تتلو و پایان رنج مزمن ایرانی
علی دادخواه در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «تتلو و پایان رنج مزمن ایرانی» نوشت:
ثبت بیش از شانزده میلیون کامنت برای امیر تتلو (در سوم شهریور ماه سال جاری) بزرگترین نشانه برای کسانی ست که بفهمند درک نسل جدید بسیار متفاوتتر از درک ذهنی نخبگان دانشگاهی، هنری و حتی سیاسی است و قالبهای اخلاقی، ایدئولوژیک و اصالت گرایی ما در فهم آنچه که این جوانان بدان عمل میکنند بسیار ناتوان است. درک رفتار امیر تتلو درک رفتار بزرگترین کنشگری اجتماعی عصیانگری ایرانیان جوان معاصر است که رکورد جهانی را هم در فضای مجازی جابجا کرده است. مهم نیست که تتلو هر روز روشی را میآزماید و به هر رنگی در میآید مهم این است که تتلو دقیقا سمبل رفتار عملی نسلی است که میخواهد برای اثبات وجود داشتنش بجنگد برای اینکه نشان دهد بی همتاست اما به شیوه خود و با زبان خود و با راهکار خود.
دکتر سعید سمندری تحت عنوان “شانزده میلیون میلیون کامنت برای امیر تتلو نشان دهندهی چیست؟” مینویسد: “وقتی امیر تتلو شانزده میلیون کامنت رو برای خودش ثبت میکند نشان میدهد عقلانیت در این کشور رخ بر بسته و جامعه بسته ذهنهای بسته ایجاد کرده است و جز سکسولوژیسم چیز دیگری نمیخواهد و باید برای آینده نسل بعد نگران شد و برای ساختار تاسف خورد.” سمندری و البته روانشناسان ما و جامعه شناسان ما همهگی از درک این پدیده عاجز هستند. آنها در حالی به تشریح پدیداری مانند تتلو و تتلیتیها میپردازند که هرگز بطور مشتاقانه و یا حداقل بیطرفانه این نوع از هنر و موسیقی را دنبال نکردهاند. در حالیکه برای درک یک پدیدار باید درباره آن حس سمپاتیکال و یا حداقل بیطرفانه داشت و اجازه داد آن فنومن (پدیدار) خودش را به ما عرضه کند تمام و کمال. نه آنکه بنشینیم و پیشاپیش قضاوتش کنیم آنهم با شابلون و معیارهای خودمان!
ژان فرانسوا لیوتار درست میگفت: “یک اثر میتواند مدرن باشد تنها اگر در وهله نخست پست مدرن باشد”. برای همین است که من برای تولد استاد شجریان مطلبی نمینویسم، زیرا معتقدم شجریان و هنر او با تمام وزن و قاری که دارد و البته درخور ستایش است و خاطره انگیز، ولی فاقد روح زمانه است و برای همین است که روندهای ابتذال گونه سیاسی او را و اثرش را مصادره به مطلوب تمنیات خودش کرده است که یکی برای پخش ربنای او یقه پاره کند و دیگری برای سانسور کردن این اثر گلویی را بفشارد. از همین روست که میگویم فهم تتلو و فالورهایش عقلانیت خاص خود را میطلبد. من به بعضی ترانههای او مثل همیشه گوش میدهم و لذت میبرم.
جرمی روبین زمانی گفته بود: “چپ نو از کمر چرخان الویس پریسلی سرچشمه میگیرد”. در ایران هم میتوان این گزاره را پیش کشید که: “تتلو لولایی است که بر پاشنه آن ایران سنت گرای دینی قرن بیستمی میچرخد تا به ایران مدرن عقل گرای قرن بیست و یکمی برسد”. یعنی من ظهور تتلیتیها را پایان گذار خسته کننده ایرانی از سنت به مدرنیته میدانم، مدرنیتهای که در برخی جنبهها بسوی پست مدرنیته هم پیش میرود. علاوه بر این تتلو “دندی” ایرانی است. فردی که نه دنبال عمل است و نه خرد. او حتی نیازی به تحسین عمل خود توسط دیگران ندارد او فقط میخواهد از نظر ذهنی آگاه باشد که بی همتاست.
شارل بودلر خالق دندی بود، یعنی فردی مدرن و حماسی، کسی که جامعه متعارف را، از بورژوازیاش گرفته تا تودههای مبتذلش را، دشمن خود میداند. یک دندی باید تلاش کند که، بنا به معیارهای خود، فردی برجسته و پرهیزکار شود، هیچ چیز دیگری اهمیت ندارد. دندی نه مرد عمل است و نه در جستجوی خرد. او نیازی ندارد که بلند همتیاش مورد تحسین مردم قرار گیرد، او فقط میخواهد بطور ذهنی آگاه به این امر باشد که وی بی همتاست. برای همین است که وقتی تتلو در ترکیه دستگیر میشود برای هوادارانش پیام میگذارد که: “من هر کاری از دستم بر میاومد براتون کردم”! او برای خودش رسالتی قائل است او یک منش و یا تفکری دارد، هر چند در پی خردورزی نیست.
