شهروندی خانوادگی، زمینه ساز کاهش خشونت علیه زنان درشرایط کرونایی
عالیه شکربیگی، جامعه شناس، پژوهشگر حوزهی زنان و خانواده در یادداشتی با عنوان «شهروندی خانوادگی، زمینه ساز کاهش خشونت علیه زنان در شرایط کرونایی» که در اختیار انصاف نیوز گذاشت به بررسی ریشههای افزایش خشونت خانگی علیه زنان و کودکان و مفهوم «شهروندی خانوادگی» پرداخت. متن این یادداشت را در ادامه میخوانید:
خانواده اولین ومهمترین محل تمرین رفتارهای مطلوب، دموکراتیک و شهروندمابانه در بستر گفتوگو است و اگر انسانها توانستند در این مکان به حقوق همدیگر احترام بگذارند و عدالت جنسیتی را رعایت نمایند، یقیناً در جامعه هم افرادی آزادمنش در گفتار و عمل خواهندشد. به عبارتی خانواده به عنوان یک نظام اجتماعی همواره در طول سالیان گذشته توانسته است منشأ تغییراتی در جامعه باشد اما به دلیل ایدئولوژیهای مختلف نتوانسته است، قدرت انفرادی را در گونههایی ازخانواده از بین ببرد، به عبارتی درتاریخ ایران و درعرصه خصوصی، همواره یکی از اعضای خانواده درقدرت بوده و بر دیگر اعضای خانواده حکمرانی نموده است و این عامل مانع و رادع عملی کردن فرهنگ شهروندی ودموکراسی و کنش برابریطلبانه در رفتار و گفتار خانواده درایران و گسترش فرهنگ «تک گویی» گشته است و پیامد آن برقراری نظامهای اقتدارگرا درجامعه ایران بوده است.
با مقدمهی فوق، وارد بحث میشوم و تلاش دارم در این یادداشت، به ضرورت نقش خانواده در تقویت و ترویج و یادگیری کنشهای مدنی و شهروندی و گسترش فرهنگ گفتوگویی در بستر جامعهپذیری بپردازم، به گونهای که پاسخگوی این سؤال باشد که آیا خانواده میتواند به محلی برای تمرین رعایت شهروندی خانوادگی در برابر اعضایش و در آینده هم برای جهان اجتماعی که او را در برگرفته است باشد؟ و آیا رعایت حقوق اعضا میتواند عاملی برای کاهش خشونت علیه همدیگر باشد؟ علی الخصوص در شرایطی که اکنون خانه و خانواده یک بار دیگر، جایگاه خود را به عنوان یک نهاد اجتماعی، نه تنها برای ایرانیان، بلکه برای جهانیان مطرح کرد که هرگاه انسان در برابر بحرانی «چون کرونا» قرار گیرد، خانه و خانواده میتوانند همچنان، جدیترین پناهگاههای امن برای بشر باشند. انگیزهی اصلی این یادداشت در ابتدا مشکلات معیشتی خانوادهها و به ویژه اقشار کمدرآمد و سپس دیدن اخباری بود که پیرامون خشونت خانگی و اجتماعی علیه زنان و کودکان در این شرایط بحرانی در رسانهها و شبکههای اجتماعی منتشر شد، معتقدم اگر در فرهنگ خانواده و رابطهی خانوادگی بتوان فرهنگ گفتوگو و احترام به حق شهروندی خانوادگی را رعایت کرد، میتوان به گونهای مشکلات را کاهش داد و از شکل گیری ارتباطات نامتعارف در بستر ارتباط خانوادگی جلوگیری کرد. درادامه به سه مورد مستند از اخباری که خشونت خانگی و اجتماعی علیه زنان رادر ایران و جهان نشر دادهاند، میپردازم:
مورد ۱
