خرید تور تابستان

همه‌ی فراز و فرودهای علی لاریجانی

سلمان احراری، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی نوشت:

انتخابات هفت اسفند بیشتر از آنکه حرکتی برخاسته از نخبگان سیاسی جامعه به سوی توده‌های جامعه باشد حرکتی مردمی بود برای ارسال پیامی مشخص به سوی نخبگان جامعه در جهت حرکت و توجه به مطالباتی مشخص. مطالباتی که جهت‌گیری رای مردم را علی‌رغم عدم امکان رقابت برابر تا حدودی مشخص می‌کند. آنچه در اسفند ۹۴ برجسته و دارای اهمیت است تمایل جدی مردم به تغییر و تفاوت در روند سابق اداره‌ی خانه‌ی ملت است چرا که از «نه» بزرگ به نمایندگان فعلی، کم توفیقی مجلس نهم در برآورده کردن مطالبات مردم مشهود است.

نکته‌ی دارای اهمیت در این بین، ترکیب هیات رئیسه‌ی مجلس به عنوان ریاست بر یکی از قوای سه گانه و خط مقدم پیگیری مطالبات مردم است. چرا که نتیجه دهی تمام تلاش‌های نمایندگان مجلس تا میزان قابل توجهی به جهت‌گیری هیات رئیسه‌ی مجلس وابسته است. ضمن اینکه بسیاری از نهادهای مهم زیر نظر مجلس نیز (از جمله دیوان محاسبات و مرکز پژوهش‌ها) با نظر هیات رئیسه اداره می‌شود.

درست پس از حماسه‌ی مردم در هفتم اسفند ماه، دوباره و این بار به صورت جدی‌تری گمانه‌زنی‌ها برای ریاست مجلس بالا گرفت و دو گزینه‌ی محتمل از منظرهای گوناگون مورد بررسی قرار گرفتند: محمدرضا عارف منتخب اول تهران و علی لاریجانی منتخب دوم قم.

محمد رضا عارف با سابقه‌ی سال‌ها وزارت و معاونت اولی دولت اصلاحات سرلیست اصلاح‌طلبان تهران بود و با رای بسیار خوبی نفر اول تهران شد، داستان لاریجانی اما بسیار متفاوت است: علی لاریجانی با اعلام کاندیداتوری مستقل خود و با پاس گل اصلاح‌طلبان در تهیه‌ی لیست قم، باز هم نفر دوم انتخابات قم شد تا نشان دهد مردم قم چندان هم از نماینده‌ی کنونی خود راضی نیستند.

هرچند این تصمیم مردم قم تاثیری بر عزم راسخ علی لاریجانی برای تصاحب کرسی ریاست خانه‌ی ملت نگذاشته و او تا کنون با بیش از ۱۳۰ منتخب مجلس دهم وارد گفتگو شده است، اما رویکرد برخی بزرگان اصلاحات در حمایت از منتخب دوم قم برای کسب کرسی ریاست مجلس موجب تعجب است، چون با وجود موج عظیم مطالبات مردم که باعث حماسه‌ی ۷ اسفند شد و علم به اینکه عدم پرداختن به این خواسته‌ها موجب دلسردی بدنه‌ی اجتماعی و از بین رفتن پایگاه اجتماعی اصلاحات می‌شود، سپردن دوباره‌ی فرمان مجلس دهم به وی، چه تغییری در موضع‌گیری‌های هیات رئیسه ایجاد خواهد کرد؟

برای پاسخ به این سوال بد نیست مروری بر سوابق و موضع گیری‌های علی لاریجانی داشته باشیم.

هرچند فعالیت‌های لاریجانی از معاونت برون مرزی «واحد مرکزی خبر» شروع و با سمت‌های مختلفی مانند معاونت چند وزارتخانه و جانشین ستاد کل سپاه ادامه می‌یابد اما حضور او در مقام وزارت ارشاد دولت آیت هاشمی رفسنجانی شروعی بود برای مطرح شدن او؛ مدت زمان وزارت علی لاریجانی محدود به دو سال بود تا لاریجانی برای ریاست سازمان صدا و سیما انتخاب شود.

