نقدی به مواجههی آیتالله اراکی با آیتالله حیدری
حجتالاسلام احمد حیدری در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «قیاس مواجهه «امام صادق و ابن ابی العوجاء» با مواجهه «آیتالله اراکی و سید کمال حیدری»» نوشت:
بارها یادآور شدهایم که اگر دین اسلام و مذهب شیعه ماندگار شده و خواهد ماند، مهمترین عاملش نوع مواجهه امامان با مخالفان فکری – سیاسی بوده است. این حقیقت در سخن امام صادق(ع) به خوبی بیان شده است: «أَنَّ إِمَارَتَنَا بِالرِّفْقِ وَ التَّأَلُّفِ وَ الْوَقَارِ وَ التَّقِيَّةِ وَ حُسْنِ الْخُلْطَةِ وَ الْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَادِ»(خصال 2/355) (حکومت مخالفان ما بر اساس شمشیر، زور و ستم) و حکومت ما بر اساس ملایمت، همراهی و مهر، وقار، مدارا، جوشیدن با مردم، پاکی و سختکوشی است. باز فرمود: «الْعَالِمُ يَحْتَاجُ إِلَى عَقْلٍ وَ رِفْقٍ وَ شَفَقَةٍ وَ نُصْحٍ وَ حِلْمٍ وَ صَبْرٍ وَ قَنَاعَةٍ وَ بَذْل»(مصباح الشریعه 15) عالم به عقل، ملایمت، شفقّت، نصیحت خالصانه، تحمّل، صبر، قناعت و بخشش محتاج است.
امامان در مواجهه با مخالفان عقیدتی – سیاسی خود مظهر عالیترین درجات این صفات بودند. مواجهه پیامبر(ص) و امام علی(ع) و امام صادق(ع) با مخالفان و افرادی چون ابن کوّاء و ابن ابی العوجاء را ملاحظه کنید. مثلاً ابن ابی العوجاء که به خدا، وحی، نبوت، و دیگر اصول اعتقادی باوری نداشت، در محضر امام حاضر میشد و به راحتی آنها را انکار میکرد و بر باورهایش دلیل میآورد و امام بدون این که تندی کند و تکفیر نماید و…، با محبت او را جواب میداد و برهان میآورد با این که میدانست او نمیپذیرد ولی مگر فقط اوست! آیا نباید دیگر همفکران و غیر همفکران او جواب را بشنوند و مواجهه صحیح با یک منحرف فکری تعلیم گردد تا سند افتخار اسلام و مسلمانی باشد؟ همین ابن ابی العوجاء با این که از امام هدایت نمیپذیرد، ولی نزد دوستانش میگوید و تاریخ سخنش را ثبت میکند که «امام صادق نوری است آسمانی که هرگاه بخواهد، در این جسد مادی میماند و هر گاه اراده کند، به آسمان عروج میکند!»(کافی، 1/75-78)
جمهوری اسلامی میخواهد سلوک سیاسی – اجتماعی امامان را نشان دهد و بشریت را به سوی آسمانی شدن سوق دهد و عالمان چنین رسالتی عظیمی بر عهده دارند. از افتخارات اسلام و شیعه باز بودن باب اجتهاد در اصول و فروع است و استنباطات عالمان دین، معرفتی بشری و مانند دیگر معارف بشری، با هم اختلاف خواهد داشت و چه بسیار اجتهادهایی که در زمان حیات مجتهدش، به شدّت انکار شده ولی بعدها از بدیهیات گردیده است.
تاریخ شیعه مشحون است از مواجهه صحیح، منطقی و استدلالی با اجتهادات نامقبول از سوی عالمان دین در عصرهای مختلف؛ و متأسفانه کم هم نیست مواجهه تند و غیر منطقی با اجتهادات نامقبول که گذر زمان آن مواجهههای تند و غیرمنطقی را محکوم کرده است. در سالهای پس از پیروزی انقلاب هم شاهد برخورد تند و غیرمنطقی از طرف بعض عالمان با آراء نامقبول عالم دیگر بودهایم که مواجهه با مرحوم آیت الله صانعی(قدّس سرّه) که اخیرا رحلت کردند و مورد تمجید خاص و عام واقع شدند، نمونه آن بود. همگان به یاد دارند مواجهه تند و غیر منطقی بعضی عالمان و مجامع حوزوی با فتاوای ایشان در دو دهه کذشته را که یادآوری آن دل را خون میکند.
