از محسنیه تا مسلمیه: عزاداریهای جدید چه بر سر جامعه میآورند؟
/در گفتوگو با هادی سروش/
پریسا صالحی، انصاف نیوز: احتمالا این روزها در مورد دهه محسنیه چیزهایی شنیده باشید، دههی اول ماه ربیع که بعد از دو ماه عزاداری در ماههای محرم و صفر قرار گرفته، در این ایام برای فرزند حضرت فاطمه (س) و حضرت علی (ع) که قبل از به دنیا آمدن فوت شده بود عزاداری میشود. این تنها دهه یا روزی نیست که در سالهای اخیر به لیست روزهای عزاداری ایرانیان اضافه شده است.
بسیاری معتقدند که این نوع دههسازیها هم میتواند به جامعه آسیب بزند و هم به دین. آیتالله شبیری زنجانی نیز دوسال پیش نسبت به این دههسازیها واکنش نشان داده بود و در جمع تعدادی از روحانیون و طلبههای حوزه علمیه قم ترویج دهههاي پیاپی عزاداری را زمینه ساز رویگردانی جامعه از عزای اهل بیت (ع) دانسته بود و گفته بود: «همین طور پشت سر هم دهه درست کردن، توسط جامعه قابل پذیرش نیست و به مرور زمان زمینه انکار مجموعه عزاداریها به وجود میآید. افراط در عزاداریها به تفریط ميانجامد.»
شبکههای اجتماعی نیز این روزها شاهد بحث و جدلهای مختلفی در مورد این اتفاقات بود. بعضی اعتقاد داشتند که نباید دههی اول ربیعالاول را تبریک گفت چراکه این روزها منتسب به دههی محسنیه است. عدهی دیگری نیز اعتقاد داشتند که این دهه نوعی بدعت است و باعث دینزدگی میشود.
یکی از کاربران توییتر در این مورد نوشت: «الان تا بخوایم یه کم شادی کنیم برای ایام ربیع یه عده میگن #دهه_محسنیهاس و باید عزاداری کنیم و ما رو کافرو بیدین خطاب میکنن شهادت حضرت محسن یه روزه نه یه دهه!! اگر اینطوریه که شما میفرمایید چرا برای شهادت هر معصومی 10 روز عزاداری نمیکنید؟ با این عزاداریهای افراطی مردم رو زده نکنید.»
کاربر دیگری هم نوشت: «اگر دیدین ملکه انگلیس لباس مشکی پوشید و تومراسم دهه محسنیه شرکت کرد تعجب نکنید! #شیعه_انگلیسی»
دراین مورد با حجت الاسلام والمسلمین هادی سروش، مدرس حوزهی علمیه به گفتوگو پرداختیم؛ سروش معتقد است این دههسازیها به دین آسیب میزند و ممکن است باعث هتک حرمت نسبت به روزهای عزاداریای که دلیل محکمی برای آن داریم شود. سروش میگوید روزهایی مثل دههی محسنیه و دههی مسلمیه که این سالها باب شده حتی در حوزههای علمیه هم سبقهای ندارد.
هادی سروش در مورد دلایلی که برای عزاداری یک روز میتواند محکم باشد گفت: «موضوع عزاداری خوشبختانه در این سالها مورد توجه شیعیان قرار گرفته است اما باید دید ملاک این عزاداریها و زمان و مقدار آن چیست. ملاک برای عزاداری میتواند دو چیز باشد. یکی از این ملاکها روایات است که در آن بررسی میکنیم که احادیث و روایات در مورد عزاداریها چیست، در روایات در دو مورد دستور به عزاداری داده شده است یکی در مورد رحلت پیامبر و یکی هم در مورد حضرت اباعبدالله و روز عاشورا.
متاسفانه با اینکه در روایات ما به رحلت پیامبر اعظم المصائب گفته میشود جامعهی شیعه کمکاری کرده، اهل تسنن چون به عزاداری اعتقادی ندارد عزای پیامبر را هم نمیگیرند و در کل طبق مبانی فقهی خود اعتقادی به عزاداری برای کسانی که از دنیا رفتهاند ندارند اما ما شیعیان که عزاداری را یک امر مسلم اخلاقی، وجدانی و عاطفی و دینی میدانیم به عزاداری توجه داریم و در مورد پیامبر این نقص وجود دارد و ما باید بیشتر توجه کنیم و اقامهی عزا شود و در کنار آن سیرهی پیامبر هم عرضه شود و در مورد آن و همینطور قرآن بیشتر صحبت شود.
