خرید تور تابستان

امام علی (ع) و عدالت زيباشناختی

سیدحسن اسلامی اردکانی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «امام علی (ع) و عدالت زيباشناختی» نوشت:

يادداشتي نوشته بودم و در آن شعري از يكي از شاعران معاصر نقل كرده بودم. كسي پيام داد كه شاعر «قحط» بود كه از اين «ماركسيست» شعر نقل كرديد! چيزي كه برايم عجيب بود اين بود كه نمي‌گفت اين شعر مناسب نيست، قوي نيست، از آن بهتر هست و مانند آن. بلكه چون اين شعر سروده يك «ماركسيست» است، نبايد از آن استفاده كرد. يكي از آسيب‌هاي فرهنگي و اجتماعي جامعه ما داوري هنري درباره شاعران، هنرمندان، فيلمسازان و نقاشان بر اساس مواضع عقيدتي آنها است. براي مثال، هنگامي كه تابلويي مي‌بينيم، اول مي‌پرسيم كار كيست و سپس درباره ارزش زيباشناختي آن داوري مي‌كنيم. در نتيجه كافي است هنرمندي موضعي سياسي بگيرد تا اعتبار همه آثار هنري او به مخاطره افتد. خواننده‌اي با مقامي ديداري كند تا ا ز آن پس با نگاه‌هاي تحقيرآميز مخالفان مواجه شود.

هنوز نياموخته‌ايم از شنيدن شعري لذت ببريم، بي‌آنكه بخواهيم درباره سراينده آن داوري كنيم، ياد نگرفته‌ايم فيلمي درخشان نگاه كنيم و در پي شناخت عقبه سياسي سازنده آن نباشيم. گويي بلد نيستيم به تنديسي خيره شويم بي‌آنكه به جنسيت يا موضع سياسي سازنده آن توجه كنيم.

حال آنكه يكي از گام‌هاي نخستين در فهم و لذت بردن از هنر، توانايي اين جداسازي است. بايد بياموزيم آثار هنري را فارغ از پيشينه و پسينه آفرينندگان‌شان ارزيابي و داوري هنري كنيم. براي نمونه فيلم فهرست شيندلر، فيلم خوبي است چه از اسپيلبرگ خوش‌مان بيايد و چه نيايد؛ تنديس‌هاي ميكل‌آنژ زيبا هستند، چه با عقايد و زندگي شخصي او موافق باشيم و چه نباشيم. شعرهاي شاملو ماندگار هستند چه با اظهارات گاه و به گاه و مواضع سياسي او موافق بوده باشيم و چه نباشيم. صداي شجريان تا اعماق جان‌مان و حافظه تاريخي ما رسوخ خواهد كرد چه با سوگيري‌هاي او همراه باشيم و چه نباشيم؛لذا كسي كه «ربنا» و مناجات شجريان را به دليل مسائل سياسي از نظر هنري بي‌ارزش مي‌شمارد همان قدر داوري‌اش اعتبار دارد كه برخي لس‌آنجلس نشينان شعرهاي سعدي را به دليل اينكه «آخوند» بود بي‌ارزش مي‌دانند.

اين را خيلي سال پيش از امام علي (ع) آموختم كه بتوانم قضاوت زيباشناختي را از باورهاي ديني و مواضع سياسي جدا كنم. هنگامي كه از اميرمومنان مي‌پرسند شاعرترين شاعر عرب كيست؟ پاسخ مي‌دهد كه مقايسه آنها دشوار است زيرا هر يك در فني و طريقتي سرآمد است. با اين حال، اگر قرار بر داوري نهايي باشد، امرو القيس برترين شاعران است (نهج‌البلاغه، حكمت 455). اشعار اين شاعر يا به تعبير حضرت علي پادشاه گمگشته، بر جاي مانده است و مي‌توان با مرور آنها ميزان «تعهد» يا «تقيد» او را دريافت. قصيده معروف و درخشان او با مطلع «قفا نبك من ذكري حبيب و منزل» (درنگ كنيد تا بر ياد يار و ديار بگرييم) جزو معلقات سبع به شمار مي‌رود، يعني يكي از بهترين هفتگانه قصايد عربي است. شاعر در اين قصيده داستان زنبارگي و شرابخوارگي واقعي يا نمايشي خود را بازگو مي‌كند. با اين همه از نظر ساختار و فرم چنان زيبا است كه قرن‌ها خوانندگان را ميخكوب كرده است. همچنين امام علي در خطبه‌هايش به شاعراني استناد مي‌كند كه به لحاظ عقيدتي از او فاصله فراوان داشته‌اند. بخشي از عدالت در قضاوت آن است كه در عرصه زيباشناسي و هنري بر اساس معيارهاي اقتصادي، سياسي، اجتماعي و عقيدتي داوري نكنيم و معيارهاي همان عرصه را به كار بگيريم. عدالت همه جا خوب است و در عرصه هنر «خوب‌تر».

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا