پاسخی به عبدالله شهبازی دربارهی علی اکبر صالحی
یکی از مخاطبان انصاف نیوز که دکتر علی اکبر صالحی را سالهاست از نزدیک میشناسد، در واکنش به یادداشت تلگرامی عبدالله شهبازی تاریخ پژوه با عنوان «باز هم علیاکبر صالحی و قرةالعین» در متنی ارسالی نوشت:
سلام و احترام. دکتر علی اکبر صالحی شخصیتی بی نظیر، با تقوا و الگویی مثال زدنی است. بنده سالهاست که او را از نزدیک میشناسم. با شناختی که از او دارم دکتر صالحی جواب عبدالله شهبازی را نخواهند داد و وی و تهمتهایش را به خدا واگذار میکند. جواب دادن به این فرد ارزشی ندارد، انشالله کسانی که بی اطلاع اینگونه موضوعات را نقل میکنند هم مراقب باشند که با طناب پوسیدهی یک تودهای به چاه نیفتند؛ عبدالله شهبازی که از توابین تودهای است بهتر است بجای پرداختن به دیگران، عیوب خود را اصلاح کند.
ضمن اینکه قرآن کریم در ۵ جا فرموده: ولا تزر وازره وزر اخری..
دکتر علی اکبر صالحی از نوادگان شهید ثالث و حاج ملا صالح برغانی است، مقام معظم رهبری نیز در یکی از نشستهای خصوصی دکتر صالحی با ایشان نیز به شهید ثالث اشارهای داشته و به ایشان گفتند آقای صالحی! خاندان شما را بنده بهتر از شما میشناسم.
آنجا هم که عبدالله شهبازی میگوید دکتر صالحی در پیام تسلیت به دکتر مجید شهریاری استاد و برجستهترین دانشمند هستهای کشور عبارت قره العین را بکار برده است، برگرفته از شعر حافظ است که در غم از دست دادن فرزندش وی را نور عین خطاب کرده و میگوید:
قرة العین من آن میوه دل یادش باد
که چه آسان بشد و کار مرا مشکل کرد
این غزل را حافظ برای فرزند مرحومش سروده است که بنا به تایید متخصصین فن، از سوزناکترین غزلهای پارسی است.
فارغ از همهی این حرفها، عمهی پدر دکتر صالحی هرچه بوده چه ربطی به وی دارد، فرزند نوح هم ناخلف بود پس تمام فرزندان و نوادگان نوح ناخلف بودند.
امیدوارم مخاطبان فرهیخته، از انتشار مطالب هجو و بی اساس خودداری فرمایند.
بههرحال من باب توضیح عرض کردم، نکند خدای نخواسته آخرتمان را بهخاطر اراجیف یک تودهای تائب خراب کنیم.
انتهای پیام
بنده مطلب بالا را خواندم؛ مطلب آقای شهبازی را هم خواندم. اولی سرشار از فحش (به خیال نویسنده) و تهی از هر نوع استدلالی بود. تنها به آقای شهبازی می گفت تو خیلی آدم بدی هستی و ما خیلی خیلی خیلی خوبیم. دومی (مقاله آقای شهبازی) سرشار از استدلال و مدرک بود. بهتر است نویسندگان ما یاد بگیرند چگونه بحث کنند. برای یادگیری بحث خواندن ترجمه فارسی تهافت الفلاسفه بد نیست. کتابی نوشته غزالی متعصب که با وجود تعصب قوی ترین برهان مخالفان را نقل و سپس آن را نقد می کند.
عالی. بی اخلاقی در ام القرای جهان اسلام تمامی ندارد!
این ادبیات در دیاری گه صاحبنظران باسوار وژرف اندیش را خانه نشین وممنوع المنبر وممنوع المنظر کرده اند امر عجیبی نیست…