افسردگی و بیماری ارمغان چندهمسری برای زنان بلوچ
/گزارش میدانی از وضعیت زنان سیستان و بلوچستان/
نسترن فرخه، انصاف نیوز: خودش را گوشهی اتاق مچاله کرده تا جای کمی برای نشستن اشغال شود، مثل دختر بچهها دامن گلدارش در اطراف پهن زمین است، اتاق شاید به زحمت چهار متر باشد و برای همین هر لحظه این مادر جوان که «قرصیه» صدایش میزنند با خجالت و نگاهی روبه پایین روی زمین جا به جا میشود تا ما ذر این الونک راحت بنشینیم. همسر قرصیه درست زمانی که تازه صاحب دختر کوچکی شده بود درگیر ازدواج مجددی میشود و خانه را برای همیشه ترک میکند و قرصیه در شهرستان هامون سیستان و بلوچستان با آن سن کم دخترش را به تنهایی به دندان میگیرد، اما حالا «حلیمه» دختر چهارده سالهاش حدود یک سالی است که نامزد کرده اما سرنوشتی همچون مادرش نصیبش شده است، دخترک با گونههای قرمز رنگ و صورت دخترانهاش لبخندی کم رنگ میزند و میگوید:«یک سال پیش نامزد کردیم اما چند ماه بعد رفت زاهدان و خبر زیادی ازش ندارم چون دیگه انگار منو یادش رفته.»
برقع سوزن دوزی شدهی بلوچی به صورت دارد و هر از چند گاهی از ترس حضور عکاسان و شکار لحظهای، صورت نیمه نمایانش را کامل به سمت دیگر میچرخاند، جلو میروم تا دلیل این ترس را جویا شوم، میگوید:«زنی از فامیل دور ما بود، توی همین منطقهی «خاش» تصویرش توی تلویزیون که پخش شد، شوهرش دعوا و کتک کاری راه انداخت، چون خیلیها معلوم شدن چهری زن رو گناه میدونن، آخر سر هم ولش کرد، یعنی طلاقش داد.» وقتی میپرسم آیا چنین اتفاقی قبلا هم رخ داده بود، با صدای آرام و لرزان ادامه میدهد: «اره خون و خونریزی شد…»
نامش «گل» است، بین دوستانش از همه بازیگوشتر است. کنار جوی آب نشسته و با دستان نحیف و کوچکش تند تند ظروف ناهار خانه را میشوید، هرازگاهی به بازی دختر بچهها نگاه میکند و سرعتش برای شستوشو بیشتر میشود، گویی در انتظار اتمام شستوشوی ظرفها و ملحق شدن به بازی بچهها است. یکی از دختر بچهها با شیطنتی آرام میگوید گل ازدواج کرده، گل میخندد و با خجالت دستش را جلوی صورت کوچکش میبرد، میپرسم کلاس چندم هستی؟ با ته ماندهی خجالت روی صورتش میگوید «سوم هستم ولی شاید همینقدر بماند، یعنی درس نخوانم» میخواستم دلیل قصد ترک تحصیلش را جویا شوم که بلافاصله یکی از دخترها میگوید: «چون نامزدش دوست نداره درس بخونه.»
یکی از دلایل نازایی در سیستان و بلوچستان تعدد زوجات است
یکی از ماماهای داوطلب در کاروان سلامت شهرستان خاش در مورد مشکلات باروری زنان این منطقه به انصاف نیوز میگوید: «ناباروری اینجا خیلی زیاد است، مثلا اینجا خانمی را دیدم که 13 سال است باردار نشده و همسرش به همین دلیل او را رها کرده، نازایی اینجا شایع است، البته ذلایل زیادی دارد اما یکی از دلایل آن عفونت زنان است که در این منطقه گستردگی بالایی داشته و گاهی گرما روی اسپرم آقایان تاثیر میگذارد و همین دلیل نازایی در زن میشود اما دلیل دیگر مربوط به تعدد زجات است چون آقا به دلیل داشتن چند همسر زمان کمتری برای نزدیکی با یک زن صرف میکنند و همین عامل باعث میشود که در زمان درست نزدیکی صورت نگیرد و احتمال باروری پایین بیاید.»
