دیدگاه امام خمینی نسبت به شورای رهبری چه بود؟
انصاف نیوز: در آستانه ی انتخابات مجلس خبرگان، یکی از موضوعاتی که مورد بحث های فراوانی قرار گرفته «شورای رهبری» است. اما دیدگاه امام خمینی در این باره چه بود؟
به گزارش خبرنگار انصاف نیوز، در سخنان امام خمینی در زمان حیات چند بار از لفظ «رهبر یا شورای رهبری» دیده می شود؛ یک پیام، یک سخنرانی و چند مورد در وصیت نامه در پی می آید:
## پیام در سال 1361
پیام امام پیش از اولین انتخابات مجلس خبرگان، خطاب به ملت در تاریخ 16 آذر ماه 1361 که با عنوان «انتخابات مجلس خبرگان رهبری» در صحیفه آمده است:
با اینکه در اهمیت مجلس خبرگان برای تعیین رهبر یا شورای رهبری، اینجانب کراراً تذکراتی داده ام، و حضرات علمای اعلام ـ دامت برکاتهم ـ به قدر کافی صحبت فرموده و اهمیت آن را گوشزد نموده اند، لازم دانستم که نکتۀ مهمی را به عرض ملت شریف برسانم، و آن اهمیت ویژهای است که این مجلس دارا می باشد …
## سخنرانی در سال 1362
سخنان امام در 22 تیر ماه 1362 که در جمع نایندگان مجلس خبرگان، با عنوان «رهنمودهایی به نمایندگان خبرگان رهبری و رهبران آینده» در صحیفه منتشر شده است:
با تأیید خداوند متعال جَلَّ و علا و پشتیبانی حضرت ولی اللّه اعظم، بقیه اللّه أرواحنا لمقدمه الفداء ـ بر حسب اصل یکصدوهفتم قانون اساسی جمهوری اسلامی، مجلس مبارک خبرگان، که به وسیلۀ آراء ملت عظیم الشأن ایران، شماری از علمای اعلام و حجج اسلام ـ ادام اللّه بقائهم ـ برای تعیین رهبر یا شورای رهبری انتخاب شدهاند، مفتوح گردید. …
… لازم است به رهبر محترم آتیه، یا شورای رهبری، تذکری برادرانه و مخلصانه بدهم: رهبر و رهبری در ادیان آسمانی و اسلامِ بزرگ چیزی نیست که خودبخود ارزش داشته باشد، و انسان را خدای نخواسته به غرور و بزرگ اندیشیِ خود وادارد. آن همان است که مولای ما، علی بن ابیطالب، دربارۀ آن گوشزد فرموده است. …
## در وصیت نامه
در وصیت نامه ی امام، هشت بار از عنوان شورای رهبری استفاده شده که در پی می آید:
1 و 2 : … و وصیت من به ملت شریف آن است که در تمام انتخابات، چه انتخاب رئیس جمهور و چه نمایندگان مجلس شورای اسلامی و چه انتخاب خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر، در صحنه باشند و اشخاصی که انتخاب میکنند روی ضوابطی باشد که اعتبار میشود مثلاً در انتخاب خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر، توجه کنند که اگر مسامحه نمایند و خبرگان را روی موازین شرعیه و قانون انتخاب نکنند، چه بسا که خساراتی به اسلام و کشور وارد شود که جبران پذیر نباشد. و در این صورت همه در پیشگاه خداوند متعال مسئول میباشند.
3، 4 و 5: … و باید بدانیم که اگر رئیس جمهور و نمایندگان مجلس، شایسته ومتعهد به اسلام و دلسوز برای کشور و ملت باشند، بسیاری از مشکلات پیش نمیآید؛ و مشکلاتی اگر باشد رفع می شود. و همین معنی در انتخاب خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر با ویژگی خاص باید در نظر گرفته شود؛ که اگر خبرگان که با انتخاب ملت تعیین میشوند از روی کمال دقت و با مشورت با مراجع عظام هر عصر و علمای بزرگ سرتاسر کشور و متدینین و دانشمندان متعهد، به مجلس خبرگان بروند، بسیاری از مهمات و مشکلات به واسطة تعیین شایستهترین و متعهدترین شخصیتها برای رهبری یا شورای رهبری پیش نخواهد آمد، یا با شایستگی رفع خواهد شد. و با نظر به اصل یکصد و نهم و یکصد و دهم قانون اساسی، وظیفة سنگین ملت در تعیین خبرگان و نمایندگان در تعیین رهبر یا شورای رهبری روشن خواهد شد که اندک مسامحه در انتخاب، چه آسیبی به اسلام و کشور و جمهوری اسلامی وارد خواهد کرد که احتمال آن، که در سطح بالای از اهمیت است برای آنان تکلیف الهی ایجاد میکند.