معیار دوم هم سیره و روش متدینان است، در مورد عزاداری یک شخصیت بزرگ دینی ممکن است روایتی وجود نداشته باشد برای مثال در مورد حضرت زهرا (ع) و امیرالمومنین (ع) چنین روایتی وجود ندارد، شاید دلیل این موضوع شرایط سخت زمان اهل بیت بوده که نمیتوانستند ما را به اقامهی عزا رهنمون کنند اما بعدها در روش متدینان برای این عزیزان عزاداری شد. این هم مانعی ندارد و پسندیده است، نشانهی آن هم این است که امام باقر (ع) وصیت کردند که در منا ده سال برای ایشان عزاداری شود.
این هم حتما حسنی دارد، اما اینکه آیا کنار حسن آسیبی هم دارد یا نه نیاز به آسیبشناسی دارد. عدهای با آسیبشناسی اجتماعی و آسیبشناسی دینی میگویند که نباید دهههای عزاداری را بیشتر از این قرار داد.»
او در ادامه اضافه کرد: «عزاداری و روضه و حزن را باید از هم جدا کرد، عزاداری همان است که در عاشورا میبینیم یعنی شهر تعطیل میشود، دستههای عزاداری وارد خیابانها میشوند و نذورات مردمی در سطح خیابان تقسیم میشود. این مربوط به اباعبدالله (ع) است اما برای اینکه در مورد ائمهی دیگر نیز چنین دهههای عزاداری گرفته شود دلیلی نداریم اما برای روضهخوانی دلیل داریم یعنی داخل مساجد و خانهها میتوانند مراسم مذهبی بگیرند که با تعطیلی شهر متفاوت است.
ممکن است یک روز تعطیلات عمومی باشد و چون در چنین مواقعی موضوع ترافیک و مسایل شهری مطرح نیست عزاداری مشکلی ندارد.
عزاداری دلیل میخواهد، روضهخوانی دلیلی به آن استحکام نمیخواهد، حزن یک مرحله از روضهخوانی ضعیفتر است یعنی میتوان در روزی که منتسب به یک امام است به یاد آن امام محزون باشیم.
مراسم عزا با جشنی که ممکن است افراد بخواهند بگیرند منافات دارد و مردم این جشنها را تعطیل میکنند و کار خوبی هم میکنند اما در مواقعی که عزاداری نیست و روضهخوانی هم نیست ما میتوانیم محزون باشیم و در اینجا منافاتی پیدا نمیکند. لذا شبی که به شهادت یک امام معروف است را اقامهی روضه میکنیم اما ایامی که بعد از آن است را گرچه محزونیم اما منافاتی با برنامههای شادی که منجر به اسائه ادب نسبت به مذهب نباشد ندارد.»
سروش در ادامه به روزهای عزاداری اضافه شده در سالهای اخیر اشاره کرد و گفت: «ایام عزاداریای به وجود آمدند که تا ده سال پیش یا حتی پنج سال پیش هم در افکار عمومی جامعهی مذهبی ما نبودند و حتی در حوزهی علمیه که کوچکترین حزن خود را در آنجا نشان میدهد هم نبودند با اینکه حتی وقتی در سطح شهر و جامعه همه درحال انجام کار روزمره هستند اما به خاطر روایتی که برای شهادت یک امام وارد شده حوزه تعطیل میشود و همه در مجلس روضه شرکت میکنند اما باز هم در حوزهها هم چنین دهههایی که الان معروف شده اصلا وجود ندارد، برای مثال دههی محسنیه یا دههی مسلمیه این سالها پیدا شده است.
اگر ما به طور دائم اضافه شدن این دههها را بپذیریم و قوای اداری و خدماتی جامعه را هم کم کم مورد فشار قرار دهیم که در اقامهی عزا کمک کنند، مسلما جامعه برنمیتابد چراکه جامعه از قشرهای مختلف و افکار مختلف تشکیل شده است.
اینجا همان صحبت استاد عظیمالشان ما حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی مطرح است که فرمودند افراط در ساختن و ارائهی دهههای مختلف عزاداری باعث میشود که این افراط به تفریط بینجامد.»
او با ابراز نگرانی از هتک حرمت به روزهای عزاداری گفت: «وقتی هیاتها و مداحها چنین دهههایی ایجاد کردند که سابقه در روایات و میان متدینان ندارد و حتی در حوزههای علمیه سابقه ندارد همان تعبیر آیت الله شبیری صدق میکند و به تفریط میانجامد و همان دهههایی که طبق روایات ما یا افکار عمومی متدینان باید مورد احترام باشند به خاطر تندرویها در هالهای از ابهام قرار میگیرند و خدایی نخواسته کورد کمتوجهی قرار میگیرد.
آنچه از دهههای عزاداری در روایات یا در میان مومنان از سابق مشهور بوده احترام، تکریم و تشویق میکنیم اما چیزهایی که نه توسط علمای دین بلکه به وسیلهی بعضی از چهرههای هیاتی که اتفاقا حسن نیت هم دارند از این دو زاویه قابل تایید نیستند.»
