خرید تور نوروزی

شبح جنگ و سایه صلح!

احمد زیدآبادی، روزنامه‌نگار در یادداشتی تلگرامی با عنوان «شبح جنگ و سایه صلح!» نوشت:

محمد جواد ظریف از “پاسخ قاطع” ایران به پیام “بسیار نابخردانه و گستاخانۀ آمریکا” که از طریق سفارت سوئیس در تهران منتقل شده بود، خبر داده است.
پیام آمریکا احتمالاً باید نوعی تهدید به واکنش شدید آن کشور به انتقامجویی ایران از قتل سردار سلیمانی و دعوت به مذاکره در شرایط جدید بوده باشد. چنین مضمونی را مقام‌های آمریکایی به طور رسمی و علنی هم مطرح کرده‌اند، اما به نظرم پیام آنها خالی از ملاحظات یک لحن دیپلماتیک بوده که ظریف آن را بسیار نابخردانه و گستاخانه و مستوجب جوابی قاطع یافته است.

شاید مسئولان آمریکایی در پیام خود، از قاسم سلیمانی با عباراتی یاد کرده‌اند که سبب خشم وزیر خارجه شده است و شاید پله‌ای بالاتر از این هم رفته‌اند و به تکرار سرنوشت سردار سلیمانی برای دیگر مسئولان جمهوری اسلامی در صورت اقدام تلافی‌جویانۀ ایران تهدید کرده‌اند!

در هر صورت، روشن است که همزمان با تأکید تمام مقام‌های ایرانی بر انتقام‌جویی از خون سردار سلیمانی، دولت آمریکا علی‌الظاهر می‌کوشد تا سران جمهوری اسلامی را از دست زدن به چنین حرکتی منصرف کند. اما اگر لحن پیام آنها به ایران به واقع “گستاخانه” و “سخیف” بوده باشد، کوشش آمریکا برای انصراف ایران از انتقامجویی را باید اقدامی صوری و در حقیقت حرکتی تحریک‌آمیز برای عملی کردن آن تفسیر کرد!

این اما در حالی است که تمام کشورهای دارای رابطۀ کم و بیش مناسب با ایران از چین و روسیه و ترکیه گرفته تا همسایگانی که از درگیر شدن در مناقشۀ بین ایران و آمریکا پرهیز می‌کنند، همگی بر لزوم خویشتن‌داری دو طرف برای پرهیز از جنگ اصرار می‌ورزند. طبعاً روی همۀ آنها در درجۀ نخست به ایران است چرا که آمریکا پیش از این ضربۀ خود را وارد کرده است. این مضمون حتی در پیام آیت‌الله سیدعلی سیستانی هم تکرار شده است، مرجعی که بیش از هر دوره‌ای از آیندۀ منطقه و عراق ابراز نگرانی شدید می‌کند.

علت نگرانی کشورها و محافل مختلف جهانی از اقدام تلافی‌جویانۀ ایران هیچ نقطۀ ابهامی ندارد. آنها بر این تصورند که هر اقدام ایران منجر به اقدام متقابل آمریکا و نهایتاً شکل‌گیری نوعی بازی رفت و برگشت از کنش و واکنش نظامیِ پی در پی و نهایتاً بروز جنگی دامنه‌دار و همه جانبه می‌شود.

آیا ایران برای ورود به این نوع بازی، بی‌خیال از عواقب نهایی آن شده است؟ و یا اینکه بر این گمان است که وارد کردن ضربه‌ای به منافع آمریکا، لزوماً زنجیرۀ کنش و واکنش را به همراه ندارد و بلکه زمینه‌ای برای کاهش تنش را پس از عملیات تلافی‌جویانه فراهم می‌کند؟

شاید اقدامی شبیه سرنگون کردن پهپاد آمریکایی بدون وارد کردن تلفات جانی به آمریکائیان، به منظور پشت سر گذاشتن این مرحله از بحران، برای دولت ترامپ چندان هم غیرقابل تحمل نباشد. اقدامی که می‌تواند شرایط روانی باز شدن راه دیپلماسی بین دو کشور را در جهت کاهش تشنج فراهم کند.

به هر حال، قتل سردار سلیمانی سبب برانگیختن جامعۀ بین‌المللی برای یافتن راه حلی برای بحران بین ایران و آمریکا شده است و از این پس کشورهای بسیاری برای میانجیگری پا پیش خواهند گذاشت. این اما به معنای مرتفع شدن خطر جنگ نیست. شبح جنگ همچنان بر فراز منطقه در حال پرواز است و به نظرم جناح راستگرای اسرائیل برای تجسد بخشیدن به این شبح از هر گونه تلاشی فروگذار نیست!

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا