اگر فرزندآوری جهاد باشد، اجرای عدالت جهاد برتر است
رضا سلطانزاده، مدیرمسئول هفتهنامهی آئینه یزد در یادداشتی با عنوان «اگر فرزندآوری جهاد باشد، اجرای عدالت جهاد برتر است» نوشت:
«…آماری که در سایت سازمان ثبت احوال منتشر شده نشان میدهد به ازای هر 3 ازدواج یک مورد طلاق در کشور رخ داده است. بیشترین آمار طلاق هم در تهران بوده و ایلامیها کمتر طلاق گرفتهاند… آمار سال 95 نشان میدهد از 136 هزار و 651 مورد طلاق، 15 هزار و 171 مورد در یکسال اول زندگی رخ داده و 14 هزار و 691 طلاق هم بین زوجهایی اتفاق افتاده که بین 1 تا دو سال با هم زندگی کردهاند. 40 درصد طلاقها بین افراد زیر 24 سال و 70 درصد طلاقها بین زیر 27 سالهها اتفاق افتاده است و این آمار مسأله افزایش طلاق بین زوجهای جوان و در 5 سال اول زندگی را تایید میکند. کارشناسان میگویند که ناموفق بودن زوجین در برقراری ارتباط کلامی، معنوی، جنسی و اجتماعی عامل بیشتر طلاقهاست. هرچند که حدود 30 تا 40 درصد خانوادهها هم در طلاق عاطفی به سر میبرند که برخلاف طلاق واقعی آمارشان ثبت نمیشود!… شاید مشکلات اقتصادی یکی از مهمترین عامل طلاق در بسیاری از خانوادههای ایرانی باشد اما بین جوانترها که روزبهروز تعداد طلاقشان از ازدواجشان بیشتر میشود، عوامل کمی متفاوت است. یکی از دلایل طلاق این سنین بهم خوردن رویایی است که از ازدواج در سنین کودکی و نوجوانی ساختهاند. زندگی پس از ازدواج در ذهن بسیاری از جوانها بدون غُر، بدون گله و مشکل و به تمام معنا رویایی است. اما وقتی ازدواج میکنند و با واقعیت زندگی مواجه میشوند نمیتوانند فاصله بین رویا و واقعیت را تحمل کنند و میگویند: اونی که میخواستم نیست! خیلیها هم برخلاف آنچه که فکر میکنند آمادگی ازدواج ندارند. آنها نه خودشان را درست و کامل میشناسند و نه مهارتهای زندگی را کسب کردهاند و برای همین با اولین مشکل در زندگی مشترک جا میزنند و تصمیم به طلاق میگیرند. کسی که خودش را نمیشناسد و تصویر درستی از خودش و خواستههایش ندارد نمیتواند یک زندگی مشترک را با مقتضیات آن اداره کند…»(1)
معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری در استان یزد میگوید: «…در شهرستان ابرکوه آمار طلاق توافقی 22 درصد کاهش داشته در حالی که در مرکز استان یزد طلاقها به سمت طلاق توافقی در حال تغییر است… متاسفانه متولیان نسبت به آموزشهای پس از طلاق به ویژه نسبت به فرزندان طلاق غفلت کردهاند که آسیبهای بسیاری را به همراه دارد…»(2)
حجتالاسلام والمسلمین سید محمدکاظم مدرسی، نایبرئیس شورای حوزه علمیه یزد یکی از مشکلات جوانان امروز را «ناپایداری ازدواج» عنوان میکند و میگوید: «…قبول داریم که طلاق در جامعه یک مشکل اساسی است و سال گذشته هر ساعت 25 طلاق ثبت شده است. در استان یزد هر روز بین 7 تا 8 طلاق امضا میشود و عجیبتر آن که متوسط سن طلاق هم 31 سال است و طلاق با این آمار به یک فاجعه شباهت دارد… اگر زن و مرد در جامعه عفیفانه و غیرتمندانه زندگی کنند و از لحاظ هزینههای زندگی نسبت به هم مماشات داشته باشند و نیز از عمر خودشان در این زمینه استفاده نمایند زندگی پایداری را رقم میزند. زوجین به هر میزان به آموزههای دینی و اسلامی خود پایبند باشند به همان میزان پایداریهای زندگی بیشتر خواهد شد… نایبرئیس شورای حوزه علمیه یزد با ابراز تأسف از اینکه از دیدگاه برخی، فرزند هزینه تلقی میشود، تأکید میکند: جهاد فقط موشک درست کردن نیست بلکه امروز فرزندآوری یک جهاد بسیار ارزشمند و از نظر اسلام سرمایه است و هزینه نیست. حجتالاسلام والمسلمین مدرسی، ازدواج را در شرایط امروز جامعه برای جوانان یک امر ضروری دانست و افزود: در این زمینه باید تلاش بیشتری را داشته باشیم…»(3)
گرچه در اسلام اصل مسأله طلاق را ضرورت دانستهاند اما سفارش شده تا آنجا که ممکن است زوجین نباید به سراغ آن بروند و در روایات اسلامی از طلاق مذمت گردیده و آن را مبغوضترین حلالها نام بردهاند و از معصومین بزرگوار صلواتا… علیهم اجمعین نقل گردیده که هیچ عملی نزد خداوند متعال منفورتر از این نیست که اساس خانهای در اسلام با جدایی و طلاق ویران گردد و رسول گرامی اسلام(ص) فرموده است: «ازدواج کنید و طلاق ندهید که طلاق عرش خدا را به لرزه درمیآورد!»(4)
اگر تبعیض، اختلافات فاحش طبقاتی، مشکلات اقتصادی، فقر شدید، بیکاری، اعتیاد، کارتنخوابی، دزدی، قتل، تکدیگری، افزایش آمار زنان بدسرپرست، تنفروشی، وجود چند صد هزار زندانی، قاچاقفروشی و حاشیهنشینی، روی آوردن به مشروبات الکلی و به طور کلی آسیبهای اجتماعی با ایجاد جرم و فساد رابطه مستقیمی داشته باشد و هریک از موارد فوق به نحوی در افزایش طلاق و کاهش آمار ازدواج مؤثر باشد و عدم پایبندی خانوادهها به آموزههای دینی و آشفتگی کانون خانوادگی نیز به امر طلاق دامن بزند باید اذعان و اعتراف نمود که در حال حاضر بیان فرزندآوری و سفارش کلامی در مورد پایبندی خانوادهها و جوانان به آموزههای دینی کارساز نخواهد بود بلکه باید به زندگی و ایجاد رفاه نسبی در زندگی مردم توجه و عنایت نمود و در کنار مردم و با مردم زندگی کرد، از تجملگرایی پرهیز کرد، بیتالمال را محترم شمرد.
اجرای عدالت را پیشه خود ساخت و در جامعه تبعیض را کاهش داد و زمینهای فراهم نمود تا اعتماد سلب شده مردم به مراکز حوزوی و دینی و فرهنگی و آموزشی و دانشگاهی و تجاری و مطبوعات و نویسندگان جلب گردد، تورم و گرانی افسارگسیخته را مهار کرد و در جامعهای که میلیونها نفر زیر خط فقر زندگی میکنند بسیاری از شهروندان به نان شب محتاجند از جمله کمبود دارو و وسایل مورد نیاز برای مداوای بیماران دارند، آن هم در خانوادههایی که یا با بیکاری یا با کمبود درآمد روبرو هستند یا وقتی اطرافیان دردمندی به اجبار داروخانههای شهر محل زندگی خود را برای دریافت دارو زیر پا میگذارند و نمیتوانند آن را خریداری کنند یا باید گاه با پرداخت تا دهها برابر قیمت اصلی به دست آورند چگونه میتوان گفت: ای مردم! فرزندآوری را جهاد بدانید. در چهل و یکمین سال پیروزی انقلاب دیده میشود درصد بالایی از جمعیت کشور به بسته حمایتی نیاز دارند مردم به عیان میبینند آمار احتکار، سرقت، حق یکدیگر را تضییع نمودن افزایش چشمگیری دارد.
عدهای از محتاجان و گرسنگان و بیچارگان در کوچهها و خیابانها با حرص و ولع در پی جمعآوری ضایعات در جایگاه و مخزن زباله هستند و گاه اتفاق افتاده است بر اثر اختلاف بین دو نفر از این افراد به خاطر تصاحب نیممتر میلگرد یا وسیلهای کهنه و در سطل زباله افکنده شده قتلی صورت میگیرد آیا نباید به خود آییم که طی سالیان متمادی با صرف هزینههای سرسامآور در نهادها و سازمانها و مراکز مختلف فرهنگی و اجتماعی چرا نتوانستهایم به دستورات اثربخش اسلام مقدس جامه عمل بپوشانیم آری نمیتوان در این زمینه تبلیغات سوء دشمنان را نادیده گرفت. نماینده شهر اردکان در مجلس یازدهم که شهروندان آنجا را ثروتمندترین مردم شهرها میدانند میگوید: سی درصد مدارس شهر قابل استفاده است و بقیه به تعمیر و بازسازی و مقاومسازی نیاز دارد و آب آشامیدنی آن شهر بدترین «ایسی» را دارد دیگر وای به حال مردم مناطق و شهرهای استان خوزستان یا اطراف چابهار و دیگر مناطق سیستان و بلوچستان که در اثر نبود لولهکشی آب آشامیدنی پیدرپی شاهد نابودی و کشته شدن بعضی از اهالی آن مناطق توسط حیوانات هستند که طعمه تمساحها در کنار برکهها و آبگیرها میشوند آن هنگام که برای بردن آبی که آن هم به هیچوجه برای آشامیدن مناسب نیست میروند. به یقین فرزندآوری برنامهای مفید و شایسته است و کسی نمیتواند مخالف داشتن جامعهای شاد و جوان و نخبه و قدرتمند باشد تا با وضعیتی روبرو نشود که ایرانیان در چند سال آینده شاهد جامعهای مُسن و سالمند باشند.