6: … و وصیت اینجانب به رهبر و شورای رهبری در این عصر که عصر تهاجم ابرقدرتها و وابستگان به آنان در داخل و خارج کشور به جمهوری اسلامی و درحقیقت به اسلام است در پوشش جمهوری اسلامی و درعصرهای آینده، آن است که خود را وقف در خدمت به اسلام و جمهوری اسلامی و محرومان و مستضعفان بنمایند؛ و گمان ننمایند که رهبری فی نفسه برای آنان تحفهای است و مقام والایی، بلکه وظیفة سنگین و خطرناکی است که لغزش در آن اگر خدای نخواسته با هوای نفس باشد، ننگ ابدی در این دنیا و آتش غضب خدای قهار درجهان دیگر در پی دارد.
7: … از مهمات امور، مسألة قضاوت است که سر و کار آن با جان و مال و ناموس مردم است. وصیت اینجانب به رهبر و شورای رهبری آن است که در تعیین عالیترین مقام قضایی که درعهده دارند، کوشش کنند که اشخاص متعهد سابقهدار و صاحبنظر در امور شرعی و اسلامی و در سیاست را نصب نمایند.
8: … وصیت اکید من به قوای مسلح آن است که همانطور که از مقررات نظام ، عدم دخول نظامی در احزاب و گروهها و جبههها است به آن عمل نمایند؛ و قوای مسلح مطلقاً، چه نظامی و انتظامی و پاسدار و بسیج و غیر اینها، در هیچ حزب و گروهی وارد نشده و خود را از بازیهای سیاسی دور نگه دارند. در این صورت میتوانند قدرت نظامی خود را حفظ و از اختلافات درون گروهی مصون باشند. و بر فرماندهان لازم است که افراد تحت فرمان خود را از ورود در احزاب منع نمایند. و چون انقلاب از همة ملت و حفظ آن بر همگان است، دولت و ملت و شورای دفاع و مجلس شورای اسلامی وظیفة شرعی و میهنی آنان است که اگر قوای مسلح، چه فرماندهان و طبقات بالا و چه طبقات بعد، برخلاف مصالح اسلام و کشور بخواهند عملی انجام دهند یا در احزاب وارد شوند که ـ بیاشکال به تباهی کشیده میشوند ـ و یا در بازیهای سیاسی وارد شوند، از قدم اول با آن مخالفت کنند. و بر رهبر و شورای رهبری است که با قاطعیت از این امر جلوگیری نماید تا کشور از آسیب در امان باشد.
## نظر موسسه ی تنظیم و نشر آثار امام
در پرتال موسسه ی تنظیم و نشر آثار امام، پاسخ به این پرسش منتشر شده است که «امام نسبت به شورای رهبری چه دیدگاهی داشتند؟»:
«برای دستیابی به پاسخ این سؤال، توجه به چند مطلب زیر می تواند راهگشا باشد:
– در قانون اساسی سال 1358، در ماده107، اصلی تصویب شده است که پس از امام خمینی(س) یک نفر یا سه یا پنج نفر از کسانی که دارای شرایط مرجعیت باشند به انتخاب خبرگان برای رهبری برگزیده می شوند.
– پس از تصویب این ماده و قانون اساسی، حضرت امام نسبت به این مسئله که رهبر یک نفر یا شورا باشد، نظری را ابراز نکردند و به جهت پذیرفتن قانون اساسی در گفتگوها و پیام ها و وصیت نامه، در موارد مرتبط به رهبری می فرمودند:
رهبر یا شورای رهبری، یعنی به همان دو احتمال در قانون اساسی اشاره می کردند. (صحیفه امام، ج17، ص133، ج18، ص6 و 19، وصیتنامه، ج21، ص421 و 422 و 423 و 433)
زمانی که خبرگان رهبری آیت الله منتظری را به عنوان قائم مقام رهبری برگزیدند (هر چند چنین کاری در قانون اساسی پیش بینی نشده بود) امام (س) نسبت به آن موضعی نگرفتند و آن را پذیرفتند – هرچند بعدها معلوم شد مخالف بودند- و اظهاری نکردند که فرد نباید باشد باید شورا باشد، یا خوب شد فردی را برگزیدید نه شورا را.
در زمان نگارش متمم قانون اساسی، هر چند یکی از مواردی که برای تجدید نظر مطرح شده بود، رهبری بود (صحیفه امام، ج21، ص364) ولی امام در نامۀ خود بیان نکردند چه مطلبی پیرامون رهبری باید مورد تجدید نظر قرار گیرد. آنگاه که آیت الله مشکینی پیرامون متمم از ایشان استفسار کردند، ایشان آن را به عهدۀ اعضای جلسه قرار دادند و فقط در مورد شرط مرجعیت فرمودند، نیازی به آن نیست و مجتهد کافی است ولی باز نفرمودند که یک مجتهد یا چند مجتهد به عنوان شورای رهبری.
با توجه به مطالب فوق نمی توان اظهار کرد ایشان به کدام گزینه تمایل داشتند، رهبری فردی یا شورای رهبری».
انتهای پیام