جوانان تحصیل کرده، کنشگران مهم توسعه روستاها
اندیشکده پایا طی گزارشی، عملکرد و تجربه «باشگاه کشاورزان جوان» به عنوان یکی از سمنهای فعال در حوزه روستایی را مورد بررسی قرار داد. در این گزارش با تاکید بر این نکته که عملکرد دولت و نهادهای رسمی در بهبود وضعیت روستاهای ایران حداقل کم اثر بوده است، باشگاه کشاورزان جوان، به عنوان یک نمونه از نهادهای مردمی تلقی شده که در حوزه پیشرفت روستایی فعال بوده و توانسته است الگوی بسیج را در این حوزه احیا کند و به توفیقات قابل توجهی در مدیریت روستاها و مردمی سازی پیشرفت آنها خصوصاً در عرصههای اجتماعی و فرهنگی دست یابد. الگوی باشگاه میتواند حلقه وصل و بستر مناسبی برای تعاملات و مداخلات دولت با حوزه روستایی باشد.
محققان کارگروه توسعه روستایی اندیشکده پایا، ضمن بررسی اهمیت و کارکردهای این سازمان مردم نهاد و همچنین مصاحبه با دبیران آن در روستاهای خراسان رضوی و کرمانشاه، به اجرای مطالعات میدانی و اسنادی دستاوردهای اقتصادی و اجتماعی آن پرداختند. مطالعات مذکور حکایت از آن دارد که این تشکل توانسته است جوانان دغدغهمند و تحصیلکرده روستاهای هدف را با خود همراه کرده و نیز نهادهای اجتماعی فعال و پایداری را در سطح آن روستاها ایجاد نماید. این جوانان دغدغهمند روستایی در قالب اتاق فکرهای عملیاتی سازماندهی شدهاند و به عنوان عاملان اصلی در بهبود وضع موجود روستای خود توانستهاند در سطح وسع خود نهادهای دولتی و غیردولتی را همراه نمایند.
بر اساس آن چه در این گزارش آمده است، توفیقات و دستاوردهای باشگاه در هر روستا، بسته به اینکه آن روستا چه قابلیتهایی به لحاظ نیروی انسانی، سرمایه فرهنگی، بافت و هویت تاریخی، سرمایه اجتماعی و دیگر عوامل تاثیرگذار در روند توسعه دارد، متفاوت است. با این حال میتوان به نتایج قابل توجهی از عملکرد این باشگاه اشاره کرد؛ از جمله این دستاوردها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- تجمیع اراضی کشاورزی و تغییر الگوی کشت، پیادهسازی ایده روز روستا و تشکیل انجمن زادگاهی در روستای کریم آباد رشتخوار
- ایجاد گلخانه الگویی آلوئهورا، پروژه احداث مسکن روستایی برای تسهیل ازدواج جوانان و تشکیل صندوقهای اعتبارات خرد روستایی در روستای بیمرغ گناباد
- بازسازی پس از زلزله روستای جنگ وار کلات نادری مشهد
- تأسیس موزه زعفران در روستای سنو قائن
- پرورش شترمرغ، کاشت گیاهان دارویی، احداث گلخانه، راه اندازی بانک زمین، تأسیس تعاونی توسعه گردشگری، تولید کود ورمی کمپوست و تأسیس کارگاه چوب بری در روستای اسجیل
- و ….
شکلگیری باشگاه، برخاسته از تغییرات ساختاری در جهاد سازندگی
باشگاه کشاورزان جوان را میتوان الگوی به روز شده خدمت رسانی جهاد سازندگی دانست. جهاد سازندگی در دو دهه از فعالیتهای خود، سرمایه اجتماعی عظیمی در روستاها ایجاد کرده بود که از دیدگاه مهندس صاحبی به عنوان مؤسس و ایده پرداز باشگاه کشاورزان جوان نباید به راحتی آن را از دست میداد. در جهاد سازندگی که عمدتاً به عنوان نهادی انقلابی فعالیتهای عمرانی و زیرساختی وسیعی در سطح روستاهای محروم کشور داشت، اهمیت کمیته فرهنگی از کمیتههای عمرانی و اقتصادی بیشتر بود. همکاری مردم با جهاد، یا چگونگی رفتار نیروهای جهاد، دعوت مردم به پشتیبانی از فعالیتهای جهادگران، تقویت بینش فرهنگی و سیاسی مردم با تأسیس کتابخانههای روستایی و… از مأموریتهای کمیته فرهنگی بود. اگرچه کمیته فرهنگی در 4 سال پس از تأسیس جهاد سازندگی منحل شد، اما فعالیتهای فرهنگی در قالبهای دیگر ادامه یافت و جهاد توانست دستاوردهای اجتماعی ارزشمندی را خلق کند.
آقای مهندس صاحبی به عنوان بخشی از بدنه کمیتههای فرهنگی در اوایل شکلگیری جهاد و معاونت امور اجتماعی در بعد، اقدامات متنوع و عمیقی را در رابطه با آموزش شوراهای روستایی و سازماندهی نیروهای مردمی در مناطق روستایی صورت داده بودند. ماحصل این تلاشها نهادهای اجتماعی نظیر خانههای ترویج و کتابخانههای روستایی بود که میتوانست منشأ تغییر و تحول زیادی در حوزههای اجتماعی و اقتصادی روستاها باشند.
