نفوذ؛ از آبسرد تا سیاست!
ایرناپلاس نوشت: به نظر میرسد جریان نفوذ، علاوه بر میدان اطلاعاتی، عملیاتی و امنیتی که کارویژه آن ترور و آدمکشی است، عقبههایی نیز در میدان سیاست دارد که میتوانند با تحریک سیاسیون سادهدل و دچار ضعف تحلیل، نقشه ترور انجام شده در ۷ آذرماه را تکمیل کنند.
ترور شهید فخریزاده، از چهرههای دانشمند که نقش جدی در ارتقای توان نظامی و استراتژیک کشور داشته به طور قطع ثلمه بزرگی است که بهسادگی قابل جبران نیست و از این رو علاقهمندان به سربلندی ایران را دچار شوک کرد و در غم فرو برد.
اقدام جنایتکارانه در این ترور به دلیل جایگاه ویژه شهید فخریزاده، از جهات مختلف قابل تامل است و زمینهها و اهداف آن نیاز به تحلیل و واکاوی دقیق دارد و تنها در این صورت میتوان واکنش درست و حسابشده به آن داشت.
گرچه دیروز بسیاری از مردم ایران برای نخستینبار تصویر محسن فخریزاده را دیده و نامش را شنیدند، اما این چهره علمی برای دستاندرکاران برنامههای دفاعی کشور و نیز سرویسهای اطلاعاتی دشمن، فردی کاملا شناخته شده بود، به گونهای که از دهه ۸۰، نامش در گزارشهای آشکار رسانههای خارجی برده میشد.
سران رژیم صهیونیستی نیز در بالاترین رده، او را متهم کرده بودند و به همین دلیل برنامه ترور او دور از ذهن نبود، چنانکه به گفته فریدون عباسی رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی که خود یک بار از ترور جان به در برد، در سال ۱۳۸۷ نیز یک بار برای ترور فخریزاده اقدام و با هوشیاری نیروهای امنیتی خنثی شده بود.
با توجه به این سوابق و قرار داشتن در فهرست ترور رژیم صهیونیستی، ظاهرا سردار فخریزاده از رده بالای حفاظتی برخوردار بوده و همین موضوع باعث شد ترور روز گذشته بسیاری را متعجب کند.
آنها که عمیقتر چنین رویدادهایی را تحلیل میکنند، بر خلاف پرداختن به برخی موارد ظاهری و میدانی ترور در بلوار آبسرد و حاشیه زدن درباره توان محافظان این شهید، نفوذهای رده بالا را لازمه چنین اقداماتی ارزیابی کردند و یکی از تحلیلگران استراتژیک کشور، به صراحت از تشکیلات اطلاعاتی و عملیاتی رژیم صهیونیستی در داخل ایران نام برد و خواستار انهدام آن شد.
روشن است این جریان نفوذ که تا کنون کشور ضربات زیادی از آن خورده، با چهرهای غلطانداز و متفاوت از برنامهها و نقشههای شوم خود ظاهر میشود و روش نفوذ هم جز این نیست. اما به نظر میرسد این جریان نفوذ، علاوه بر میدان اطلاعاتی، عملیاتی و امنیتی که کارویژه آن ترور و آدمکشی است و دیروز(جمعه) در بلوار منتهی به میدان خلیجفارس شهر آبسرد دماوند بروز یافت، عقبههایی نیز در میدان سیاست دارد که میتوانند با تحریک سیاسیون احساساتی، سادهدل و دچار ضعف تحلیل، نقشه ترور انجام شده در ۷ آذرماه را تکمیل کنند.
در هدایت این ترور از سوی رژیم صهیونیستی چندان تردیدی نیست و در این زمینه به روایت رسانههایی چون نیویورکتایمز که اذعان کرده فخریزاده مدتها هدف نخست موساد بوده و به نقل از سه مقام اطلاعاتی، اسرائیل را پشت حمله به او دانسته، نیازی نیست. اما اهداف این ترور، بررسی دقیقتری میطلبد.
روشن است که یکی از اهداف این ترور، ضربه به برنامههای دفاعی و موشکی ایران بوده که ظاهرا دکتر فخریزاده در آنها نقش جدی داشته است. با این حال تجربه نشان میدهد با وجود آسیب جدی اقداماتی از این دست، دانشمندان بخشهای راهبردی چون صنعت نظامی و دفاعی کشور، شاگردان و جانشینان قابلی تربیت کردهاند و به نظر میرسد تاکید رهبر معظم انقلاب در پیام تسلیتشان بر «پیگیری تلاش علمی و فنی شهید در همه بخشهایی که بدانها اشتغال داشت»، با تکیه بر همین جانشینان انجام شده است.
