چرا هشتگ «اعدام نکنید» این بار موثر واقع نشد؟
عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب با اشاره به اجرای حکم اعدام نوید افکاری میگوید: اگر کسی را مجازات میکنند، مجازات او باید ناشی از خواست افکار عمومی جامعه ایران باشد و این جامعه است که باید نسبت به منصفانه بودن مجازات قانع شود. اگر افکار عمومی در داخل ایران قانع شد، نظر خارجیها اهمیت چندانی ندارد. اما اگر افکار عمومی در ایران قانع نشود، حتی اگر خارجیها از حکم یک دادگاه حمایت کنند، فکر نمیکنم این حمایت فایده برای آن دادگاه داشته باشد.
به گزارش انصاف نیوز متن کامل گفتوگوی یورونیوز با آقای عبدی را در ادامه میخوانید:
چرا هشتگ «اعدام نکنید» این بار موثر واقع نشد؟
عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی، در پاسخ به این سوال به یورونیوز میگوید: «مهمترین دلیلش شاید این بود قالب اصلی این پرونده قتل عمد و قصاص است. در ایران فارغ از اینکه با حکم اعدام موافق باشیم یا مخالف، مجازات قتل عمد اعدام است بخصوص اگر آگاهانه و با تصمیم قبلی صورت گرفته باشد، خانواده مقتول هم رضایت ندهند.
پروندههای قتل عمد در دادگاههای عمومی با حضور سه قاضی و به صورت علنی رسیدگی میشوند. این ویژگیها موجب میشود که ماهیت پرونده برای افکار عمومی تا حدی قانونی و حقوقی به نظر آید و اعتراض چندانی نسبت به حکم صادره در چنین پروندهای صورت نگیرد. به همین دلیل فکر میکنم این پرونده ماهیتا متفاوت از پرونده آن سه جوانی باشد که به دلیل شرکت در اعتراضات آبان ماه ۹۸ محکوم به اعدام شده بودند.»
عباس عبدی هم درباره تقابل و لجاجت بین جامعه و حکومت در چنین مواردی و اینکه مردم چطور باید موضعگیری کنند که درخواستشان برای اعدام نشدن یک زندانی، مصداق درخواست مدنی قلمداد شود نه فشار سیاسی به قوه قضاییه، میگوید: «به نظرم بر خلاف مورد قبلی این بار «اعدام نکنید» شعار درستی نبود؛ نه به خاطر اینکه نباید با اعدام مخالفت کرد بلکه به این دلیل که اصلا از ابتدا باید معلوم شود حکم نوید افکاری چه بوده؟
یعنی در مورد اصل ماجرا اتفاق نظر وجود نداشته. در این موارد باید درخواست شفافیت شود. دادگاه علنی و حکم علنی باشد. بعد جامعه به این نتیجه برسد که فلان فرد قاتل است یا نه؟ اگر مردم به این نتیجه برسند که محکوم قاتل نیست و حکم اعدام یا قصاص ایراد دارد، باید درخواست عدالت کنند نه درخواست «اعدام نکنید». اما اگر جامعه به این نتیجه رسید که محکوم واقعا کسی را کشته و حکمش واقعا اعدام است اما بهتر است که عفو شود، این فرایند جداگانهای دارد و مرحله بعدی کار است. یعنی جامعه مدنی باید بکوشد که فرد محکوم شده، مشمول بخشش شود.
موارد زیادی وجود داشته که از طرف نهادهای جامعه مدنی درخواست بخشش صورت گرفته و خانواده مقتول رضایت داده است. اما وقتی اعدام نکنید به جای درخواست بخشش مطرح میشود، ممکن است خانواده مقتول عصبانی شود و بر اجرای حکم اصرار کند. قبلا هم در مواردی شاهد چنین فشارهایی بودهایم که نتیجه عکس دادند.»
