بله، مشکل از انتخابات است
/ یادداشت /
حسین سخنور، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز:
– آنها: این مجلس نیاز به لیاخوف دارد.
+ ما: بله، حتما این مجلس نیاز به لیاخوف دارد، تا بکوبد و از نو بسازیم.
– آنها: این دولت، بیکفایت است.
+ ما: قطعا چنین است که این دولت در بیکفایتی تنهبهتنه دولت قبل میزند.
– آنها: همه این مشکلات نتیجه انتخابات است، نه نتیجه انقلاب.
+ ما: همینطور است، مشکلات ما نتیجه انتخابات است.
* چرا؟
اختلافات ما و آنها، از پاسخ به همین «چرا؟» آغاز میشود. تا قبل از آن، بین ما و آنها اختلافی نیست. و این هم از عجایب روزگار ما است که پس از ۴۰ سال، اینچنین ما و آنها، همنظر شدهایم. اما «چرا» انتخاباتی که در همهی کشورهای توسعهیافتهی دنیا کار میکند، اینجا کار نمیکند؟
ما پاسخ این سوال را میدانیم، اما دوست داریم بدانیم آنها چه پاسخی دارند؟
علیالقاعده مشکل از اصل انتخابات نیست، که اگر بود، نباید در جایی عمل میکرد و اینجا نه. لذا باید پرسید چه بلایی سر انتخابات در ایران آمده است که اینچنین تولید نارضایتی میکند؛ آن هم در این سطح وسیع.
طبیعی است که در هر انتخابی یک گروه راضی باشند و یک گروه ناراضی، برندگان نامزد یا حزب پیروز، خوشحال باشند و بازندگان آن ناراحت، اما یک اتفاق قابل توجه دیگر در مورد انتخاباتهای ایران، این است که غالب مردم و رایدهندگان از نتایج آن ناراضیاند.
ما «علیالقاعده» باید از انتخاب حسن روحانی خوشحال میبودیم، ما میبایست از راهیابی لیست امید به مجلس، خوشحال میبودیم، اما آقا یا خانمِ «آنها» خوشحال نبودیم. به خدا خوشحال نبودیم. سالها است که از ناعلاجی و بیکسی به خر میگوییم خانباجی. تکلیف شما را در انتخاباتها نمیدانیم، اما سالها است که حال و روز ما که در انتخاباتها، اینچنین است. هربار که میرویم رای بدهیم، ناخوشنودیم که چرا گزینههای اصلیمان در لیست انتخاب شوندگان نیستند و هر بار هم که خبر پیروزی نامزد یا نامزدهایی را میشنویم که چند روز پیشاش در برگهی رای نوشتیم، چندان خوشحالمان نمیکند.
اینجاست که با شما همصدا میشویم که بله «بنزین 3000 تومانی، نتیجهی انقلاب نیست، نتیجهی انتخابات است». مشکلات روزمرهی سال ۹۸، چه ربطی به انقلاب سال ۵۷ دارد؟
حالا که پای انقلاب ۵۷ به میان کشیده شد، «آنها» هم فراموش نکنند که خودشان یا پدران و مادرانشان چرا انقلاب کردند؟ اگر امروز با اصل انتخابات مشکل دارند، پس مشکلشان دیروز چه بود که شعار مرگ بر شاه میدادند و خواستار برقراری حکومتی از نوع جمهوری اسلامی بودند؟ اگر واقعا با اصل انتخابات مشکل دارند، چرا در راهپیمایی روز دوشنبه ۴ آذرماه شرکت کردند؟
گروهی که اصل انتخابات را امالمصائب میدانند، اختلافشان با شاه ایران چه بود و چه هست؟ چرا به صف کسانی نپیوستند که شعارشان «ای شاه ایران، برگرد به ایران» بود؟
بگذریم. سوال اساسی این یادداشت را بازنویسی و تکرار میکنیم. چرا انتخابات در ایران کارویژهی خود را از دست داده است و به مرور به یک سازوکار خنثی و بیاثر تبدیل شده است؟ مشکل از اصل انتخابات است یا از این مدل انتخابات در ایران؟
انتهای پیام
اختلافشان نه تنها با شاه بلکه با بقیه حاکمان چند صد سال گذشته فقط این بود که ، ما باید حکومت کنیم !
کوتاه و گویا : مشکل از انتخابات است و مشکل انتخابات از شورای نگهبان و تفسیر به رای قانون اساسی . که بد نیست با این اختراع تفسیری جدید باز به رای ملت گزارده شود ، اگر باز رای می آورد !
مشکل تبدیل انتخابات هم به شبه انتصابات ( از جانب منتصبان ) است مثل مشکل ایجاد خصولتی بجای خصوصی یا راه اندازی بجای راهپیمایی یا نیروهای حاضر در فرامرز بجای نیروهای محافظ مرز و داخل مرز یا جایگزینی مدافعان حاکمیت و سیاست بجای مدافعان دیانت و معنویت