ترور یک قتل ساده نیست و طبعا اهداف پیچیده سیاسی در پشت آن است. در شناخت اهداف یک ترور، علاوه بر شخصیت فرد هدف قرار گرفته، زمان اجرای عملیات و آثار آن نیز میتواند کمککننده باشد؛ به ویژه درباره شهید فخریزاده که بیش از ۱۰ سال در صدر فهرست ترور سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی بوده و اکنون در این زمان، نقشه ترورش عملیاتی میشود.
استفاده دشمن از اهالی احساساتی سیاست و رسانه
این اقدام در زمانی رخ داده که قطعی شدن شکست ترامپ در آمریکا و بروز نشانههایی از بازگشت ایالات متحده به برجام و مسیری عاقلانهتر در قبال ایران، بیش از همه صهیونیستها را دچار نگرانی کرده است. همان گونه که «مئیر جاودانفر» تحلیلگر صهیونیستی متولد ایران اذعان کرده، وقتی دولت اوباما در برجام با ایران به توافق رسید در اسرائیل نگرانیهای زیادی وجود داشت.
در چنین شرایطی هدف احتمالی آنها میتواند تحریک برای بستن راه هرگونه تعامل ایران در مسیر پایان یافتن تحریمها باشد و البته رسیدن به این هدف با بهرهگیری از اهالی احساساتی سیاست و رسانه، یا کسانی که تعصبهای شدید جناحی باعث ضعفشان در تحلیل میشود، شدنی است.
آنها این احتمال را میدهند که ترور دکتر فخریزاده پیامدهای گستردهای برای دولت آینده بایدن داشته باشد و عملی شدن برنامه او را برای احیای برجام و بازگشت به محدودیتهای مندرج در این توافق، پیچیدهتر کند. شاید از همین رو عوامل این ترور تصمیم گرفتند پیش از رفتن ترامپ از کاخ سفید، دانشمند هستهای و صنعت دفاعی کشور را ترور کنند. در این شرایط به نظر، صهیونیستها چشم انتظار عکسالعملی ناسنجیده از تهران هستند که ورود آمریکا به برجام را منتفی کند.
اما آنچه در ۲۴ ساعت بعد از انتشار خبر ترور شهید فخریزاده دیده و شنیدهایم، این گمانه را تقویت میکند. ازجمله برخی که مدعیاند شهید فخریزاده را «در سایه ارسال پالسهای ضعف، ترور کردهاند» و یکی از دلایل ترور را نشان دادن ضعف و نیاز به مذاکره میدانند و توجه ندارند ترورهای چهار تن از شهدای هستهای در زمانی رخ داد که مذاکرهای در میان نبود.
تندروها در پازل دشمنان
در همین راستا باید بررسی کرد اقدام عجیب تجمع شبگذشته(جمعهشب) مقابل پاستور و شورای عالی امنیت ملی و شعارهای مشکوک همچون مطالبه بیرون کردن بازرسان آژانس از کشور، صرفنظر از بار احساسی آن، چه پیامدهایی دارد؟
به ویژه که مجری تندرو صداوسیما هم که دوباره به آنتن بازگشته، کارشناسیترین تصمیم مجلس یازدهم را الزام قانونی دولت به کاهش تدریجی بازرسیهای آنچه «جاسوسان آژانس» از تاسیسات هستهای و نظامی کشور تا سطح صفر میخواند.
این افراد توجه ندارند در شرایطی که رسانههای خارجی تلاش میکنند شهید فخریزاده را اوپنهایمر و پدر بمب اتمی ایران بخوانند، این رفتارها پازل دشمن را تکمیل میکند.
در این میان اقدامات نابخردانه برخی نمایندگان تازه وارد یا سابقهدار مجلس به حدی دردسرساز شد که همطیفانشان را هم به واکنش کشاند. به عنوان نمونه رجانیوز ادعای کریمی قدوسی را که مدعی شده بود با پافشاری دشمن و تاکید حسن روحانی، فخریزاده با آمانو مدیرکل پیشین آژانس ملاقات کرده، تکذیب کرد و خواستار آن شد که افراد در انتشار محتواهایشان دقت بیشتری داشته باشند.
طبع دشمن، دشمنی است و شکی در این نیست، اما تجربه نشان داده به ویژه در جهان پیچیده امروز، گاه دشمن تلاش میکند کلام خود را از حنجره دوستان نادان فریاد کند و این پیچیدگیها نیازمند صبر، تدبیر و هوشیاری بیشتر است؛ به ویژه زمانی که نه با دشمن آشکار که با نفوذیهایش طرف هستیم.
انتهای پیام