او در واقع یک قهرمان مذهبیست که وارونه شده – یعنی یک اهریمن، یک عصیانگر، یک سرکشی که آزادی خویش را با عدم فرمانبرداری از دستورات، محک میزند. عملکرد راستین دندی مابآنه عملکردیست کاملا خودانگیخته و بی غرض، چرا که تنها عملی که غیر ضروری و بدون انگیزه است، میتواند حقیقتا بیانگر عملکرد آزاد فرد باشد. تتلو پایان رنج مزمن ایرانی در ریاکاری و اعتماد بنفس پایین است. او مفهومی از هنر را پیش میکشد که “خودبودگی” یا “من” شاکله اصلی آنست. کاری که فی المثل ون گوگ هلندی در آثارش کرده است (البته این مثال در وجه توصیف یک پدیده است و نه تعریف از آن)
ون گوگ میدانست که هنر میتواند فرد را قادر سازد که هم خویشتنِ خویش را دریابد و هم در عین حال او را از خود بی خود سازد. با این پیش زمینهی فکری بود که او میکوشید زبان هنری خاص خویش را بیآفریند تا شاید بتواند بواسطهی آن خصلتهای روان رنجورانهی خود را از خشم و حسادت گرفته تا شکمبارگی و خودپسندی، رها سازد. در این رهگذر، او تا جایی پیش رفت که قادر بود احساسات پاک و منزه بشری را بهسادگی در هیبت گلدانی از گلهای آفتابگردان تعبیه سازد. و تتلو هم با آن روان نژندی خاص خود در پی آفریدن زبانی است که “من” خودش را به ظهور برساند. برای همین است که روح زمانه را با خود دارد، او به هر چیزی که هنجار است و موجود است میتازد. از این رهگذر یک پسامدرنیسم است و روح سرکش ایرانی را نه در خدمت ایدئولوژیها بلکه در خدمت نمایش خود بکار میگیرد. یعنی جوهره اصلی “من”. برای همین است که من معتقدم او پایان ریاکاریهای مزمن ماست. او دقیقا با زبانی صحبت میکند که ما در محاورههای خود و در خلوت خویشتن با خود بکار میبریم. ما او را به سبب ناسزاهایش توبیخ میکنیم در حالیکه در خلوت خود این نحو از بروز را دوست داریم. ظهور تتلو و تتلیتیها در ایران در وجه هنری و اجتماعی که دارد بهمان اندازه مناقشه انگیز میتواند باشد که ظهور بابیگری در عهد ناصرالدین شاه قاجار. هر چند ابعاد سیاسی در تتلیتیها کمتر نمود پیدا میکند و این ناشی از روح زمانه است. در حقیقت تتلیتیها را باید جدی گرفت، آنها از گسستی آشکار با ما سخن میگویند و ایرانی که رخ مینماید.
انتهای پیام
فعلا توبا بغوبغوی تتلوشادباش وشادزی….واز همه بالاتر بر ذهنیت های پریشان اولترامدرنت بناز…..وقتی تو وتو های دیگربرابتذال صحه میگذاری وارمانهایت هم درهمین دائره تتلوهابچرخد وبچرخد..چون انانیکه تمکین واطاعت مطلق رااز نسل قبل ندیدنداکنون تتلوهارامی رویانندتا بلکه سکسولوژیسم بتواند انرامهیاکند…افتاد؟؟؟؟یاهنوز نمی خواهد بیافتد….
شما فعلا سرتو بنداز پایین ک تو و امثال تو ما رو بدبخت کردین با اون رای دادنتون.امثال شماها بخاطر لخت شدن بقیه رو بدبخت کردین .
بله بایدم از تتلو بدتون بیاد چون دستتونو رو میکنه
ی مشت ادمای دروغگو و ریاکار آدمای فحاش آدمای بیخود
بایدم از امثال تتلو بترسین
ظاهرا شما درک درستی از پیام من نداشتی..تتلو وتتلوها نمونه ای از نسل سرخورده ای هستند که به انها وپدرانشان دروغ گفتند ..خود وپدرانشان به هرکس وگروه امید بستند بجز ناکامی ندیدند…..ولی فردی که اینچنین بخودجرات توهین وهرزه سرایی برعلیه مفاخر فرهنگی ما(که اتفاقا هرگز به دروغ دل نبستند وتمکین نکردند)میکند وفارغ از اینکه شخص مطرح ابزاری برای قدرت پرستان شد..نه از شخص وی بلکه روش وشیوه اعتراض او را میستاید….درجهان ما اعتراض همیشه وجود داشته از بیتل ها تا هیپیسم و و و و و و…….وبالاخره نهیلیسم وحشتناکی که درحا ریشه دواندن است ..امارخودکشی های دانشجویان خودپیام وحشتناکیست…هرچند گوش ها کر چشم ها کورولی زبان های تامات سرا وستایندگان قدرت همچنان…….