آقای عبدی میافزاید: «جامعه مدنی باید با این مفاهیم آشنا باشد و اگر به اصل اتهام ایراد دارد، باید درخواست دادرسی عادلانه کند. اما اگر به قانون ایراد دارد، باید جداگانه و فراتر از این مصادیق علیه قانون موضع بگیرد. قاضی که قانون را نمیتواند عوض کند و باید مطابق قانون حکم صادر کند. اما اگر جامعه مدنی حکم را درست میداند و قانون را هم نمیتواند عوض کند، باید درخواست عفو را مطرح کند.
بنابراین جامعه مدنی باید متوجه باشد که مطالبه اصلیاش چیست. یکی از عواملی که موجب میشود کار به لج و لجبازی کشیده شود همین است که حکومت احساس میکند عدهای با هشتگ اعدام نکنید، در پی نقض حاکمیتش هستند.»
آقای عبدی درباره این انتقاد مطرح که آیا همین عجله در اجرای حکم نشان نمیدهد که این اعدام در اصل سیاسی بوده و هدف حکومت نه اجرای عدالت قضایی بلکه زهر چشم گرفتن از مردم بوده تا دیگر برای اعتراض به وضع موجود به خیابانها نیایند، میگوید:
«وقتی میخواهند کسی را قصاص کنند قاعده این است که خانواده مقتول هم باید حضور داشته باشد چراکه اجرای قصاص جزو حقوق آنان است. به همین دلیل گاهی محکوم به قصاص در آخرین لحظه از سوی خانواده مقتول بخشیده میشود چراکه خانواده مقتول شاهد اجرای مجازات است و ممکن است در آخرین لحظه رضایت دهد.
من نمیدانم خانواده مقتول روز شنبه موقع اجرای قصاص نوید افکاری آنجا حضور داشتند یا نه؟ اگر حضور داشتند، پس چطور روز یکشنبه با خانواده نوید افکاری قرار داشتند برای مذاکره و رضایت احتمالی؟ به علاوه تا آنجا که بخاطر دارم معمولا قصاص یا اعدام، چهارشنبهها صورت میگیرد و نمیدانم چرا نوید افکاری روز شنبه اعدام شده است؟ این ابهامات به ابهامات اولیه پرونده اضافه شده و این سوال شما را تقویت میکند که شاید این اعدام با انگیزه و هدف دیگری غیر از قصاص صورت گرفته است.
به نظرم رفتار رسمی، واکنشی بوده و چون نمیخواسته در برابر فشارهای روزافزون مقاومت کند، با عجله این اعدام را انجام داده است. اگر خانواده مقتول در مراسم اعدام حضور نداشتند، به نظرم این هم یک ایراد اساسی و جدی است و باید به آن پرداخت.»
«افکار عمومی ایران مهمتر از نظر خارجیهاست»
اما عباس عبدی درباره تلاش چهرهها و نهادهای جهانی برای ممانعت از اعدام نوید افکاری میگوید: «من شخصا به این درخواستها خیلی کاری ندارم. فکر هم نمیکنم یک حکومت لزوما باید به این درخواستها توجه کند. حکومت باید به موضوعی فراتر از این درخواستها توجه کند و آن اینکه در عملکردش شفافیت کامل داشته باشد و مطابق قانونش رفتار کند. حتی اگر ما قانونش را نمیپسندیم ایرادی ندارد؛ میتوانیم با قانون مخالفت کنیم. ولی در مورد اجرای آن قانون باید حداقل اطمینان پیدا کرده باشیم که عدالت و انصاف رعایت شده است.
مساله اصلی من افکار عمومی مردم ایران است. به این موضوع باید توجه کرد. اگر کسی را مجازات میکنند، مجازات او باید ناشی از خواست افکار عمومی جامعه ایران باشد و این جامعه است که باید نسبت به منصفانه بودن مجازات قانع شود. اگر افکار عمومی در داخل ایران قانع شد، نظر خارجیها اهمیت چندانی ندارد. اما اگر افکار عمومی در ایران قانع نشود، حتی اگر خارجیها از حکم یک دادگاه حمایت کنند، فکر نمیکنم این حمایت فایده برای آن دادگاه داشته باشد.»
انتهای پیام