دو واکنش به استعفای ۴۰ عضو حزب اتحاد
در روزهای اخیر چند عضو موسس و شورای مرکزی حزب اتحاد، همچنین ۳۲ عضو این حزب در همدان، از عضویت در این حزب استعفا کردهاند و همچنان خبرهایی از احتمال استعفاهای بیشتری میرسد.
روز شنبه دو عضو شورای مرکزی این حزب به این استعفاها واکنش نشان دادهاند که در پی میآید.
موضع سخنگو
حسین نورانینژاد، سخنگوی حزب اتحادملت، به خبرگزاری برنا گفته است:
«همه این دوستان، برادران و خواهران و عزیز ما و همه اتحادی هستند. بههرحال، شرایط سختی به لحاظ سیاسی حاکم است؛ یعنی نیروهایی که به خصوص در حوزه اصلاحطلبی و تغییر وضع موجود، تلاش میکنند به میزانی که تلاش میکنند، دستاورد ندارند. ازاینرو، ممکن است در این شرایط هم خستگی بر آنها غالب شود و هم گلایههایی از همراهان خود پیدا کنند.
ممکن است چنین تصوری ایجاد شود که حزب در انجام وظایف خود کمکاری کرده است. یقینا با توجه به شرایط حزبی که در کشور داریم و موانع فراوان پیش روی آن و اینکه احزاب ما حرفهای نیستند، اشکالاتی به کار حزبی برمیگردد. این موضوع را نفی نمیکنیم؛ اما فکر میکنم که راهحل مسائل، کنارهگیری نیست و در کنار هم ماندن و تلاش بیشتر است.
اصلاحطلبان شرایط بسیار سختتری را پشت سرگذاشتهاند تا به اینجا برسند. اگر در چنین شرایطی با یک ارتفاعی نسبت به شرایط حاضر و بررسی روند تاریخیِ شرایطی که طی کردیم، به مسائل بنگریم؛ یقین دارم همه این دوستان که در اخلاص، صداقت و تلاششان تردیدی نیست و همواره دوستان نزدیک ما بوده و هستند و خواهند بود، آنها هم به این نتیجه میرسند که راهحل این مشکلات کماکان همکاری در کنار همدیگر، رفع مشکلات موجود و پذیرفتن قواعد دموکراتیک در کار تشکیلاتی و رفع ضعفهای آن است.
اینکه تصور شود استعفاها مبنای اختلافات اعتقادی و راهبردی داشته است، باید گفت: خیر، اینگونه نبوده است. اتفاقا این استعفاها در زمانی مطرحشده که مواضع حزب پیشروتر از قبل شده و مورد استقبال قرار گرفته است؛ لذا نمیتوان مبنای سیاسی خاصی به آن نسبت داد.
افراد مستعفی فقط اعضای حزب در همدان نبودند و در تهران هم برخی اعضا استعفا دادند. اما یقینا مساله اصلی، اختلاف مواضع سیاسی نیست. بههرحال، بخشی از اعضای حزب در شهرستانها گلایههایی دارند.
ازیکسو، واقعیت این است که نهتنها ساختار حزب اتحادملت، بلکه ساختار هیچ حزب دیگری آنچنان حرفهای نیست. بههرحال، دوستان در شهرستانها انتظاراتی دارند که این انتظارات بحق است و نابهجا نیست و باید برای تحقق آنها تلاش بیشتری کرد. این دوستان هم شرایط و تنگناهای همراهان خود را بیشتر لحاظ کنند.
از سوی دیگر، بهنظر میرسد یک سری ضعفها در مرکز به اضافه مشکل حرفهای نبودن حزب، کمبود وقت و امکانات، تعدد کارها و مسائل که نیروهای حزبی را به دنبال خودش میکشاند، باعث میشود مشکلاتی رخ دهد.
البته برخی دوستان دیگر هم هستند که درک شرایط و مدارا و صبوری بیشتری را پیشه کردهاند. به بیانی دیگر، اکثریت دوستان مشکلات موجود را درک میکنند. اما درعینحال، بر همدلی و احترام عمیقی که در حزب نسبت به همه تلاشگران عرصه اصلاحطلبی و دموکراسی خواهی وجود دارد، بهخصوص دوستان همحزبی تأکید میکنم.
