نوآوریهای فقهی و علمی آیتالله بهشتی
ایکنا نوشت: هفتم تیر ۱۳۶۰ شهید بهشتی و تعدادی از یارانشان توسط عوامل کوردل منافقان به درجه رفیع شهادت رسیدند تا انقلاب اسلامی در سالهای سخت پیش رو از وجود چنین شخصیتهایی بیبهره باشد. هرچند شخصیتهایی با همان اندیشههای شهید بهشتی ظهور و بروز پیدا کردند، اما هرگز کسی بهشتی نشد و سال به سال این شکاف بیش از پیش نمایانتر شد.
به منظور بررسی ابعاد شخصیتی شهید بهشتی با حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی ایازی، استاد دانشگاه و قرآنپژوه، به گفتوگو نشستیم؛
وی در ابتدا بیان کرد: چند خصوصیت در مورد شهید بهشتی وجود دارد که هم جایگاه فقهی شهید بهشتی را روشن میکند و هم اینکه بیانگر شخصیت و منش او در فقه و حقوق است که ایشان را در ابعاد مختلف اجتماعی و جایگاه قضایی از دیگران متمایز میکند. یک شکاف و فاصله بسیار عمیقی میان شخصیت شهید بهشتی به عنوان رئیس دستگاه قوه قضائیه و همه کسانی که بعد از ایشان آمدند وجود دارد و آنها اصلاً در سطحی نبودند که چنان جایگاهی را بتوانند ایجاد کنند.
اتفاق نظر تمام مراجع درباره فقاهت شهید بهشتی
ایازی تصریح کرد: شهید آیتالله بهشتی شخصیت فقیه و فرزانهای بود که امام خمینی(ره) او را منصوب به دستگاه قضا کرد و در میان مجتهدان بنامی که آن زمان بودند، ایشان انتخاب شد که این انتخاب خودش مسئله بسیار مهمی است. امام(ره) برای انتخابهایی که در آن دوره داشت و مثلاً میخواست بیانیه جمهوری اسلامی را بدهد، از بین همه افرادی که حضور داشتند آیتالله هاشمی را انتخاب کرد. البته افراد دیگری هم بودند که میتوانستند برگزیده شوند، اما در نهایت امام(ره) ایشان را انتخاب کرد. برای تصدی دستگاه قضا نیز چند شخصیت وجود داشتند که میتوانستند کار را بر عهده بگیرند، اما امام(ره) کسی را انتخاب کرد که به لحاظ فقهی در آن زمان جایگاهی داشت که توسط هیچ یک از مراجع و علما جایگاه ایشان مورد تردید نبود که کسی بخواهد به جایگاه علمی و فقهی ایشان خدشهای وارد کند.
این استاد دانشگاه بیان کرد: نکته دیگر در مورد انتخاب، این بود که یک بخش مهم در دستگاه قضا، درک درست از وضعیت جامعه و نظام حقوق بینالمللی است. این دستگاه باید نظام حقوقی و بینالمللی را بهخوبی بشناسد و تعامل داشته باشد و با حقوقدانان و قضات آن زمان ارتباط برقرار کند و ریاست دستگاه نیز علاوه بر اینکه عالم به فقه است، باید با این نظام نیز آشنایی کامل داشته باشد. شهید بهشتی مجتهدی بود که مراجع او را انتخاب کردند که در مرکز اسلامی هامبورگ به عنوان نماینده آنها باشد و وقتی سالهای سال در اروپا زندگی کرد، هم نظام قضائی آن دستگاهها را میشناخت و هم با جوامع بینالمللی آشنا شد.
آشنایی کامل با نظام حقوقی بینالملل
وی افزود: بنابراین در مورد انتخاب شهید بهشتی به عنوان رئیس قوه قضائیه، به غیر از ابعاد فقاهتی که ایشان داشت، این بعد شناخت نظام حقوق بینالملل نیز از اهمیت برخوردار بود و وقتی او حرف میزد و از نظام قضائی و بینالمللی سخن میگفت، موجب میشد افرادی که دانش چندانی ندارند و فقط قصد دارند آزار و اذیت برسانند به ایشان اتهام بزنند که ایشان لیبرال، غربزده و … است. از این رو بود که امام(ره) به ایشان پس از شهادت لقب شهید مظلوم داده داد و شهید بهشتی نیز با قدرت و استوار در برابر این جریانات واپسگرا که امروز نیز جولان میدهند، ایستادگی میکرد.