شما هم خیلی غرض ورزانه نوشتین
کی گفته شماها عاقلین و اون دیوونه
کی گفته میتونین بقیه رو تحلیل کنین
شاید حق بااون باشه و شماها اشتباه کنین
بسیار تحلیل خوب و تحسین برانگیز بود. تشکر
بودن یا نبودن مهم تین است تین که میگی پاشید بیایم دم زندان یادم به جمله معروف خودت افتاد م هر سخن جایی هر نکته مکانی دارد شما هم مثل ما هشتاد ملیون دیگه بود و نبودت فرقی نداره اوسو بغ بغو. تو زندان اصل مطلبو لا ندی خوش باشی
یه جوری تحلیل می کنی انگار مردمو شل مغز فرض کردی ……
من هم متولد فصل نو هستم ولی خواست من تفکر امثال تتلو نیستن ….
غرض در متن شما موج می زنه
چرا دلتون میخواد حرف مفت بزنین زورتون میاد تتلو انقد تو همه چی انقد موفقه و کسی نمیتونه بکوبتش به جای این که دربارش حرف بزنین شماام برین یه کار سازنده انجام بدید نه حرفای چرت و پرت و بیخود زورتون میاد وقتی میبینین ماانقد پشتشیم و هیچ طرفداری مث ما نیست چون عشق بین ما دوطرفس شما حق ندارین نظرخودتونو به ما تحمیل کنین هی شجریان شجریان بسه هرکسی میتونه صداشو بندازه پس کلش چه چهه بزنه نیم ساعت وایسه دوباره چه چهه بزنه یاد بگیریم به سلیقه هم احترام بزاریم تتلیتیا نه با کسی دشمنی دارن نه کار با کسی دارن فقط خواستشون اینه این احترام مطقابل باشه وگرنه اگه بخوان از شماام بد تر رفتار میکنن دست از سر ما بردارید سرتون تو زندگی خودتون باشه
ظاهرا شما هم مانند ان نویسنده چنان شیفته شده ایدکه تفاوت طرفداری را بطور معمول با توهین وهرزه درایی درباره شجریان نمی دانید….اقایان تتلو هرچه هست تتلوست با حامیانی..ولی چرا به شخصیت های دیگری توهین رواباشد….واما پاسخ ان mh tatalo اری مارای دادیم ولی انزمان صداقتی وجود داشت.دروغی گفته نمیشد ستایشگران را صله که نمیدادندخاک هم دردهانشان می پاشیدند باتباران وپاکان محصورنبودند درستکاران وصادقان ممنوع التصویرنبودند…و و و و ……وفسادواختلاس ودروغ بازارمکاره اش رونق نگرفته بود….افتاد؟؟؟؟ماهم زخمی ومجروحیم..بقول شاملودرد مشترکیم…..
عاخ دمت گرم حرفه دله منو گفدی..بابا بخدا مانمیخواییم ک بیایید تتلیتی شید فقد احترام بزارید ب سلیقه ها منو رفقام دیوونه وار استعداده امیرو تو سرودن ساختن و خوندن شعر میستاییم و ازش ممنونیم ک تو این دنیایی ک هیچ چیزه ارزشمندی واس ادامه ی زندگی برا عادم نداره یه شخصی مثله امیر باعثه ب وجود اومدنه این همه حسه خوب حداقل برا من یکی شده.و یکی از ارزوهام اینه ک فقد بغلش کنمو با تمامه وجود بعش بگم ک سلطان تویی امیر همه اداتو در میارن ..هه
امیرم ایشالا یع روز ط برجه میلاد ببینمت ..تا اون روز میجنگم برات اینقدر میجنگیم تا همه چی عوض شه …
من از اول هم از این یارو ” قانج ” خوشم نمیومد ، چه …یه که این همه آدم سبک مغز تر از خودش دارند میپرستند این ان رو والله
تتلو که کلا ازش خوشم نمیاد ولی شجریانم معلومه که نثل جدید از آهنگاش خوششون نمیاد البته قصد بی احترامی نیست ولی اگر زمینه ی خوبی رو برای هنرمندان فراهم کنند مردم به تتلو و امسال اون روی نمیارند
بعد از خدا تو این دنیا بالاتر از پدر و مادر نداریم ،کسی که تو آهنگاش به پدر و مادرش هم فحش میده و برای دهنش اندازه چاه توالت ارزش قائل نیست کار سازنده انجام میده ؟ این یارو متن آهنگاش رو هم مواد میزنه بعد مینویسه من نمیفهمم چی میگید شما ها که مثلا طرفدارشید واقعا براتون متاسفم ، حداقل برا یه کسی دل بسوزونید و طرفدارش باشید که ارزنی برای خودتون ارزش قائل باشه . بعدشم آدم بد باشه ولی دو رو نباشه ، این آقا خودش رو به اخوند ها چسبوند بعد فرار کرد ، خنده داره واقعا
برادر وقتی اطلاعاتت کافی نیست غلط میکنی نظر میدی هه
من فقط یک جمله میگم….فقط یک جمله…..اونم اینه که وجود کلمات قلمبه سلمبه تو یه متن دلیل بر درستی و صحت اون متن نیست.
این نقد ،بسیار درسته