ایران چقدر و چطور از توافق طالبان با آمریکا سود میبرد؟ | گفتوگو با سه کارشناس
/ مجلسی، محبعلی و ملازهی از توافق صلح طالبان و آمریکا میگویند /
بابک مجیدی، انصاف نیوز: فریدون مجلسی دیپلمات پیشین در گفتگو با انصاف نیوز گفت: برای بازگشت ثبات به افغانستان بعد از توافق طالبان با آمریکا به زمان زیادی نیاز است. از سوی دیگر قاسم محبعلی مدیرکل پیشین وزارت امور خارجه گفت: ایران از این توافق سود خواهد برد و در افغانستان بازار خود را خواهد داشت. ملازهی تحلیلگر مسائل افغانستان نیز معتقد است ایران نقشی در این توافق ندارد و یک معامله میان طالبان، آمریکا، عربستان سعودی، پاکستان و امارات است.
بعد از نزدیک به دو دهه، جنگ میان طالبان و آمریکا به پایان رسید و این دو به یک توافق مشترک رسیدند. از طرفی برخی معتقدند این توافق باعث خواهد شد طالبان از فاز نظامی وارد فاز سیاسی شود و در سیاست افغانستان نقش ایفا کند و خروج نظامیهای آمریکا از افغانستان باعث میشود به مرور ثبات و امنیت به این کشور بازگردد. آیا این توافق به نفع افغانستان، ایران و خاورمیانه خواهد شد؟ عربستان، امارات و دولت افغانستان چه نفعی از این توافق خواهند برد؟ آیا این صلح پایدار است؟
متن گفتوگوی انصاف نیوز با قاسم محبعلی، فریدون مجلسی و پیرمحمد ملازهی درباره توافق طالبان با آمریکا را در ادامه بخوانید:
مجلسی: بازگشت ثبات به افغانستان به زمان زیادی نیاز دارد
فریدون مجلسی دیپلمات پیشین ایران و کارشناس مسائل بین الملل، درباره توافق طالبان با آمریکا گفت: ما در پس پردهی مذاکرات نیستیم و فقط میتوانیم حدس بزنیم که چه شد آمریکا با دشمنی که به جنگش رفت که آن القاعدهای که فاجعه ۱۱ سپتامبر را به بار آورده بود، پناه داد و حتی به بهای ویرانی و جنگ هم حاضر نشده بود آنها را تحویل دهد. بعد هم با به درازا کشیدن این جنگ و ادامهی خشونتهای طالبان شکست خورده، خسارات زیادی هم به آن کشور وارد کرد، حالا با آنها وارد مذاکره شده و سعی میکند به یک نحوی در افغانستان آشتیِ ولو متزلزلی به وجود آورد و بتواند پای خودش را بیرون بکشد.
اما در کنار این حدسها، واقعیتهایی هم وجود دارد. طالبان در اینکه پدیداریشان و عملکردشان و آن قتلعامی که از دیپلماتهای ایرانی کردند، نشان میدهد یک نوع خشونت ذاتی با جمهوری اسلامی و اعتقادات پایهای آن دارد، ولی در مواردی دیدیدم و شنیدیم و حتی اعلام شد تماسهایی هم با آنها برقرار شده بود. ولی در واقع طالبان بیشتر از پاکستان و عربستان تغذیه میشده، بیشتر در برابر به قدرت رسیدن یک حکومت شیعه در ایران، آنها با یک حکومت متعصب سنی و شیعهکش برای خصومت با جمهوری اسلامی ساخته و پرداخته شدند.
اکنون که آمریکا به یک نوع بن بست رسیده و در این کوها زن و بچه مردم را بزند و بکشد و بدنامی بیشتری به بار بیاورد که اینها را بسوزاند و از بین ببرد، که دیگر دنیا عملا این اجازه را نمیدهد، به همین خاطر درصدد آن است که با یک راه آبرومندانهتری اینها را کنار هم بنشاند و برود.