اخیرا هم شاهد مواجهه با عالم دیگری که آراء جدید و ناهمساز با آراء مشهور ارائه میدهد – آقای سید کمال حیدری – هستیم. بعضی هشدار گونه، صحیح و منطقی است. مثلا در بیانیه جمعی از مدرسین حوزه آمده: «از نامبرده نظريات و تشكيكاتی در ضروریات مذهب آشکار شد. از آنجا که ردیههای علمی بر وی اثر نداشت و تلاشها برای جلوگیری از انحرافات وی نافع نبود، دو مرجع بزرگ آیت الله العظمی وحید خراسانی و آیت الله العظمی صافی گلپایگانی(دام ظلهما) موضع صریح خود را در برابر وی اعلام کردند و ما نیز حمایت خود را از آنچه مراجع بزرگوار فرمودهاند، اعلان میداریم و از مؤمنین عدم توجه به این شخص را خواستاریم».
در جنب این مواجهه هشدارگونه، شاهد مواجهه تند و غیر منطقی هستیم که به قامت عالم دین برازنده نیست و بعید میدانیم چنین مواجههای مورد اقبال جامعه قرار گیرد. در این مواجهه آمده: «یکی از بدعتگذاران دروغگو که هر از چند گاهی بدعت و تهمتی بر اسلام و مسلمانان بسته و سادهدلان و ناآگاهان را گمراه میسازد و به دنبال برپایی آشوب و افروختن آتش فتنه میان مسلمین است، اخیرا به علمای مذهب اهل بیت (علیهم السلام) نسبتی دروغین، جعلی، ظالمانه و از روی دشمنی داده است مبنی بر اینکه تمامی مسلمانان را تکفیر میکنند! سبحانک اللّهم هذا افک و بهتان عظیم…او فاسق و بدعتگذار و دجّال بوده…بر تمامی مسلمانان لازم است از او برائت جسته و با او معاملهی فاسقان بدعتگزار نمایند…».
کاش این عالم به جای این گونه تهدیدآمیز سخن گفتن و…، به ردّمنطقی سخن او همّت میکرد و بینش جامعه را بالا میبرد و در برابر نظریات نامبرده، مصون میساخت.
انتهای پیام
بگید قبل از اخبار آیه های منافقین و کفار و عذاب رو پخش کنند یا رندوم .
بگید قبل از اخبار آیه های منافقین و کفار و عذاب رو پخش کنند یا رندوم .
چه شایسته است جناب پرویز عراقی درباره احکام صادره اش در مقام قازی دادگستری دهه شصت سخنی بگویند…..
وقتی از راه علمی و استدلالی نمیتوانند حریف بشوند به توهین روی میاورند
بسم الله الرحمن الرحیم
بحث شيعه و سني صرف نظر از مباحث اعتقادي و كلامي، مبحثي كاملا حكومتي و سياسي است، در شرايط حساسي كه نيروهاي آمريكايي مصمم به تشكيل منطقه سني نشين در غرب عراق و تجزيه اين كشور هستند، و به بهانه تأمين امنيت سني ها مي خواهند حضور نامشروع خود را در منطقه تثبيت نمايند، مطرح كردن چنين مبحثي از تلويزيون عراق در اين مقطع برنامه ريزي شده و حساب شده بود.
آقای حیدری نباید از شبکه تلویزیونی اظهارات تفرقه افکنانه کند. آنهم در منطقه ای که بسان بشکه باروتی که فتیله اش هم آماده است.
عراق، با وجود منطقه خودمختار کردستان، اقلیتهای قومیِ بشدت ناسیونالیست، ته مانده های گروهکهای تکفیری، تروریستهای داعش وپدرخوانده اش و تروریستهای سنتکام، استعداد غیرقابل انکاری برای تجزیه دارد.
سالهای نه چندان دوری، فرزند مرجع شیعه با نشستن روی گلگیر تانک متجاوزین، به قاتلین مردم مظلوم عراق و معماران جنایات ابوغریب،خوش آمد گفت.
