هفت پرسش درباره شرکت نیشکر هفت تپه
بهراد مهرجو در روزنامهی سازندگی نوشت: شرکت نیشکر هفت تپه تیر آخر بر سیستم فکریای بود که فرآیند خصوصیسازی در کشور را مدیریت میکرد. کارنامه خصوصیسازی با بحرانهای این شرکت قدیمی وارد دورهای تازه میشود. کارگران هفت تپه به تازگی اعلام کردهاند که زیربار خصوصیسازی نمیروند. کارگران ماشینسازی تبریز هم چندی قبل همین خواسته را تکرار کرده بودند. خریداران هر دو مجموعه درحالحاضر زندانی هستند و رئیس سازمان متولی واگذاری کارخانهها به آنها نیز همبندشان شده است. خریداران هر دو مجموعه که قدمتشان به ۶ دهه میرسید، هیچ نام و نشانی در اقتصاد ایران نداشتند و تا پیش از آنکه سخنگوی قوهقضائیه به اسامی آنها اشاره کند، نامشان در هیچ رسانهای نیامده بود. خصوصیسازی رانتی در ایران به نقاط حساسی رسیده است. احتمالا هفت تپه خط پایان فرآیندی باشد که از آن به عنوان واگذاریهای رانتی یاد میشود.
چه زمانی ساخته شد؟
شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه در ۱۴ کیلومتری شهر شوش و ۱۰ کیلومتری معبد چغازنبیل قرار دارد. کشت و صنعت هفت تپه در میانه دهه پنجاه با مشارکت داخلی و خارجی ساخته شد. اساس این مجموعه کشت و صنعت برای بهرهبرداری از آبهای مهار شده پشت سدهای تازه تاسیس ساخته شده بود. وزیر وقت اقتصاد یکی از مخالفان سرسخت راهاندازی این مجموعه بود. او اعتقاد داشت میزان بهرهوری هفت تپه به نسبت آبی که مصرف میکند منطقی نیست ولی هفت تپه با حمایت شاه راهاندازی شد. اسدالله علم در کتاب خاطراتش نقل میکند اولین بازدید شاه از این مجموعه با ابراز شگفتی او همراه بود و درجا دستور داده چندین نمونه دیگر مانند هفت تپه در کشور راهاندازی شود ولی به غیر از تاسیس یک مجموعه مشابه در آذربایجان شرقی هیچ نقطه دیگری در کشور استعداد کافی برای تاسیس این نوع از کشت و صنعت را نداشته است. فعالیت غیررسمی این مجموعه به سال ۱۳۴۰ بازمیگردد. مهمترین و کاملترین مطلب بیوگرافی از تاریخچه هفت تپه تنها در سایت این مجموعه منتشر شده است. شکل سایت شرکت هفت تپه مدرن است. این سایت پس از واگذاری شرکت به بخش خصوصی بار دیگر طراحی شده و به همین دلیل اطلاعات منتشر شده در آن به صورت گزینشی و گاهی ناکامل آمده است. امکان دسترسی به آرشیو مطالب پیش از واگذاری شرکت هم در سایت وجود ندارد. با این حال تنها منبع در دسترس در مورد سوابق همان مطلب کوتاهی است که در سایت شرکت منتشر شده است: «کشت نیشکر در خوزستان که به نام شکرستان ایران معروف بوده دارای سابقه چندین هزار ساله است و تنها از حدود هفتصد سال قبل این زراعت به علت بروز حوادث مختلف متروک و به دست فراموشی سپرده شده بود. تلاش جهت احیای کشت نیشکر پس از قرنها فراموشی طی سالهای ۱۳۱۶تا۱۳۱۸با کشت قلمههایی در مناطق مساعد خوزستان آغاز شد. اما در سال ۱۳۱۹ شرکت نفت ایران و انگلیس بهخاطر اینکه ترویج و اشاعه کشت نیشکر را با منافع خود مغایر تشخیص میداد نهتنها از کشت آن جلوگیری کرد بلکه بر اثر اقدامات آن شرکت امپریالیستی پس از چند سال تمامی قلمههای کشت شده نیز خشک و مجددا کشت نیشکر در ایران به دست فراموشی سپرده شد. تا اینکه طی سالهای ۱۳۳۰ تا۱۳۳۵سازمان برنامه به منظور مطالعه و بررسی بیشتر در امر کشت نیشکر هیئتی از کارشناسان مؤسسه خواربار کشاورزی جهانی F.A.O را دعوت کرد تا برنامه نیشکرکاری و ایجاد صنعت تولید قند را از نیشکر تنظیم نمایند. در فروردین ۱۳۳۵ نخستین قرارداد سالی بین سازمان برنامه و شرکت عمران و منابع منعقد شد و این شرکت از آقای دکتر کارلوس تی شاردان رئیس سابق دانشگاه پرتریکو دعوت نمود تا پیشنهادات مختلف را بررسی کند. نامبرده پس از مدتها بررسی و تحقیق که در زمینههای جنس خاک، درجه حرارت و سایر شرایط به عمل آورد عنوان کرد که خوزستان مناسبترین منطقه جهت کشت نیشکر در ایران است. در سال ۱۳۳۸ تسطیح زمینها و متعاقباً عملیات مربوط به احداث کارخانه نیشکر هفت تپه آغاز و کارخانه نیشکر هفت تپه توانست اولین دوره بهرهبرداری خود را در آذرماه ۱۳۴۰ با برداشت نیشکر از سطحی معادل ۲۴۰۰ هکتار آغاز کند.»در حال حاضر این شرکت در مساحتی بیش از ۷۲۰۰ هکتار برداشت محصول و ۳۰۹۰ هکتار کشت جدید مشغول به کار است و تولید آن در سال ۹۰-۸۹ متجاوز از ۶۰ هزار تن شده است.
