دربارهی نامههای انتقادی وحید جلیلی
میثم رمضانعلی در کانال تلگرامی مکتوبات نوشت:
«من طرفدار وحید جلیلی ام؟ ابدا
موضع وحید جلیلی در مورد صداوسیما رو درست میدانم؟ نه لزوما
من طرفدار شفاف شدن وضعیت اختیارات و توزیع قدرت رسانهام.
و مهمتر از اون، امکان گفتگو و نقد افراد و جایگاهها در کمال صراحت و بیترس از خشونت طرف نقد.
وضعیتی آرمانیست؟
بله! تخیل دوست دارم 🙂
امکان نقد در سطوح بالا؟
پدرآمرزیده! حتی امکان نقد صریح در سطوح میانی هم فراهم نیست.
شما ببین آخه؛ آقای اطوکشیدهی استراتژیست که سالهای سال روی برندینگ شخصیاش زحمت کشیده، یکهو اسکرینشات رو میکند و اگر وحید جلیلی مثل ما پاپتیها، فامیل نظام نبود، چپ و راستش میکردند.
سی سال پیش، نقد بُت هاشمی، دشمنی با همه اصول و فروع دین و انقلاب و حکومت بود. همین هاله درست کردنهای کثیف، دمار از همهمان در آورد.
«هیچکس برای من هاشمی نمیشود» را چنان تأویل میکردند که گویی تایید مطلق تمام کارهای هاشمیست.
چه کسی؟ همین تیپ حضراتی که حالا اسمشان آمده یا نیامده.
صداوسیما که هیچ؛ میدانی رسانههای مجازی و مکتوب جریان حزبالله و انقلاب یا هر چه که اسمش را میگذاری، چقدر آب میخورد؟ چند ده میلیارد؟ چند صد؟ 🙂
٩٩ درصد نمیدانند.
اوضاعشان خوب است؟ افتضاح؟
همینها که قطارنامه ردیف کردهاند، بخش مهمی از مغزهای سیاستگذارند در همین رسانهها
اصلا مهم نیست جلیلی چه گفته. یعنی مسئلهی اولی برای من درستی محتوایش نیست. شاید برداشت و نظرش اصلا پر از ایراد باشد.
امکان گفتگوی صریح و علنی را فراهم کنند تا همه ارزیابی شوند.
اگر جلیلی بتواند امکان گفتگو و نقد را فراهم کند، ممنونِ قلم و اراده و شجاعتش هستم. کاملا کارکردگرایانه
منتقدانی که حالا امید به نامهنگاریهای جلیلی بستهاند، دشمن آقایان حسین محمدی و رئیس دفترش و صفارهرندی و مهدی محمدی و یاسر جبرائیلی و آقای مقدمفر که ساکتاند، هستند؟
نه والا. من که کوچیکِ همهی اینهام و عددی نیستم.
اما اینها مسئولیت و اختیاراتی ندارند؟ اختیاراتشان کم بوده؟
اتفاقا خوب اختیارات داشتهاند، عنوان و مسئولیت هم.
بیادبیست کسی بگوید گند زدهاند؟ اگر کسی خیلی صریح باشد و بگوید افتضاح بار آوردهاند، قرآن خدا را آتش زده؟
بله میدانم انتظارم از تاب و تحمل خیلیها، زیادی است و با واقعیت نمیخواند.
عجیب نیست این نقدناپذیری.
عجیب، مائیم!»
انتهای پیام