ابتکار صلح هرمز طرحی در مقابل ائتلاف دریایی آمریکا
ایسنا نوشت: “ابتکار صلح هرمز” نشان میدهد که با وجود تمام کارشکنیها و سیاستهای ضد ایرانی کشورهای منطقه ایران همچنان به دنبال راهحلی برای صلح و آشتی است و از هر گونه تعامل و گفتوگو با همسایگان خود به شرط آنکه رفتارشان تغییر کند، استقبال میکند.
به گفته حسن روحانی “ائتلاف امید، امنیت هرمز” یا “ابتکار صلح هرمز” درباره یک همکاری دسته جمعی درون منطقه خلیج فارس است و میخواهد همه کشورهای منطقه در آن حضور داشته باشند. این طرح در چارچوب سازمان ملل طرح خواهد شد و صرفا امنیتی نیست، بلکه اقتصاد و سایر مسائل را در همین چارچوب شامل میشود. این طرح تاکید دارد که ایران به دنبال صلح بلندمدت در منطقه است.
این طرح که قرار است توسط رییسجمهوری کشورمان در سازمان ملل متحد پیشِروی جهانیان قرار گیرد، اعلام میکند که با همکاری کشورهای منطقه امنیت منطقه، خلیج فارس، دریای عمان و تنگه هرمز به وجود خواهد آمد و به دنیا اعلام میکند حضور نیروهای خارجی برای منطقه و آبراههای جهانی و امنیت کشتیرانی و امنیت نفت و انرژی مشکلزا است.
طرح حسن روحانی درباره ائتلاف امید به نظر بر اساس بند 8 قطنامه 598 است که از دبیرکل درخواست شده است از طریق مشورت با ایران و عراق و سایر کشورهای منطقه، راههای افزایش امنیت و ثبات منطقه را بررسی کند بنا بر این، آنچه امروز از سوی ایران و این بار توسط حسن روحانی به عنوان طرح “ائتلاف امید” مطرح شده در گذشته نیز بارها در قالب طرحهای مختلف مطرح شده است. از این رو بر خلاف آمریکا که سعی کرده در مدت اخیر با تطمیع کشورهای مختلف ائتلافی علیه ایران در منطقه ایجاد کند و با همراهی شکننده کشورها مواجه شده است ایران همواره در طرحها و ایدههای خود برای صلح و امنیت منطقه بر مبنای قواعد و دستورالعملهای قانونی عمل کرده است.
در زمانهای مختلف برای حل معضل امنیت در منطقه خاورمیانه، طرحهایی ارائه شده است اما با توجه به شرایط و ویژگیهای قومی، مذهبی، سیاسی منطقه، نه تنها شاهد ایجاد ائتلاف نبودهایم، بلکه کلاف امنیت و ثبات منطقه، بیش از پیش و به مرور زمان در هم پیچیدهتر شد. این پیچیدگی در بیش از یک دهه گذشته با توجه به تحولات شمال آفریقا و خاورمیانه بیش از پیش گسترش یافته است تا جایی که امروز با شرایطی در منطقه مواجه هستیم که بسیاری از ائتلافهای به نظر متحد و منسجم از جمله ائتلافهای عربی نیز از هم گسیخته و ناپایدار به نظر میآیند.
تکیه برخی کشورهای مهم منطقه به کشورهای فرامنطقهای برای حفظ ثبات و امنیت ملی و منطقهایشان موجب شده تا در چند دهه اخیر عملا امنیت منطقه دستخوش مداخلههای فرامنطقهای قرار گیرد و این مساله عملا کشورهای منطقه را دو جانبه و چند جانبه نیز در مقابل هم قرار داده است.
در یک دهه گذشته با شروع تحولات شمال آفریقا و خاورمیانه برخی کشورهای منطقه تلاش کردند از این طریق نقشه سیاسی و جغرفیایی منطقه را بیتوجه به ویژگیِهای ساختاری و ذاتی آن به نفع خود بر هم زنند این در حالی بود که کشورهای فرامنطقهای به ویژه آمریکا از زمان ریاست جمهوری باراک اوباما سیاست پرهیز از مداخله مستقیم در تحولات منطقه را دنبال کردهاند و این سیاست همچنان نیز ادامه دارد. آمریکا در بیش از یک دهه گذشته بسیاری از نیروهای خود را از منطقه خارج کرد.
پولهای باد آورده حاصل از درآمدهای نفتی، این کشورها را به این ذهنیت کشاند که میتوانند هر خواستهای را از کشورهای فرامنطقهای برای رسیدن به اهداف خود داشته باشند. در سال های گذشته شاهد آن بودیم که از سوی مقامات وقت آمریکا و اروپایی اعلام میشد مقامات عربستان سعودی در ملاقاتهای خصوصیشان درخواست کردهاند تا اولا توافق هستهای با ایران انجام نشود و دوما ایران را سر جای خود بنشانند یا به تعبیر و اصطلاحی دیگر “سر مار (ایران) را قطع کنند.” اما بر خلاف تلاش مستمر و گسترده این کشورها برای به نتیجه نرسیدن برجام نه تنها این توافق به ثمر رسید بلکه بعد از آن ایران به طور رسمی به معادلات و مذاکرات منطقهای دعوت شد که این مساله عصبانیت شدید کشورهایی از جمله عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین، قطر و نیز رژیم صهیونیستی را در بر داشت.