حتما موضوع استعفاها را پیگیری خواهیم کرد. این موضوع در شورای مرکزی مورد بحث قرار خواهد گرفت. یقینا دبیرکل، قائممقام و معاونانش نیز این موضوع را در ارتباط نزدیک با دوستانی که گلایههایی دارند چه در تهران و چه در شهرستانها، پیگیری میکنند و امیدوارم این مساله را هم با تدبیر، حوصله و مدارای بیشتر دوستان حل کنیم.
البته در این گیرودار، تماشای برخی شوق و ذوقها و دامن زدن به آن، یا برخی قضاوتها بدون آنکه اطلاع دقیقی از ماوقع داشته باشند، اتفاق قابلتوجه حاشیهای دیگری بود که عجیب و تاسفبار است».
موضع جلاییپور
پرسش و پاسخ حمیدرضا جلایی پور، عضو شورای مرکزی حزب اتحاد با کانال راهبرد در پی میآید:
شما عضو شورای مرکزی حزب اتحادملت هستید؛ از تعداد استعفاها خبر دارید؟
سخنگوی حزب اتحاد توضیحاتی را دراینباره ارایه کردهاند. تا جایی که من مطلع شدم متاسفانه حدود ۴۰ نفر از حزب اتحاد استعفا دادند که سیدو و سه نفر آنها فقط از «همدان» بود که بصورت جمعی اقدام به استعفا کردهاند (البته شخصیتهای برجسته اصلاحطلب همدان مثل جناب لقمانیان در حال رایزنی با مستعفیان هستند). چهار نفر نیز از اعضای یک خانواده محترم با هم استعفا دادند. البته جناب مهدی محمودیان استعفایش فردی بود (به گفته خود ایشان، وی بین فعالیت حزبی و فعالیت مدنی-حقوق بشری دومی را انتخاب کردند). البته گفتم از سوی ارکان حزب تلاشهایی در حال انجام است که همکاران حزبی از استعفای خود صرف نظر کنند.
به نظر شما چرا این استعفاها اتفاق افتاده است؟
حزب اتحاد یک حزب جامعهمحور و دموکراتیک است. بدین معنا که بافت و پیکره این حزب مبتنی بر حضور «آگاهانه و آزادانه و دموکراتیک» اعضا است و حزب اتحاد یک حزب بفرموده یا حکومتی نیست. لذا هیچ مقامی در حزب اتحاد نمیتواند جلوی «انتخاب آزاد اعضا» را برای ورود به حزب یا استعفا از حزب را بگیرد. به نظر من به سه علت برای توضیح این استعفاها میتوان اشاره کرد. البته من به علل «غیر شخصی» اشاره میکنم.
علت اول اینکه، ایران با معضلات اساسی روبرو است. در برابر این اوضاع نحوه برگزاری انتخابات مجلس یازدهم نشان داد که «هسته سخت قدرت» تمایلی به پذیرش اصلاحات و گشایش سیاسی ندارد. در چنین وضعیتی بعضی از فعالان حزبی معتقدند یکی از علل این مقاومت هسته سخت بخاطر این است که مواضع احزاب اصلاحطلب به اندازه کافی صریح و رادیکال نیست. ولی وقتی این مواضع رادیکال از سوی همه اعضای حزب و در ارکان حزب تصویب نمیشود، بعضی از اعضا ناراضی میشوند-و این طبیعی است و در نهایت چارهای جز تن دادن به نظر دموکراتیک و اکثریت نیست.
علت دوم اینکه کار حزبی در یک حزب اصلاحطلب (و جامعهمحور و دموکراتیک) بلندمدت است. به صبر نیاز دارد و یک کار جمعی و مبتنی بر آرای همه اعضا است. طبیعی است در یک حزب دموکراتیک همه ارزیابیها و مواضع به یک میزان رای نیاورد و تصویب نشود. کار حزبی یعنی احترام به مصوبات جمعی آن. آنهم در حزبی که در آن عضویت و فعالیت «هزینه» دارد، از تخصیص وقت تا حق عضویت تا زندان. توجه داشته باشیم تحقق اهدافی چون تقویت دموکراسی، جامعه مدنی و پاسخگو و مردمیکردن حکومت صبوری و پشتکار دموکراتیک میخواهد.
