«گلوله به حجاریان اثر نکرد، تیرهای تهمت هم اثر نمیکند»
/گفتوگو با باقری، روح و طباطبایی دربارهی حملهها به حجاریان/
زهرا منصوری، انصاف نیوز: علی باقری دربارهی حملههای اخیر به سعید حجاریان به انصاف نیوز میگوید: «مواضع استراتژیک آقای حجاریان در امور مختلف سیاسی کشور از جمله تبیین چیستی و چگونگی جریان اصلاحطلبی مبنای این تهاجمها است.» از سوی دیگر جواد روح میگوید: «پس از مصاحبهی مفصل آقای حجاریان با روزنامه همشهری، جریانهای مختلفی چه از بیرون جریان اصلاحات و بخشی هم از درون جریان اصلاحات به این مصاحبه واکنش نشان دادند و او و نزدیکانش را به ساختارشکنی متهم کردند و در واقع مصاحبه حجاریان آب به خوابگاه مورچگان ریخته بود».شهابالدین طباطبایی نیز معتقد است که این حملهها به حجاریان یک استراتژی تبلیغاتی است در راستای اینکه برخی از افراد برای دیده شدن خود را به افراد مشهور گره میزنند.
علی خضریان نمایندهی مجلس یازدهم در رشته توییتی نوشت: اسناد نشان میدهند جناب حجاریان تحت لوای این شرکت خانوادگی و در ادامه فامیلی، چندین محموله محصولات زراعی اعم از گندم را به کشور وارد کرده است؛ تا حذف بودجه خودکفایی گندم توسط دولت و ادامه روند واردات گندم، ضربه محکمی به تولید این کالای استراتژیک بزند.
علی خضریان عضو جبهه پایداری و نماینده مجلس یازدهم شده، مدعی شده که خانواده حجاریان از رانت در واردات گندم بهرهمند هستند و مانع خودکفایی گندم شدهاند. هم زمان اکانت توییتری به علیاکبر رائفیپور هم ادعایی را درباره یهودیبودن خاندان حجاریان مطرح کرده است. پسر سعید حجاریان هم نسبت به این اتهامها طرح شکایت کرده است. اما ریشهی این اتهامات چیست؟ چرا با وجود اینکه بیش از بیست سال است که سعید حجاریان در قرنطینه است و نقشی در صحنهی سیاسی کشور ندارد، اما همچنان مورد هجمه قرار میگیرد؛ در این باره علی باقری -مدیرکل سیاسی وزارت کشور- جواد روح -روزنامهنگار- و شهابالدین طباطبایی – فعال سیاسی اصلاحطلب- پاسخ میدهند. متن کامل این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
- گفتوگو حجاریان با همشهری دربارهی بازسازی اصلاحطلبی
- شکایت حجاریان از یک نماینده مجلس
- پاسخ تکمیلی فرزند حجاریان به ادعای نماینده مجلس
مواضع استراتژیک آقای حجاریان مبنای این تهاجمها است
علی باقری مدیرکل سیاسی وزارت کشور در دوران اصلاحات دربارهی حملههای اخیر طیفی از اصولگرایان به سعید حجاریان گفت: «آقای حجاریان در طی ماههای گذشته مواضعی استراتژیک دربارهی تبیین اصلاحطلبی ارائه دادند، به نظر میرسد علیرغم اینکه ایشان در حزب خاصی عضو نیستند، اما تاثیرگذاری عملیاتی در فرایند اصلاحطلبی دارند. به هر حال او همچنان مثل گذشته خوب عمل میکند و اندیشه تولید میکند و به جامعه ارائه میدهد. به هر حال مواضع استراتژیک آقای حجاریان در امور مختلف سیاسی کشور -از جمله تبیین چیستی و چگونگی جریان اصلاحطلبی- مبنای این تهاجمها است.
این فعال سیاسی دربارهی اهمیت سعید حجاریان میگوید: «بعید میدانم کسی دشمنی شخصیای با آقای حجاریان داشته باشد، اینجا موضوع فرد نیست. این تهاجمها به گفتههای ایشان باز میگردد و یک جریانی از اصولگرایان تندرو را برآشفته کرده و به جای اینکه با آقای حجاریان مواجه شوند و به جدال احسن بپردازند، به یکسری امور سخیف متوسل شدند که نخنما شده است. بعید میدانیم اتهامهایی که دوستان اخلاقی اصولگرا وارد میکنند، در کمترین طیف از آحاد جامعه حتی در بین اصولگرایان خریداری داشته باشد.»
چیزی بگو که بگنجد
او ادامه داد: «میگویند چیزی بگو که بگنجد، اتهام سوءاستفادهی اقتصادی به آقای حجاریان میچسبد؟ زندگی پیشینه و پسینه و طرز زندگی او در ملا و منظر جامعه است، کسی که سوءاستفادگر اقتصادی باشد، به خاطر اندیشه و فکر سلامتی خود را به خطر نمیاندازد. در حال حاضر جامعه تحت فشار اقتصادی است و جامعه به اخبار عدم سلامت اقتصادی چهرههای مشهور حساس است.در کنار آن جامعه عقلانیت و برداشت نرمالی نسبت به آدمها دارد. آقای حجاریان هم در میان مردم با آن وضعیت جسمی که حاصل اعتقادات فکری او است، زندگی میکند. جامعه خودش قضاوت خواهد کرد که آقای حجاریان میتواند مفسد اقتصادی باشد یا خیر.
باقری دربارهی اینکه آیا وارد کردن این اتهامها به سعید حجاریان به خاطر انحراف افکار عمومی از دادگاههای اقتصادی اصولگرایان است، گفت: «این اتهامها از کوتهفکری آنهاست، از بد عمل کردن است ولو اینکه اگر بخواهند متعادل عمل کنند و بدین وسیله چهرههایی از اصلاحطلبی را ملبس به لباس اقتصادی کنند یا اگر با برملا کردن این مشکلات اقتصادی بخواهند تعادلی ایجاد کنند، به کاهدان زدند. آقای حجاریان آدم اندیشمندی است. شنیدهام وکیل پسر ایشان قرار است که پیگیری کند. به هر حال مسئله مشخص خواهد شد. قابل کتمان شدن نیست، اگر سوءاستفادهای وجود داشته باشد، برملا خواهد شد وگرنه رو سیاهی برای ذغال خواهد ماند، اگر هم برای انحراف افکار عمومی اینکارها را میکنند کیس را درست انتخاب نکردهاند.
مدیرکل سیاسی وزارت کشور دربارهی نحوهی مواجهه با این اتهامها گفت: «افراد باید محافظ درونی داشته باشند و این فرهنگ اخلاقی را بسط دهند اما در جامعهی ما این امر غایب است؛ وگرنه این بداخلاقیها در سطح جامعه وجود نداشت. یا اینکه باید نظارت بیرونی وجود داشته باشد و این در دستگاههای نظارتی و قضایی خلاصه میشود. در آن زمینه هم به نظر میرسد لایه و غباری وجود داشته باشد و گرایشات سیاسی در این زمینه حاکم باشد. گمان نمیکنم تعادل و عدالتی بین رسیدگی یکدست میان طیفهای سیاسی وجود داشته باشد. از قدیم الایام موارد و پروندههای متعددی وجود دارد که یا رسیدگی نشده یا سطحی بررسی شده که امید به رسیدگی با عدالت را هم از این طریق در نزد بسیاری از مردم کمرنگ کرده است. آقای حجاریان هم تلاشی برای رسیدگی قضایی نخواهند کرد، کمااینکه در ارتباط با ترور شکایت نکردند و امروز هم تنها مدارک آنها تصویر آگهی شرکت است.»
نگران بلندشدن اصلاحطلبان دموکراسیخواه هستند
محمدجواد روح، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی، دربارهی ریشههای حملات اخیر اصولگرایان به سعید حجاریان، تئوریسین اصلاحات، به انصافنیوز میگوید: «تهمتهایی که خطاب به سعید حجاریان مطرح شده، مسئلهی تازهای نیست. چهرههای شاخص اصلاحطلب و آنهایی که مواضع تاثیرگذاری دارند، از دومخرداد تا امروز کموبیش با حملاتی مواجه بودهاند که در اینمیان، حجاریان بیش از همه در سیبل حملات مخالفان تندروی اصلاحات قرار داشته؛ تا جایی که هدف ترور هم قرار گرفته است.»
