ریشهی شکایت خارجیهای فوتبال ایران به فیفا چیست؟
مجید روانستان در ایرناپلاس نوشت: مشکلات مالی، بستن قراردادهای آماتوری، بدقولیهای مدیران کار نابلد و نفود دلالهای انگشتشمار در ساختار فوتبال کشور، موجب شده تا با عقد قراردادهای غیرحرفهای و در نتیجه شکایت بازیکنان و مربیان خارجی، یک پای ثابت کمیته انضباطی فیفا باشیم.
بالغ بر ۶۰ پرونده حقوقی علیه باشگاههای کشورمان در کمیته انضباطی فیفا در جریان است که برخی از آنها نیز به مرحله صدور رای رسیده و باشگاههای ما را در وضعیت هشدار قرار داده است. فدراسیون فوتبال به همراه تیمهای لیگ برتری و حتی لیگ یکی، درگیر تشکیل این پروندههای انضباطی هستند و در اکثر موارد بدقولی در پرداخت مطالبات به موقع بازیکنان و مربیان خارجی، باعث رقم خوردن این وضعیت شدهاست.
بستن قرارداد ریالی با خارجیها
در حالی باشگاههای کشور ما یک پای ثابت کمیته انضباطی فیفا هستند که در سالهای گذشته در اکثر پروندهها بازنده و با آرای سنگین از جمله محرومیت از پنجره نقلوانتقالات مواجه بودهاند، اما هیچگاه از این وضعیت درس نگرفتند و طی این مدت حتی به تعداد این پروندهها نیز افزوده شد! پس از این همه مدت فدراسیوننشینها تازه به فکر افتادهاند که با هماندیشی مانع افزایش پروندههای انضباطی در فیفا شوند. آنها قصد دارند پس از این همه دردسر، در آیندهای نزدیک قرارداد تیپ با لحاظ چارچوب استاندارد حرفهای و رعایت حقوق بینالمللی تهیه کنند. در پایان این هماندیشی تصمیم گرفته شد با بازیکنان و مربیان خارجیای که به لیگ فوتبال ما میآیند، قرارداد ریالی بسته شود نه دلاری و یورویی.
چرا کار ما به فیفا میکشد؟
اما آیا به نظر شما بازیکنان تاپ و مربیان خارجی حاضرند با چنین شرطی در لیگ ما حضور پیدا کنند؟ در واقع میتوان گفت که فدراسیون فوتبال با این روش قصد دارد باعث کاهش مراجعه آنها به کمیته انضباطی چه در ایران و چه در فیفا شود. اما، اینکه چرا کار ما با بازیکنان و مربیان خارجی به فیفا میکشد، دلایل مختلفی دارد: از نبود منابع ریالی و ارزی تا قراردادهای غیر حرفهای، بدقولیهای مدیران کار نابلد و مهمتر از همه باز شدن پای دلالان به برخی باشگاهها. حضور این دلالان باعث شده تا قراردادهای غیر واقعی منعقد شود و در نهایت کار به فیفا بکشد.
بالا رفتن بی رویه قیمت ارز
بالا رفتن بی رویه قیمت ارز در سالهای اخیر هم باعث تورم غیرواقعی شده و در نتیجه بازیکنانی که روزگاری قراردادشان حدود ۵۰۰ تا یک میلیارد تومان بود، به چندین میلیارد تومان رسیده و همین موضوع باعث شده باشگاهها که قراردادهای خود را طی دو، سه سال اخیر منعقد کردهاند، دچار مشکل شوند. از طرفی، دیگر بازیکنان معمولی خارجی و در سطح فوتبال ما هم با مبالغ قبلی به ایران نمیآیند و اگر بتوان با مبلغ قبل هم بازیکنی را هم به خدمت گرفت، با توجه به بالا رفتن ارز قیمت معقولی نخواهد داشت و از عوامل موثر در مشکلات تیمهایی است که قراردادهای خود را به ریال و تومان منعقد نمیکنند.
تحریمهای بانکی
تحریمهای آمریکا در چندین سال گذشته از مهمترین عوامل ضربه خوردن اقتصاد کشورمان به شمار میرود و باعث شده باشگاههای ما بخصوص تیمهای خصوصی و دولتی، بهجز تیمهای صنعتی با مشکلاتی در تامین ارز و انتقال آن مواجه شوند. یکی از بارزترین مثالها مشکلات استقلال در پرداخت مطالبات آندرهآ استراماچونی از طریق شبکه بانکی بود که موجب حساسیت مقامات بانکی ایتالیایی از شائبه پولشویی شده بود و همین امر موجب فراری شدن یک مربی بزرگ و با دانش از فوتبال ما گردید. از طرفی میتوان به کاهش درآمد تیمها هم اشاره کرد که موجب ناتوانی آنها در پرداخت مطالبات بازیکنان و مربیان خارجی شده است.