باتوجه به اظهارات قبلی آقای حیدری و دقت در اظهارات اخیر ایشان مبنی بر تغییر فاحش مواضع، میتوان به توطئه ای که امام خامنهای از آن به «تغییر محاسبات و نفوذ» نام بردند، پی برد. درزمانی که علمای اهل سنت با جانفشانی رزمندگان مقاومت به فرماندهی سیدالشهدای مدافعین حرم، سردار سلیمانی، به صداقت شیعه در حفظ وحدت مسلمین پی بردند، اظهارات آقای حیدری، اثرسوئی که باید می گذاشت، گذاشت.
بعضی اوقات لازم هست که طوری جواب داده شود که طرف، کمی احساس درد کند. اگر امام خمینی رحمة الله زنده بود همین بیانیه و شاید شدیداللحن تر علیه اون صادر می کرد. لذا، اهل علم، بخصوص روحانیت شیعه مستقر در محل، بایستی با درایت و بصیرت بسیار حساب شده افاضه بفرمایند. بیانیه آقای آیت الله اراکی باعث تقویت حکومت اسلام و اتحاد مسلمین و عزت شیعه و مؤمنین است، و انشاءالله مورد تایید خداوند متعال و امام زمان عج و حضرت آقاست. ایده الله
آقاي آيت الله اراكي در زمان مناسب و بسيار هوشمندانه چنين بيانيه اي صادر كردند، و با تكفير آقاي كمال حيدري از ايشان برائت جستند.
صدور این بیانیه بسیار دقیق و در زمان مناسب بود، چیزی شبیه به برخورد حساب شده ایشان با جماعت شیرازی های عمامه به سر. محتوی صحبت های آقای کمال حیدری در این محاضرات شبیه به حرف های همان هاست. شوربختانه، آقای حیدری به اسنادی استناد میکند که، خودشان براساس تحصیل و تدریس همان آثار و منابع مفتخر به پوشیدن لباس روحانیت شدند.
و از طرف دیگر وزن صحبت های آقای کمال حیدری در مقایسه با صحبت های یاسر الحبیب و جماعت عمامه بسر شیرازی بمراتب بیشتر است، لازم نیست تمام مطالبی که آقای حیدری خوانده و یاد گرفته در تلویزیون و شبکه های اجتماعی و اینترنت و یوتوب پخش شود.
و این خطری برای تمام اقلیت شیعه ای هست که در کشورهای اهل تسنن و بعضاً وهابی زندگی می کنند.
بزودی تحریمها و درگیری ها و قتل و کشتار شیعه در جهان روزافزون خواهد شد! به سبب فتنه جدید کمال الحیدری!
ولا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم
بینی و بین الله آیه الله سید کمال حیدری با چنین افکاری که در نشست علمای اهل تسنن هرمزگان با ایشان داشتند سزاوار ریاست تقریب بین المذاهب الاسلامیه را باید عهده دار باشد یا شیخ محسن اراکی با تفکر اخباری گری که در عمق فکرش اختلاف افکنی و تکفیر و تفسیق جا کرده حتی همت این شیخ بی سواد در تفرقه افکنی بین شیعیان خیلی مشهود است تا چه رسد تقریب بین مذاهب!!!!!!!
ایشان در این سخنان جایگاهی برای مذاهب مختلف از دیدگاه قرآن قائل نیستند و تعبیر قرآن را امت واحده میدانند و حدیثی که از پیامبر نقل می شود که امت من ۷۲ فرقه اند و فقط یکی اهل نجات است را دروغ و کذب محض می دانند بر این اساس هر فرقه ای خود را ناحیه و اهل بهشت می داند و بقیه را کافر و مشرک مثل تفکر ابن تیمیه و پیروان داعشی او که فقط خود را اهل بهشت و بقیه مسلمانان چه سنی و چه شیعه را گمراه و اهل بدعت می دانند
اگر کسی سرقت علمی بکند، سارق و شیاد است چون مطالب علمی عالمان دیگر را به نام خود ثبت کرده است. به برنامه ی اینترنتی بن بست مراجعه بفرمایید تا ببینید کسی که تنها در یکی از کتاب هایش ده ها مورد سرقت علمی از نوع (کپی پیست) انجام می دهد، آیا شایسته ی لفظ عالم هست یا نه؟ آیا چنین شخصی فقیه است؟
رسوا کردن این شخص وظیفه ی فقهای دیگر است؟
جالب است که تمامی دوستان از نقد سیدکمال به نقد آقای اراکی تغییر فاز داده اند و فراموش کرده اند که اصل فتنه، سخنان ایشان است که از ده سال پیش، تمامی مبانی تفکر شیعی را زیر سؤال برده است.
