داوود فیرحی: دین را نمیشود با زور به کسی تحمیل کرد
داوود فیرحی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: فرق اسلام جهادی با اسلام قراردادی این است که قرارداد در دلها جاری میشود اما در اسلام جهادی، کسانی که مغلوب میشوند، دچار نفاق میشوند. دلشان با اسلام نیست. به ضرب شمشیر مسلمان شدهاند و هر روز این شمشیر نباشد، اعتراضها شروع خواهد شد. این منطق تاریخ است: دین را نمیشود با زور به کسی تحمیل کرد و هر کسی هم تحمیل کرده، سرانجام خودش آسیب دیده است.
به گزارش دریافتی انصاف نیوز، شامگاه جمعه 24 آبان ماه و به مناسبت میلاد پیامبر (ص)، مسجد الحسین – میرنشانه کاشان میزبان دکتر داوود فیرحی، پژوهشگر اندیشه اسلام بود. این استاد دانشگاه که موضوع سخنرانی خود را پیامبر و میلاد یک اندیشه: آغازی برای یک آرمان انتخاب کرده بود گفت:
در آیات قرآن و روایات، پیامبر اسلام را بهعنوان خلق عظیم و بهعنوان پیامبر صلح معرفی کردهاند. پیامبر دو معجزه بزرگ دارد؛ یکی قرآن و دیگری که برای ما کمتر شناخته شده است، نظام گفتگو، قرارداد و صلح است. او از ذرهذره فرصتها برای برقراری صلح استفاده میکرد.
فیرحی ضمن اشاره به اینکه در قرآن و روایات ما، بیش از بحث از جنگ و دفاع، بحث از صلح است بیان کرد:
امروز نزد افکار عمومی معمولاً وقتیکه صحبت از اسلام و مسلمانها میشود، با شمشیر و تفنگ و خشونت آن را میشناسند و این یک معضل است. باید پرسید چه شده که مسلمانها دین اسلام را دین جنگ معرفی کردهاند؟
کسی که تفنگ در دست دارد، حوصلهای برای گفتگو ندارد
او ادامه داد: دو فرمول برای حکومت داری هست؛ فرمول اول اینکه سیاستمداران قدر و باهوش اگر ببینند که در داخل دچار بحران هستند، سعی میکنند که بحران را به بیرون هدایت کنند، بنابراین جنگی را میسازند و پیش میبرند.
فرمول دوم اینکه وقتی شرایط جنگ هست، معمولاً نظامیان بر سیاست و فرهنگ مسلط میشوند. ذهن نظامی، ذهن اقتدارگرا است. کسی که تفنگ در دست دارد، ذهن دموکراتیک و حوصلهای برای گفتگو ندارد. این در علم سیاست تجربه شده است که هر کجا نظامیان در قدرت یا در نفوذ بودهاند، ما شاهد شکلگیری اقتدارگرایی و تخاصم بودهایم.
این پژوهشگر دینی گفت: بعضی بزرگان به درستی گفتهاند که شیعه در قضیه جنگ بهنوعی تابع سامانه اهل سنت است یعنی جهاد را به ابتدایی و دفاعی تقسیم میکند، با این تفاوت که معتقد است جهاد ابتدایی از اختیارات معصوم است. این خیلی خوب است یعنی شیعه را به جنگ ابتدایی نمیکشاند، اما دردسر دیگری دارد و آن این است که تشیع هم مثل اهل تسنن هرچند با کفار نمیجنگد، اما سر آشتی و دوستی هم ندارد، یعنی یک نوع وتو شدگی، بستن نگاه دیگران و قطع کردن ارتباط با دیگران و با جهان.
با این دیدگاه، شیعیان گشودگی به جهان را از دست دادند و نتوانستند جهانی فکر کنند و چون نتوانستند جهانی فکر کنند، چند تکه شدند. هر فرقهای دیگری را تکفیر و علیه آن شمشیر کشید.
چنین شد که ما پیامبر اسلام را که پیامبر رحمت بود، پیامبر جنگ معرفی کردیم و آنقدر تکرار کردیم که خودمان هم باورمان شد که اسلام دین جنگ است و پیامبر، رسول شمشیر. نتیجه این شد که بسیار سخت است که عادت به گفتگو با مخالفان پیدا کرده و آنها را تحمل کنیم.