به عقیده این روزنامهنگار، بخش عمده حملاتی که به چهرههای شاخص اصلاحطلب صورت میگیرد، در قالب طرح ادعاها و برچسبهای سیاسی علیه آنهاست. در اینچارچوب، مخالفان اصلاحات معمولا چهرههای موثر و تئوریسینهای اصلاحات را به تندروی متهم میکنند و آنها را افرادی معرفی میکنند که تلاش دارند سایر اصباحطلبان و حتی کل جامعه را به سمت ساختارشکنی و تقابل با نظام بکشانند.
روح با اشاره به اینکه «برخی مخالفان تابلودار اصلاحات و نیز مجلسیهای تازهکار در روزهای اخیر به حملات خود علیه دکتر حجاریان رنگ و لعاب جدیدی بخشیدهاند و اتهامات خود را با ادعاهای عجیب اقتصادی و مذهبی مطرح میکنند»، تصریح کرد: «اینکه آقایان بیست سال بعد از ترور حجاریان یادشان افتاده او را واردکننده گندم و یا دارای تبار خانوادگی یهودی معرفی کنند، نشان از انفعال و ناتوانی آنان دارد که به چنین حربههایی متوسل شدهاند. البته، همانطور که گلولههای تروریستها حجاریان و اصلاحات را از میان نبرد، تیرهای تهمت و توهین آقایان هم دردی را از آنان دوا نخواهد کرد.»
این روزنامهنگار با انتقاد از خویشتنداری چهرههای موثر اصلاحات در برابر توهینها و ادعاهای مخالفان طی بیش از دو دهه گذشته گفت: «از کارناوال عصر عاشورا تا امروز، بارها و بارها شاهد بودهایم که آقای خاتمی و بسیاری از اصلاحطلبان در برابر اتهامزنیها و تحرکات تندروها سکوت کردهاند و به خاطر منافعملی و کاهش تنش از حقوق قانونی خود گذشتهاند؛ اما حاصل آن، طلبکارتر شدن بیش از پیش این افراد و جریانات و طرح اتهامات و تبلیغات مکرر علیه اصلاحطلبان بوده است. جا دارد وکلای آقای حجاریان به تهمت و افتراهایی که علیه ایشان مطرح میشود، پاسخ دهند و اگر هم اتهامات همانطور که پسر آقای حجاریان و سخنگوی دولت اعلام کردهاند، بیپایه و اساس و ناروا است، حتما علیه این افراد در دادگاه اقامه دعوی کنند.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب یادآور شد: «وقتی کسی علیه فرد دیگری آنهم یک چهره شناختهشده و مورد احترام بخش بزرگی از جامعه اتهامات اقتصادی را مطرح میکند، حتما باید سند و مدرک برای ادعای خود ارائه کند. اینکه در توییتر یا روزنامهها بنویسند که فلانی واردکننده گندم است (حتی به فرض صحت)، وجهه حقوقی ندارد. مگر فعالیت اقتصادی و صادرات و واردات جرم است؟ در صورتی جرم است که رانتی وجود داشته باشد، مثلا دولت یا وزارت جهاد کشاورزی فقط برای یک نفر انحصار ایجاد کند. مدعیان باید دراینباره مستند ارائه کنند و اگر سندی دارند، دستگاه قضایی حتما آن را علیه آقای حجاریان یا هرکس دیگری که تخلف کرده، مطرح کند.»
مصاحبه حجاریان آب به خوابگاه مورچگان ریخته بود
وی در تحلیل دلایل دور جدید حملات به حجاریان گفت: «اخیرا آقای حجاریان چند مصاحبه و یادداشت مهم و موثر و بهنوعی تاریخی داشتند که بازتاب گستردهای هم در میان نیروهای سیاسی به همراه داشت. پس از مصاحبهی مفصل آقای حجاریان با «روزنامه همشهری»، جریانهای مختلفی چه از بیرون جریان اصلاحات و بخشی هم از درون جریان اصلاحات به این مصاحبه واکنش نشان دادند و آقای حجاریان و نزدیکان ایشان همچون آقایان علویتبار، تاجزاده و عبدی را به ساختارشکنی متهم کردند. دلیل این حملات، آن بود که مصاحبه حجاریان آب به خوابگاه مورچگان ریخته بود. آنها ناگهان دیدند حجاریان سکوت خود را در برابر دو دهه ادعاها و تحلیلهای شبهتئوریک آنها شکسته و به شکل صریح و مستند، روند تاریخی از دومخرداد تابهحال را با مصداق شرح داده و نشان داده در هر موردی تندروی از طرف چه کسی بوده و اینکه موضع نیروهای اصیل اصلاحات دربارهی آنها چه بوده است.