چه کسانی هفت تپه را اداره میکردند؟
هفت تپه در هیچ دورهای از تاریخش به غیر از چند سال آخر که منجر به بحران آن شد، خصوصی نبوده است. این مجموعه قبل و بعد از انقلاب توسط حاکمیت و نهتنها دولت اداره میشده است. در سالهای ابتدایی راهاندازی دامنه فعالیتهای هفت تپه به تولید کاغذ هم کشیده شد و این وضعیت در سالهای بعدی دامنه بسیار وسیعتر و پولسازتری پیدا کرد. خصوصیسازی مجموعه هفت تپه در دولت دوازدهم به انجام رسید. در مورد فرآیند خصوصیسازی این شرکت ابهامات بسیاری وجود دارد. پس از دستگیری رئیس سازمان خصوصیسازی به سرعت مدیرعامل هفت تپه هم بازداشت شد. گفته میشود فرآیند واگذاری این شرکت به درستی انجام نشده و اسدبیگی و چگینی به عنوان دو شریکی که این مجموعه را خریداری کردند، حداقل اهلیت لازم برای اداره مجموعهای با این وسعت و قدمت را نداشتهاند. حتی برخی نمایندگان مجلس نقل میکردند این دو هفت تپه را به قیمت واقعی هم خریداری نکردهاند. با این وجود رئیس سازمان خصوصیسازی پیش از دستگیری بارها به دفاع از عملکردش در مورد هفت تپه و واگذاری آن پرداخت. او خریداران را بهترین کسانی قلمداد کرده بود که برای تصاحب این شرکت پا پیش گذاشتهاند. با این حال به نظر میرسد اظهارنظرهای پوری حسینی در این مورد دقت کافی را نداشته است. هر دو خریدار هفت تپه پیش از آنکه این مجموعه را بهدست آورند، سابقهای در فعالیتهای بنگاهداری کشور نداشتهاند. حتی در مورد پرداخت هزینه خرید این مجموعه توسط آنها نیز ابهام وجود دارد.
هفت تپه چه کارهایی میکند؟
در هفت تپه شش نوع محصول مرتبط با شکر تولید میشود. الکل، شکر سفید و زرد، خوراک دام، ملاس، ذرت و گندجو محصولات اصلی این مجموعه به شمار میآیند. در سایت هفت تپه نوشته شده است: «سطح زیر کشت این محصول در سال ۱۳۸۹ به مقدار ۱۰۰،۰۰۰ هکتار با متوسط عملکرد ۸۳ تن ساقه در هکتار و راندمان قندگیری ۹ درصد است.» هفت تپه تنها در کار تولید همین محصولات نیست. این مجموعه سه شرکت وابسته دیگر هم در اختیار دارد. شرکت حمل و نقل یکی از اصلیترین بازوهای شرکت به حساب میآید. سایت مجموعه هفت تپه در مورد این بخش نوشته است: «شرکت کشت و صنعت هفت تپه با همکاری شرکتهای حمل و نقل بینالمللی مطرح دنیا در ایران و سایر کشورهای آسیایی و اروپایی از جمله چین و کره، در امر صادرات کالا و واردات و ترانزیت داخلی و خارجی در حال فعالیت است.» این شرکت تنها به مجموعه هفت تپه خدمات نمیدهد و به صورت جداگانه نیز به فعالیتهای تجاری میپردازد. شرکت دیگری از مجموعه هفت تپه در امور بارگیری و گمرکی فعال است. سایت هفت تپه در مورد این شرکت همچنین توضیح داده است: «شرکت کشت و صنعت هفت تپه با داشتن نمایندگیهای معتبر خود در کشورهای چین و کره، کالاهای مربوطه را به ایمنترین و سریعترین روش ممکن و قانونی از اقصی نقاط دنیا بارگیری نموده و حمل و نقل مینماید.» اما شرکت سوم وابسته به مجموعه بیشترین اهمیت را دارد. هفت تپه در زمینه صرافی هم فعال است: «شرکت کشت و صنعت هفت تپه با داشتن دفاتر مربوطه در کشورهای چین و کره، قادر به جابهجایی ارز به صورت دولتی و بانکی بر طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران میباشد.»
