گفتوگو با عباس عبدی درباره انتخابات ۲۰۲۰ و ۱۴۰۰
گفتوگوی یورونیوز با عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب را در ادامه میخوانید:
*شما قبلا نوشتهاید حتی در صورت انتخاب بایدن، دولت روحانی اجازه مذاکره با دولت آمریکا را پیدا نخواهد کرد. چرا چنین نظری دارید؟
اولین دلیلش این است که فرصت چندانی وجود ندارد. بایدن اگر پیروز شود حدود بهمن ماه سر کار میآید. تا او و تیمش کارهایشان را سر و سامان دهند، به انتخابات ریاست جمهوری ایران نزدیک شدهایم. در این شرایط آنها ترجیح میدهند که با رئیسجمهور بعدی گفتوگو کنند. به علاوه از مذاکرات قبلی برای دولت آمریکا این تجربه حاصل شده که باید مسائل ایران و آمریکا را با رهبری ایران حل کنند. دلیل سوم اینکه، به دولت روحانی اجازه داده نمیشود که در آخر عمرش از طریق مذاکرات جدید با آمریکا، اعتباری پیدا کند و بعد کنار برود.
منطقا هم دولت بعدی باید وارد مذاکره با دولت آمریکا شود؛ ولی تنشها و اختلافات داخلی هم بر احتمال انجام این مذاکرات توسط دولت روحانی، تاثیر منفی دارد. ضمنا فکر میکنم مذاکره بلافاصله آغاز نمیشود. مذاکره باید بر اساس برنامهای توافقشده صورت گیرد. قطعا ایران ابتدا با بایدن بر سر برداشتن تحریمها و طلب جبران خسارت از دولت آمریکا، اختلاف پیدا خواهد کرد. مسائل اختلافبرانگیزی از این دست نیز در راه است و این مسائل اجازه نمیدهد مقامات دو کشور سریعا پشت میز مذاکره بنشینند.
*با توجه به اینکه در شرایط فعلی پرهیز از تشدید “بحران همبستگی” برای جمهوری اسلامی ضروری است، اگر مذاکره با دولت بعدی آمریکا برای حفظ نظام سیاسی ایران گریزناپذیر باشد، آیا یک “دولت انقلابی جوان” برای این کار مناسب است؟
هیچ دولت انقلابی جوانی وجود نخواهد داشت. نه جوان خواهد بود نه انقلابی. این در نهایت رهبری ایران است که باید در این مورد تصمیم بگیرد و تعهدش را هم در برابر تصمیم اتخاذ شده نشان دهد. ادامه روند موجود امکانپذیر نیست و اینکه یک دولت انقلابی سر کار بیاید و حرفهایی از این دست، شوخیهایی است که حل مشکل را به تعویق میاندازد.
با توجه به نقش علی لاریجانی در مذاکرات چند سال اخیر ایران و چین و سوابق دیپلماتیک وی، و احساس خطر نظام از بسط ید سیاسی راستگرایان افراطی (امری که در مخالفتهای اخیر رهبری ایران با تمایلات سیاسی مجلس یازدهم مشهود بوده)، چقدر محتمل میدانید که علی لاریجانی گزینه اصلی نظام در انتخابات ۱۴۰۰ باشد؟
به نظرم با توجه به تجربیات گذشته، در انتخابات ۱۴۰۰ از ایده و طرح “گزینه اصلی” خبری نخواهد بود؛ چون معمولا گزینه اصلی زمین میخورد و هزینههایش متوجه نظام میشود و منافعی هم از حضورش در انتخابات حاصل نمیشود.
مساله اصلی نظام این است که چطور انتخابات را برگزار کنند که یکی از آدمهای به نسبت معقول خودشان به قدرت برسد و مشارکت مردمی هم در انتخابات وجود داشته باشد. این یک تناقض بسیار مهمی است و معلوم نیست چطور میتوانند آن را رفع کنند.
ولی فکر میکنم اگر به یک رقابت جدی و تغییراتی بنیادین تن ندهند، رقابت را در درون جناح اصولگرا میپذیرند. ولی مشکل این امر این است که رقابت در درون جناح خودشان معمولا به تنشهایی بسیار مبتذل هم منجر میشود. بنابراین فکر نمیکنم یک «گزینه اصلی» وجود داشته باشد. گزینه اصلی همین است که انتخابات را به شکلی کنترلشده و با مشارکت بالا انجام دهند.
*به هر حال به نظر میرسد مذاکره با آمریکا برای کاهش فشارهای فعلی گریزناپذیر است. به همین دلیل باید مهم باشد که چه کسی قرار است با آمریکا مذاکره کند. از این حیث به نظر میرسد افرادی مثل ولایتی و لاریجانی که وزن دیپلماتیک بیشتری دارند، بر کاندیداهایی مثل ضرغامی باید ارجحیت داشته باشند.
در مورد ضروری بودن گفتوگو با آمریکا، شما از زاویه خودتان درست میگویید که این امر گریزناپذیر است اما برای سیستم وجه دیگری هم وجود دارد. برای آنان عدم مذاکره نیز تا حدی گریزناپذیر است؛ به خاطر همین استخوانی که در گلو گیر کرده و نه میتوانند آن را بالا بدهند و نه میتوانند بفرستند پایین.
این تعارضات مشکلات عمیق سیستمی است. اگر این تعارضات نبود خیلی راحت میشد پیشبینی کرد که چه کار خواهند کرد. یکی از دلایلی که مانع پیشبینی روندها و وقایع سیاسی در ایران میشود همین است که افکار و برنامههای رسمی به شدت متناقض است و حل کردن این تناقضات بسیار دشوار است. نهایتا هم به صورت اقتضایی حل میشوند. یعنی اتفاقی میافتد و جانب یکی از این دو مسیر (مذاکره یا عدم مذاکره) گرفته میشود. هیچ مسیری منطقا انتخاب و در پیش گرفته نمیشود.
اما اینکه چه کسی ممکن است رئیسجمهور ایران شود، باید بگویم من خیلی به افراد فکر نمیکنم. به نظرم نظام خواهان حدی از رقابت درون گروهی است و در این حد مشخص رقابت، همه کاندیداهای بالقوهای که مورد تایید قرار خواهند گرفت در وضعی هستند که هیچ کدام برتری مردمی قاطعی به دیگران ندارند. به همین دلیل به نظرم صبر میکنند که ببینند چطور میتوان بین این افراد رقابت ایجاد کرد. اما نهایتا این حرف درست است که شاید حکومت هم ترجیحش این است که کسی به قدرت برسد که معنونتر و محترمتر باشند. ولی فراموش نکنیم که این خواست معمولاً محقق نمیشود.
انتهای پیام