اعلامیه کوروش: منشوری جهانی برای آزادی و حقوق بشر
ایرنا نوشت: منشور کوروش هخامنشی، نخستین و کهن ترین بیانیه حقوق بشر محسوب می شود که بخشی از هویت و تمدن ایرانیان به شمار می رود. این لوح سندی از صلح طلبی ملتی کهن است که همزیستی آشتیجویانه و احترام گذاشتن به باورها و اندیشههای دیگران در آن به تصویر کشیده شده است.
کوروش از خانواده هخامنش و از تیره پاسارگادی پارس و از نژاد آریایی بود که در ۵۹۸ پیش از میلاد دیده به جهان گشود. وی توانست یکی از بزرگترین و شکوهمندترین پادشاهی های دنیا را در دست بگیرد. مرزهای امپراطوری او از شرق به اقیانوس هند، از شمال به دریای سیاه، از غرب به قبرس و مصر و از جنوب به حبشه میرسید. بنابراین وی توانست در اندک زمانی ایران را به یک فرمانروایی پهناور و مقتدر تبدیل کند. یکی دیگر از مهم ترین ویژگی های این فرمانروای محبوب مدارا، حسن سلوک سیاسی و روش پسندیده وی درباره کشورهای تابعه و زیردست خود بود. برای نمونه هنگامی که کوروش پس از شکایت گروهی از مردمان و بزرگان بابل از پادشاه خود به درون آن شهر رفت، اعلامیهای منتشر کرد که اگر سند اصلی آن به دست نیامده بود، تصور آن سخت بود که پادشاهی در ۲هزار و ۵۰۰ سال پیش چنین بیانیه ای صادر کرده باشد زیرا در آن دوره افرادی مانند آشور بانیپال و پادشاهان دیگر با افتخار در سنگنوشتههای خود از ویرانی و چپاول کردن ایلام و دیگر شهرها یاد می کنند. بنابراین اهمیت منشور کوروش زمانی بیشتر روشن می شود که آن را با دیگر فتح نامه های باقیمانده از پادشاهان هم عصر یا حتی فرمانروایان پس از او مقایسه می کنیم.
کوروش برخلاف فرمانروایان دیگر پس از پیروزی و فتح بابل نه تنها دست به غارت و چپاول نزد بلکه به مردم آنجا آزادی داد و دست به سازندگی آن کشور زد. وی در بیانیه خود چنین می آورد؛ سپاه بزرگ من به آرامی وارد شهر بابل شد، نگذاشت رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید… وضع داخلی بابل و جایگاههای مقدساش قلب مرا تکان داد… من برای صلح کوشیدم. نبونید، مردم درمانده بابل را به بردگی کشیده بود، کاری که در خور شأن آنان نبود. من بردهداری را برانداختم، به بدبختیهای آنان پایان بخشیدم. فرمان دادم که همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند. فرمان دادم که هیچ کس اهالی شهر را از هستی نیاندازد … فرمان دادم همه نیایشگاههایی را که بسته شده بود، بگشایند. همه خدایان این نیایشگاهها را به جای خود بازگردانم… همه مردمانی را که پراکنده و آواره شده بودند به سرزمینهای خود برگرداندم. خانههای ویران آنان را آباد کردم… بیگمان در آرزوهای سازندگی، همگی مردم بابل، پادشاه را گرامی داشتند و من برای همه مردم جامعهای آرام مهیا ساختم و صلح و آرامش را به تمامی مردم اعطا کردم.
همچنین آزاد کردن یهودیانی که بختالنصر دوم پادشاه بابل در ۵۸۶ پیش از میلاد، پس از تسخیر اورشلیم اسیر کرده و به بابل آورده بود و کمک به این اسیران برای آنکه به بیتالمقدس برگردند و معبد خود را از نو بسازند یک نمونه از رفتار مسالمت آمیز و صلح طلب کوروش در این دوره بود.
پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به مناسبت روز بزرگداشت کوروش به بررسی اهمیت و مهم ترین ویژگی های منشور حقوق بشر وی پرداخته است.
