نکاتی شنیدنی در یک نقد | محمدرضا جلاییپور
محمدرضا جلاییپور دربارهی پاسخ رضا خجسته رحیمی، سردبیر اندیشه پویا در یادداشتی تلگرامی با عنوان «نکاتی شنیدنی در یک نقد» نوشت:
رضا خجسته رحیمی عزیز، سردبیر مجلهٔ پرمایهٔ اندیشهٔ پویا، در پاسخی به این پست [لینک] نکاتی خواندنی را طرح کرده است [لینک]. گرچه با برخی نکات و نیتخوانیهایش اختلاف نظر دارم، اما نوشتهٔ انتقادی او حاوی نکات مهمی است که به منزلهٔ سپاس اینجا برجسته میکنم:
1️⃣ مخاطبان پست کوتاهم را نمیتوان یککاسه کرد.
درست است. تنها ویژگی مشترک مخاطبانی که نام بردم این است که در فضای رسانهای و فکری و سیاسی ما به عنوان مدافعان لیبرالیسم اقتصادی شناخته میشوند. واگرنه میزان نقششان در شکلگیری فضای فکری و سیاستی کنونی و همچنین میزان کمتوجهیشان به چهار محوری که ذکر کرده بودم متفاوت است. اگر مخاطب تصور کرده است همهٔ این افراد را یککاسه میکنم، اینجا تصحیح و تصریح میکنم که چنین نیست. اگر از حزب اتحاد یا مسعود نیلی هم نام نبردم به خاطر این بود که در سالهای اخیر به چهار مورد مذکور توجه بیشتری نشان دادهاند.
2️⃣ دولتهای هاشمی و خاتمی و بخشی از مدیران و نیروهای اصلاحطلب هم در شکلگیری ساختارها و سیاستهایی که نقد کردم نقش داشتهاند.
کاملا موافقم. به همین دلیل یکی از مخاطبان متن «اکثر تکنوکراتهای اقتصادی دولتهای سیسال گذشته» بود. در نوشتههای دیگر مکرر تصریح کردهام که: «صیانت از محیط زیست متاسفانه هنوز به قدر ضرورت در سیاستورزی اصلاحطلبان جایگاه محوری پیدا نکرده است و همهٔ دولتهای چهلسال گذشته به محیط زیست کمتوجه بودهاند.» و «اصلاحطلبان، حتی در دولتهای اصلاحات، نهتنها به عدالت آموزشی و عدالت در سلامت توجه کافی نداشتهاند، آموزش و سلامت را از «حق» به «کالای خریدنی» تبدیل کردند و از کارگزارانِ افزایش سهم مدارس خصوصی بودهاند، از متمرکز کردنِ توجه و منابع بر افزایش کیفیت آموزش عمومی غافل بودند و اکنون نتیجهٔ آن را در رتبههای برتر کنکور که تقریبا همه از مدارس خصوصی یا خاص اند میبینیم. وزرای آموزش و پرورش دولتهای اصلاحات هم از ضعیفترین وزرای کابینه بودهاند». [لینک]
3️⃣ اصلاحطلبان در فاصلهگذاری با سیاستهای مخرب محیط زیست و افزایندهٔ نابرابری در دولت و مجلس کمکاری کردهاند.
این هم حرف حساب است. به عنوان یک علاقمند خردهپای تحقق اصلاحاتِ بسطدهندهٔ دموکراسی، عدالت، توسعه و آزادی در سالهای گذشته دهها مطلب در نقد عملکرد دولت روحانی و مجلس قبلی و ضرورت «رصد و پایش» عملکردشان نوشتهام. بسیاری دیگر نیز. اما کافی نیست و هنوز رهبران و احزاب و چهرههای متنفذ اصلاحطلب به قدر کافی چنین نکردهاند. حسن روحانی نمایندهٔ اصلاحطلبان نبود و در سال ۹۲ و ۹۶ در شرایط فقدان نامزد بهتری که تایید صلاحیت شود و به نسبت رقبایش و به تعبیر مراد ثقفی «برای مدیریت و کنترل بحرانهای کشور» از او حمایت کردند، اما این حمایت و ائتلاف انتخاباتی باید توام با شرط و شروطهای سیاستی و پایش بیشتر و نقد موثرتر عملکرد او بعد از انتخابات همراه میشد.
4️⃣ «سیاست عرصۀ خلق فرصتهای بدیع است… و سه فصلِ داشت و کاشت و برداشت دارد. اول باید در کامیابیها و ناکامیهای خود تاملِ بیشینه کنیم و صداقتِ اصلاحیِ خود را در ادعاهایمان نشان دهیم، بعد بذرِ پیروزیِ آیندۀ خود را بکاریم.»
بله. به قدر وسع محدودم در ۶ سال گذشته مکرر در ضرورت «اصلاحات در اصلاحات» و اقتضائات دآدخواهتر شدن اصلاحطلبان نوشته و در قالبهایی همچون سرا، نماسنج، تدوین برنامهها، کمپینهای انتخاباتی و غیرانتخاباتی، و رایزنیها برای تحقق تدریجیاش تلاش کردهام. بسیاری دیگر نیز. اما حتی اگر نهادها و نیروهای بیشتری هم چنین کنند و برای دموکراتیک، شفاف، کارآمد و دآدخواهتر شدن نهادهای اصلاحطلبان بکوشند، تحققاش سالها زمان و صبر میبرد.
5️⃣ «هر هدف عدالتخواهانۀ اصیلی نمیتواند بیاتکا بر پیشنهادات سیاستگذارانه مشخص باشد و این پیشنهادات، خاصه هنگامی که صورت حمایتی و توزیعی به خود میگیرند، باید مبتنی بر اولویتبندیها در بودجهٔ کشور و متناسب با قدرتِ و منابع حکومت باشد.»
کاملا درست است. اساسا مهمترین تفاوت سیاست پوپولیستی با سیاست عدالتخواهانهٔ موثر، همین «کارآمدی» و «پایداری» و «تحققپذیری»اش است.
6️⃣ ساختار اقتصادی ایران نئولیبرال نیست.
بله. ساختار اقتصادی ترکیبی و رانتی، پرانحصار، ناشفاف و حامی-مشتریپرورِ ایران نه لیبرال است و نه نئولیبرال، گرچه در چند حوزهٔ آن سیاستهای لیبرال یا نئولیبرال توسط دولتهای سی سال گذشته پی گرفته شده است. در مقابل هم دقیق نیست به هر سیاست عدالتخواهانه یا سوسیالدموکراتیکی برچسب پوپولیستی، کمونیستی و حتی سوسیالیستی زده شود.
سپاس از نقد او و امید که در رسانهها و نهادهای سیاسی توجه به کاهش نابرابری و تبعیض و بسط عدالت، لیبرالیسم برابریخواه و سیاستهای سوسیالدموکراتیک بیشتر شود.
انتهای پیام