به بهانه شکست سخت ترامپ
حجتالاسلام هادی سروش، استاد حوزه، در یادداشتی تلگرامی با عنوان «به بهانه شکست سخت ترامپ / اگر از”قدرت”دست نمیکشند باید”قدرت” را از آنان سِتاند» نوشت:
✅این روزها جامعه جهانی، به شگفتی انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده، چشم حیرت دوخته که شخصی خود رای و دارای رفتاری خارج ازاصول بین المللی خیلی زودتر از شروع و اتمام دوره بعدی، بارای قاطع از سوی شهروندانش از ادامه ریاست باز ماند تا از کاخ ریاست جمهوری اخراج، و به کاخ هتل داری اش نقل مکان کند!
سرنوشت هرقدرتمندی که از چهار چوب تعریف شده پا فراتر گذارد، همین است!
سخن دراین نوشتار در راستای دومطلب است؛ چرائی سختی “ترک قدرت”، و راهکار محدودیت آن.
در ریاست و قدرت؛ آدمی به چنان “توسعه” شیرینی دست پیدا میکند که با ثروت و یا عوامل دیگر شخصیتی و رفاهی و سیطره جویی، قابل مقایسه نیست.
حداقل چهار توسعه پر منفعت در “قدرت” نهادینه شده است!
که عبارتند از؛
۱)توسعه تعلقات
۲)توسعه تداخلات
۳)توسعه تملقات
۴)توسعه تبلیعات
در “توسعه تعلقات”، که افزایش رفاهیات و ثروت و خدَم و حشَم است باعث میشود حداقل های زندگی جناب رییس به حداکثرها تبدیل شود.
افزایش درآمد و تهیه توسعه امکانات رفاهی از ماشین و خانه و نوکر و دفتردار و دستک دار و… تا سفرهای پر خرج و اقامت های لاکچری و تهیه ویلا و…
همه این ها بااینکه تحت یک عنوان “توسعه تعلقات” در قدرت و ریاست مندرج است، اما برای شخص قدرت طلب کفایت نمیکند و توسعه های دیگری است که در قدرت و ریاست وجود دارد و به تعبیر معصومین(ع) سُکرآور – مست کننده- است!
دومین توسعه ؛ “توسعه تداخلات” است.
با وجودِ ذی جودِ “قدرت” است که آدمی میتواند در هر مسئله ای مداخله کند و اِعمال رای و نظر بفرماید!
“توسعه تعلقات”، یک شیرینی حسی ورفاهی دارد، اما “توسعه تداخلات” که مداخله در هرخُرد وکلانی از امور حکومت است، یک شهد غیر حسی برای روح تشنه قدرت است!
اینجاست که مداخلات صاحبان قدرت، ازحیطه قانونی قدرتشان فراتر میرود و به تعبیر امام راحل؛ به قدرت نمایی در زمین قانع نیستند و اگر دست شان برسد
دوست دارند در سیارات کیهانی هم اِعمال نظر بفرمایند!
سومین توسعه؛ “توسعه در تملقات” است.
شنیدن “چاپلوسیِ چاپلوسان” برای صاحبان ریاست بسیار شیرین است! چون شنیدن و حضور در محفل تملق و چاپلوسی متملقات، در واقع گرفتن گزارشات متنوع از کمیت و کیفیت قدرت و ریاست است! و کدام رئیس محترمی! است که از شنیدن چنین چاپلوسی هایی، استقبال نکند؟!
بله؛ در “تملق و چاپلوسی”، نفس رئیس لذت میبرد و ریاست خود را به رخ میکشد!
چهارمین توسعه ای که در قدرت پدیدار میشود؛ “توسعه تبلیغات” است.
نفس آدمی؛ تشنه معروفیت و محبوبیت است، و این معروفیت ومحبوبیت با ابزاری بنام ریاست چنان زود به نتیجه میرسدکه هیچ جایگزینی ندارد!
پس توسعه تبلیغی خاستگاه نفس آدمی است و با ابزارِ “رسانه” و “زیردستان” که در اختیار “قدرت” هستند به ثمر مینشیند وچه به ثمر نشستنی!
وقتی این آفات بسیار مخرب بر “قدرت وریاست” متمرکز میشود، “دیانت وعقلانیت” دست در دست یکدیگر میگذارد تا قدرت طلبی و ریاست را محدود کند، و این، چه کار مهم و پسندیده ای است.
از سویی؛ دیانت می آید و گوشزد میکند که نکند مصداق کسانی شوید همت گماشته اند که فقط بر دیگران “رییس باشند”!
درقرآن فرمود: “یریدون علواً فی الارض”.(قصص۸۳)
طبق نقل شیخ کلینی در کافی امام صادق(ع)فرمود:
“ملعون است کسی که ریاست طلب باشد و ملعون است آنکه در خلوتش، به ریاست فکرمیکند!
با این راهکار معنویت را از قدرت طلب می ستاند.”
از سوی دیگر؛ عُقلاء جامعه به مقتضای عقلانیت، در پی راهکارهای محدودیت قدرت بر می آیند.
آنان با توجه به “خاستگاه محدودیت قدرت”؛ مناسبات “سلبی” جدی و شدیدی را با قدرت در پیش میگیرند.
ازآن جمله؛ انتخابات، باز بودن فضای نقدونصیحت، مشورت خواهی و نیز ضرورت پذیرش مشورت در نهاد قدرت، و خصوصا؛ نظارت و حساب کشی ونیز “دوره ای بودن قدرت” است که از بهترین راهکارهای عقلائی و بسیار ستودنی است.
در پایان ذکر این نکته بجاست که در فرهنگ غنی شیعه؛ انبیاءواولیاءمعصوم بااینکه از همه لغزش های فکری و اخلاقی و رفتاری مصون هستند، اما در عین حال روش برخوردشان با خودشان و شهروندان شان در روز دست یابی به “قدرت”شگفت آوراست.
سخن رسای آنان -که اززبان رسول خداوحضرت امیر وامام حسین منقول است- این است:
《اللهم انک تعلم انه لم یکن الذی کان منا منافسة فی سلطان،..》
«خدایا تو خوب می دانی که آنچه از ما سرزده و انجام شده، رقابت برای به دست گرفتن قدرت سیاسی نبوده است.»
حضرت علی (ع) طبق آنچه در خطبه نهج البلاغه دراوج قدرت سیاسی بر ممالک اسلامی، از شهروندان تحت سامانه مدیریتی خود؛ مطالبه مشورت ونصحیت، وحتی نقد میکند. ومکرراً به کارگزاران خود نیز نقدپذیری را گوشزد میفرماید.
من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم
توخواه از سخنم پندگیر خواه ملال
انتهای پیام