چرا هفت تپه دچار بحران شد؟
مجموعه توسط افرادی خریداری شد که سوابق دقیقی از آنها در میدان عملی اقتصاد ایران وجود نداشت. این گروه در ادبیات خود سعی میکردند نوعی علاقه به گفتمان حاکمیتی را بروز دهند. به طوری که در معرفی شرکت و در تفسیر رابطه شرکت با شرکت نفت ایران و انگلیس در سالهای پیش از انقلاب از آنها به عنوان مجریان «امپریالیستی» شرکت یاد میکردند. همین گروه در صفحه اصلی شرکت و به عنوان خبر اصلی از ۵۷ شهید مجموعه یاد کردهاند ولی امکانی برای دسترسی به اسامی و مشخصات آنها ایجاد نکردهاند. همچنین مدیرعامل هفت تپه در چند مصاحبه کوتاه خود در مورد این مجموعه از قیدهایی مانند نظام و حفظ نظام استفاده میکرده است. هفت تپه پیش از واگذاری به این گروه جدید به عنوان یکی از باسابقهترین کارخانههای ایران در حال بازسازی بود به طوری که شرکت گسترش و نوسازی صنایع ایران وامهایی برای نوسازی خط تولید و مجموعههای وابسته را تامین کرده بود. برهمین اساس شرکت حتی پس از واگذاری هم در دسته مجموعههای مورد حمایت دولت قرار داشت و به همین دلیل تزریق منابع به آن قطع نشده بود. همه این ویژگیها هفت تپه را برای خریداران جدید جذاب کرده بود ولی آنها توان اداره مجموعهای با این قدمت و تاثیر در اقتصاد ایران را نداشتند.
دولت هفت تپه را رها کرد؟
تقریبا تمام مدیران استان خوزستان طی ماههای گذشته از هفت تپه بازدید داشتهاند. دولت هم از محل منابع بودجه عمومی پرداخت حقوق عقب افتاده کارگران را بر عهده گرفته است. اظهارنظرهای محدود مدیرعامل جدید هفت تپه نشان میدهد وضعیت کارگری همچنان در کارخانه وخیم است. او گفته است ۸۰ درصد کارگران وضعیت معیشتی بدی دارند و در ادبیاتی کلیشهای و احتمالا جذاب برای نهادهای رسمی بیان داشته است: «صداقت را سرلوحه اقدامات خود قرار خواهم داد و از حقوق حقه کارگران و مدیران پشتیبانی خواهم کرد. کارگران به فکر برداشت نیشکر باشند و به تامین حقوق پرسنل کمک کنند.» شرایط شرکت به شکلی درآمده که بعید به نظر میرسد طی روزهای آینده و با اقدامات کوتاه مدت بحران به آخر خط برسد.
وضعیت سامان مییابد؟
مدیران استانی به شدت نگران تاثیر تعطیلی یا بحران در هفت تپه و تاثیر آن در آینده بازار قند و شکر کشور هستند. آنها از هر ابزاری استفاده میکنند تا خط تولید هفت تپه تعطیل نشود. اما به نظر میرسد اظهار امیدواری آنها راه به جایی نمیبرد.
سرنوشت خصوصیسازی چه میشود؟
گفته میشود یکی از انگیزههای اصلی خریداران هفت تپه دسترسی به زمینهای این شرکت برای فروش بودهاست. کارگران شرکت هم از طریق تعاونی در بخشی از این زمینها شریک بودند و در نهایت بحران به جای عمیقی رسید. در حال حاضر معامله هفت تپه ابطال شدهاست. مدیر دولتی آن را اداره میکند و احتمالا پس از پایان حاشیهها بازهم مدیران بخش دولتی سرکار خواهند آمد. جمعیت کارگری مجموعه هم بارها اعلام کرده زیر بار خصوصیسازی نمیرود. پرونده خصوصیسازی شرکتهایی مانند ماشینسازی تبریز هم نشان میدهد آنها اشتباه هم نمیکنند چراکه خریداران این مجموعههای بزرگ دولتی به طور معمول زندانی از آب درمیآیند.
انتهای پیام