چگونگی کشف منشور کوروش
کهنترین سند کتبی از دادگستری و مراعات حقوق بشر در تاریخ ایران در ۱۲۵۸ خورشیدی به وسیله گروهی از باستان شناسان انگلیس از جمله هرمزد رسام باستانشناس آشوریتبار در محوطه باستانی بابل در بینالنهرین پیدا شد. این گروه پس از بررسیهای زیاد دریافتند که نوشتههای استوانه مربوط به ۵۳۸ سال پیش از میلاد بوده است که به فرمان کوروش و پس از شکست دادن نبونید پادشاه بابل و تصرف این کشور نوشته شدهاست. این اثر در نیایشگاه اِسَگیله (معبد مردوک) در شهر بابل قرار داده شده بود. جنس این استوانه از گل رس است و ۲۲.۵ سانتیمتر طول و ۱۱ سانتیمتر عرض دارد. که بر روی آن به زبان اکدی و به خط میخی ۴۵ سطر نوشته شده است. از طرف دیگر، در ۱۳۷۵خورشیدی معلوم شد که بخشی از یک لوح استوانهای که در دانشگاه ییل آمریکا نگهداری می شد و آن را متعلق به نبونید میدانستند در حقیقت سطرهای ۳۶ تا ۴۳ استوانه کوروش است. این قسمت از لوح به وسیله پل ریچارد برگر مورد مطالعه دوباره قرار گرفت و مطمئن شد که قسمت هایی از این منشور بوده است. بنابراین این قسمت از منشور هم به موزه بریتانیا در لندن انتقال داده شد و به استوانه اصلی پیوست شد. در حال حاضر این لوح سفالین استوانهای در بخش ایران باستان در موزه بریتانیا نگهداری میشود.
موزه بریتانیا در ۱۷۵۳ میلادی با مجموعه اهدایی از هنس اسلون، طبیعیدان انگلیسی به طور رسمی تأسیس شد. این موزه، نگهدارنده آثار تاریخی ارزشمندی چون منشور حقوق بشر کوروش و بزرگترین مجموعه اشیای مصری در خارج از مصر است و یکی از بزرگترین و غنیترین موزههای جهان به شمار می رود که بیش از هفت میلیون گنجینه و آثار باستانی را در خود جای داده و از بخشهای اصلی آن میتوان به نقاشی، گراوور و تصویر، سکه و نشان، مصر و سودان باستان، آسیای غربی، یونان و روم، قرون وسطی و دورههای بعد، هنر اسلامی، آثار باستانی شرقی، آثار پیش از تاریخ، آثار قومشناختی و آثار لئوناردو داوینچی اشاره کرد. در این موزه بیش از ۳۰۰هزار آثار باستانی ایران نیز نگهداری میشود.
انگلیس مالک مادی منشور کوروش
خسرو معتضد یکی از مورخان ایرانی در پاسخ به این پرسش که منشور کوروش چرا از ایران خارج شد، گفت: این منشور در قرن نوزدهم در بابل به دست آمده و در آن زمان این شهر یکی از شهرهای امپراطوری ایران بوده است اما این منشور از خاک ایران کنونی بدست نیامده است بلکه در یک سرزمینی به نام کشور عراق، که آن زمان مستعمره عثمانی بود، بدست آمده، بنابر این دولت عراق هم می تواند ادعا کند و بگوید این در خاک من هست اما ایران نمی تواند. به اعتقاد وی این منشور متعلق به کشور انگلیس است. زیرا در زمان یافت منشور کوروش، ایران هیچ قانونی نداشته و قانون عتیقات در ۱۳۰۶ خورشیدی گذاشته شد و به همین دلیل از لحاظ حقوقی در این زمینه کاری خاصی نمی توان انجام داد. در واقع در سده ۱۹ بسیاری از اموال و عتیقه جات از کشورهای شرقی به غرب منتقل می شد، برای اینکه مردم نمی شناختند، نمی دانستند و مردم با اهمیت میراث فرهنگی آشنا نبودند.
کارشناسان موزه ملی هم بر این باور هستند دلیل پس نگرفتن این اثر به قوانین بین المللی بازمی گردد، برپایه قوانین بین المللی، میراث کشف شده در یک منطقه در صورتی که بیش از ۱۰۰ سال نزد کاشف آن بماند و در این مدت مالک اولیه نسبت به آن ادعایی نداشته باشد به شخص کاشف تعلق خواهد گرفت.
اهمیت منشور کوروش در دنیا
عواملی که باعث شد، این لوح گلی تبدیل به منشوری بزرگ برای آزادی و عدالت گستری شود و بسیاری از اصول اساسی میثاق جهانی حقوق بشر که مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۱۹۴۸ میلادی تصویب کرد تا از روی آن اقتباس شود، شامل آزاداندیشی؛ احترام به حقوق انسان ها از هر رنگ، نژاد و با هر عقیده و ایمان؛ عدم غارت، کشتار، ویرانی، اسارت، زورگویی؛ همچنین دستور بازسازی خرابی های ناشی از جنگ و حتی ویرانی های قبل از ورود پارسیان؛ نوسازی معابد ویران شده به دست نبونید و عدم برخورد با ملت مغلوب می شود.
