«عاشورا» تکرارپذیر است؟
محسن غرویان، استاد حوزه علمیه گفت: از آن جهت که در واقعه عاشورا به عقیده ما شیعیان یک امام معصوم حضور داشتهاند، این واقعه تکرار نمیشود؛ چرا که زمان معصومین گذشته است.
این استاد حوزه علمیه در گفتوگو با ایسنا، در پاسخ به سوالی پیرامون تکرارپذیر بودن یا نبودن واقعه عاشورا در طول تاریخ با توجه به دیدگاههای موجود بر اساس دو جمله «کل یوم عاشورا، کل ارض کربلا» و «لا یوم کیومک یا اباعبدالله» اظهار کرد: از آن جهت که در واقعه عاشورا، به عقیده ما شیعیان یک امام معصوم حضور داشتهاند، این واقعه تکرار نمیشود؛ چرا که زمان معصومین گذشته است. مگر این که قیام امام زمان(ع) را مصداق تکرار عاشورا بدانیم که البته بحثهای خاص خود را میطلبد.
وی ادامه داد: اما بدین معنا واقعه عاشورا میتواند تکرار شود که در تمام طول تاریخ پس از عاشورا و در آینده، نبرد بین حق و باطل وجود دارد و یک جناح، جناح حق و دیگری باطل است و یا نبرد بین عدالت و ظلم نیز همچنان موجود است. بنابراین میتوانیم بگوییم عاشورا تکرارپذیر است؛ لذا این دو تفسیر را باید مورد توجه قرار داد. همچنین مقصود کسانی که میگویند «کل یوم عاشورا، کل ارض کربلا» نیز همین است؛ به این معنا که در هر زمانی حق و باطل با یکدیگر نبرد داشته و نیز عدهای اهل ظلم و ستم و عدهای اهل اجرای عدالتند. بدین لحاظ میتوان گفت در هر زمانی و زمینی عاشورا میتواند مصداق و ظهور پیدا کند.
شرط لازم برای درسآموزی از عاشورا
غرویان همچنین درباره فهم شاخصههای مورد نیاز درسآموزی از واقعه عاشورا از سوی جامعه اسلامی، ضمن بیان سه شاخصه مهم، عنوان کرد: شاخصه اول بیداری وجدان و فطرت است؛ اگر به واقع بخواهیم عاشورا را الگوی خود قرار داده و تحت تاثیر آن قرار گیریم، باید به وجدان و فطرت خود مراجعه کرده، ببینیم ندای فطرت و وجدان ما چیست. به این دلیل که فطرت و وجدان پاک و طالب حق، تشخیصدهنده حق از باطل و تنها محکمهای است که احتیاجی به قاضی ندارد. لذا بیداری فطرت و وجدان شرط لازم برای درسآموزی از عاشورا و کربلا است.
این استاد حوزه علمیه شاخص دوم درسآموزی از عاشورا را مساله ولایت و امامت دانست و افزود: درسآموزی منوط به آن است که مساله ولایت و امامت را برای خود حل کنیم. انسان کامل، از جانب خداوند بر دیگران حق ولایت داشته و این امری فطری است. ضمن این که قرآن میفرماید «فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّکْرِ إِن کُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ»؛ بدین معنا که دنبال عالمان و نخبگان حرکت کردن امر مهمی است و در تاریخ کربلا و عاشورا میبینیم اصحاب امام حسین(ع) زمانی که وجدانا امامت و رهبری سیدالشهدا را پذیرفتند، با قلب و دل و جان خود از ایشان حمایت کردند.
رمز جاودانگی عاشورا، تسخیر دلهاست
وی در بیان سومین شاخص درسآموزی از واقعه عاشورا تصریح کرد: شاخص سوم مردمی بودن است؛ یعنی باید از عاشورا اینچنین درس بگیریم که پیوند با انسانها، اتکا به حقوق انسانها و مومنین رمز اصلی پیروزی است. بنابراین میبینیم لشکر ظاهری شمر، یزید و عمر سعد بیشتر از یاران امام حسین(ع) بود و با این که یاران آن حضرت طبق قول مشهور، حدود ۷۲ تن بودند، دلهایشان عاشق امام حسین(ع) بود؛ لذا امر مهم در حکومت، حکومت بر قلبهاست و این مساله مهمی است که حاکمیت باید، حاکمیت بر قلوب انسان و نه بر اجساد و ابدان آنان باشد. بنابراین، رمز جاودانگی عاشورا آن است که دلها را تسخیر کرده و اگر بخواهیم مردمدار باشیم، باید به نحوی رفتار، حکومت، مدیریت و سیاستگذاری کنیم که مردم با دل و جان خود ما را بپذیرند.
منبرها و سخنرانیها مردم را منسجم کنند
غرویان در تکمیل سخنان خود خاطرنشان کرد: نکته مهم در ایام عاشورا و تاسوعا آن است که منبرها، سخنرانیها و مداحیها مردم را منسجم کند؛ چرا که در هر حال، «مصباح الهدی و سفینه النجاه» بودن امام حسین(ع) در گروی وحدت بوده و امام حسین (ع) میتواند ما را به وحدت برساند؛ لذا تفرقهافکنی، تهمت و توهین به نمایندگان مردم، مجلس، دولت و ارکان نظام بر روی منبرها در این ایام از گناهان کبیره است. ضمن این که بنده میبینم برخی خطبا و منبریها توجه به این مسائل زمانه نداشته و گاهی خطابهای تند، غیراخلاقی و توهینآمیز نسبت به مجلس، دولت، نمایندگان و امثال آن دارند و به عقیده من این امر در جهت یزدیان حرکت کردن است؛ بنابراین منبرها و سخنرانیها باید دلهای مردم، دولت و ملت را به هم نزدیک کرده تا وحدت قوا و انسجام ملی ما حاصل شود.
انتهای پیام