ولی در کنار آن باز یک نوع رقابت خصومت آمیزی هم با جمهوری اسلامی وجود دارد و آن این است که طالبان بخش پشتو زبان و پشتون نشین افغانستان هستند. اگر قرار باشد برای آنها اقلیمی مانند اقلیم کردستان عراق درست شود، بر خلاف کردستان که دارای یک نوع دید مدنی و فارغ از آنگونه تعصبات است، برای اینها یک حکومتو اقلیمی بوجود میآید با همان تعصبات که یک نوع ترساندن فرهنگ فارسی در آن بخش از افغانستان خواهد بود. در بخش فارسیاش هم شاید کوشش شود علیرغم وحدت فرهنگی و زبانی نوعی رقابت مدنی بوجود بیاید.
کمکهای عربستان و تاحدی پاکستان که حرکت طالبان را تا امروز همین کمکها زنده نگه داشته است ادامه خواهد یافت. برای اینکه عربستان در سرزمینی که یک حکومت غیر فارسی در سرزمینی که همیشه به فرهنگ فارسی تعلق داشته پدید بیاید خشنود خواهد شد؛ این بخشی از رقابت بینالمللی است که در ستیز شیعه و سنی و ایران و عرب با حمایتها و رقابتهای آمریکا در جریان است.
مجلسی درباره بازگشت ثبات به افغانستان بعد از خروج نیروهای آمریکایی گفت: پیشتر با خروج انگلیسیها، ثبات افغانستان واحد یکپارچه برگشت. ولی در این مورد، در آن کشور کوهستانی و مسلح، بازگشتن ثبات به زمان بیشتری نیاز دارد. خصوصا خشونتهای جنایتبار و خونریزیهایی که صورت گرفته، زخمهای انتقام جویانهای به وجود آورده که قدری کار را مشکل میکند. ولی در هر حال شاید سرگرم شدن هر دو گروه به مسائل داخلی اقلیمی خودشان، باعث شود که از پرداختن به مسائل دیگر مثل توسعه طلبی در درون سرزمین و گرفتن سهم بیشتر انصراف دهند.
شخصا معتقدم، تفکر نظامیگرایانهای که در افغانستان به وجود آمده و کسب و کاری که مبتنی بر کشت تریاک است این اجازه را نمیدهد که در آنجا به سرعت و به سادگی یک نظام اعتدالی و یک آرامش کاملی به وجود بیاید، قطعا این به زمان خیلی طولانیتری احتیاج دارد.
این تحلیلگر سیاسی در پاسخ به اینکه چقدر این احتمال وجود دارد طالبان بعد از خروج نیروهای آمریکایی با استفاده از خشونت، قدرت را به دست نگیرد، گفت: این کار بعید است. اگر طالبان بخواهد از خطوطی که برایشان تعیین میشود پیشتر بیاید، اولا در برابرشان یک مقاومت جدی از سوی جماعت مدنی افغانستان هست و بعد طالبان با یک مهاجرتی از مرزهای درون خودشان هم مواجه خواهند شد. برای اینکه خصوصیت حکومتی آنها اقتضا میکند که گروههای تحصیل کردهتر و کارشناسان سعی میکنند به بخش دیگری که قابل تحمل است بگریزند. احتمالا آمریکا از حامیان اصلی طالبان، یعنی عربستان و پاکستان تضمینهایی گرفته است، وگرنه آنها اصلا بعد از آن شکست نمیتوانند دوباره یک عده آدم فقیر بدون درآمد رو پای خودشان بایستند برای یک همچین مقاومتی؛ همواره به منابع مالی نیاز است که در اختیار اینها قرار بگیرد و بتوانند آن موتورها را بسازند، آن سلاحها و مهمات را در اختیارشان قرار دهد، همهی خمپاره اندازهها و سلاحهای روی دوشی و همه اینها هزینه داشته است. فکر میکنم کسانی که با آمریکا رابطهی نزدیکی دارند و حامیان طالبان هم هستند یک تضمینهایی از آنها گرفتهاند و در غیر اینصورت بازگشت هوایی، بمباران و ضربه زدن کار سختی نخواهد بود. چون وقتی یک اقلیمی در اختیارشان قرار بگیرد، در یک شهرهایی مستقر خواهند شد و بمباران آن شهرها برای طالبان هزینه انسانی و مالی بیشتری به بار خواهد آورد و آنها را مجبور به تمکین بیشتری خواهد کرد .
