داستان دراز كتابهای بربادرفته | جواد طباطبایی
«جواد طباطبایی»، فیلسوف ایرانی در کانال تلگرامی خود نوشت:
«انتشار غیر قانونی فایل صوتی دو کتاب این جانب توسط یکی از کانالهای تلگرامی فرصتی است که من بار دیگر نظر خوانندگان و علاقهمندان را به وضع آشفتۀ بازار نشر جلب کنم. هفت هشت سال پیش فایل تصویری دو کتاب درآمدی بر تاریخ اندیشۀ سیاسی و زوال اندیشۀ سیاسی من در فضای مجازی انتشار پیدا کرد. از آن پس ناشر آن دو اثر تا آن زمان – نشر کویر – شکایتی علیه این جانب در دادگاه مطرح کرد و چون امکان یافتن مدیر سایت پخش کننده وجود نداشت دادگاه با تکیه بر ارزیابی یکی از کارشناسان حوزۀ کتاب نویسندۀ کتاب را به پرداخت بیست میلیون تومان محکوم کرد! تا آن زمان ناشر – محمدجواد مظفر، دبیر شورای انقلاب آغاز انقلاب اسلامی، مدیر کل وزارت ارشاد رئیس دورۀ اصلاحات، از اعضای اصلاحطلبان و بنیاد باران و مشاغل بسیار دیگر – پنج چاپ از هر یک از آن دو کتاب را بدون اطلاع و رضایت مؤلف منتشر کرده بود، هم چنانکه از آن پس نیز بار دیگر همان دو اثر را منتشر کرد و به طور رسمی در نمایشگاه کتاب فروخت. شکایت این جانب برای پرداخت پنج چاپ از هر یک از آن دو کتاب – ده چاپ در مجموع – و ارجاع به کارشناسی منجر به محکومیت نشر کویر و پرداخت تنها حدود شانزده میلیون تومان رایج ممالک محروسه برای ده چاپ شد.
آن چه از مراجعۀ از مکرر به دادگاه رسانه و فرهنگ بر من معلوم شد این بود که گویا حساب و کتابی در کار نیست. در این کشور، مؤلف برای ابد بدهکار ناشر است و ناشر هیچ تکلیفی ندارد، یعنی اینکه دادگاه نگفت که نخستین کسی که از انتشار غیر قانونی کتاب متضرر شده نویسنده است، نه ناشر! و چرا ناشر برای احقاق «حق» خود به جای شکایت علیه نویسنده علیه سایت منتشر کننده به دادگاه مراجعه نکرده است. وانگهی، اگر ارزش یک بار انتشار فایل تصویری کتاب برابر نظر کارشناس بیست میلیون تومان است همان کارشناس حوزۀ کتاب شانزده چگونه حق التألیف ده چاپ را شانزده میلیون تومان معین و دادگاه برابر آن حکم صادر کرده است!
باید امیدوار بود که مسئولان قضایی کشور که برای نظارت بر حُسن اجرای قانون، چنانکه قانون معین کرده است، گاهی برخی از احکام صادره از دادگاهها و نظرات کارشناسی را مورد بررسی قرار دهند تا بدانند که در دادگاهها چه میگذرد!
شاید کمابیش بدیهی باشد که دادخواهی نویسندهای که یکی از بیحقوقترین افراد – یعنی یکی از شهروندان فاقد حقوق – در برابر یکی از بزرگان اصلاحات و مدیران سابق ارشاد به جایی نرسد، اما اینک که یکی از کانالهای تلگرامی که خود را «بزرگترین آرشیو با موضوعات فلسفه، ادبیات، تاریخ، رمان، داستان کوتاه و نمایشنامه» معرفی کرده فایل صوتی دو کتاب و فایل تصویری چهار کتاب این جانب را منتشر کرده و در پاسخ به اعتراض محترمانه دهان به یاوه گویی گشوده. جای آن دارد که دو نکته را متذکر شوم :
1. امیدوارم خوانندگان و مراجعه کنندگان احتمالی به آن کانال توجه داشته باشند که با سوء استفادۀ احتمالی خود تیشهای به ریشۀ نهال رنجور تألیف و تحقیق در کشور میزنند و باید بدانند مرتکب کاری خلاف قانون میشوند. بهتر است همۀ کسانی که علاقهای به اعتلای فرهنگ کشور دارند آن کانال ترک و اگر به مدیران آن دسترسی دارند اعتراض کنند.
2. مسئولان فرهنگی و قضایی نیز باید بدانند که با بیاعتنایی به موازین حقوقی عِرض خود میبرند و به بینظمی فرهنگی در کشور دامن میزنند. اگر صدور احکامی از نوعی که پیشتر به آن اشاره کردم ادامه یابد قلمرو فرهنگی کشور به سرزمین سوخته تبدیل خواهد شد. وانگهی، اگر مسئولان نظارت بر فضای مجازی به جای «گیر دادن» به مسائل خصوصی و بیاهمیت دست دزدانی را که هزاران کتاب و سند را منتشر می کنند باز گذارند تا سرمایههای فرهنگی کشور را غارت کنند کشور به «کویر»ی تبدیل خواهد شد.
3. در این فرصت در مورد نشر کویر من همۀ مطلب را نگفتم، اما همین قدر میتوانم به برادران اصلاحطلب هشداری بدهم که با چنین «رجالی» که در صفهای کمشمار آنان رخنه کرده چرا «ماجرا تمام شده است»! بارها من به گوش همرزمان محمدجواد مظفر رساندهام که به خطا پای او را به وزارت ارشاد باز و او را مدیر کل و ناشر و از او حمایت کردهاند. شایسته است که اصلاحطلبان اصلاح را از صفوف فشردۀ خود آغاز و چنین فردی متخلفی را از خود برانند تا «معاندان» برای آنان حرف درنیاورند!
جواد طباطبايي/ واشينگتن/فروردين ٩٩»
انتهای پیام
جناب طباطبایی فرق کارمند دبیرخانه شورای انقلاب با دبیر شورای انقلاب را نمی دانند؟ دبیر شورای انقلاب شهید بهشتی بود. اختلاف با شخص چه ربطی به اصلاح طلبان دارد؟ فردی هتاک که حتی شارح فلسفه نیست چه ربطی با عنوان فیلسوف دارد؟ عقده گشایی هم حدی دارد.