هادی سروش در پاسخ به اینکه گفته میشود این عزاداریها یاس و غم را در جامعه زیاد میکند توضیح داد: «چند ماه پیش هم یکی از مسوولان چنین صحبتی داشت و حملهای هم شد، البته شاید به این خاطر بود که صحبت ایشان کامل نقل نشده بود یا تعبیر رسایی نشده بود چون ایشان گفتند که من اینها را نگفته بودم. به هرحال به نظرم صحبت جالبی نبود.
اینکه بگوییم عزاداری ایجاد افسردگی میکند درست نیست، اتفاقا اگر عزاداری به اندازهی خودش باشد ایجاد شعف میکند، یک انسان گرفتار و حاجتمند در عاشورا در محضر امام حسین اشک میریزد و برای حاجتش گریه میکند و چه بسا خداوند حاجت او را هم عنایت کند و شعفی برای او ایجاد میشود یا اینکه اصلا میگوید گریه کردم و با امام حسین یا حضرت زهرا درد دل کردم و سبک شدم، لذا آن تعبیر با حالت کلی درست نیست.
اما تعبیر حضرت آیتالله شبیری صحیح است که اگر ما پی در پی دهههای عزاداری که هیچ سابقهای ندارد زیاد کنیم افراط است و به تفریط میانجامد. افراد میبینند مراسم جشن دارند اما امروز میگویند عاشورا است نمیشود، فردا میگویند فاطمیهای نمیشود و پس فردا میگویند ماه صفر و نمیشود بعد هم میگویند دههی محسنیه یا مسلمیه یا صادقیه است. اینطور سال پر میشود.
افراد جامعه نیاز به مراسمهای شاد دارند یا جشنهایی میخواهند بگیرند، ممکن است خدایی نکرده به دهههایی که برای عزاداری دلیل قطعی داریم کملطفی شود.»
او در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا پشت این دههسازیها انگیزهای سیاسی وجود دارد یا خیر گفت: «نمیتوانیم نیتخوانی کنیم اما میتوانیم بگوییم که اگر کارهای دینی ما از حد مشخص خود عبور کنیم میتواند مورد سواستفاده قرار بگیرد. دین مثل اقتصاد یا بخشهای دیگری که انسان با آن مواجه است ظرفیت سواستفاده دارد و اگر چیزی ظرفیت سواستفاده داشته باشد، امکان اینکه افرادی بر اساس بعضی برنامهریزیها افرادی در محافلی که خودشان ایجاد کردند و خیلی هم پایه و اساسی ندارد از سواستفاده کنند وجود دارد.
نمیشود که مردم همه یک جا جمع شوند، زیر یک پرچمی و با یک نامی باید جمعشان کرد و بعد تریبونی باید ایجاد کرد. بله ممکن است در ایجاد این تریبون و خیمه خدایی نخواسته کسی هم بهرههای سیاسی ببرد. کمااینکه متاسفانه در سالهای گذشته در بعضی هیاتها بهرهبرداریهای سیاسی دیدیم و حتی از آن قبیحتر این بود که به چهرههای سیاسی اهانت میشد و افرادی که آقای مداح و مستمعین او به آنها علاقهمند نبودند مورد اهانت قرار میگرفتند. این چالشها را قبول داریم اما نیتخوانی نمیکنیم که هرکسی که دهه یا روز خاصی را اضافه کزد میخواهد بهرهبرداری سیاسی کند.»
انتهای پیام
باسلام.امیدوارم سلامت باشید. نقدی داشتم راجع مقاله شما. ببینید باید توجه داشت. روز شهادت حضرت محسن سلام الله علیه روزیست که بضعه پیغمبر صلی الله علیه و آله بشدت مضروب شدند. حالا ما به شخصه خودمون حزن داریم. کسی هم برنامه ای داره به اعتقاد علما گناه نکرده. من نمی گم شما چرا این ایام عقد گرفتی. شما هم به من نگو چرا ناراحتی. نخیر کسی که این اقامه عزا نکرد اصلا هم کافر نیست.اما کسی هم که به خاطر مضروب شدن حضرت فاطمه و سقط جنین ایشان و ظلم به امیرالمومنین علیهم السلام محزونه کافر نیست. اما این موضوعی نیست که بخوایم سرش تکفیر گنیم کسی رو. مثل این می مونه که از فردا هر کس نماز شب نخوند رو کافر بدونیم البته این جمله بنده برای ایام هایی مثل عاشورا و فاطمیه و مناسبت های پر رنگ تر نیست.خلاصه کسی که محزون بوده و اقامه عزا برای خودش کرده خوش باحالش که بهره برده. کسی هم که تبریک گفته گناه نکرده انشاالله.
از تهتمت های ناروا هم جدا باید خودداری کرد زیرا بالاخره بر همه ی ما صراطی هست که همین تهمت میتونه باعث پرت شدن ما در آتش بشه
این تحقیقیه که خودم پارسال کردم و از مجتهدی پرسیدم.