علت سوم اینکه حزب اتحاد یک حزب سهبعدی و ملی است. همه اتحادیها به «ایراندوستی مسولانه و مدنی و ایران برای ایرانیان» اعتقاد دارند. بدین معنا که از یک طرف این حزب با اقتدارگرایان تندرو در حکومت فاصلهگذاری دارد و بقول سعید حجاریان حزبی نیست که به طور همزمان بخواهد روی دو صندلی اصلاحطلبان و اصولگرایان تندرو بنشیند. از طرف دیگر این حزب با فرصتطلبان و سرنگونیطلبان فاصلهگذاری دارد و همچنین نمیخواهد روی دو صندلی اصلاحطلبان و سرنگونیطلبان بنشیند. بعلاوه حزب اتحاد یک حزب عدالتجوی اجتماعی است و تامین و تقویت «رفاه عمومی» برای اقشار ضعیف برای این حزب یک هدف محوری است-یعنی این حزب رسیدگی به امور اقشار ضعیف را به وقوع گشایش سیاسی در ارکان حکومت مشروط نمیکند. اگر همین مجلس بدون پایگاه اجتماعی یازدهم برای اقشار ضعیف قدمی بردارد حزب اتحاد از آن دفاع میکند.
لذا اهمیت حزب اتحاد در این هست که به طور همزمان در مسیر اصلاحجویی و دموکراسی زیر سه نوع فشار است. فشار اقتدارگرایان، فشار تبلیغاتی سرنگونیطلبان و فشار فعالان سیاسی رانتجو.
فعالیت در این حزب سه بعدی نیازمند صبر و حوصله و البته پشتکار است. جالب است اشاره کنم حزب اتحاد حتی در اوج بحران کرونا فعالیت حزبی خود را تعطیل نکرده و تمام ارکان آن فعال بوده، جذب داشته و استعفا هم داشته. دلیل آن هم روشن است. هم اوضاع کشور خطیر است و هم راههای برونرفت از این وضعیت، راههای ساده، بیگبنگی و سریع نیست.
ما همچنان برای یک ایران قابل دفاع به جامعه مدنی قوی نیاز داریم. یعنی به تشکلهای سیاسی دموکراتیک، به اصناف، به سمنها، به موسسات و کانونهای زنده فکری و فرهنگی و به حضور موثر نمایندگان گروههای بزرگ اجتماعی نیاز داریم. این «جامعه مدنی زنده» است که باید حاکمیت را به سوی تصحیح سیاستهای داخلی و خارجی، پاسخگویی و شفافیت دعوت کند. چنین تغییراتی ارزش دارد چون ماندگار است و تمامیت ایران را تهدید نمیکند.
بنابراین، تا جایی که من میفهمم فعالیت در احزاب سه بعدی مثل اتحاد کار ارزشمند ولی سختی است و هیچکس در حزب اتحاد علاقهمند به استعفای اعضا نیست، حتی یک نفر. ضمنا من حدس میزنم حتی کسانی که نخواهند به حزب برگردند، فعالیت دموکراتیک خود را در جامعه مدنی ترک نمیکنند.
تازه به نظرم حزب اتحاد در چند ماه گذشته در قبال انتخابات و در بیانیهها و عملکردش پیشروتر و موفقتر از قبل عمل کرده است و از قضا در شرایط کنونی نیازمند فعالیت بیشتر تعداد بیشتری از اصلاحطلبان دموکراسیخواه و عدالتجو در این حزب و بالندگی بیشتر بال پیشروی اصلاحطلبان هستیم و امیدوارم علیرغم همه دشواریهای کار جمعی سیاسی و دموکراتیک در زیستبوم سیاسی کنونی ایران با رایزنیهایی که انجام میشود دوستان عزیز مستعفی هم بتوانند به حزب برگردند.
انتهای پیام