ایازی تصریح کرد: این افرادی که چنین نسبتهایی میدادند، حرف درستی برای گفتن نداشتند و مجبور بودند این برچسبها را به او بزنند تا او را از صحنه خارج کنند تا تک و تنها و مظلوم قرار گیرد و جالب است که در زمان امام این حرفهای ناروا را میگفتند. هیچ کدام از مراجع چنین نسبتهایی به ایشان نمیدادند، بلکه آدمهایی که یا جزو منافقین بودند و یا کسانی که به لحاظ سیاسی درک درستی از نظام حقوقی و قضائی اسلام نداشتند و تنگنظریهایی در آنها وجود داشت چنین تهمتهایی میزدند و این طور شد که امام خمینی(ره) در مورد ایشان فرمود با تمام استواریهایی که ایشان داشت خاضع و فروتن بود و فقط کار خودش را انجام میداد. او هرگز به امام(ره) شکایت نبرد و از این افراد متحجر سخن نگفت.
وی در پاسخ به این پرسش که نوآوریهای علمی و فقهی شهید بهشتی چگونه بود؟ گفت: شخصیت شهید بهشتی دارای جنبههای مختلفی است؛ برای نمونه مقالهای دارند که در سالهای دهه ۵۰ نوشته شده و به کنفرانسی در رباط مراکش ارسال کردند که در مورد نظام تنظیم خانواده است. آن زمان این نظام تنظیم خانواده در نگاههای فقهی با مخالفت مواجه بوده است، اما ایشان یک مقاله بسیار خوبی مینویسد و بحثی را نیز حتی در مورد سقط جنین قبل از ولوج روح انسانی دارد. در یکی از کتبی که ایشان نوشته است، مقدمه مفصلی نوشتهام و این بحث را توضیح دادهام که این نظریه در آن عصر بسیار مهم بود.
حق قضاوت زن؛ از نوآوریهای شهید بهشتی
این قرآنپژوه تصریح کرد: یک جلسهای نیز رخ میدهد که در آن جلسه شهید مطهری و چند نفر دیگر از اندیشمندان حضور داشتند که اینها بحثهای مختلفی میکنند، اما اندیشههای شهید بهشتی دارای استواری و بلندی است که بر همه آنها میچربد و قوت نظریه شهید بهشتی در این نظریه را نشان میدهد. ایشان در مسائل حقوقی نیز صاحبنظر بودند. یکی از نظرات ایشان در مورد قضاوت زن بود و خیلی تأکید میکرد که زنان نیز مانند مردان حق قضاوت دارند و در قضاوت مسئله جنسیت نداریم.
وی افزود: البته در فقه ما در مورد عدم قضاوت زنان، دلیل جدی هم نداریم و فقط میگویند که اجماع وجود دارد، والا به ادلهای که استناد میکنند، این ادله چنان ضعیف هستند که برخی فقهای قدیمی ما به آن مناقشه کردهاند. حتی ایشان در مورد مناسبات اجتماعی نظریاتی داشتند که برخی چیزها را نیز با فضایی که بعدها به وجود آمد کمتر ابراز میکردند، اما همچنان روی نظر خود ایستاده بودند.
فروکاهش انتخاب مدیران به افراد متملق
ایازی در پاسخ به این پرسش که چرا مانند شهید بهشتی کمتر ظهور و بروز کردهاند؟ بیان کرد: یک نکته مهم این است که دشمن اینها را خوب میشناخت. وقتی شهید بهشتی به شهادت رسید، مردم شعار میدادند که «ایران پُر از بهشتیه»، اما این حرف واقعاً یک شعار بود. منافقین آمدند و دانه درشتهایی که تفکر صحیح و انقلابی داشتند را به شهادت رساندند، اما حالا میبینید که برخی سمت علمی و القاب حوزوی هم میگیرند، در حالی که در کارنامه علمیشان فقط ترجمه یک کتاب حدیثی از معاصران هست و از اندیشه و دانش اجتماعی و فقهی بیبهرهاند، اما در رأس قرار میگیرند.
وی بیان کرد: بهشتی و مطهری کجا و این آدمها کجا؟ معلوم است که آن تفکر و دانش علمی که در شهید بهشتی و امثال او وجود داشت، در این افراد و حتی بین کسانی که دستگاه قضا را نیز در اختیار داشتند، وجود نداشت. اساساً نوع متانت، تواضع و برخوردی که شهید بهشتی در میان اقران داشت و کیش شخصیت نداشت، نیز با دیگران متفاوت بود. بنابراین، این شکاف و فاصله بسیار جدی است. امروز ناکارآمدیها معلول عواملیاند که مهمترین آن فروکاهش انتخاب مدیران به افراد ضعیف متملق و نابلد است.
انتهای پیام