روانپزشک:بزرگترین مشکل زنان اینجا عدم توجه همسرانشان است
روانپزشک داوطلب حاضر در این مجموعه هم در مورد مشکلات روحی و روانی در زنان این منطقه به انصاف نیوز گفت: «بیشترین مشکل این زنان عدم توجه مردان به همسرانشان است زیرا مردان اینجا چندین زن دارند و زنان از این موضوع خیلی ناراضی و شاکی هستند و بیشترشان درگیر افسردگیهای شدید و حتی اسکیزوفرنی هستند.
موضوع عجیب دیگر این است که زنان باید بین شش تا ده بچه به دنیا بیاورند و بنابراین تعداد کودکان در هر خانه زیاد است و در این چهار روز که ما اینجا هستیم بزرگ و کوچک از این شکایت میکنند که صدا ما را اذیت میکند، چون تعداد افراد خانه زیاد است و معمولا خانههای خیلی کوچکی دارند، صدا از بزرگ تا کوچکشان را اذیت میکند، هر کدام از سر و صدا مینالند و جملهای تکراری را همه میگویند که «مرکز مغز ما میسوزد و به کمرمان میزند.» مادر بچهها انقدر تحملشان کم شده که به من میگویند « دارو بده به بچهها بدیم بخورند تا سر و صدا نکنند و بخوابند».
موضوع مهم بعدی عزت نفس این زنان است، در واقع عزت نفسشان خیلی پایین است، وقتی متوجه میشوند یکی حرفشان را میفهمد خیلی عجیب به طرف او جذب میشوند، در این مجموعه هم شلوغ ترین اتاق بین پزشکان دیگر اتاق ما است. بیشتر مراجعین هم از زنان هستند که اینجا میآیند چون یکی با آنها همدلی میکند و به حرفشان گوش میدهد، این مساله موضوع بسیار خوشایندی برای آنها است.»
این روانپزشک ادامه داد: «این زنان بسیار مهربان هستند، صرف آنکه ما فقط به حرف آنها گوش دادیم دستبند، گیرهی سر، گل سر خودشان را به ما میدهند یا برای ما لیف میبافند و هدیه میدهند یعنی حداقلهای خودشان هم برای ما میآورند. اما همچنان هیچ عزت نفسی ندارند و بسیار خجول هستند، حتی وقتی در صف معاینه ایستادهاند خودشان را پشت دیوار مخفی میکنند. یا مثلا از طرف هلال احمر شبها در خانه دهیار برنامه اجرا میکنیم اما خانمها اصلا داخل نمیآیند، هر چه صدا میزنیم همه با خجالت میخندند و عقب میروند، در واقع هیچ خودباوریای ندارند نتها مهارت و توانمندی را در این میبینند که من باید بچهی بیشتری به دنیا بیاورم تا شوهرم من را نگه دارد و بر سر من هوو نیاورد»
پزشک زنان: فرهنگ روی بخش زیادی از بیماری زنان تاثیر دارد
پزشک زنانی که در کاروان سلامت هلال احمر به صورت داوطلبانه مشغول کار بود در مورد شرایط جسمی زنان این منظقه به انصاف نیوز میگوید: «به دلیل فقر و نبود آموزش عفونت زنان در این افراد شایع است و چون رسیدگی صورت نمیگیرد معمولا این عفونتها خیلی مقاوم هستند، در این چهارروز شاید حدود 1000 مریض را دیدیم که 200 ویزیت را فقط من انجام دادم، حتی سه مورد را به بیمارستان ارجاع دادیم ، اما یک مورد با وجود شرایط خطرناک خودش راضی نشد به بیمارستان برود در صورتی که اینها باید حتما عمل میشدند.
البته فرهنگ غالب در سیستان و بلوچستان روی موضوع بیماری زنان تاثیر بسیاری دارد و پیگیری نکردن بیماری باعث میشود عفونت روی بیماریهای دیگر هم سوار شود.»
پزشک زنان در ادامه گفت:«یکی از مراجعانم خانم بارداری بوده که در هشت ماه و نیمگی دچار زایمان زودرس شده بود و آب ریزش پیدا کرده بود، برایش سرم و آنتی بیوتیک نوشتم که بزند ولی باید به بیمارستان میرفت، حتی ما آمبولانس را آماده کردیم اما گفت «من هم بچه کوچک دارم و هم پول بیمارستان را ندارم» و به همین دلیل درمانش ادامه پیدا نکرد، یکی از عمده دلایل بیماری این افراد نداشتن شرایط مالی مناسب برای درمان است.»
انتهای پیام