بهزاد وحیدنیا، مدیرکل مشاوره و امور روانشناختی بهزیستی ایران میگوید «میزان تماسهای زوجین مربوط به اختلافات خانوادگی در دوران قرنطینه و کرونا با صدای مشاور بهزیستی با شماره ۱۴۸۰ نشان میدهد، آمارهای اختلافات بین زوجین، سه برابر افزایش یافته است.» بهزاد وحیدنیا با اشاره به شرایط ناشی از شیوع کرونا، قرنطینه و خانهنشینی گفت: «از ساعت هشت صبح، روزانه چهار هزار تماس با صدای مشاور بهزیستی کشور ثبت میشود.» (بی بی سی)
مورد ۲
بحران کرونا پیامدهای دیگری نیز داشته که از جمله آنها، بیکار شدن بیش از پیش زنان ایرانی است که تا پیش از این دوران هم فقط حدود یک ششم از بازار کار را در اختیار داشتهاند. از جمعیت ۲۴ میلیون و ۴۴۶ هزار نفری شاغل در ایران، حدود ۱۹ میلیون و ۹۷۸ هزار نفر مرد و چهار میلیون و ۴۶۷ هزار نفر زن هستند که با شیوع بیماری کووید ۱۹، بخشی از آنان با کاهش درآمد مواجه شدهاند و بخشی هم ممکن است شغل خود را از دست بدهند. این موضوع هم میتواند به افزایش فشار روحی و روانی بر خانوادهها و در نهایت به خشونتهای کلامی و جسمی بینجامد. (ایندیبندنت)
مورد ۳
در کشور فرانسه که به نظر بحرانهای بزرگتری مثل فشار فزاینده بر نظام درمانی و توقف اقتصاد کشور در اولویت دولت قرار دارند، مارلن شیاپا، وزیر مشاور در امور برابری زنان و مردان در فرانسه، با صدور بیانیهای همهی تدابیر دولت در زمینهی مبارزه با خشونتهای خانگی، از جمله شمارههای تماس برای مشاوره، اقامتگاههای اضطراری برای زنان قربانی و همراهی با قربانیان در روند قضایی علیه عاملان خشونت را یادآوری کرد. دولت فرانسه، یک شماره تلفن اضطراری (۳۹۱۹) را نیز در سطح کشور به راه انداخت که جوابگوی هرگونه مورد خشونت علیه زنان، چه جنسی، چه خانگی و چه روانی است.
این مقام دولتی فرانسه تأکید کرد که قرنطینه «یک بستر مناسب برای خشونت» است. همچنین دولت فرانسه یک سایت اینترنتی را راهاندازی کرده که زنان قربانی خشونت میتوانند به صورت ۲۴ ساعته و در همه روزهای هفته، به صورت ناشناس با ماموران پلیس در این زمینه تماس بگیرند.
در این شرایط، رودریگو آرناس، از مسئولان اصلیترین تشکل اولیای دانشآموزان فرانسه، نسبت به وضعیت کودکان در خانوادهای که خشونت خانگی در آنها در جریان است، هشدار داد. او نیز پیشبینی کرد که خشونتهای خانگی افزایش یابد و کودکان نیز در حلقه پایانی این زنجیره خشونت هستند.
پیشبینی او درست از آب درآمد. چند روز بعد، یک پسر شش ساله در حومه پاریس که در خانه از سوی پدرش مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود، پس از انتقال به بیمارستان جان باخت. به گزارش رسانههای فرانسوی، مرگ کودکان بر اثر خشونت خانگی، فقط در دوران قرنطینه روی نمیدهد و فقط در این دوران خطر افزایش این پدیده وجود دارد.
اما ظلم در حق زنان در دوران قرنطینه فقط به خشونت مردان مربوط نمیشود. در روز ۲۹ مارس، بیش از ۲۰ نماینده پارلمان فرانسه با انتشار مقاله مشترکی در «روزنامه یکشنبه» نسبت به «خطر واقعی افزایش نابرابریهای خانگی در قرنطینه» هشدار دادند.
آنان نوشتند که در حالت عادی، کارهایی که زنان در خانه انجام میدهند ۲.۵ برابر بیشتر از کارهای مردان است و این نابرابری میتواند در دوران قرنطینه بیشتر شود. این نمایندگان، با اشاره به این که زنان در این دوره با وظایف چندگانه و همزمان روبهرو هستند، تاکید کردند که مبارزه با شیوع ویروس کرونا نباید به افزایش نابرابریهای خانگی منجر شود. (رادیو فردا)
بررسی موارد فوق، تنها اشاره به موارد محدودی از خشونت خانگی و اجتماعی علیه زنان و کودکان و بیکاری در شرایط قرنطینه میباشد، قابل ذکر است که خشونت علیه زنان و کودکان در قبل از شرایط کرونایی هم آمار قابل توجهی را به خود اختصاص داده بود و این در حالی است که لایحهی منع خشونت علیه زنان در مجلس به جایی نرسیده و پایانش، با وجود همهی تلاشی که ازسوی فعالان حقوق زنان در راستای تصویب آن صورت گرفت، معلوم نیست! درهر حال سوالی که همواره ذهنم را به خود مشغول داشته، این است که آیا اگر زوجین به حقوق همدیگر و حقوق فرزندان خود آگاه باشند، همچنان در کنش خشونتورزی علیه همدیگر شتاب دارند؟ آیا نارسایی مهارت گفتوگو در ارتباطات زوجین، باعث دامن زدن به زایش خشونت در نهاد خانواده میشود؟ و آیا خانوادهای که به محملی برای تنش، جدال لفظی و خشونت اعضایش علیه همدیگر تبدیل شده است، میتواند محل مناسبی برای ایزوله شدن و دوری فیزیکی در شرایط کرونایی باشد؟ و خانوادهای که در شرایط پیشاکرونا دچار چرخش مفهومی در تعاملات خود شده بود، حال با چه مکانیزم هایی وارد امر فاصله گذاری اجتماعی/ فیزیکی شده است؟ برای پاسخ به سؤالات فوق، باید به این نکته اشاره نمود که ایدئولوژی خانوادههای ایرانی در بسترهای الگوهای جدید زندگی خانوادگی، بسیار متفاوت است و نمیتوان در اینجا، یک نسخه برای درمان خانواده پیچید! و این چیزی است که متاسفانه سیاستگذاران ما توجهی در امر تصمیمگیری پیرامون مسائل خانواده در ایران، ندارند! در ادامهی بحث به بررسی مدل خانوادگی، در بستر ایدئولوژیهای مختلف میپردازم:
با بررسی تحقیقات صورت گرفته دربارهی خانوادهها، میتوان به گونهای از خانوادهها دست پیدا کرد که دارای ایدئولوژی سلسله مراتبی و یا مدل همکاری و یا مدل شهروندی «داشتن فرهنگ گفتگویی» هستند، بی تردید در مدل سلسله مراتبی، قدرت گاه از آن مرد یا زن و یا فرزندان است. در مدل همکاری، رابطهها در پیوستاری از قدرت تا همکاری در حرکت است و به عبارتی، همکاری میان اعضای خانواده دیده میشود، اما کمرنگ است و مثل رگبار بهاری است و در مدل شهروندی، ارتباط مبتنی بر خلاقیت و اکمال و جهت گیری علمی و مدنی است.
حال سؤال این است که خشونتهای صورت گرفته علیه زنان در این شرایط کرونایی در ایران و جهان، در کدام مدل خانوادگی و با چه ایدئولوژی خانوادگی بیشتر اتفاق میافتد؟ تحقیقات پیشین دربارهی خانوادهها، گویای آن است که بیشترین خشونت صورت گرفته، درگونهی سلسله مراتبی صورت میگیرد و بیتردید در ایران و همه جای جهان، هر گاه زبان قدرت و زور در رابطهی انسانها حاکم شد، همواره ما در خانواده دارای ایدئولوژی فرادستی و فرودستی هستیم و زور و اقتدار و قدرت همیشه پیام آور زبان خشونت در تعاملات زوجین در نهاد خانواده است. اما درمدل شهروندی که به نوعی دارای شهروندی خانوادگی است ما شاهد ارزشهایی چون بازاندیشی در اعمال و رفتار و کنشها، جهتگیری علمی، جهتگیری تساویطلبانه، جهتگیری جهانی، جهتگیری پیشرفت، جهتگیری استقلالطلبانه، جهتگیری مدنی و جهتگیری دموکراتیک در رابطهی اعضای خانواده هستیم و خانوادهای که دارای مدل شهروندی در تعاملات خود است، دارای زبان احترام کامل در میان طرفین و همین طورگرایش به یادگیری و نظارت بر خویشتن است تا بتواند از زبان ستیزه و تنش خودداری کند و دارای مهارت گفتوگو برای زدایش هر گونه رابطه از نوع سلسلهمراتبی در میان اعضایش است.
در این مدل کمترین خشونت علیه زنان و کودکان و حتی مردان دیده میشود و تقریباً صفر است. بنابراین در نتیجهگیری این یادداشت به این مطلب اشاره میشود که داشتن مهارت ارتباط مؤثر و گفتوگو یا رعایت حق شهروندی خانوادگی، میتواند کنش خشونتزای زوجین در خانوادهی ایرانی در این شرایط کرونایی را به کمترین میزان خود برساند و رعایت مهارتهایی چون گوش دادن در عین شنیدن در بستری که برخاسته از احترام کامل طرفین نسبت به هم است، میتواند رابطهای را دامن زند که دارای اعتماد، مشارکت و ذهن باز در عین جویایی از مشکلات همدیگر باشد و در این ساحت و بستر ما شاهد کاهش خشونت علیه زنان و کودکان در خانواده ایرانی و خانوادههای جهانی هستیم.
انتهای پیام