بعدها مسئولین وزارت جهاد کشاورزی، که حاصل ادغام جهاد و وزارت کشاورزی بود، کتابخانهها را به طور کلی رها کردند. کما اینکه در حال حاضر در بسیاری از استانها به جز استان خراسان رضوی اثری از کتابخانههای روستایی جهاد باقی نمانده است؛ کتابخانههایی که تعداد آنها تا قبل از این به 14 هزار واحد میرسید و میتوانست به عنوان قلب فکری و علمی روستا و نیز تنها تکیه مروجین رسمی و مأمورین دولتی محسوب شود. درواقع میتوانست تکیه گاهی باشد تا مسئولین دولتی برای هرکاری در روستا نظیر آمار و پرسشنامه و پرس و جو و …. آن را مبنا قرار دهند.
مسئولیت کتابخانهها در خراسان با آقای صاحبی بود و بر حفظ و نگهداری آن اصرار داشت؛ وی تا قبل از ایده تشکیل سمن باشگاه کشاورزان جوان، کتابخانهها را براساس مخاطب، جمعیت، فضای کتابخانه و میزان مراجعه درجه بندی و سطح بندی کرده بود. برای مثال کتابخانههای سطح 3 در روستاهای 100 تا 150 خانواری با 1500 جلد کتاب و حداقل 80 متر مربع زیربنا، کتابخانههای سطح 2 با 3000 جلد کتاب برای روستاهای 250 خانواری و کتابخانههای سطح فاخر و درجه 1، در روستاهای بالای 250 خانوار با حداقل 5000 جلد کتاب.
البته از دیدگاه مهندس صاحبی، کتابخانه روستایی صرفاً محلی برای مطالعه و دریافت و تحویل کتاب نبود. وی تجربیات خود از جهاد سازندگی در حوزه کار فرهنگی و کتابخانه را با تجربیات ژاپن در بانکوها (کتابخانههای خانگی) تلفیق کرده و سنتز جدیدی ایجاد نموده است. مهندس صاحبی با توسعه تعریف خود از کتابخانه، به این نهاد به عنوان بستری برای کار فرهنگی و تعاملات نزدیک اعضا با یکدیگر در راستای نهادینه سازی خصلتهای اجتماعی در افراد مینگرد.
این تجربیات، مهندس صاحبی را به این جمع بندی میرساند که به جای استقرار سازمانهای دولتی در روستا، باید مردم روستا را سازمان بدهیم. از همین رو در سال 1381 ایده راه اندازی نهاد مردمی باشگاه کشاورزان جوان را در معاونت ترویج اداره کل جهاد کشاورزی استان خراسان رضوی مطرح میکند.
گفتنی است یکی از چالشهای مداخلهگران توسعه اعم از تسهیلگران، توسعه گران و یا سیاست گذاران، تعابیر متفاوت آنها با جامعه روستایی در تعریف و حل مسائل روستایی است. باشگاه کشاورزان جوان، با محوریت این ایده شکل گرفت که جوان روستایی نباید منتظر باشد تا یک نفر بیاید و روستایش را آباد کند، بلکه خودش باید همت کند و سعی در توسعه روستایش نماید. به این ترتیب این باشگاه که در واقع یک سمن فعال در حوزه سازماندهی و نهادسازی جوانان دغدغه مند روستایی است از سال 1378 در شهر مشهد تأسیس شد و تاکنون واحدهای آن در بیش از 200 روستا در استانهای مختلف از جمله خراسانهای رضوی، جنوبی و شمالی، کرمانشاه، خوزستان و هرمزگان آغاز به کار نموده و مشغول به فعالیت هستند.
تحقق تصمیم گیری از پایین
مفهوم محوری در این باشگاه را باید اهمیت مدیریت و تصمیم گیری از پایین به بالا یا مردمی بودن نهاد دانست. جهاد سازندگی در ابتدا شکل سازمانی نداشت، اصطلاحاً سرها به سمت پایین و مردم بود؛ بعد از آن که جهاد، وزارتخانه شد منافع سازمانی اهمیت پیدا کرد و از توجه به مردم دور شد. افرادی که به عنوان رییس سازمان انتخاب شدند این مساله را دامن زدند، بدین صورت که در جریان چالش مدیران با نیروهای انقلابی جهاد سازندگی و پس از استیصال در مواجهه با منطق جهادگران، ناچار میشدند دستورات مقامات بالاتر وزارتخانه را بهانه کرده و بخشنامهها و دستورالعملها را مبنا قرار دهند. از این قبیل آفتها، به شدت آن شاکله نگاه ارزشی و جهادی جهادگران را از هم گسست.
برنامه ریزی از پایین به بالا کارکرد و دلایل روشنی در جهاد داشت؛ یکی از مهمترین آنها این بود که توجه به سلسله مراتب بالایی در سازمان موجب میشود به همان میزان توجه از قابلیتها و توانمندیهای فرد دور شود و در عین حال ظرفیتهای محیطی جهادگر نیز نادیده گرفته شود.
کارگروه توسعه روستایی اندیشکده پایا با اشاره به اینکه یکی از آسیبهای جهاد در فرآیند وزارتخانه شدن، تغییر نگاه مدیران از نیازهای مردم به منافع سازمان بود، در گزارش خود آورده است: «ساختارهایی که متکی به مردم هستند الان بسیار ضعیفند و مشکل دارند. کافی است شما شعاری و ویترینی کار کنید. شما به عنوان ساختار رشد میکنید اما حقیقتاً رویکرد و وظایف و مأموریتهای شما بر زمین میماند»
انتهای پیام