حتی مردههای ایرانی و افغانستانی هم با یکدیگر فرق دارند
امیر هاشمی مقدم، پژوهشگر فرهنگی و عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی به بهانهی اطلاعیهی ستاد کل نیروهای مسلح دربارهی سانحهی هواپیمای اوکراینی نوشت:
یکی از بیسلیقگیهایی که در بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح درباره سقوط هواپیما آمده، اما ایرانیان فرو رفته به شوک به آن توجه نکردند، جداسازی مرگ ایرانیان و غیر ایرانیان است. در بخشی از این بیانیه آمده بود:
«… در این شرایط بر اثر بروز خطای انسانی و بهصورت غیرعمد، هواپیمای مذکور مورد اصابت قرار گرفته که متأسفانه موجب به شهادت رسیدن جمعی از هموطنان عزیز و جان باختن تعدادی از اتباع خارجی میگردد».
اما نکته «به شهادت رسیدن» ایرانیهای این حادثه و «جان باختن» اتباع خارجی که مسافران افغانستانی هم بخش زیادی از آنها بودهاند، مورد توجه گسترده افغانستانیها قرار گرفت. هرچند بر این باورم که این شیوه بیان عمدی نبوده و احتمالا بیشتر به مسافران سوئدی و خدمه اوکراینی و… که مسلمان نبودند اشاره داشته، اما حقیقتا این اوج بیسلیقگی است که در بیانیهای که پس از سه روز منتشر میشود، به این نکات توجه نشود.
بخش قابل توجهی از این افغانستانیها، سالها در ایران زندگی کرده و حتی بسیاریشان در این کشور به دنیا آمده و ایران را مانند همه ایرانیان با خون و پوست خود تجربه کرده، در همه غم و شادیها در کنار ایرانیان بودهاند. اما ما همچنان پذیرای آنها نیستیم و به جز «اتباع بیگانه»، آنان را سزاوار اصطلاح دیگری نمیدانیم. در حالیکه تقریبا همه کسانی که در این هواپیما بوده و شهروندی کانادا یا دیگر کشورها را هم داشتهاند، در همین چند سال گذشته به این کشور مهاجرت کرده و نه تنها شهروندی آنجا را دریافت نموده، بلکه پشتیبانی بسیار قوی دولت کانادا را پشت خود داشتهاند (که در پیگیری سقوط هواپیما از سوی نخست وزیر، کابینه، رسانهها و مردم کانادا و نیز نیمه افراشته شدن پرچم کانادا در بسیاری از سازمانها، این پشتیبانی را دیدیم).
در حالیکه آنان نیز مانند دیگر کشتهشدگان سقوط هواپیما، امیدها و آرزوهایی داشتند؛ خانوادههایی داشتند که به آنان افتخار میکردند و برنامههایی برای آیندهای، که دود شد و رفت به هوا.
ایرانیان به عنوان ملتی که این روزها داغدیده و در شوک فرو رفتهاند، شاید اکنون بهتر بتوانند افغانستانیها را که سالهاست در اثر توالی این شوکها روح و روانشان از درون فرو ریخته را بهتر درک کنند. اکنون و در این سانحه، مهم نیست که ما در غم آنان شریکیم یا آنان در غم ما شریکند؛ مهم اینست که آن خطای انسانی، شلیک به آرزوهای جوانانی از هر دو کشور بود.
روزنامه هشت صبح (پر تیراژترین روزنامه افغانستان) گزارشی درباره دو نفر از همین افغانستانیهای ایران که جانشان را در سقوط این هواپیما از دست دادند، تهیه کرده که چکیدهاش در زیر میآید:
سقوط آرزویهای رحیمه و حسین در شهر پرند تهران
پایان زندگی تازهای که تنها شش روز بهطول انجامید در نزدیکیهای شهر پرند تهران و با سقوط از فاصله چند هزار پایی، رقم خورد. رحیمه کاتبی و حسین رضایی شش روز پیشتر از وقوع رویدادی که جان این دو و ۱۷۴ مسافر دیگر یک هواپیمای اوکراینی را گرفت در تهران مراسم مختصری گرفتند و نامزدی خود را رسما اعلان کردند. سپس لباس عروسی خریدند تا در استکهلم بپوشند. علاوه بر این، حسین برای جشن فارغالتحصیلی خود کلاه دانشجویی آماده کرد و در نهایت با هواپیمای اوکراینی به سمت پایتخت اوکراین حرکت کردند تا در مرحله بعدی از کییف به سوئد بروند.
رحیمه در سال ۲۰۱۵ به سوئد رفته بود و ۳ سال بعد، او و حسین با هم آشنا شدند. خانواده حسین در تهران زندگی میکردند و نزدیکان رحیمه در کابل و تهران. رحیمه تنها عضو خانوادهاش بود که از میان همه اعضا توانسته بود در سال ۲۰۱۵ در رساندن خودش به اروپا، موفق شود. باقی اعضای خانواده رد مرز شده بودند. رحیمه در شهر استکهلم زندگی میکرد و در ماه دسامبر گذشته ۲۱ ساله شده بود. حسین مجبور بود در این سالها به خانواده خود در ایران کمک مالی کند، بخش کلانی از پول درآمد حسین صرف شهریه مدرسه خواهران و برادرانش در ایران میشد.
برای تعطیلات کریسمس، رحیمه و حسین به ایران رفتند، جاییکه خانوادهاش جشن کوچکی را پیش از عروسی برای او تدارک دیده بودند. حسین به دوستانش خبر داده بود که مراسم [اصلی] عروسی او و رحیمه طی همین یک ماه آینده در سوئد برگزار میشود.
عروسی، جشن فارغالتحصیلی، ایجاد یک زندگی نو، بچهدار شدن و هزاران آرزوی دیگر این دو زوج، از فاصله چندین هزار پایی آسمان تهران هدف [پدافند] قرار گرفت و به زمین افتاد. هنوز مشخص نیست که چه زمانی آزمایشهای DNA تکههای گوشت رحیمه و حسین را مشخص میکند تا خانوادهها بهجای جشن عروسی، مراسم تدفین برگزار کنند.
انتهای پیام
ازخباثت آقای نویسنده – که مطلب جهت دار دیگری از ایشان خلاف افکار عمومی جامعه طی چند روز گذشته به چاپ رسید – همین بس که اطلاعیه را به ارتش نسبت می دهد در حالیکه موشک را سپاه زده ، آیا درکشوری که هر اقدام مثبت کوچکی حتی توزیع جهیزیه در ماهشهر را به سپاه – شاید برای توجیه هزینه کردهای چند صد میلیون یورویی ویا کسب آبروی بیشتر – نسبت می دهند ، انتساب اطلاعیه به نام ارتش فقط خطای سهوی نویسنده بوده است ؟
درود و سلام
بله، خطای سهوی بوده واقعا. پس از انتشار در کانال تلگرامی هم یکی از دوستان یادآوری کرد و سریع ویرایش کردم. امیدوارم دوستان مدیریت سایت هم در متن این اشتباه را ویرایش کنند.
آقای پژوهشگر فرهنگی اولا اطلاعیه را ارتش صادر نکرده ستاد کل نیروهای مسلح(نه یک کلمه زیاد) صادر کرده است که رئیس آن سردار سرلشکر باقری است. ثانیا این اشکال شهید ذکر نشدن برای آن دو افعانستانی شاید به دلیل این بوده است که ستاد کل نیروهای مسلح به روال اداری عمل کرده است و آنچه را برای شهروندان ایرانی در اختیاراتش بوده به کار گرفته ولی برای غیر ایرانی باید از موضع و موقعیت شرعی عمل می شد که ستاد نداشته. البته می توانستند در این مورد از رهبر کسب تکلیف بکنند ولی به هرحال در این مورد فرهنگی – مذهی – اداری ،شهروندان خارجی از دایره شمول اختیارات قانونی آنها قرار نمی گرفته است