مجلسی درباره نقش ایران در توافق امریکا و طالبان گفت: ایران زمانی سعی کرده بود با طالبان ارتباطاتی برقرار کند و خوشبختانه این کار را علنی کرد که موجب گلایهی دولت افغانستان نشود و توضیحاتی هم داده بودند، من فکر نمیکنم برای ایران نقش زیادی باقی بماند. ایران اگر بخواهد در افغانستان به نقش نظامی خودش ادامه دهد به جز زیان، تاثیر بیشتری نخواهد داشت. ولی در شرایط احترام به استقلال افغانستان میتواند به توسعهی روابط فرهنگی و اقتصادی که روابط مهمی هستند ادامه دهد. چون افغانستان امروز کشوری است که به فولاد، سیمان، میلگرد، گچ، خوراک غذایی و خیلی از تولیدات ایران نیاز دارد؛ به اتمام خط راهآهن مشهد که به هرات متصل میشود نیاز دارد به بندر چابهار نیاز دارد و بهتر است ایران به توسعهی روابط فرهنگی و اقتصادی بپردازد.
محبعلی: ایران از توافق طالبان با آمریکا سود خواهد برد
قاسم محبعلی مدیرکل پیشین وزارت خارجه درباره توافق امریکا با طالبان و اینکه چقدر به نفع خاورمیانه است گفت: آمریکاییها بعد از دو دهه جنگ بی سرانجام در افغانستان به دنبال این هستند که راه حلی برای خروج خودشان پیدا کنند. این راه از طریق جنگ تامین نشد و نتوانستند به صورت کامل طالبان را سرکوب کنند. از طرفی طالبان هم بعد از سالها شاید به این نتیجه رسیده که از طرق نظامی امکان پیروزی ندارد و شاید بهتر باشد با میانجیگری بعضی کشورها مانند قطر و پاکستان از طریق سیاسی اهداف خودش را دنبال کند. بنابراین اگر جنگ در افغانستان خاتمه پیدا کند، امنیت و ثبات در افغانستان برقرار شود و در راه توسعه و پیشرفت قدم بردارد به نفع کشورهای همسایه از جمله ایران است. ایران از این توافق سود زیادی خواهد برد؛ چون مسیر رشد در افغانستان بالا برود طبیعتا از لحاظ اقتصادی گسترش پیدا میکند و میتواند به یکی از بازارهای بزرگ و قابل توجه ایران تبدیل شود. بنابراین در هریک از کشورهای همسایهی ما صلح و ثبات برقرار شود ، میتواند به نفع منافع ملی ایران باشد.
محبعلی در پاسخ به سوالی مبنی بر بازگشت ثبات به افغانستان بعد از خروج نیروهای آمریکایی، گفت: این بستگی به پایبندی طرفین به توافق دارد و بعید میدانم آمریکاییها به این سرعت از افغانستان خارج شوند. برای این کار باید پروسهای طی کنند و در عین حال خروج نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان و عراق همراه با یک توافقنامه خواهد بود که امنیت افغانستان با موضع و امنیت آمریکا گره خواهد خورد. باید صبر کرد دید بعد از توافق آمریکا با طالبان آیا طالبان و دولت افغانستان هم موفق به صلح می شوند؟ و آیا طالبان اسلحه را بر زمین میگذارد و از از طرق سیاسی میخواهد وارد عرصهی سیاسی افغانستان شود؟ یا نه ؛ چون درغیر اینصورت ممکن است باز هم جنگ ادامه پیدا کند.
محبعلی درباره احتمال قدرت گرفتن طالبان از طریق خشونت بعد از خروج نظامیان آمریکایی گفت: این احتمال هست، شاید کسانی که در پاکستان و افغانستان از طالبان حمایت میکنند به دنبال همین باشند که با خروج آمریکاییها دولت توانایی دفاع از خود را نداشته باشد و بتواند بر کابل و نیروهای شمال پیروز شود. اما باید توجه داشته باشیم هم آمریکاییها و هم دولت افغانستان حتما تجربه گذشته را دارند؛ بعید است همانند زمانی که شوروی سابق از افغانستان خارج شد و حکومت مجاهدین در آنجا شکل گرفت عمل کنند. در آن زمان هم آقای برهان الدین ربانی توافق انتقال قدرت را که قرار بود طبق آن هر شش ماه یکبار یکی از سران گروه هفتگانه قدرت را به دست بگیرد، زیر پا گذاشت و حکومت را ادامه داد و در نتیجه، جنگ داخلی شروع شد و طالبان به قدرت رسید. به هر حال هردوطرف در عین حال که مذاکره میکنند طبیعی است که تمام حرفها را پشت میز مذاکره نمیزنند، ممکن است چه طرف آمریکایی و چه طالبان مقاصد پنهانی هم داشته باشند .
مدیرکل پیشین وزارت امور خارجه درباره نقش ایران در توافق آمریکا و طالبان گفت: من فکر نمیکنم ایران علاقهای به صلح میان آمریکا و طالبان داشته باشد؛ ولی فکر میکنم صلح و ثبات در افغانستان به نفع ایران و منطقه است.
ملازهی: ایران نمیتواند نقشی در این توافق داشته باشد
ارزیابی ملازهی درباره توافق میان طالبان و آمریکا گفت: واقعیت این است که حداقل این توافق خیلی به نفع مردم افغانستان نیست. برای اینکه هم دولت افغانستان را دور زدند و توافق فقط بین امریکاییها و طالبان است. وعدهای داده شده که مذاکرات بین الافغانی باشد، یعنی بین دولت مرکزی و طالبان. اما حقیقت این است که الان دولت مرکزی در افغانستان وجود ندارد تا طالبان بخواهد مذاکره کند. بحث اول این است که آقای اشرف غنی مدعی است در انتخابات پیروزی شده و میخواهد دولت تشکیل دهد. آقای عبدالله عبدالله هم مدعی پیروزی است و میخواهد دولت موازی تشکیل دهد. از این دو دولت طالبان حاضر است با کدامیک وارد مذاکره شود. اما مسئلهی دوم ابهامی است که بین نیروهای طالبان و امریکایی مطرح است؛ آیا امریکاییها به طور کامل افعانستان را تخلیه میکنند یا نه! مفاد محرمانهای در قرارداد وجود دارد که آمریکاییها بعضی از پایگاهها را حفظ کنند و اکثر نیروهایشان را البته خارج میکنند بحث جدایی است. اما اگر امریکاییها در حد پایینتری حضور نظامی در افغانستان داشته باشند، در آن صورت همچنان در مورد حضور نظامی آمریکاییها بحث باقی خواهد ماند.
نکته دومی که ابهام دارد وضعیت نظامی طالبان است. آیا آنها حاضرند خلع سلاح شوند و نیروهایشان را مرخص کنند؟ آیا قبول میکنند به حزب سیاسی تبدیل شوند و در قالب آن عمل کنند؟ همهی اینها ابهاماتی است که وجود دارد. اما در اینکه آمریکاییها و طالبان صلح کردند تردیدی نیست. طالبان و آمریکا توافقنامه را امضا کردند؛ اگر دو طرف پایبند به توافقنامه باشند جنگ بین طالبان و آمریکا تمام شده است آن حالت اشغال هم که آمریکاییها بر افغانستان داشتند تمام شده است اما بنظر من شکل حضورشان به گونهای دیگر ادامه خواهد داشت.
