنچه که هست، از آنچه که باید و شاید. منصف باشیم؛ عادل باشیم. اینها آن وظائف ماست. اینجور نیست که ما چون مجاهدیم، چون مبارزیم، چون انقلابى هستیم، بنابراین هر کسى که از ما یک ذره – به خیال ما و با تشخیص ما – کمتر است، حق داریم که دربارهاش هر چى که می توانیم بگوییم؛ نه، اینجورى نیست. بله، ایمانها یکسان نیست، حدود یکسان نیست و بعضى بالاتر از بعضى دیگر هستند. خدا هم این را می داند و ممکن است بندگان صالح خدا هم بدانند؛ لکن در مقام تعامل و در مقام زندگى جمعى، باید این اتحاد و این انسجام حفظ بشود و این تمایزها کم بشود.
سخنان در دیدار اعضاى بسیجى هیات علمى دانشگاهها – ۱۳۸۹/۰۴/۰۲
4 – این حرفى که من امروز زدم و از بعضى از مسوولان و سران کشور گلهگزارى کردم، موجب نشود که حالا یک عدهاى راه بیفتند، بنا کنند علیه این و آن شعار دادن؛ نه، بنده با این کار هم مخالفم. اینکه شما یک نفر را به عنوان ضد ولایت، ضد بصیرت، ضد چه، مشخص کنید، بعد یک عدهاى راه بیفتند علیه او شعار بدهند، مجلس را به هم بزنند، بنده با این کارها هم مخالفم؛ این را من صریح بگویم. این کارهایى که در قم اتفاق افتاد، بنده با اینجور کارها مخالفم. آن کارهایى که در مرقد امام اتفاق افتاد، بنده با اینجور کارها مخالفم. بارها به مسوولین و کسانى که می توانند جلوى این چیزها را بگیرند، تذکر دادهام. آن کسانى که این کارها را می کنند، اگر واقعاً حزباللّهى و مؤمنند، خب نکنند. مىبینید که تشخیص ما این است که این کارها به ضرر کشور است، این کارها به نفع نیست. با احساساتشان راه بیفتند اینجا، آنجا، علیه این شعار بدهند، علیه آن شعار بدهند؛ این شعاردادنها کارى از پیش نمی برد. این خشم ها را، این احساسات را براى جاى لازم نگه دارید. در دوران دفاع مقدس اگر بسیجىها می خواستند همین طور بروند یک جایى، طبق میل خودشان حمله کنند، که خب پدر کشور در مىآمد. نظمى لازم است، انضباطى لازم است، مراعاتى لازم است. اگر چنانچه به این حرف ها اعتنایى ندارند، آنها که خب حسابشان جداست؛ اما آن کسانى که به این حرف ها اعتناء دارند و مقیدند که برخلاف موازین شرع حرکت نکنند، باید مراقبت کنند، از این کارها نکنند.
سخنان در دیدار مردم آذربایجان – ۱۳۹۱/۱۱/۲۸
5 – اگربه نام عدالتخواهی و به نام انقلابیگری، اخلاق را زیر پا بگذاریم، ضرر کردهایم؛ از خط امام منحرف شدهایم. اگر به نام انقلابیگری، به نام عدالتخواهی، به برادران خودمان، به مردم مؤمن، به کسانی که از لحاظ فکری با ما مخالفند، اما می دانیم که به اصل نظام اعتقاد دارند، به اسلام اعتقاد دارند، اهانت کردیم، آنها را مورد ایذاء و آزار قرار دادیم، از خط امام منحرف شدهایم. بخواهیم به نام انقلابیگری و رفتار انقلابی، امنیت را از بخشی از مردم جامعه و کشورمان سلب کنیم، از خط امام منحرف شدهایم. در کشور آراء و عقاید مختلفی وجود دارد. اگر چنانچه یک عنوان مجرمانهای بر یک حرکتی، بر یک حرفی منطبق شود، این عنوان مجرمانه البته قابل تعقیب است؛ دستگاههای موظف باید تعقیب کنند و می کنند؛ اما اگر عنوان مجرمانهای نباشد، کسی است که نمیخواهد براندازی کند، نمی خواهد خیانت کند، نمی خواهد دستور دشمن را در کشور اجرا کند، اما با سلیقهی سیاسی ما، با مذاق سیاسی ما مخالف است، ما نمی توانیم امنیت را از او دریغ بداریم، عدالت را دریغ بداریم؛ «و لایجرمنّکم شنئان قوم علی الّا تعدلوا». قرآن به ما دستور می دهد و می گوید: مخالفت شما با یک قومی، موجب نشود که عدالت را فرو بگذارید و فراموش کنید. «اعدلوا»؛ حتّی در مورد مخالف هم عدالت به خرج دهید. «هو اقرب للتّقوی»؛(۱) این عدالت، نزدیکتر به تقواست. مبادا خیال کنید تقوا این است که انسان مخالف خودش را زیر پا له کند؛ نه، عدالت ورزیدن با تقوا موافق است. همه هوشیار باشیم، همه بیدار باشیم. این بُعد هم نباید ابعاد دیگر را در سایه قرار بدهد.
سخنان در بیست و دومین سالگرد امام خمینی ۱۳۹۰/۰۳/۱۴
انتهای پیام