بدون شک جهاد علاوه بر نبردهای دفاعی و گاه تهاجمی هرگونه مبارزه علمی، منطقی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی را دربرمیگیرد بنابراین اجرای عدالت و مبارزه با آسیبهای اجتماعی و سادهزیستی و رسیدگی به وضعیت اشفته نیازمندان از راههای ترویج دین الهی و نوعی جهاد در راه حق و اصلاح جامعه است.
اسلامشناس معاصر استاد محمدرضا حکیمی مینویسد: «…همچنین مینگریم که پیامبر اکرم(ص) فرموده است: «عَدْلُ ساعةٍ خیرٌ مِن عِبادةِ سِتِّینَ سَنةً»، یک ساعت اجرای عدالت بهتر است از هفتاد سال عبادت. ظاهر این وصف تفضیلی که در این حدیث شریف به کار رفته است: «خیرٌ مِن…» عام است، یعنی بهتر است در همه شئون، و برای همه مقاصد، به این معنی که هر مقصد صحیح و آرمان اصلاحی که دارید از ایجاد عدالت و اجرای آن شروع کنید، که یک ساعت آن بهتر است از هفتاد سال عبادت دیگر. خود اجرا و اقامه عدالت از مهمترین عبادات است، که در قرآن بارها ذکر شده است… این نیز اشتباه است که تصوّر کنیم با کمک گرفتن از توانگران و متکاثران (و هزینهگذاریهای سنگین و ایجاد تأسیسات بزرگ، از ثروتهای کذایی که هم اکنون باید صرف محرومان و رفع محرومیت شود)، میتوانیم دین خدا را ترویج کنیم. ما تصورات خود را ترویج میکنیم نه دین خدا را؛ دین خدا دین عدل است، و ترویج آن به اقامه عدل است و رسیدن به داد محرومان و زدودن ظلمهای اقتصادی ظالمان، در صورتی که هزینهپذیری از یادشدگان موجب مسامحهکاری در روشهای اقتصادی و استثماری آنان، و چشمپوشی از ظلم و بیداد مالی ایشان (در مراحل مختلف در آوردن و جمع کردن) است، و دادن آزادیهای گوناگون به آنان (لیبرالیسم اقتصادی). و این بعین ابقای ظلم و اشاعه بیداد است، و موجب سست شدن موقعیت دین در میان تودهها؛ این تخریب دین است نه ترویج دین…»(5)
در چشمانداز وافق آینده جوانان که بیکاری و عدم درآمد مکفی برای اداره یک خانواده دو نفره، کور سویی از شغل و درآمد و امنیت شغلی و بیمه وجود ندارد چگونه جوان رغبت به ازدواج و فرزندآوری داشته باشد. چطور میتوان با حقوق حدود دو میلیون تومان از عهده هزینه بیمارستان و شیر خشک و پوشک و اجارهخانه و تامین مایحتاج ضروری و هزار و یک گرفتاری دیگر برآمد و چرخ زندگی را چرخاند بویژه که جوان امروزی درس خوانده است امّا مهارتهای زندگی را نیاموخته، مدرک دارد امّا علم معاش ندارد، آداب معاشرت نمیداند، خودش را نمیشناسد، حدود و مرزهای عاطفه و احساس و منطق و عقل را گم میکند، تجربیات دیگران را وقعی نمینهد و قس علیهذا… و کلام آخر اینکه با این دیدگاه و افق نه چندان روشن آینده نمیتوان امیدی به ازدواج جوانان و دوام و بقای ازدواجها و فرزندآوری داشت. مگر آنکه حکومت برای اشتغال جوانان تحصیل کرده اهتمام ورزد، برای تامین مسکن جوانان اقدامی موثر به عمل آورد، چون کشورهای حوزه خلیجفارس هزینه متعارف ازدواج آنان را فراهم کند یعنی به ازای ازدواج هر دختر و پسر ماهیانه حقوقی در نظر بگیرد، به ازای هر فرزند که متولد میشود مدد معاشی بپردازد و از این همه ثروتی که طی سالیان اخیر به غارت رفته است در امر آغاز زندگی مشترک جوانان و فرزندآوری آنان هزینه کند. در غیر اینصورت توصیه و سفارش و امر به کار خیر و تاکید علما و اساتید و حوزویها و دانشگاهیها و غیره راه به جایی نخواهد برد.
پینوشتها:
1- تابناک، 15/10/1396
2- خبرگزاری موج، 21/5/1399
3- خبرگزاری حوزه، 26/5/1399
4- «تفسیر نمونه»، جلد 24، صفحه 225
5- «الحیاه»، محمدرضا حکیمی، صفحه 42 و 50 و 51
انتهای پیام