لاریجانی در صدا و سیما

کارنامه‌ی لاریجانی در صدا و سیما نقاط مبهم حساسی را دارد. یکی از این نقاط نوع پوشش برنامه‌های دولت اصلاحات در زمان ریاست او بر این سازمان است تا آنجا که «عبدالله رمضان‌زاده» سخنگوی دولت اصلاحات در یکی از مصاحبه‌های خود با اشاره به همزمانی دو ساله‌ی شهرداری «محمود احمدی‌نژاد»، دولت اصلاحات و ریاست لاریجانی بر صدا و سیما، می‌گوید که اخبار افتتاح یک پروژه‌ی ۴۰ میلیون تومانی توسط شهرداری را چندین برابر بیشتر از افتتاح پروژه‌ی ۲۰۰ میلیون تومانی دولت پوشش می‌داد.

برنامه‌ی «هویت» یکی دیگر از دیگر نقاط مبهم ریاست لاریجانی بر صدا و سیما است، برنامه‌ای جنجالی که هدف اصلی آن ارتباط دادن روشنفکران و منتقدان با بیگانگان بود. شاید بتوان برنامه‌ی مذکور را در کنار تحقیق و تفحص ناکام مجلس ششم از صدا و سیما مبهم ترین کارنامه‌ی لاریجانی دانست.

لاریجانی در زمان دولت احمدی‌نژاد

علی لاریجانی پس از دوران ریاست بر صدا و سیما برای انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا شد تا در مقابل افرادی از جمله آیت الله هاشمی رفسنجانی، مهدی کروبی، محمود احمدی نژاد و محمدباقر قالیباف به رقابت بپردازد اما پس از ناکامی در کسب رای نهایتا سمت دبیر شورای عالی امنیت ملی را از محمود احمدی نژاد دریافت کرد.

عملکرد دو ساله‌ی لاریجانی در سمت دبیر شورای عالی امنیت ملی، کارنامه‌ی هسته‌ای ایران را به مرحله‌ی مطلوبی رساند، هرچند کارشکنی احمدی‌نژاد در لحظات آخر مانع از به ثمر رسیدن تلاش‌های لاریجانی شد اما گفته‌های پراکنده‌ی طرف غربی نیز نشان از پیشرفت قابل توجه لاریجانی در مذاکرات هسته‌ای دارد. لازم به ذکر است که رسانه‌های داخلی هیچ گاه به صورت مفصل به زمانی که لاریجانی مسوول پرونده‌ی هسته‌ای ایران بوده است نپرداخته‌اند.

پس از عزل لاریجانی از شورای عالی امنیت ملی، او در انتخابات مجلس هشتم کاندیدا شد تا از آن پس ریاست دو دوره‌ی مجلس شورای اسلامی را برعهده داشته باشد. با وجود اینکه شش سال از هشت سال ریاست لاریجانی بر مجلس همزمان با دولت اول و دوم احمدی‌نژاد بود، تندترین واکنش رییس مجلس در برابر بی قانونی‌های دولت وقت، مربوط به ماجرایی بود که به یکشنبه‌ی سیاه مجلس معروف شد و در طی آن رییس جمهور وقت اتهاماتی را به یکی از بستگان نزدیک رییس مجلس وارد کرده بود.

منهای این مورد، ایستادگی چندانی از سوی مجلس و دستگاه‌های زیر مجموعه‌ی آن مانند دیوان محاسبات در برابر دولت وقت مشاهده نشد و جالب‌تر آنکه بسیاری از وظایف نظارتی مجلس در قبال دولت نهم و دهم یا پس از این دولت‌ها و یا با تاخیر صورت گرفت. شاید دلیل این کوتاهی‌ها را بتوان در عملکرد لاریجانی در اتفاقات سال ۸۸  دانست، عملکردی که مخالفان اصولگرای او در مجلس از آن به ساکتین فتنه یاد می‌کنند.