در آن مصاحبه به آقای هاشمی، دومخرداد، انتخابات مجلسششم، کوی دانشگاه، قتلهای زنجیرهای و… پرداخته شده بود و حجاریان نشان داده بود که دفاع از حقوق مردم و اهداف دومخرداد تندروی نیست؛ بلکه تندروی کارهایی بوده که جریان مقابل شکل میداد و جامعه را از آن فرصت تاریخی دومخرداد محروم کرد و به شرایط بحرانی فعلی رساند. این مصاحبه و در پی آن، نامه آقای موسویخویینیها و مصاحبههای چهرههای دیگری چون دکتر علویتبار نهتنها به مذاق فعالان جناح راست بلکه به مذاق برخی از طیفهای منتسب به جبهه اصلاحات هم خوش نیامد؛ تا جایی که علنا در مقابله با حجاریان و بلوک چپ جبهه اصلاحات در کنار تندروترین طیفهای جناح راست ایستادند.
در واقع، مصاحبه مهم حجاریان به مذاق کسانی خوش نیامد که در این سالها اصلاحات را از محتوای اصلی خود دور کردند و خواسته یا ناخواسته، آن را به یک پوستهی بدون محتوا فرو کاستند؛ یعنی، همان کسانی که در این مدت تحتعنوان میانهروی و اعتدال مدعی یافتن «راه سوم»و تعریف «گفتمان جدید» بودند و نهایتا هم، هسته و دال اصلی اصلاحات یعنی دموکراسیخواهی و توسعهسیاسی را به حاشیه راندند و عملا، نه خود و نه دولتی که تئوریسین آن شده بودند، حتی توسعه اقتصادی را هم عملیاتی نکرد؛ چون این باور را نداشتند و یا خود را به ندیدن و ندانستن میزدند که مساله اصلی کشور، بحران ساختار سیاسی است که تبعات خود را بر سیاستخارجی و اقتصاد و فرهنگ هم برجای میگذارد. نتیجهی عملکرد و تئوریهای این طیف را امروز در واکنش جامعه به اصلاحات و بیاعتمادی به آن شاهد هستیم.»
بدون حب و بغض، یادداشت آخر حجاریان را بخوانند
این تحلیلگر سیاسی در ادامه تصریح کرد: «در این شرایط، حرفها و مواضع حجاریان و دیگر چهرههای خوشفکر و گفتمانساز اصلاحات تنها نقطهی امیدی است که بتوان اعتبار اصلاحات را با استفاده از آن بازسازی کرد و حول آن جمع شد تا پایگاه اجتماعی فروریخته را احیا کرد. طبیعی است که برخی از جریانها مخصوصا مخالفان اصلاحات نگران هستند دوباره اصلاحات بلند شود. به قول آقای علویتبار، «ما زمین خوردیم اما دوباره میتوانیم برخیزیم». اما اینبار بلند شدن به کمک نیروی واسطهای همچون روحانی و اعتدالیون نیست. بلکه با تکیه بر نیروهای اصلی، جامعهمحور و دموکراسیخواه است که در این میان، حجاریان هم نقش و جایگاه تئوریک و هم وجه کاریزماتیک دارد و به همین دلیل است که مصاحبهها و نوشتههای او بیش از دیگر تئوریسینهای اصلاحات، مخالفان را میترساند.
طبعا برخی اصلاحطلبان هم که از حاشیه بودن نیروهای موثر اصلاحات نفع میبرند و خود را در جایگاه تئوریسین اصلاحات میبینند، ناخودآگاه از تحرک و فعالیت تئوریسینهای اصلی اصلاحات بویژه حجاریان ناراحت میشوند و واکنش نشان میدهند و شاید هم، واقعا نظریات او را غلط، خطرناک و هزینهآفرین میپندارند. البته، تا جایی که واکنش این افراد و جریانها در حد نقد و تحلیل باشد، حق دارند و باید با تعامل و گفتوگو با آنان مواجه شد. اما اگر این نقدها و نوشتهها به سمتی برود که عملا داستانسرایی و تئوریپردازی و خوراکدهی به مخالفان اصلاحات باشد، اصلاحطلبان ناچار قضاوت متفاوتی درباره آنان خواهند کرد.»