اهمیت این لوح گلی تا بدان اندازه بود که بان کی مون دبیر کل وقت سازمان ملل متحد از استوانه کوروش به عنوان نخستین بیانیه حقوق بشر یاد کرد و در ۱۹۷۱ میلادی، سازمان ملل آن را به ۶ زبان رسمی سازمان منتشر و بدلی از این منشور در مقر سازمان ملل متحد در شهر نیویورک گذاشته شد.
همچنین توماس جفرسون که پیش نویس اعلامیه استقلال آمریکا را نوشت به کتاب گزنفون با عنوان سایروپدیا یا کوروش نامه تکیه و برپایه آن پیش نویس قانون اساسی ایالات متحده در ۱۷۸۷میلادی را تعیین کرد. گزنفون در این کتاب چگونگی اداره جامعه ای متنوع به وسیله کوروش براساس تحمل و بردباری را شرح می دهد.
در بسیاری از کشورها خیابان یا بنایی به نام کوروش وجود دارد که می توان از خیابان کوروش بزرگ در لندن، بنای یادبود کوروش بزرگ در پارک المپیک سیدنی استرالیا، نقاشی کوروش بزرگ در کاخ ورسای فرانسه، نقاشی کوروش بزرگ روی سقف دادگاه عالی نیویورک، یادبودهای منشور کوروش بزرگ در ایالات متحده آمریکا، یادبود منشور کوروش بزرگ در لس آنجلس، استوانه کوروش بزرگ در دادگاه لاهه و تندیس کوروش در نارنجستان وایکرزهایم در نزدیکی اشتوتگارت آلمان نام برد. همچنین در آسیا هم تندیس های زیادی به یاد او بنا شده است.
ترجمه های مختلف از متن منشور
برخی از سطرهای این استوانه بر اثر آسیبدیدگی قابل خواندن نیست به همین دلیل در خوانش بخشی از سطرهای استوانه اتفاق نظری وجود ندارد. دانشمندان غربی، این منشور را بارها ترجمه کرده اند. نخستین ترجمه آن به زبان انگلیسی به وسیله راولینسون در ۱۸۸۰ میلادی انجام گرفت و سپس در سال های ۱۸۹۰، ۱۹۵۲، ۱۹۵۵ و۱۹۹۰ میلادی به ترتیب توسط ویسباخ، ریختر، اوپنهایم و نیز لوکوک ترجمه شد. در ایران این منشور را برای نخستینبار عبدالمجید ارفعی استاد فرهنگ و زبانهای خاور نزدیک باستان و تنها متخصص زبان های اکدی و ایلامی به فارسی ترجمه کرد. ارفعی به کمک نسخه کپی از استوانه، نکتههایی را که از نظر شکل مشکوک بودهاند، بازسازی میکند و سطرهایی را که واضح نبودند به وضوح بیشتری میرساند. به این ترتیب این اثر که همراه با توضیحاتی درباره زندگی و زمانه کوروش است، چاپ و منتشر میشود.
سطرهای آغازین منشور کوروش با چنین عبارتهایی آغاز میشود: منم کوروش، شاه بزرگ، شاه نیرومند، شاه بابل، شاه سرزمین سومر و اکد، شاه چهار گوشه جهان، پسر کمبوجیه شاه بزرگ، شاه انشان، نواده کوروش شاه بزرگ، شاه انشان، از نژاد چیش پیش، از دودمان سلطنتی. هنگامی که من بابل را به آرامش تصرف کردم با سرور و شادانی کاخ شاهی را جایگاه فرمانروایی قرار دادم…
منشور کوروش در ایران
منشور کوروش تنها یک بار در جریان جشنهای ۲ و هزار و ۵۰۰ ساله برای نمایش در ایران از موزه بریتانیا خارج شد. آن زمان یعنی در ۱۳۵۰ خورشیدی، منشور را پنج هزار پوند بیمه کردند و این شیء تنها به مدت ۱۰ روز در ایران و در موزه برج آزادی تهران به نمایش درآمد. پس از گذشت ۴۰ سال از نخستین نمایش منشور در ایران، مسوولان میراث فرهنگی توانستند این کتیبه را از موزه بریتانیا به امانت بگیرند. منشور کوروش در ۱۹ شهریور ۱۳۸۹ خورشیدی از موزه بریتانیا به موزه ملی ایران به مدت هفت ماه برای نمایش عمومی به ایران منتقل شد.
