یادآوری دو نمونهی موفق مدیریت بحران در دههی ۶۰ و ۸۰
سجاد ستایشی فعال دانشجویی و سخنگوی اسبق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علومپزشکی تهران در یادداشتی که در اختیار انصاف نیوز قرار داد، دربارهی وضعیت کنونی کشور در مواجهه با ویروز کرونا و چگونگی مدیریت بحران نوشته است:
عجیب است در شرایطی که ریاست محترم ستاد ملی مدیریت بیماری کرونا به مردم توصیه مؤکد میکند که در خانه بمانید و همچنین دیگر مسئولین حوزه سلامت نیز، چنین توصیهای دارند اما همچنان در ادامه صحبتهای همان مسئولین محترم شاهد آن هستیم که از نحوه شیفتبندیها و یا افزایش و کاهش ساعات اداری صحبت میکنند، بهطوریکه همین چند روز پیش درگیری و کشاکشی در مورد تغییر ساعت کار ادارات تهران و یا تعطیلی و سپس لغو تعطیلی استانهای قم و البرز مطرح شد.
مشخصاً این نشان از یک «تناقض» بزرگ هم در گفتار و هم در عملکردهاست که امروز شاید یکی از اصلیترین دلایل ثبات بحران در مدیریت کشور باشد. اگر تلاش کنیم به یافتن ریشه مشکلات و علتالعلل آنها مشخص میشود که از اصلیترین ادله، میتوان به عدم پذیرش اشتباهات در تصمیمگیریها و از آن بدتر اصرار بر ادامه همان اشتباهات نام برد که نمونه آنرا در جلوگیری از قرنطینه استان قم و دیگر استانهای اصلی درگیر با این ویروس منحوس دید که اگر در همان ابتدا صورت میگرفت کار به اینجا و این شیوع گسترده نمیکشید و در همان مناطق خاص متوقف میماند و کار را سختتر از این نمیکرد.
اما راه حل مشخصاً آن است که ابتدائاً با مردم صادق بود و تصمیماتی که همچون دولت قبل در فضایی که بعضاً توأم با دوری از واقعبینیها بود لغو شده و از هماکنون فرآیندهای غلط متوقف و تصمیماتی هرچند دیر اما شجاعانه و به دور از وهم و خیال و شعارزدگی و متناسب با شرایط زمانی جدید اتخاذ گردد، از آن مهمتر مردم را با خود همراه ساخت.
واقعیت آن است که فقط با حرف زدن و «باید بشود» نمیتوان مسائل کشور را حل کرد حتی اگر روز شنبه را برای خود، مبدأ حل مشکلات و عادی شدن وضعیت کشور اعلام نماییم چرا که آنچه که در برخی از مناطق کشور در حال رخداد است نامی جز فاجعه نمیتوان روی آن گذاشت؛ اگرچه تزریق امید به جامعه و تداوم توصیههای دینی و اخلاقی توأم با توصیههای علمی و بهداشتی امروز، خود از اوجب واجبات است.
راه حل بعدی که وجود دارد آن است که از ظرفیت کسانی که در مدیریت چنین بحرانهایی کارنامهای موفق داشتند و بهاصطلاح اهلیت دارند استفاده شایسته و بایسته گردد.
ازقضا دو نمونه مهمی که در کشور شاهد بودیم، یکی در دوران دفاع مقدس و جنگ نظامی بود که برای نمونه امید به زندگی از ۵۱ سال به حدود ٦١ سال در این دوران افزایش یافت درحالیکه اصولاً این میزان بایستی در شرایط جنگی کاهش یابد و یا نرخ مرگومیر کودکان زیر ۵ سال از حدود ۱٤٠ مورد از هر ۱۰۰۰ نفر به ٦٨ مورد کاهش یافت. در همین دوران هم نرخ مرگومیر کودکان زیر ۱ سال از ۱۰۰ مورد در هر ۱۰۰۰ تولد به ۵۳ مورد کاهش یافته است.
همچنین در دوران دفاع مقدس نرخ مرگومیر مادران در زایمان از ۲۲۰ مورد به ۵٦ نفر کاهش یافت.
نمونه دوم هم در بازه زمانی سال ۱۳۸۲ بود که وزارت بهداشت و درمان وقت که در آن زمان تحت مدیریت مسعود پزشکیان بود با برنامهریزیها و پیشگیریهای لازم از مدتی قبل نسبت به شیوع ویروس «سارس» و ورود آن به کشور علیرغم گسترش آن در برخی کشورهای جهان خصوصاً کشورهای آسیایی جلوگیری کرد.
برخی از این اقدامات که با همکاری و بسیج برخی دستگاههای دیگر نیز انجام شد عبارت بودند از، تشکیل یک ستاد در وزارت بهداشت و درمان پیش از ورود این ویروس به کشور جهت پيگيری موضوع، انجام اقداماتی جهت ایزولهکردن بيمارانی كه از كشورهای آلوده وارد ايران میشوند، بستری افراد مشکوک به سارس در بيمارستان، تخصيص سه بيمارستان امام خمينی(ره)، لبافینژاد و لقمان برای پذيرش بيماران مشكوک به سارس در تهران، اطلاعرسانی به مردم، اطلاعرسانی صحيح به وزارت امورخارجه، سازمان ايرانگردی و جهانگردی و ساير دانشگاهها و بيمارستانها، كنترل فرودگاهها، وجود يک پزشک در مسير پرواز و جداسازی بيمار مشكوک در ناحيه خاصی از هواپيما و… .
انتهای پیام
سال ٨٢ اينقد رفت و آمد ملي و بين المللي نداشتيم
در سال ٨٣ يك دختربچه بر اثر سرماخوردگي در روستا مرد و تيتر روزنامه ابرار شد
دهه شصت دولت و ملت همدل بودند