محمدجواد روح در پایان به مخالفان حجاریان در جناح راست و نیز برخی تئوریپردازان مخالف حجاریان درون جریان اصلاحات توصیه کرد که بهجای این تلاشهای بیهوده، دقایقی بنشینند و بدون حب و بغض، یادداشت آخر او را بخوانند و از آن، نوشتن و تحلیل کردن موثر و کوتاه و گویا را بیاموزند که واقعا درسآموز است.
طباطبابی: این حملهها یک استراتژی تبلیغاتی است
شهاب الدین طباطبایی عضو حزب «ندای ایرانیان» با بیان اینکه این حملهها به آقای حجاریان مسئلهی مهمی نیست و بیشتر یک استراتژی تبلیغاتی است، گفت: «وقتی کسی میخواهد برند شود باید خود را با آدمهای مشهور گره بزند تا دیده شود، یکی از راههای معروف شدن همین است، مثلا دربارهی سعید حجاریان اظهار نظر کنند یا اتهام بزنند یا اطلاعاتی بدهند که درستی و نادرستی آن مشخص نیست. این یک روش مرسوم و ساده برای مطرح شدن است: در کنار یک اسم شناخته شده قرار میگیرید و شناخته میشوید.از طرف دیگر معتقدم یک نفر ادعا یا اتهامی را مطرح کرده، میشود پاسخ داد، میتوان هم بابت افترا و اتهام شکایت کرد یا بعضی وقتها میتوان از کنارش رد شد.»
طباطبایی دربارهی تهمت اقتصادی به آقای حجاریان میگوید: «چون به همه چیز خوشبینانه نگاه میکنم، این اتهامزنی را یک سناریو یا برنامهای برای تخریب نمیدانم، یک استراتژی تبلیغاتی برای مطرح شدن میدانم. البته شاید هم سعید حجاریان غیر از ترور فیزیکی یک ترور شخصیتی هم بدهکار بوده که دوستان زحمتش را کشیدند.
او دربارهی واکنش آقای حجاریان و نزدیکان برای این اتهامها گفت: «واکنش به این اتهامها بستگی به دیدگاه شما دارد، اگر مثل من فکر کنند، میگویم این حملهها کمک کرد تا یک نفر شناخته شود و میتوان از آن عبور کرد. در اخبار دیدم پسر آقای حجاریان گفتند اتهام زنندگان اسناد خود را ارائه کنند، خوب گفتند! اگر اسنادی هست منتشر کنند یا به دستگاههای نظارتی و قوه قضاییه ارائه کنند. اما اینکه هرکسی کار اقتصادی کرد محکوم باشد و تخریبش کنند درست نیست. حتما دستگاههای بازرسی بیشتر روی این موضوعات اشراف دارند و تحقیق کردهاند. روش خداپسندانه، معقول و مناسبتر این بود که اگر اطلاعاتی وجود دارد یا تخلف و فسادی از سوی کسی انجام شده به جای افشاگری و جارو جنجال، دستگاه متولی رسیدگی به فساد را در جریان قرار بدهند. این با ادعای مسلمانی و شیعه علی بودن هم بیشتر تناسب دارد.»
طباطبایی گفت: «متاسفانه اتهام زنی بدون تحقیق و مستندات، همه گیر شده، تاسف بیشتر اینکه غیر از همه گیری عادی شده، خیلی ربطی هم به این جناح و آن جناح ندارد. در این میان مردم خسته از فشارهای اقتصادی هم هر روز با شوک جدیدی که نتیجهاش در بیشتر موارد معلوم نمیشود مواجه میشوند. کاش اصلاحطلب و اصولگرا در کنار دعواها و تسویه حسابها بیشتر به مردم، منافع ملی و پیشرفت کشور فکر میکردیم.»
انتهای پیام
گفتوگو با حجاریان درباره بازسازی هویت اصلاحطلبی و اصلاحطلبان
انتهای پیام