قراردادهای غیر واقعی
یکی از بزرگترین مشکلات فوتبال کشور ما عدم شناخت مدیران از کیفیت بازیکنان خارجی و همینطور نفوذ دلالها در ساختار باشگاهها و همکاری با مربیان و برخی ارکان این باشگاههاست. در نتیجه این اتفاق، قراردادهای غیر واقعی بسته شده است. در سالهای اخیر بازیکنان خارجی کم کیفیت و بیانضباط زیادی به اسم بازیکن درجه یک وارد فوتبال ما شدهاند و بعدها مشکلاتی را برای باشگاههای خود رقم زدهاند. در این زمینه نیز مثالهای متعددی وجود دارد که یک بازیکن یا مربی درجه سه در فوتبال اروپا به اسم مربی یا بازیکن درجه یک توسط همین دلالها وارد کشورمان شده و در قراردادش مبلغی بیش از آنچه در دنیا مرسوم بوده، درج شده است.
استاندارد نبودن قراردادها
هنوز هیچکس نمیداند چرا قرارداد مارک ویلموتس، با تیم ملی مبلغی حدود ۳ میلیون یورو برای یک سال بسته شد و او را در زمره یکی از گرانترین مربیان جهان نهاد؟! نحوه بستن قرارداد بازیکنان و مربیان در فوتبال اروپا دارای قواعد مشخصی است که طرفین را ملزم به رعایت موارد متعددی مینماید و درباره کوچکترین مسائل نیز تعهدات مشخصی در قراردادهایشان دیده میشود، اما آنچه از فوتبال ما تاکنون دیده شده، نوعا قراردادهای تک صفحهای بین باشگاه و بازیکن و مربی است. جالب اینکه در آن نه تعداد بازی، نه تاریخ و نه قیمت قرارداد درج نمیشود و همین موضوع باعث متضرر شدن باشگاه میگردد.
قرارداد کرار و استوکس
بهعنوان مثال، قرارداد کرار جاسم با استقلال در لیگ یازدهم به گونهای تنظیم شده بود که ابتدا بخشی از مبلغ قرارداد او داده و باقیمانده قراردادش پس از هر بازی به صورت مجزا به او پرداخت میشد. کرار تنها در ۱۰ بازی و به مدت ۷۲۳ دقیقه برای استقلالیها به میدان رفت و پس از درگیری با مجتبی جباری اخراج شد. یا ماجرای اخیر پرسپولیس و آنتونی استوکس که با دریافت مطالباتش ایران را بدون دلیل ترک کرد. استوکس با دریافت ۱۵۰ هزار دلار تنها ۶۳ دقیقه برای پرسپولیس بازی کرد و اکنون وکیلش نامهای به باشگاه فرستاده و خواستار پرداخت مابقی دستمزد او شده! پرونده مانوئل ژوزه هم که اظهر من الشمس است.
ماجرای شکایت ۸۰ صفحهای بودیمیر
اما، یکی از نکات جالب بستن قراردادهای غیرحرفهای و غیرواقعی و طبعا بدقولی مدیران قرارداد ماریو بودیمیر با پرسپولیس بود. بودیمیر در باشگاه قبلی خود پیش از حضور در پرسپولیس، ماهی ۱۵۰۰ یورو میگرفت، اما وقتی به پرسپولیس پیوست، حقوق او ماهیانه ۲۸۰۰ یورو شد! او در دوران ۴ ماهه حضورش در پرسپولیس، با توجه به تعطیلی و حضور در خارج و … کمی بیشتر از ۸۰ روز در ایران ماند، اما بدقولی مدیران پرسپولیس سبب شد این مهاجم بیخاصیت! با شکایت ۸۰ صفحهای کار خود را پیش ببرد. در واقع این باشگاه فارغ از اعاده دادرسی، باید بیش از چهارصد و پنجاه هزار یورو به ماریو بودیمیر بپردازد.
۴۰هزار دلاری که ناپدید شد
جالب اینکه باشگاه پرسپولیس در حالی قرارداد ۵۰۰ هزار یورویی با این مهاجم کروات بست که ارزش او در لیگ کشورش در بهترین شرایط حدود ۳۰ هزار یورو در سال بود، اما پرسپولیس با درخواست برانکو با بستن قرارداد یک و نیم ساله، چیزی حدود ۲۰ برابر این رقم را با این بازیکن به امضا رساند! در سال ۱۳۹۴، یک هافبک برزیلی به نام ریوالدو باربوسا به استقلال پیوست و بدون انجام بازی و در ازای دریافت ۳۰ درصد از مبلغ قراردادش که ۸۰ هزار دلار بود قراردادش را با این تیم فسخ کرد، اما جالب اینکه او و مدیر برنامههایش مدعی شدند تنها ۴۰ هزار دلار دریافت کردهاند و ۴۰ هزار دلار ناپدید شد و هیچکس نفهمید کی برد و کی خورد؟!