عملکرد سایر نهادهای زیر مجموعه‌ی مجلس نیز چندان قابل تعریف نبود. لاریجانی یار شفیق خود یعنی کاظم جلالی را بر مسند ریاست مرکز پژوهش‌های مجلس گذاشت و او نیز با باز کردن درب این مرکز بر هم دانشگاهی‌های سابق خود از اعتبار علمی این مرکز کاست.

لاریجانی در شروع انتخابات ۹۲ با قالیباف همراهی کرد و در افتتاح چند پروژه‌ی شهرداری در کنار او بود. اما پس از انتخابات ۹۲ به ناگاه لاریجانی هم به جمع اعتدالیون پیوست و پس از نقش آفرینی در تصویب برجام، به عنوان یکی از چهره‌های نزدیک به دولت شناخته شد.

چند سوال

با این حال، آیا علی لاریجانی می‌تواند در جهت مطالبات بدنه‌ی اصلاحات حرکت کند؟

آیا مسایلی از جمله حقوق شهروندی، جامعه‌ی مدنی، مطبوعات و رسانه‌ها، محدودیت‌ها و آزادی‌های سیاسی، جزو دغدغه‌های علی لاریجانی محسوب می‌شود؟

علی لاریجانی در طول ۸ سال ریاست خود بر مجلس هیچ گاه برای پیگیری مطالبات مردمی که حامی جریان اصلاح و اعتدال هستند، اقدامی انجام کرده است؟

آیا لاریجانی در قبال حبس و حصر بخشی از فعالان سیاسی موضع مشخصی دارد؟ آیا لاریجانی تعهد و حساسیتی نسبت به آینده‌ی جریان تحول خواه در سیاست ایران دارد؟

و مهمتر از همه آیا فردی که در دولت اصلاحات همراه با اقتدارگرایان علیه جریان اصلاحات، در انتخابات ۸۴ رقیب هاشمی، در زمان دولت دهم همراه با اصولگرایان علیه احمدی‌نژاد، در انتخابات ۹۲ با قالیباف علیه تحول خواهی و در برجام همراه با روحانی علیه اقتدارگرایان بوده است، گزینه‌ی مناسبی برای ریاست مجلس اعتدالگرا خواهد بود؟

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. مطالب جالبی بود واقعا عملکرد لاریجانی قابل دفاع نیست
    ای کاش عارف گزینه اصلاحات برای ریاست مجلس باشه

  2. تحلیل درستی بود و نکته قابل ذکر دیگر، تهیه و پخش فیلمی از کنفرانس برلین و ظلمی بزرگ در حق شرکت کنندگان در آن نشست.

  3. آقا اين تحليل زياد درست نيست!بايد شرايط رو سنجيد!آقاي روحاني هم درباره قضاياي ٧٨ و ٨٨ حرف هاي تندي زده بود ولي رييس جمهور شد و در مجموع عملكرد قابل قبولي داشته و مردم هم حمايتش كردند!آقاي لاريجاني هم در بحث برجام نشان داد كه با دولت هماهنگ است و همينطور وقتي به صورت مستقل وارد شده حداقل مديون اصولگرايان نيست و ميتواند تصميمات مستقل بگيرد در حالي كه نفوذ و قدرت چانه زني لاريجاني در حاكميت خيلي بيشتر از عارف هست!و اين روهم اصافه كنيم كه درسته عارف اصلاح طلب هست ولي محافظه كار ترين نوع اصلاح طلب هست و فرق خاصي با يك مستقل ندارد و همچنين پس زدن لاريجاني دوباره يك دوست دولت رو به دشمن تبديل ميكنه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا