خرید تور نوروزی

بوفالوها را به پرواز در بیاور!

نازیلا نورفردی، کارآفرین

به بوفالوها دقت کرده‌اید؟ طول دو تا سه متری این حیوانات و وزن حدودا 400 تا 1000 کیلوگرمی آنها از جمله ویژگی‌های خاص این گونه از حیوانات است. بوفالوها یک ویژگی مهم دیگر هم دارند و آن «دنباله‌رو» بودن است. گله بوفالوها یک پیشرو دارد که همگی از آن پیروی می‌کنند. بوفالوها برای جابجایی یا هر کار دیگری منتظر دستور هستند. شاید بتوان گفت که یک وفاداری تمام و کمال دارند. حتی اگر بشود پیشرو آنها را شناسایی کرد و به یک پرتگاه برد باقی بوفالوها هم بدون پرسش این کار را تکرار می‌کنند.

مثال مدیریت به سبک بوفالوها در علم مدیریت بسیار شناخته شده است. سبک مدیریت بوفالو در مقابل سبک مدیریت غاز قرار می‌گیرد که برخلاف هم عمل می کنند. غازها با همراهی و همکاری مسیر خود را پیش می‌برند ولی بوفالوها به صورت متمرکز و از بالا به پایین عمل می‌کنند.

بسیاری از مدیران بر این عقیده هستند که نیروهایی که زیر نظر آنها کار می‌کنند باید پیرو و حرف گوش کن باشند. آنها با این تصور که چون کارمندانشان فاقد نگاه کلان مدیریتی هستند و نسبت به مسائل مختلف آگاهی و تجربه ندارند، می‌خواهند همه مسائل را خود پیش ببرند یا با دستور و بخشنامه، ایده‌های کلان خود را پیاده کنند. در برخی از موارد این مدیران با کاریزما یا اقتداری که دارند مسائل مربوط به مجموعه خود را حل می‌کنند و حتی به سودآوری و اثرگذاری هم می‌رسند. اما این نوع نگاه در حال تغییر است. جهان آینده دیگر با شیوه‌های متمرکز و از بالا به پایین کار نمی‌کند. روی کاغذ شاید بتوان مسائل را حل و فصل کرد و با یک دستور ساده، همه چیز حل شود. ولی در عمل پیش بردن شرایط و از همه مهم‌تر ایجاد تغییر مثبت شدنی نیست.

بسیاری از مدیران به این نتیجه رسیده‌اند که باید دست به تغییر نگاه بزنند ولی نمی دانند که از کجا باید شروع کنند و همچنین نسبت به این تغییر و مناسباتی که بر آن حاکم است آگاهی ندارند. با چند اقدام مشخص می‌توان مدیریت از بالا به پایین را تغییر داد و دوره گذار خوبی را سپری کرد تا در نهایت به یک وضعیت مطلوب برای همه اعضای گروه رسید.

بسیاری از مدیران به دنبال جذب نیروی انسانی توانمند هستند و بر این باورند که نیروی انسانی توانا می‌تواند بخش زیادی از مسائل را بدون مشکل پیش ببرد. این فقط بخشی از کاری است که یک مدیر باید انجام دهد. موارد زیادی وجود دارد که فرد از توانایی بالایی برخوردار است اما به این خاطر که در یک مجموعه بهم ریخته و جزیره‌ای مشغول کار است توان خود را نمی‌تواند بروز دهد و بعد از مدتی به روزمرگی دچار می‌شود و منافع جمع هم نه تنها تامین نمی‌شود بلکه تخریب هم خواهد شد.

مدیران باید این دو سال را همواره از خود بپرسند. اول اینکه آیا افراد مجموعه می‌دانند که به کجا می‌روند (مسیر، ابزار، امکانات و اهداف چیست)؟ دوم اینکه آیا اعضای گروه نسبت به هم احساس مسئولیت دارند؟ شاید این سوال در ذهن مخاطب به وجود بیاید که این حرف‌ها را همه می‌دانند و همه مدیران تلاش می‌کنند که این وضعیت را به وجود بیاورند تا اعضای گروه همدلانه پیش بروند و بدانند که در چه مسیری و با چه ابزاری قرار است به چه هدفی برسند، راهکار عملی و مشخص چیست؟

راهکارهای زیادی برای تغییر در یک ساختار عمودی و تلاش برای به وجود آوردن ساختاری افقی وجود دارد که به سه مورد آن اشاره می‌شود. یکی از سخت‌ترین کارها برای مدیران تفویض اختیارات است. مدیران به جای آنکه اختیارات خود را در سطوح مختلف پخش کنند و با گرفتن گزارش عملکرد و نظارت و راهبری مسائل را به اعضای گروه منتقل کنند، می‌خواهند همه مسائل را به تنهایی پیش ببرند. اما در عمل شدنی نیست. نیروی انسانی وقتی می‌تواند کاری کند که اختیاراتی داشته باشد و مسئولیت آن را هم بپذیرد. آن زمان است که کار را برای خود می‌داند و تلاش می‌کند تا بیشترین تلاش و بهترین عملکرد را داشته باشد.

دیگر نکته‌ای که مدیران باید حتما به سراغ آن بروند اطلاعاتی است که باید در اختیار اعضای گروه خود بگذارند. مدیران با این تلقی که اطلاعات و اسناد – مخصوصا بخش مالی- مجموعه محرمانه است آن را از اعضای گروه خود پنهان می‌کنند یا اجازه دسترسی به آنها نمی‌دهند. اما این حق افراد هر گروهی است که بداند در چه وضعیتی قرار دارند و اثرات کار آنها چه بوده و چه کارهایی نیاز است که انجام دهند. مخصوصا در حوزه مسائل مالی باید اعضای گروه را روشن کرد که مجموعه چه وضعیتی دارد و چه کارهایی باید انجام دهند. شریک کردن افراد گروه در روند تمام فعالیت‌های مجموعه و حتی شریک کردن آنها در سود و زیان مجموعه نیز می‌تواند به همکاری و همدلی و بهره‌وری هر چه بیشتر کمک کند.

سومین اقدام توجه و تمرکز به مولد و خلاق بودن است. این روزها در اکثر بخش‌ها درگیر مشکلات و بحران‌های درون مجموعه‌ای است. حضور یک گروه مولد و خلاق که وظیفه‌ای جزو تولید ایده‌های جدید ندارد در هر مجموعه‌ای لازم است. آنها هستند که می‌توانند با طرح مباحث جدید، حرکت داشتن را در مجموعه جاری کنند. حرف زدن از مشکلات پیچیده مجموعه آن هم با نیروی انسانی شاغل در آن مجموعه هیچ تاثیری جز خمودگی و رخوت ندارد. صرف زمان زیاد برای حل مشکلات درون یک مجموعه شاید در نگاه اول منطقی به نظر برسد ولی هیچ حرکت رو به جلویی در آن وجود ندارد. می‌توان با طرح ایده‌های جدید برای حل مشکلات گذشته قدم برداشت.

قطعا نمی‌توان به طبیعت رسوخ کرد و بوفالوها را به غاز تبدیل کرد. اما می‌توان با یک مدیریت افقی، خلاق و همدلانه در چارچوب یک کار گروهی بوفالوها را به پرواز درآورد.

/سرویس بازار/

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا