راز این مانایی
غلامعلی دهقان، مدرس تاریخ دانشگاه و فعال سیاسی، در یادداشتی برای “راهبرد” نوشت:
محمدرضا شجریان استاد مسلم موسیقی ایران درگذشت. اما خبر درگذشت وی چنان ولوله و غوغایی برانگیخت که اسباب حیرت و تعجب برخی شده است.
راز این محبوبیت و ارادت خالصانه خواص و عوام جامعه به او در کدامین ویژگیهای این استاد فقید است.
اول اینکه، بحق شجریان احیاگر موسیقی اصیل ایرانی در سالهای غربت این نوع موسیقی چه در سالهای قبل از انقلاب و چه در سالهای اخیر بود.
او به همراه محمدرضا لطفی و حسین علیزاده و کیهان کلهر و بقیه یارانش در زمانه مظلومیت موسیقی اصیل ایرانی پاسدار موسیقی و آواز اصیل بودند.
دوم اینکه، شجریان همراه مردم و تحولات زمانه بود. هنوز صدای او در دهه شصت طنینانداز است که: گلبرگ سرخ لالهها در کوچههای شهر ما بوی شهادت میدهد.
و هم او بودکه با تکرار شعر مرغ سحر ملکالشعرای بهار به ما یادآوری میکرد که هنوز مشروطه به پایان نرسیده است و برای همین عنوان “صدای ملت” برازنده وی بود.
و سوم اینکه برخی هنرمندان مردمی میزبانان تاریخ هستند و دیگران مهمانان تاریخ. میزبان ماندنی و مهمان رفتنی است. شجریان اگر ماناست؛ چون میزبان است.
او با فرهنگ مردم عجین شده است. او یادآور مولانا و سعدی و حافظ و دیگرانی است که مظهر هویت ایرانی بودهاند. پس چرا مانا و محبوب نباشد؟ در جوار فردوسی بودن، نشانهای از ماندگار بودن او دارد.
سالها باید که تا یک سنگ ز آفتاب
لعل گردد اندر بدخشان یا عقیق اندر یمن
انتهای پیام