کسانی که آیه (وجادلهم بالتی هی احسن) را می خوانند، آیا آیه (الفتنه أشد من القتل) را نخوانده اند؟
متأسفانه، بی اطلاعی از منظومه ی فکری اسلامی، باعث این افراط و تفریط هاست. باعث افتادن در باب تساهل و تسامح و رواداری حتی با بدعت گزاران. اگر منظومه ی اندیشه ی شیعی را می شناختید، می دانستید که برخورد ائمه ی اطهار با بدعت گزاران اتفاقا خیلی شدید و بی تسامح بوده است.
مناظومه فکری شیعه چه کسی چنین است ؟! شاید شیعه انقلابی شما منظومه فکری اش طبق تعریف شما باشد، اما شیعه علوی و جعفری و رضوی منظومه فکری اش با منظومه شیعه صفوی و سیاسی و انقلابی متفاوت است.
خلاصه بگویم که در خانه گر کس است، یک حرف بس است:
1-مهمتر از همه اینکه فکر کنم بجای اینکه جواب شما را بدهم ، بنا به منطق خود شما، باید حکم اعدام شما را صادر کنم یا فحش بدهم ! یا تهمت و تخریب پیشه کنم! ! و بعد بگویم زیرا : الفتنة اشد من القتل ! لطفا ببینید به چه ناکجایی ره می برید : این منطق! شما است! (متن خود را دوباره بخوانید)
2- این ناکجا دقیقا همان فتنه است البته اگر ایه مربوط را درست و کامل می خواندید : ایه 217 سوره بقره . قتل و بدتر از آن تبعید و اخراج مردم را برمی شمرد که مصداق فتنه است و می گوید این فتنه از قتل شدیدتر است. ظاهرا مصطلحات سیاسی روز را بر معنای متن قرنها پیش تطبیق فرموده و فتنه را طبق سیاست روز و مصطلح 14 قرن بعد !، معنی کرده اید!
3- می بینید که فتنه ، آشوبگری عملی در حق مردم بی پناه و نوعی خشونت ورزی است که اگر چه غیر قتل است ، سبب زیستن مردم در وضعیت اسفباری است که مردن به آن ترجیح دارد و لذا شدیدتر از آن است و از جمله تبعید و اشغال از مصادیق آن است(دوباره آیه مذکور را بخوانید)
4- خوشبختانه محققان امروز بویژه ناغافلان از قرآن مهجور، بخوبی می دانند که مجازات بدعت و نیز ارتداد از ساخته های خلفا برای سرکوب مخالفان بوده است. از جمله تعبیر خروج از دین (معادل ارتداد) توسط خلیفه وقت و اصحابش در حق حسین مظلوم شهید (ع) یکی از موارد این جعل و انحراف و شاهد جعلی بودن انتساب این قتلها به دین بوده و است.
بنام خدا من ازطلبه های قدیمی مدرسه ملامحمد جعفر یا همان مجتهدی تهران هستم نوشته ها وسخنان آیت الله حیدری را پیگیری میکنم نوعا مستدل ومتقن ومتین است آقای محسن اراکی وامثال ایشان بایستی یک سری به خودشان بزنند این آقایان یا با کلام شیعه آشنا نیستند ویا اصلا فرق بین کلام ابن جنید وصدوق و مفید وابن تیمیه را نمی فهمند بای نحو کان این چه برخورد غیر علمی وعوامانه است فراموش نشود که عده ای از جهله الشیعه مرگ زود هنگام فقیه صاحب سبک ابن ادریس حلی را حاصل نقد سخنان شیخ طوسی میدانستند ودرخاتمه قطعا بایستی جریان مذهب به سمتی هدایت شود که پاسخگوی جهان فعلی باشد با این تعاطی کفر ریشه مذهب که نه ریشه اسلام هم کنده میشود