ملازهی درباره بازگشت ثبات به افغانستان بعد از خروج نیروهای آمریکایی گفت: سخت است بگوییم ثبات برمیگردد. برای اینکه توافق بین شورای کویته با آمریکاییها است. ما ۲۳ گروه دیگر داریم که بعضیها از طالبان جدا شدند و احتمال دارد که بعضی از فرماندهان نطامی که الان در میدان جنگ هستند و با این توافق موافق نیستند آنها هم به گروههای دیگر اضافه شوند. بنابراین بحثی نیست که طالبان، شورای کویته و آمریکاییها به توافق رسیدند و قرار داد صلح امضا کردند. اما تکلیف بقیهی نیروهای مسلح چه خواهد بود؟ آیا آنها از طالبان تبعیت میکنند و دست از جنگ برمیدارند؟ آیا داعش که در مناطق مختلف حضور خود را در یکی دوسال اخیر پررنگ کرده، بعد از شکستی که در خاورمیانه خورد و سرزمین2هایش را از دست داد و در خراسان اعلام خلافت کرده (در اصطلاح آسیای مرکزی، افغانستان و جنوب آسیا) آیا آنها هم دست از جنگ خواهند کشید یا نه، داعش همچنان به جنگ ادامه خواهند داد؟ به نظر میرسد که اگر همه این مسائل را در نظر بگیریم میشود گفت در کوتاه مدت ممکن است بازیگران جنگ تغییر کنند ولی جنگ پایان پیدا نکند.
همچنین این تحلیلگر مسائل افغانستان درباره احتمال قدرتگرفتن طالبان بعد از خروج نیروهای نظامی آمریکا گفت: به نظر طالبان نسبت به گذشته هوشیارتر شده است و این را میدانند اگر دست به خشونت بزنند بقیه گروههای قومی مثل تاجیکها، ازبکها و هزارهها هم ممکن است دست به سلاح ببرند و آنها نتوانند به اهدافشان برسند. به نظر میرسد طالبان در مذاکرات قطر پذیرفتند که دست به سلاح نبرد و در مرحله اول از طریق ساز و کارهای دموکراتیک، شریک قدرت شوند و بعد در انتخابات شرکت کنند و چون پایگاه اجتماعی قویتری دارند و منسجمتر از بقیه گروهها و احزاب هستند و با توجه به اختلافاتی که در دولت افغانستان است، و دو تیمی که با هم تضاد دارند و مسائل قومی و مذهبی هم وجود دارد، حدسم این است که طالبان دست به سلاح نبرد و از طریق سیاسی سعی کنند به قدرت برسند. به نظر میرسد آقای خلیلزاد آنهارا قانع کرده که شما از طریق نظامی به قدرت نمیرسید و آمریکاییها این اجازه را به شما نمیدهند؛ اما از طریق سیاسی این شانس را دارید. با توجه به اینکه طالبان منسجمترند و پایگاه اجتماعی قویتری نسبت به بقیه گروهها دارند؛ بخصوص در مناطق غیرپشتونشین هم علمایی از ازبک و تاجیک که با شورای کویته همکاری میکنند آنها هم در مناطق قومی آدم دارند؛ بحث اسلام و اسلام گرایی است و در مجموع شاید اگر طالبان به سمت راه حل سیاسی با دولت مرکزی بروند و در انتخابات شرکت کنند، این شانس را دارند که به قدرت برسند.
همچنین ملازهی درباره نقش ایران در حل این معادله گفت: واقعیت این است که این قرارداد صلح در واقع یک معامله ۳ یا ۴ جانبه بین آمریکا، طالبان، پاکستان، عربستان سعودی و امارات است. اگر رقابتهای ایدئولوژیک بین ایران، عربستان و امارات را در نظر گرفته شود، به نظر نمیآید ایران از این معامله چیزی به دست بیاورد. موضع مسلط را به لحاظ ایدئولوژیک عربستان و به لحاظ سیاسی پاکستان خواهد داشت و ایران جایگاه خیلی مهمی نه در گروههایی که با قبلا با ایران کار داشتند و نه در دولت آینده نخواهد داشت، البته مناسبات عادی میتواند داشته باشد. اما اینکه ایران بتواند نقش پررنگی داشته باشد نیست. آمریکاییها هم مایل نیستند ایران صاحب نقشی در عرصهی سیاسی باشد.
انتهای پیام