ناراحتی کشورهای منطقه از ایران بعد از برجام آن قدر شدت گرفت که این کشورها به سمت تشکیل ائتلافهای چند جانبه عربی و فراعربی برای مقابله با ایران در ابعاد مختلف دست زدند. هر چند اقدامات آنها علیه ایران بیتاثیر نبوده است اما آنها نتوانستند با وجود همراهی آمریکا در فشار حداکثری به ایران به اهدافشان دست پیدا کنند و امروز در خلیج فارس و سرزمینهای داخلیشان با وجود اینکه تا بن دندان به تسلیحات پیشرفته و فوق پیشرفته مسلح هستند، نفوذپذیر و فاقد امنیت هستند.
در چند ماه اخیر بعد از تشدید تحولات سیاسی و امنیتی در حوزه خلیج فارس میان ایران و آمریکا عملا کشورهای منطقه که با سیاستهای آمریکا در این چند سال همراهی کامل داشتهاند از این تحولات متاثر شدهاند از جمله اینکه با اجرای سیاست به “صفر رساندن فروش نفت ایران”، فقط ایران متضرر نشد بلکه در ابعاد و سطوح مختلف کشورهای منطقه و نیز حتی خریداران نفتی متضرر شدند.
در عین حال با وجود تشدید فضای تنش در خلیج فارس و بر سر نفتکشها، ایران به عنوان تامین کننده امنیت تنگه هرمز تلاش کرد تا این شاهراه آبی مهم باز بماند و ترانزیت انرژی بدون هیچ نگرانی انجام شود.
ایران در حالی با حسن نیت و تاکید بر امنیت درونزا در منطقه رفتار میکند که در یک سال اخیر آمریکا و همپیمانان منطقهایاش از جمله عربستان و رژیم صهیونیستی اقدامات و سیاستهای ضد بشری را در چارچوب “تروریسم و جنگ اقتصادی” علیه ایران انجام دادهاند تا شاید ایران را از محور و سیاست “مقاومت” خارج کنند. آنها ابتدا برجام را از کار انداختند و تلاش کردند تا با فرافکنی بار دیگر به سیاست “ایران هراسی” پر و بال دهند اما در این میان جامعه جهانی با اقدامات و سیاستهای خصمانه آنها همراهی نکرد و تیرشان به سنگ خورد. با این حال به نظر میآید هنوز بر سیاستها و رفتار خصمانه خود علیه ایران پافشاری دارند.
به گزارش ایسنا، با وجود تمام کارشکنیها و سیاستهای ضد ایرانی کشورهای منطقه اما ایران همچنان به دنبال راهحلی برای صلح و آشتی است و از هر گونه تعامل و گفت وگو با همسایگان خود به شرط آنکه رفتارشان تغییر کند استقبال میکند. در عین حال برای رسیدن به نقطه عطفی در راستای ایجاد صلح و دوستی در منطقه به ویژه میان کشورهای مهم منطقه از جمله ایران و عربستان نیاز داریم تا ابتدا برخی گفتوگوهای دو جانبه و مسیرهایی برای تعامل کلید بخورد. به عبارتی اگر بخواهیم ایدهها و پیشنهاداتمان درباره ایجاد صلح و ثبات منطقهای صرفا روی کاغذ نماند، نیاز است معادلات سیاسی و امنیتی میان ایران و کشورهای منطقه در سطح دو جانبه ابتدا بهبود یابد تا صحبت از ائتلاف سازی آن هم در منطقه به هم ریخته خلیج فارس امکانپذیر شود. از این میان بهبود روابط ایران و عربستان پیش درآمدی بر هموار سازی این مسیر است. لذا تا وقتی تهران و ریاض مناسبات خود را به حالت عادی باز نگردانند و مسیر گفتوگو را نگشایند هرگونه پیشنهاد برای ائتلاف یا آشتی و صلح در منطقه به سرنوشت ایدههای قبلی احتمالا دچار خواهد شد.
عربستان در بحث آرامکو به خوبی دریافت که با بهانههای جعلی نمیتواند آن هم توسط یک کشور فرامنطقهای ایران را متهم کند یا علیه آن جنگی به راه اندازد. از این رو امروز ریاض تنهاست. آمریکا، چین و روسیه از حمایت عربستان در تحولات اخیر اجتناب کردند از ین رو تنها راه برای عربستان این است که با ایران به تفاهم برسد چرا که خودش به تنهایی امکان مقابله با ایران را ندارد. در عین حال در چنین فضایی ایران ضمن طرح ابتکار ائتلاف امید باید شرایط را برای ورود عربستان بر صحنه تعامل و گفتوگو باز کند و این اتفاق یک بازی برد برد برای دو طرف باشد.
انتهای پیام