افزیش هزینه و کاهش درآمد
یکی از بزرگترین مشکلات باشگاههای ما این است که در ابتدای فصل، بودجه مشخصی ندارند و مدیران آنها هنگام بستن قرارداد با بازیکنان و مربیان به جیب خود نگاه نمیکنند؛ در نتیجه قبل از این که مسابقات به نیمه برسد، خزانه باشگاهها خالی میشود و مانند تمام فصلهای گذشته مشکلات مالی در نیم فصل دوم به اوج خود میرسد. این مشکل بسیار ساده در کشور ما خیلی رایج است و به نظر هنوز هیچ یک از مدیران این سوال را از خود نپرسیدهاند که چرا بیش از جیب خود هزینه میکنند؟ البته فراموش نکنیم اکثر آنها مدیران هزینه هستند و تا زمانی که بتوانند تلاش میکنند میز خود را حفظ کنند و چندان به آینده باشگاه نمیاندیشند!
مدیرانی از جنس فوتبال
فوتبال ایران در سالهای اخیر چه در رده باشگاهی و چه در رده ملی درگیر مشکلاتی شده که ریشه آن نبود مدیران کاربلد است؛ مدیرانی که اصول پایهای در هنگام عقد قراردادها را رعایت کنند و ضمن جلوگیری از ورود دلالها به ساختار باشگاهها، بودجه تیمهای خود را در طول فصل مدیریت کنند. پروندههایی که در فیفا داریم تمام دلیلش نداشتن مدیران فعال، مدیران کاربلد، باند بازیها و دوست و رفیق بازیها است. ما اگر مدیرانی که از جنس فوتبال هستند، خاک فوتبال را خوردهاند؛ مدیرانی نظیر محمد دادکان، کاظم اولیایی و … در راس فدراسیون و خود باشگاهها بگذاریم، هرگز دچار این مشکلات نخواهیم شد.
سرخابیها با انبوهی از بدهی
محمد دادکان یک بار مدعی شد، پرسپولیس را به او بسپارند و او نیز بدون دریافت پولی از این وزارت ورزش نه تنها این باشگاه را میگرداند، بلکه درآمدزایی نیز خواهد کرد. اکنون پرسپولیس ۱۱ پرونده دارد که هیچکدام شرایط جالبی ندارند و این باشگاه تا ماه آینده باید ۴۰ میلیارد تومان به طلبکارانش بپردازد. استقلال نیز با انبوهی از بدهی مواجه است. شکایت وینفرد شفر و آندرهآ استراماچونی و دهها طلبکار دیگر صف کشیدهاند و در حال حاضر هیچ پولی در صندوق باشگاه نیست. از طرفی بازیکنان هر دو باشگاه نیز منتظرند تا مطالبات خود را دریافت کنند و آینده آنها با توجه به بحرانهای مالی بزرگتری که در راه است، مبهم میباشد.
لطمه به اعتبار فوتبال ما
از طرفی بحث خصوصی سازی این دو باشگاه هم تاکنون بی ثمر مانده و باید تکلیف پروندههای برانکو، شفر، استراماچونی، کالدرون و … نیز روشن شود. همچنین اینکه بالغ بر ۶۰ پرونده حقوقی علیه باشگاههای کشورمان در کمیته انضباطی فیفا در جریان است، به اعتبار فوتبال لطمه جبران ناپذیری زده و باید چارهای اندیشید تا دیگر چنین مشکلاتی را در آینده نداشته باشیم. بزرگترین اشتباهات مدیران باشگاههای ما این بوده که بازیکنانی را جذب کردهاند که بهتر از آنها را در همین کشور خودمان داشتهایم و به آنها توجهی نشده و به سراغ بازیکنان درجه سه خارجی رفته و اکنون با چنین بدهیهایی مواجه شدهایم که قابل جبران نیست.
شرمساری برای فوتبال ما
مدیران باشگاههای ما اگر به جای هزینه کردن برای بازیکنان نه چندان با کیفیت خارجی برای آکادمیهای خود هزینه میکردند، بدون تردید صاحب بازیکنان با کیفیت بالاتری نسبت به بازیکنان خارجیای که اکنون از فوتبال ما شکایت کرده و پولهای درشتی میخواهند، میشدند و حتی با انتقال آنها به سایر تیمهای داخلی و خارجی درآمدزایی نیز میکردند. هیچ کشوری در جهان مثل ما این همه پرونده ندارد و باعث شرمساری است که فوتبال ما بالغ بر ۶۰ پرونده در فیفا دارد! اکنون چرا همان مدیرانی که با به به و چه چه بازیکنان و مربیان خارجی را جذب کردهاند و این شرمساری را برای فوتبال ما رقم زدهاند پاسخگوی اعمال خود نیستند؟!
چرا وزارت ورزش از مدیرانی ناکارآمدی که این شرمساری را بوجود آوردهاند، بازخواست نمیکند؟ چرا دست دلالهایی که کمتر از انگشتان دو دست هستند و در فوتبال رخنه کردهاند کوتاه نمیشود تا فوتبال ما به چنین رسوایی در جهان دچار نشود؟ چرا باید امثال بودیمیرها، ژوزهها، استوکسها، ویلموتسها و … بیایند و فوتبال ما را به سخره بگیرند؟
انتهای پیام