نگاهی ساختاری به رد یک اعتبارنامه
محمد فاضلی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در یادداشتی تلگرامی با عنوان «نگاهی ساختاری به رد یک اعتبارنامه» نوشت:
اعتبارنامه یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی رد شده است. نمایندگان موافق رد اعتبارنامه معتقدند نماینده مذکور تخلفات متعدد در ادوار نمایندگی مرتکب شده و بنابراین باید اعتبارنامه او رد شود. طرفداران او معتقدند همه آنچه موافقان رد اعتبارنامه بیان میکنند، سیاسیکاری، اتهامهای بدون سند و مدرک و انتقامگیریهای شخصی است. موضوع برای من اصلاً یک شخص نیست و از این جهت هیچ اهمیتی ندارد، اما ساختاری میتوان به مسأله نگریست.
بخش اول: به شرط صحت اتهام تخلف نماینده در ادوار نمایندگی:
یک. چگونه همه سازوکارهای نظارتی از جمله شورای نگهبان اجازه دادهاند نمایندهای با اتهام تخلف در ادوار مختلف، همیشه صلاحیتاش تأیید شود، از جمله در آخرین باری که منجر به رد اعتبارنامه او شده است؟
دو. چگونه نمایندهای توانسته از اختیارات و نفوذ نمایندگی برای ارتکاب تخلف استفاده کند؟ آیا با رد اعتبارنامهاش، آن سازوکارهای مولد تخلف هم از کار میافتند یا راه برای دیگر نمایندگان جهت تکرار همان خطاها باز است؟
سه. آیا نماینده مذکور تنها فردی است که از آن اختیارات و سازوکارهای منجر به فساد استفاده کرده است؟ آیا اگر در بین نمایندگان موجود – که برخی سابقه چند دوره نمایندگی دارند – ارتکاب همان اقدامات خلاف وجود داشته و دارد، رسیدگی میشود؟
چهار. چرا سازوکار و فرایند بررسی تخلف به گونهای انجام نشد که تخلفات علنی و آشکار شود و امکان مظلومنمایی یا ابهامآلود کردن فضای رسیدگی و اتهامزنیهای بیشتر فراهم نشود؟
پنج. آیا سازوکار رسیدگی به تخلف – حتی به شرط صحت – عادلانه، شفاف و توأم با مستندات کافی و قانعکننده برای مردم بود؟ اگر فرایند قانعکننده نبوده است، سبب ابهام بیشتر و بیاعتبار شدن فرایند رسیدگی نمیشود؟
شش. اگر سازوکارهای تأیید صلاحیت به گونهای خطا دارند که نماینده متخلف چند دوره مجلس توانسته چندباره از آنها عبور کند، چگونه میتوان به صحت و سلامت بقیه تأیید صلاحیتها اعتماد کرد؟
هفت. چه سازوکارهایی وجود دارد که اکنون جامعه – بالاخص شهروندان حوزه انتخابیه آن نماینده – اطمینان پیدا کنند که نمایندهشان قربانی سیاسیکاری یا بیعدالتی نشده است؟
هشت. اگر کسانی هستند که میدانند دیگر نمایندگانی هم در مجلس مرتکب همان خلافها شدهاند، امکانشان برای پیگیری موضوع، رد اعتبارنامهشان و شفافسازی چیست؟
بخش دوم: به شرط نادرستی اتهام تخلف نماینده و ناحق بودن رداعتبارنامه
ه یک. سازوکار مجلس و کلیت عرصه سیاست دارای چه ویژگیهایی است که اتهام زدن و عمل کردن بر مبنای آن بدون اثبات جرم را ممکن میسازد؟
دو. نماینده و مردمی که به او رأی دادهاند چه اختیاراتی برای اعاده حیثیت و جبران خسارت اجتماعی و سیاسی ناشی از رد اعتبارنامه در اختیار دارند؟
این گونه رخدادها از نظر کسی که دغدغه ساختار منجر به فساد داشته باشد، اهمیت ندارند. مهم نیست شخصی که عملکردش رسیدگی شده داعیه اصلاحطلبی یا اصولگرایی دارد، و تخلفات ذکرشده برای فرد صحت دارند یا ندارند. ساختار رسیدگی که شفاف و دقیق نباشد، و ساختارهای مولد تخلفات ذکرشده اگر اصلاح نشوند، فرقی نمیکند چه کسی بر صندلیهای مجلس نشسته و مورد تأیید چه کسی یا نهادی باشد، امکان فساد هست.
این گونه ماجراها و رسیدگیها وقتی ارزش اصلاحی پیدا میکنند که فراتر از ملاحظات شخصی، تسویه حسابهای جناحی یا دوگانه اصولگرا و اصلاحطلب دیده شوند. هر گونه شائبه سیاسی بودن رسیدگی، نه فقط چیزی بر آبرو و سرمایه اجتماعی قدرت سیاسی نمیافزاید بلکه از آن میکاهد.
انتهای پیام