پیامبر آزادی مذهبی غیرمسلمانان را به رسمیت می شناخت
حالا سوال این است که آیا خود پیامبر هم اینگونه بود؟
پیامبر اسلام بالای ۱۳۰ پیمان و قرارداد دارد که سه تای آن بسیار مشهور است، یکی از آنها قرارداد تأسیس دولت مدینه است.
قراردادی ۴۸ مادهای که اساس دولت مدینه را بهصورت دموکراتیک شکل میدهد. در پیشنویس این قانون اساسی پیامبر چند نکته بود؛
اولین نکته این بود که این قراردادی است بین مهاجرین مسلمان قریش و مردم یثرب و کسانی که همپیمان مردم یثرباند.
در بند دوم آمده، چه مسلمان و غیرمسلمان که قرارداد بستهاند امت واحد هستند. پیامبر نهتنها اصرار نمیکرد که آنها مسلمان شوند، بلکه آزادی مذهبی آنها را به رسمیت میشناخت.
در بند ۲۵ این قرارداد میگوید:
یهود امتی هستند به همراه مؤمنان؛ یعنی آنها شهروندان مدینه هستند و تفاوت مذهب آنها هیچ ربطی به حقوق شهروندی آنها ندارد. آزادند که عرف و دین خودشان را داشته باشند. پیامبر میگوید هیچکس حق ندارد به دین دیگری تعرض کند. هیچکس حق ندارد اختلاف خود را با شمشیر حل کند و باید از طریق داوری حل کند.
عضو شورای مرکزی مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم گفت: اگر مسیحیان چنین قراردادی از عیسی مسیح داشتند، ذوق میکردند. ولی ما هرگز به این قرارداد عمل نکردیم.
دومین قرارداد مهم پیامبر قرارداد حدیبیه است. ما هیچ گاه به این قرارداد به عنوان معیار زندگی خودمان و روابطمان با جهانیان توجه نکردیم. دستگاههای فقه و سیاست خارجی ما هم از آن استفاده نکرده است.
فیرحی ضمن اشاره به اینکه پیامبر همواره از هر شرایطی برای ایجاد گفتگو و برقراری شرایط صلح استفاده می کرد، گفت:
اکنون وظیفه ما است که دوباره پیامبر را از نو بخوانیم. پیامبری که بهعنوان اسوه حسنه است. مسلمانها بهرغم سیره و سنت پیامبر، مسیر متفاوتی را طی کردند.
هرکس دین را تحمیل کرده، سرانجام خودش آسیب دیده است
این استاد دانشگاه گفت: هیچ قومی نیست که نیروی مسلح احتیاج نداشته باشد، اما داشتن نیروی مسلح با جهادی کردن اسلام تفاوت دارد. داشتن نیروی دفاعی با اینکه جهان را انسان خصم خودش بداند متفاوت است.
پیامبر به هیچکس در ۱۳۲ قراردادی که بسته به هیچکدام اصرار نکرده مسلمان شوند. میتوانست اصرار کند، اما مخیر کرد و گفت اگر مسلمانی، مکلفی و وظایفی داری و اگر مسلمان نیستی باید بر اساس قرارداد عمل کنی.
فیرحی در پایان گفت: فرق اسلام جهادی با اسلام قراردادی این است که قرارداد در دلها جاری میشود اما در اسلام جهادی، کسانی که مغلوب میشوند، دچار نفاق میشوند. دلشان با اسلام نیست. به ضرب شمشیر مسلمان شدهاند و هر روز این شمشیر نباشد، اعتراضها شروع خواهد شد. تاریخ نشان داده همینکه اختلافاتی پیدا شده و شمشیرها شل شدند، کسانی که با فشار شمشیر اسلام آورده بودند، سعی کردند از آن عبور کنند و این منطق تاریخ است یعنی دین را نمیشود با زور به کسی تحمیل کرد و هرکسی هم تحمیل کرده، سرانجام خودش آسیب دیده است.
این برنامه با همت مسجد میرنشانه و کانون فرهنگی هنری امام حسین (ع) برگزار شد.
انتهای پیام
ولی با وعده کسر خدمت سربازی و اردو و گردش و امتیاز و سهمیه و استخدام !! می شود مفت خور و ظالم تربیت کرد ! کسانی که ریش دارند و انگشتر ! اما وجدان و انسانیت را ندارند !!