چند پرسش به بهانه هشتگ «اعدام نکنید»

آرین افخمی در ایسنا نوشت: خبر تایید حکم اعدام سه نفر از متهمان حوادث آبان ۹۸ چند روزی است که به یکی از موضوعات داغ جامعه به خصوص در فضای مجازی بدل شده است. حکمی که هشتگ “اعدام نکنید” را به ترند توئیتر فارسی تبدیل کرد و موافقان و مخالفانی دارد.

غلامحسین اسماعیلی سخنگوی قوه قضاییه در نشست خبری سه شنبه ۲۴ تیر خود با خبرنگاران در پاسخ به سوالی مبنی بر این که آیا خبر تایید حکم اعدام امیرحسین مرادی، محمد رجبی و سعید تمجیدی که در ارتباط با حوادث آبان ۹۸ دستگیر شده بودند، صحیح است و آیا حکم این افراد اجرا خواهد شد یا اینکه هنوز راه حقوقی برای عدم اجرای احکام این افراد باز است؟ گفت: بله آنچه که از ناحیه همکاران به ما اعلام شده این است که این حکم در دیوان عالی بعد از فرجام خواهی که متهمان و وکلای آنها داده بودند به تایید دیوان عالی رسیده و به دادسرا اعاده شده است.اینکه حکم  اجرا می شود یا خیر؟ باید بگویم که اجرای احکام فرایند قانونی دارد که باید طی شود ممکن است در این فرآیند قانونی دادرسی‌های فوق العاده مانند اعمال ۴۷۷ چه در این پرونده و چه در  سایر پرونده‌ها نتیجه پرونده را توام با تغییر کند.

سخنگوی قوه قضاییه همچنین درباره نحوه دستگیری و اتهام این سه نفر اظهار کرد: با توجه به مسائلی که در رسانه‌ها اعلام شد چه در اصل احکام و چه در سایر دفاع از حقوق آنها  شاید برای اولین بار است که گفته می شود این پرونده را خدای متعال کمک کرد که جنایات اینها برملا شود. جزو اصلی اغتشاشات بودند اما در صحنه دستگیر نشدند و  پرونده دیگر و اتهام دیگر داشتند و  دو نفر در سرقت مسلحانه دستگیر شدند برای ربودن اموال یک خانم که مجهز به سلاح سرد و اسلحه بودند  که خدا به این خواهر و جامعه کمک کرد و برخی بستگانش رسیدند و باعث دستگیری افراد شدند. مشخص شد که در گوشی افراد صحنه‌هایی که بانک و اماکن عمومی را آتش می زنند و اتوبوس‌های مربوط به شهرداری را آتش می زنند و با جسارت از اعمال مجرمانه خود فیلمبرداری کردند بود و  برای برخی خبرگزاری‌های  خارج از کشور ارسال کردند و در حافظه موبایل انها بود و  اینگونه مشخص شد که  از اراذل و اوباشی بودند که در اغتشاشات دست به جنایت زدند. خودشان از اعمال مجرمانه خود  بهترین مستندات را تهیه کردند و  همه اقرار داشتند و صحنه‌ها بازسازی شد و بهره مند از دفاع هم خودشان و هم وکلایشان شدند.

پس از اعلام این خبر و احتمال اعدام این سه جوان، ابتدا در شبکه های اجتماعی و به خصوص در توئیتر و سپس در افکار عمومی یک پویشی به راه افتاد که از دستگاه قضا و مسئولان مربوطه تقاضای توقف حکم اعدام را داشتند . تا جایی که این مطالبه عمومی به داغ ترین موضوع شبکه های اجتماعی ایرانی بدل شد و البته بحث هایی در موافقت یا مخالفت با آن در گرفت.

از طرفی دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا هم در توئیتی به این حکم اعتراض کرد. اقدامی که به گفته بسیاری از ناظران نه از سر خیرخواهی بلکه برای تحریک مقامات ایرانی در تسریع اجرای حکم و به دنبال آن فشارهای حقوق بشری بر ایران تلقی شد. سرکرده گروهک منافقین هم از دیگر کسانی بود که تلاش کرد از این آب گل آلود ماهی بگیرد و با حمایت از این مطالبه، آن را به انحراف بکشاند.

با توجه به اتفاقات و واکنش‌هایی که در این چند روز بر سر این موضوع رخ داده، چند پرسش در این زمینه مطرح می‌شود:

۱. با توجه به حساسیت ایجاد شده برای افکار عمومی و با توجه به برخی ابهاماتی که از سوی وکلا مطرح شده، آیا بهتر نیست درباره این پرونده از ابتدا تا انتهای آن شفاف سازی صورت گیرد؟

۲. چه شخص یا مرجعی مسئول شنیدن چنین مطالباتی است که از سوی مردم مطرح می شود و آیا چنین مطالباتی به گوش مسئولان مربوطه می رسد؟

۳. عده ای با استناد به حمایت ترامپ از این پویش مردمی به دنبال فشار بر قوه قضاییه در تسریع اجرای حکم اعدام هستند. رئیس جمهور آمریکا که این روزها در شهرهای کشورش با اعتراضات مردمی در موضوع قتل جورج فلوید با بحران مواجه شده و از طرفی از موافقان اجرای حکم اعدام در ایالات متحده است، آیا می تواند مرجع مناسبی برای قضاوت در چنین موضوعی باشد؟

۴. تسریع اجرای حکم اعدام این سه جوان به خاطر توئیت فارسی ترامپ که با ترور سردار شهید قاسم سلیمانی ماهیت جنایتکار خود را نشان داده، افتادن به دام سیاست فشار حداکثری بر جمهوری اسلامی در مجامع حقوق بشری نیست؟

۵. آیا مشخص نیست که سرکرده گروهک منافقین که البته این روزها در همان توئیتر با “هشتگی خاص” جواب دندان شکنی از همان مردمی که هشتگ اعدام نکنید را داغ کرده اند، گرفته، هدفی جز به انحراف کشیدن مطالبه مردم ایران و مصادره به مطلوب آن را در نظر دارد؟ آیا نباید میان مردم و تروریست هایی مثل رجوی تفاوت قائل شد؟

۶. آیا نسبت دادن پویش خودجوش مردم به آمریکا یا گروهکی معلوم الحال، به انحراف کشیدن مطالبه مردم به حساب نمی آید؟

۷. چه کسانی از به انحراف کشیدن یک مطالبه مردمی سود می برند؟

۸. آیا رافت اسلامی که همواره مورد تاکید دین و بزرگان بوده نمی تواند پاسخی شایسته به این مطالبه مردمی باشد؟

انتهای پیام