انتهای پیام
سلام-حال که به باور شما کوروش اینگونه بوده به نظرتان اگر بود موافق تدریس زبان (مادری)ملی آذربایجان برابر اضصل پانزده قانون اساسی در مدارس بود یانه این با حقوق بشری کوروش مطابقت میکند یانه؟ سوالی پرسیدم چرا رو ترش می کنید بفرمائید آره یانه
با سلام
بب ای اثباط کوروش هیچ نیازی به منشورکوروش درشازمان ملل نیست زیرا درکتاب مقدس مسیحیان درعهدعتیق هم اقوام ایرانی مشخصند وهم حکم کوروش بهپادشاهان ازجمله حکم کوروش به پادشاه اسراییل ولازم به زکراست که درزمان داریوش وزیراعظم پادشادشاهی ایران دانیال نبی ازقوم بنی اسراییل بوده است که این خودایرانی بودن قوم بنی اسرایل رااثباطمی کندودران زمان اقوام ایران چون یکتا پ ست وپارسا بوپارسابودند به اق120گانه ایران پارسایان می گوفتند که قوم بزرگ ترک هم یکی ازاین اقوام بود وکلمه پارسی بودن ربطی به نژادنداشته است وجنبه ایمانی ویکتاپرستی داشته است زیرااگرغیرازاین بوددران زمان امپراطوریک منطقه ایی به نام اسیا رابه نام یک قوم معرفی نمی کردند ودیگروقتی خط ان زمان رادرنظربگیریم که میخی بوددیگرزبان تکلی ان زمان راهم میتوان حدث زد من یک چیزیمیدانم که می گویم
این منشور به نظر یک فریب بزرگ است مخصوصا به واسطه نوشته شدن روی گل چرا که شاهان برای نمایش اقتدار روی ظروف طلا چنین چیزهایی را می نوشتند
احتمالا دست انداختن تاریخ توسط تاریخ نویسان یهود باشه
این نوشته ها یه مشت چرت و پرت هستند که از توهمات بی اساس و ترجمه جعلی منشور کوروش توسط اشرف پهلوی بهایی سرچشمه میگیرند.
اینکه منشور کوروش اولین اعلامیه حقوق بشر است ادعای صهیونیست هاست. طبق ترجمه رسمی موزه بریتانیا کوروش در منشور پس از باج گرفتن از تمام بزرگان ممالک مختلف، آنها رو مجبور به بوسیدن پاهای خودش کرده که این حقارت بشر است. درضمن در ابتدای این ترجمه رسمی کوروش اعتراف میکند که شاه بابل رو به خاطر کنار گذاشتن بت پرستی و نپرستیدن بت مردوک که همان گوساله سامری است، کشته است. ناگفته نماند که به دو بت دیگه متوسل شده تا نزد بت مردوک که همان گوساله سامری است، برایش خواستار طول عمر شوند. و بتکده ها رو آباد کرده و بت ها رو به بتکده های مخصوصشون برگردونده تا حسابی به بت پرستی رونق بده و به یکتاپرستی توهین کنه.
کوروش محدوده کمتری نسبت به ادعای این صفحه رو فتح کرده بود و در سودای فتح مصر، در حالی که دنبال تصاحب ملکه توموریس به عنوان چهارمین زن خود بود، در نواحی شمالی ایران فعلی کشته شد و هرگز جسد او به ایرانیان داده نشد. پاسارگاد فعلی تا قبل از دوران پهلوی به مقبره مادر حضرت سلیمان (مادر یکی از خلفای دوران اسلامی) معروف بود و طبق اسناد موجود، انتقال جسد کوروش به آنجا و دفن جسدش محال به نظر میرسد.
کوروش در متون ایرانی ابدا و مطلقا شاه ایران نبود. در سی هزار سند زرتشتی حتی یک بار هم به او اشاره نشده است، در صورتی که مسائل بی اهمیتی مثل اسم اسب رستم و اسم خر اسفندیار در منابع ایرانی ذکر شده اند!
کوروش در همان منابع غربی که وجودش به آنها مدیون است و حتی در کتیبه خطی بابل شخصی خونریز و غارتگر بود که دیگران رو به بردگی کشید. فقط طبق تورات، کوروش یهودیان ملعونی رو آزاد کرد که به خاطر پرستش و قربانی کردن انسان برای بت های شیطانی، توسط خدا تنبیه و توسط بخت النصر زندانی شده بودند تا به کیفر اعمالشون برسند.
خیلی جالبه که اعلامیه استقلال آمریکا از روی کوروش نامه گزنفون نوشته شده، آخه مثلا در این کتاب کوروش همجنسبازه و دزدی رو مستحب دونسته!
یکی از نکته هایی که با توجه به متن اصلی کوروش کشف شده و در ترجمه رسمی ذکر نشده اینه که کوروش در منشور گفته بت مردوک که همون گوساله سامری هست به آلت کوروش برکت داده!